خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

انواع لذت و تکثیر همدلی

 


سلام وصبح به شادی

شیرین ترین لحظات رو ادم زمانی می تونه داشته باشه، که قلب و دلهای زیادی رو شاد کرده باشه، و آن دلها با نور و انرژی محبتشون به شما و احساس و روح تون آرامش و انرژی بدهد

حرفها و فکرها و اندیشه های فراوانی در دور و برت در فضای امواج چشم و گوش و سایر حواست رصد می شود، ولی آنچه که برایت دلنشین است که صفت پایداری و حقانیت و منتسب به ارزشها و خوبی ها رو داشته باشه.

لذت و طراوت وقتی برایت چشیدنی است که به منبع لذت و طراوت وصل باشه، و در یک جریان دایمی و رفت و برگشتی با قلب و جانت عجین گردد.

جسم انسان محدود و فنا پذیر است، پس لذتهای جسمانی و مادی اش که به وسیله حواس پنج گانه یا شش گانه رصد می شود، محدود و فنا پذیر است.

گوش تا حد محدودی لذت موسیقایی و صدای خوش رو می تونه درک کنه، و بعد از مدتی خسته می شه، و سراغ ارضای یک حس دیگه می رود.

اشتها و لذت خوردن هم محدود است، و نمی شود پشت سر هم و به طور نامحدود غذاها و میوه های لذیذ خورد و به قول اقتصاددانها میل نهایی نزولی خواهد بود، و هلوی دهم مطلوبیت کمتری نسبت به هلوی اول یا دوم دارد.

چشم و لمس هم همین طور محدود و لذتشون محدود است.

حتی لذت جنسی هم محدودیت داره، و هم جسم و هم نوع محدودیت دارند، و بعد از مدتی هم میل و هم مطلوبیت کمتر می شود، و احتمالا تنوع طلبی و متنوع شوندگی شروع می شود.( البته بیشتر در جانب مردان)

و همه ی این حواس چون در فرایند زمان و تدریج بردار هستند، در طول زمان قابل شارژ و قابل ری استارت هستند.

اما ...

اما چه امایی که موضوع این نوشته هست، لذت و جاودانگی روح ، آنهم با ابزاری و مولفه هایی که روح لذت پیدا می کند، هم نامحدود است و هم از نظر کیفیت لذت پایدار و شدت لذت هم بالاتر و قابل مقایسه با لذت محدود جسمانی نیست.

ما یک بحثی رو در اقتصاد توسعه داریم که توسعه باید پایدار و کیفی و انسانی باشد، و تنها در این صورت است که ایده آلهای توسعه فراهم می شود، و اقتصاد رفاه هم به این مولفه ها تاکید می کند.

با توجه به این بحث لذتی بالاترین است که هم پایدار و هم کیفی و هم انسانی و مطابق با نیازهای جسمانی و روحانی انسان باشد.

برای هم نیل به ارزشهای انسانی هست که هر انسانی از عدالت و برخورداری و بخشش و صلح و ....... خوشش می آید، چون ارزشهایی است که روح و ضمیر اصلی انسان رو ارضاء می کند.

و انسان از آموختن خوشش می آید و لذت حل یک مسئله رو سالها می تواند به محض تصور دوباره بچشد و احساس کند، و به قول اساتید صورت ذهنی آن را حاضر کند.

اینکه امام زمان علیه السلام قضایای عاشورا را هر سال در محرم مجسم می کند و به عینه مشاهده می کند، ناشی از اوج علم و حضور نفسانی و روحانی حضرت است که نسبت به زمان و مکان احاطه دارد.

اینکه اما زمان از پرونده ی اعمال ما آگاه است به خاطر شدت وجودت و حضور و شهود حضرت بر قلمرو جهانی هست، که اینکه از اون بالا و با وجودهای چراغ موشی ما در ارتباط است، و از احوالاتش و کیفیات و تغییراتش آگاه هست.

و اینجاست که می توان گفت فلسفه زیباست و وحی و دانستن لذتهایی است که روح و عقل( نیرویی که انسان با آن قدرت دانست پیدا می کند، مخصوصا ماعبد به الرحمن هست) را ارضاء و تغذیه می کند.

دلم برای خوبان زندگیم کسانی که قلبم با قلب و روحشان دوستی و الفت یافته است، در وقت تنهایی تنگ می شود، و دلم برای به وصل و آغوش کشیدن و رسیدن به منابع آرامش و صلح و صمیمیت تنگ می شود.

و این فرایند که در گذر زمان و در روزها و شبها و لحظات ناب، اتفاق بیفتد و وصلها و همکلامی ها با عزیزانی که دوستشان داری ، صورت بگیرد می شود زندگی.

و این نوشتارت برای دلهایی که با تو همدلی پیدا می کند، و می فهمد که چی می گویی وسیله ی وصل و صمیمیت می گردد. پس می نویسم که با قلب و دلهای بیشتری ارتباط عقلانی و روحانی برقرار کنم، و همدلانی رو پیدا کنم که درک کنند و بدانند که چی می گویم و چی می خواهم از این زندگی و با هم طی طریق کنیم در ره دوست.

البته اگر شیطان و روبای ناقلا و گربه نره ، بگذارد که زندگی و بندگی مون رو بکنیم و قلقلکمان ندهد.

این نوشته رو تقدیم می کنم به همه کسانی که یاریمان می کند که خوب و خوبترین و زیباترین و عاشقترین بر حق و عدالت و منبع آرامش باشیم. سپاس از همه کسانی که می خوانند ، گرچند بنا به دلایل خودشان که برایم محترم هست، نظری نمی گذارند، همین که فکرم و اندیشه و نوشته ام رو اجازه ورود به ذهن و سرای تفکرشان می دهند برایم کافی است.

و اینکه عزیزانی از این چها رمیلیارد انسان پیدا شوند که بدانند چی می گویی، خود لذتی است وصف ناشدنی. و تکثیر این افکار به معنی همراهی و همدلی هایی هستند که شاید متاثر از این کلمات شده باشد، گرچه ادعایی ندارم و اف بر من اگر مدعی باشم، و فک کنم که کسی هستم و مغرور شوم. حاشا و کلا

این فعلا    یا حق و یا علی   مستدام و پایدار و متلذذ باشید.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
تیلوتیلو دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت 09:58 http://meslehichkass.blogsky.com/

شما قمی هستید؟

فعلا قم هستیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.