خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

سپهر وحدت با چاشنی آرامش


سلام

یک مقاله در مورد الگوی تربیتی در نظام آموزش و پرورش بر اساس آموزه های عرفان اسلامی می خوندم ، عجب مقاله ای بود.

زیبا و متین و ناب گفته بود، لینکش رو می گذارم اگه خواستید مطالعه بفرمایید.

یک کم از اون مقاله و یک کم از خودمون بگیم ، که کمی دلمون وا شه . و کمی با رویکرد رسیدن به آرامش، بپزیم ببینم چقدر خوشمزه می شه.

از جان براتون بگم اینکه:

جهان کلی، و جهان جزئی در قالب یک انسان، منظومه های منطبق بر هم هستند.

جهان کلی از واجب الوجود و کل وجود تشکیل شده است،  جهان جزئی از جمله انسان، از امر و روح و نشئه ای از وجود کلی تشکیل شده است.



هر اتفاق و حادثه ای که در جهان جزئی انسانی بر اساس میل و اراده و رضایت و مدار اصلی جهان کلی و واجب الوجود نباشد، محکوم به تزلزل و نا آرامی است.

البته این شکل دقیق نیست، چون آفریدگار حد و حدود ندارد، و در جان هر موجودی، وجود دارد با وجود دادنش.

مثل نوری است که سبب دیده شدن همه چیز می شود، و همه چیز از همین نور تشکیل شده است. چنانچه در آیه شریفه چه زیبا و دلنشین و قابل فهم برای ما  می فرماید:

  اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّی یوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَکَةٍ زَیتُونَةٍ لَا شَرْقِیةٍ وَلَا غَرْبِیةٍ یکَادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یشَاءُ وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ(النور/35)

خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ (روغنش آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیزی داناست.

 

خب کمی ساده تر اینکه ، چون منظومه کوچک جان ما یک مدل کوچیک از منظومه بزرگ و بی نهایت خداوند متعال هست، اگر در این منظومه جان ما، عمل مخربی و خرابکاری و خلاف مصلحت و الگوی اصلی اتفاق بیفتد، و چون با اصل منطبق نیست، کل منظومه ی کوچک جان را متزلزل و نا آرام می کند، تا بقایای مخرب این انفجار رو از صفحه جان جمع کند، در این صورت است که فضا و جوّ جان ما به آرامش بر می گردد.

ساده تر بگم اینکه؛ تا زنگار و گرفتگی و خرابی آثار گناه( که خلاف الگو و رضایت اصل کاره عالم) هست، در جان و روح ما باقی است، تزلزل و نا آرامی هم وجود دارد.

چطور اگر در یک جامعه ای نسبتا آرام و منظم و با امنیت، یک انفجار یا انتحاری یا تیر اندازی فجیعی صورت می گیرد و کلی تلفات انسانی و مالی بر جای بگذارد، جو جامعه برای مدتی نا آرام می شود، حالا گناه رو هم در جامعه جان پاک و آرام هر انسان ، مثل همون انفجار و خراب کاری بگیرید، که در اوایل انسان رو نا آرام و مضطرب می کند، و تا آثارش باقی هست، نا آرامی هم در آنجا هست. و تا رضایت و جبران تلفات حاصل نشود، اضطراب نسبی هم وجود دارد.

بر اساس تدبیر الهی  و انتخاب انسانی، اگر با اکسیر ناب توبه از درون و هسته ی جان، شروع به بازسازی و ترمیم اعضا و اجزای فاسد  و فرسوده کند، این جان شروع به بهبودی و توانایی درک آرامش رو خواهد داشت.

و خدا نکنه که   آنقدر گناه و انفجار در جان رخ دهد که دیگه چیزی برای خرابی و از دست دادن وجود نداشته باشه، در این صورت می شود، که قلبی سیاه و هیچ جایی برای آرامش و رضایت خدا باقی نمی ماند، و مثل سیب گندیده ای می ماند که باید دور ریخته شود. البته محرومینی که همیشه از نعمت نور و روشنایی ناب هدایت و معرفت و معنویت محروم بوده است، حسابشان جداست، آنها با قرار دیگر و در صورت درک فرصت های هدایتی و پیروی از وجدان که پیامبر باطنی آنهاست، شرایط و حساب جداگانه ای دارند.

و این است که آیه شریفه معنا پیدا می کند که: آلا بذکر الله تطمئن القلوب

با یاد خدا دلها آرام می گیرد، یعنی وقتی بر مدار خدا و رضایت خدا و انطباق جان با جانان بود، آرامش بر قرار است. و ذکر اعم از هر کار و عمل و نیتی است که رنگ خدایی و رضایت خدایی داشته باشد.

و آیه خیلی قشنگ هم در این زمینه داریم که می فرماید:

صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ(البقرة/138)

رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می‌کنیم.

و این است این پست من ، و نا آرامی پست قبلی من، که در تب و تاب بودم و روح و روانم آرام نبود...

و خداوند نازم توبه پذیر است، و خطاهای کوچیک ( به نظر ما) و بزرگ در نظر عقل و انصاف، رو می بخشد و عفو می کند، به شرطی که از صمیم جان باشد، و صادقانه همه آثارش رو ، ولی میل کوچولویی برای ارتکاب دوباره اش، رو پاک کرده باشیم.

توبه آن وقت پذیرفته است که از صمیم جان و بینی و بین الله تصمیم گرفته باشیم که دیگه اصلا سراغ آن خطا نرویم.

تا باشد که همیشه آرام و با خدا و مشغول به ذکر و یاد خدا ( در همه ی لحظات) باشیم، و عمل به وظیفه نماییم، که در هر وظیفه ای باشیم و در صورتی که خدمت و تزکیه و تعلیم و تدریس و ..... باشد، خودش عبادت و جهاد و ذکر و برپاداشتن یاد خداست.

ممنون از نگاه قشنگتون و همراهی نابتون ....

دعا کنید که آدم بشیم و عاقبت به خیر .......

که هدف خلقت ما روزگذرانی و قبولی در مصاحبه شغلی و کنکور و ....... نیست، هدف آدم شدن و با مرام و با معرفت و ناب و ناز و تمیز و پاک شدن برای شرف یابی به بارگاه قرب زیباترین و ناب ترین خالق لذت ها و معرفت ها و خوبیهاست......

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون ...

و مصداق عبادت رو در جهان برای بندگان زیاد قرار داده است، همین که من برای شما و برای آشتی و دوستی بیشترمون با خدا می نویسم، البته با توفیق و سبب سازی خودش، و شما هم می خونید و انشاء الله بهتر و بهترین می شوید ،خودش عبادت است، و همینکه آرامشی می گیرید وقتی یاد خدا می کنید، همین خودش یاد خداست.

اصلا بیایید این طور به قضیه نگاه کنیم، هر جا آرامش داشتیم( آرامش واقعی و درونی و وجدانی) بدانیم که یاد خدا رو به جا آورده ایم، و هر جا که قلبمون آرام نبود و مضطرب و نگران بودیم، و خدای نخواسته دنبال مست کننده ها و سرگرم کننده ها رفتیم، بدانیم که یاد خدا و انطباق بر مدار اصلی و شاهراه اصلی حیات و زندگی نیستیم.

دوستتون دارم به خاطر خوبیهاتون ، و حسابی سر به سرتون می ذارم و بذارید به خاطر اصلاح بدی هامون...

انسان کامل فقط آقا امام زمان علیه السلام هست، بقیه همه عیب و نقص داریم و قبول کنیم، و سر خودمون رو با غرور و تکبر شیره نمالیم، و در صدد اصلاح و ترمیم و بازگشت بر مدار آرامش و رحمت و پاک بودن بر داریم.

بیشتر نمی گویم، فعلا همین ها در این کنج کتابخانه به ذهنم رسید که تقدیم کنم.

یا حق و یا علی ..........

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.