خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

عقل ، عشق و زیبایی

 یک زمانی بعضی رمانها رو می خوندم و کلی ماجرا جویی و بالا و پایین و کلی این وسط دقیق و سرگرم شدن، اما یک چیزهایی از تفکرات نویسنده اش تو ذهنم موقتا ته نشین می شد. یکی از اون چیزا این بود که ته ذهنم کمی حک شده بود که هر کی کار عاقلانه می کند خیلی خشک و سرد و کم عاطفه است و از عشق و دنیای حس و احساس و عاطفه خبری ندارد یا کمتر خبر دارد.

در حالیکه الان به این نتیجه رسیده ام که ( البته با ترسیم و تنظیم یک ساختار فکری که در طی سالها شکل گرفته است، مثل هر ساختمان و ساختاری که برای ساختنش زمان و زحمت زیاد کشیده می شود)

هر کی عاقل تر باشد عاشق تر می شود:

و عشق مثل دیدن راه درست تو دو راهی


عشق مثل مهر محبوب  که یدفعه و با هماهنگی و حکمت خدا

به دلمان می  افتد

عشق مثل لمس یک صورت خیس و گریستن با گریه ها

 

عشق مثل بغضهای بی سر و ته تو غروب

عشق مثل گریه بی خودی و لی خوب

عشق دلیل سر به راه شدن

عشق مثل راه نجات من است.

به نظرم ما تنازع بین عقل و عشق تو اسلام نداریم

هر چی عقل بگه همونو عشق هم تائید می کنه. مثلا کار سرور و سالار عشق زینب، هم عاقلانه کار کرد و هم عاشقانه و این دلیل جاودانگی اش در عقل و هوش و قلب هاست.

خب ببینید اگر تعریف عقل: ما عُبِدَ به الرحمن باشه، یعنی هر چی ما رو برسونه به بندگی بخشنده ترین و تنها بخشنده ی به همه ی همه عالم ، این وقتی با عقل با این تعریف در دلمون نقش بست، و همین عقل با درک زیبایی شناسی اش با سیستمی نگریستنش به کل منظومه ی هستی، از کل و جزء عالم همزمان و کلی و جزئی ، اینها عشق و حب و معرفت و عرفان و حرکت و تپطش می آورد به سوی آنکه و آنچه هر چی هست اوست.

این میشه همراهی و همدلی عقل و عشق.

پس اینکه تو بعضی رمانهای آنچنانی، قهرمان داستان میگه؛ عقلم میگه این طوری و این کار رو بکنم و عشق و دلم میگه این کار رو بکنه، ناشی از مشکل تعریف و ترسیم دقیق عقل و عشق و کارکردهای واقعی آن است. و دوستی که شاید از آن به مودّت تعبیر کنیم، که شاید مترادف با حُب و دوست داشتن و داشتن یک محبوب و معشوق هست، میشه اینکه هر چه معشوق و محبوب بخواد ، خواستنی عاشق و مُحب هم می شود.

همیشه نگاهش به لبان معشوق و محبوب است که چی می خواهد که بر اساس آن رفتار کنه. هم خواست روحی و هم انجام عملی میشه مودت. حُب شاید به معنی دوستی قلبی و خواستنی قلبی و میل و قبول قلبی تعبیر بشه، اما موّدت یعنی بخواهیش و بدوی دنبالش و به دستور و خواسته اش با تمام وجود و هستی فیزیکی ات بدوی و برآورده کنی. پس اینکه در دو جای قرآن روی مودت و رحمت تاکید می کند بین همسران و همدلان و محرمان در زندگی پاک و ایمانی هست

می فرماید: وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ(الروم/21) و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند! این مودت و رحمت یعنی هم دوستش داشته باش و هم اینکه برایش عملا نشون بده .

و این هدیه ی ناب و ناز نعمت از طرف خدا در قشنگترین جایی هست به نام خانواده و بین زن و شوهر و همسران و دلبران. و خدا با پیوند نیک و جاودانه و آرام بخش ازدواج ، آرام بخشی می کند و زن و همسر تنهای دوای درد آرامش هست. خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیهَا. زن و مرد و دختر و پسر برای هم خلق شده است که از نفس و جان یکدیگر هستند تا ازدواج کنند و بعد از آن آرامش بگیرند.

و این واقعا رخداد عاشقانه و عاقلانه ای هست که برای تعالی و تکامل و کامل شدن و خدایی شدن لازم هست. و بعد از آن با حکمت و قدرت خودش بین شان مودت و رحمت قرار داد، به شرطی ما آن را با ندانم کاری و غفلت و ظلم کم رنگ نکنیم: وَجَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً . و البته این چیزا برای کسان و تیزهوشانی هست که اهل تفکر و درک و معرفت و معنویت است که این نشانه های معرفت و هدایت را درک می کنند. إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ اگر دیگران و غافلان متوجه این حرفا نیست، بهشون سلام بگید و برسونید بگید تو مشغول باش این حرفا مال بزرگای اهل تفکر و تدبرست، شما به اسباب بازی ها و لهو و لعبت و ذوق کردنای کاذبت برس. قربون اون گوشای بل بلی ات. اگر بزرگ شدی می فهمی ما چی می گیم. فعلا مشغول باش.


مورد دوم که مجال دیگری برای توضیحش می طلبد در مودت و محبت زیباترین و بهترین خوبان عالم ، وجود نازنین اهلبیت علیه السلام هست

که از قول پیامبر رحمت و مهربانی می فرماید:

   ذَلِکَ الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَنْ یقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ(شوری/23)

این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند به آن نوید می‌دهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد ، بر نیکی‌اش می‌افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.

همیشه عاقل و عاشق باشیم و مودت به خانواده و اهلبیت علیه السلام داشته باشیم.


یا حق ویاعلی.

نظرات 1 + ارسال نظر
باران شنبه 18 آذر 1396 ساعت 09:41

سلام.
عشق دلیل سر به راه شدن است. چقدر زیبا .... چقدر پر از حرف ....
عشق خدا ارامش
خدا عشق ارامش
اول عشق یا خدا
یا هر دو یکیست
عشق همان خداست و خدا عشق
سبز باشید.

سلام
مممنون از نکات ارزشمند و سوالای جالب و دقیقتو ن
من فکر می کنم هر سه تاشون یکی هست... چون خدا عین عشق و آرامشه . عشق هم همون آرامش است و هر دوی اینها جایگاه حضور و وجود خدا.
البته واجب الوجودی به نام خدا، اله، و .......... همه چیز عالم و آدم و ..... هستی هست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.