خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

صبح قشنگ جمعه


 

سلام

صبحی به طراوت نم نم باران و به گرمی آرام یک طلوع از بلندای افق ستیغ کوههای بلند و سرفراز

سلام و سلامتی و تقدیر و مشیت کردگار بی همتا بر همه عزیزانی که دوستشان دارم و دوستم دارند

آرام و مهربان با دلی پر از امید به خدا و ان شاء الله  آخرتی و عاقبتی به خیر و سعادت، در فراخنای اتاقم نشسته ام، آنقدر غرق نعمت و لذت و شوکت و پادشاهی ام که خلیفه اللهی اش را چه زیبا به تصویر کشیده ام. نوش جانم و گوارای وجود دوستانم که مثل من می اندیشند و هم فکر و هم اندیشه ی منند.

به دوستان و خوبان می اندیشم و به مهربانی و طراوت ها و شیرین زبونی های دخترانه ی حسنا و به شکوهمندی های پر غرور جوانان  نوجوانان که سرشار از امید و یادگیری و پیشرفت هستند.

به سفیدی صورت ماه دخترکانی که تازه به بلوغ جسمی و جانی رسیده است و صبح گاهان با صدای موذن خودکار و آهسته و بی صدا از جای بر می خیزند و به نماز می ایستند، آخه این دخترکان نه و ده ساله چی از نماز و عمق و فلسفه و سرانجام نماز خواندن می دانند؟ که این چنین از خواب ناز غنوده در بستر گرم و رویایی شان به سجده گاه عشق و زمزمه پای می گذارند؟ شاید و البته بیشتر از مایی می دانند که کلی ادعایمان در دانستن و فلسفه فهمیدن و تصویر دو نظام دنیا و آخرتی داریم که این همه هفت میلیارد انسان بر سرش بگو مگو دارند. آیا جمعیت دنیا هفت میلیارد است یا هشت میلیارد؟ یکی از دوستان اشاره می کنند که قبلا شنیده بودم هفت میلیارد بود.

وای خدای من هفت میلیارد نفر انسان بر روی کره ی خاکی در پهن دشتها و جلگه ها و آبرفتها و جنگلها و بیشه زارهایش زندگی می کنند. چی عشق ها و دوستی ها و رقابت ها  و رفاقت ها و وصالها و گفتگوی های پر طپش و گاهی متاسفانه چی دشمنی هایی که با هم ندارند.

آرام می نگارم و آرام به فکر فرو می روم مثل آنزمانی که به استخر ولرم در گرمای تابستان می لغزم و تن را به آب می سپارم و شادمانی را در خنکایش شروع  می کنم و آرام نتیجه می گیرم که باید رفت و به خیلی چیزها دل نبست و خیلی چیزها ارزش فکر کردن هم ندارند و خیلی چیزها را تقدیس و احترام و سپاس گفت. و خیلی از حرفها را نباید جواب داد و خیلی از چشم ها را نباید دید و خیلی از صورتها مهتاب های زمینی اند و باید تقدیس شوند و با مردم چشمانمان طواف گردند.

در پایان بگویم که عشق را دوست دارم، خدا که همه چیز منست و محبت مرام و بخشیدن بخشنامه ی زندگی ام و دوست داشتن آرامش بخش ترین عامل لحظه هایم هست.

به احترام محبت ها و اشکها و طپیدن ها و رسیدن ها و وصالها و لولیدن ها و درهم آمیختن ها و شکفتن ها و خلق شاهکارها در محضر خالق همه ی خوبیها و محبت ها و وصالها و شکفتن ها به سجده می رویم و شکری از جان و دل و سویدای وجودم به جای می آورم .

ممنون نگاه مهربان شما یا علی

نظرات 1 + ارسال نظر
ملت بلاگ شنبه 4 شهریور 1396 ساعت 07:57

سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.
آدرس : www.melatblog.com

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.