خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست


به نام هستی بخش عالم

 

سلام و صبحی پر از نشاط و تکاپو و پر از مهر خدا

سلامی به قشنگی لبخندهای عاشقانی در طلوع آشنایی ها و عشق ها و داشتن هایی ناب و شیرین

صبح 5 شنبه ای را آغاز می کنیم که سرشار از عشق و شور و طراوتم، اگر چه گاهی گاهی سوز سرمایی مثل برف پاییز در شمال ، دست اندازها و سوزهایی می وزاند، اما آنچه از همه چیز گرما بخش است، داشتن گرمترین و پناه بخش ترین و ناز ترین و لذت بخش ترین زیبای عالم و مهربان ترین گل واژه ی عالم، همیشه همیشه آرامش بخش دلهایمان می گردد و چی شیرین است داشتنش و خواستنش و پرستیدنش و پناه بردن به آغوش رضایتش

در این صبحگاه قشنگم از صمیم دل می گویم شکرت و شکرت و عاشقتم خدای خوبم که این همه به من مسکین مهر و مسکن و سکون و آرامش بخشیده ای و می بخشی و خواهی بخشید، اگر چه نالایق و گاهی وقتها غافل و جاهل به حضورش و یادش و کردگاری و بی همتایی و بخشش می گردم.

امروز را با قشنگترین سلامها به خوبترینی سلام می کنم که مهر تمام عالم است ، کسی که شکوهمند و آقا ترین عالم است. کسی که خیلی دوستمون دارد و ما باز هم باز هم غافل و جاهل به اوج عظمت و گفتار و رفتار و کرامت و بزرگواری و آقایی اش نیستیم.

وای اگر قصه ی ما عبرت تاریخ شود

وای اگر در پس امروز بود فردایی

وای اگر دست بود خالی از این لطف و صفایش

وای اگر شور زند این دل ما در محشر

وای اگر رسوای عالم بشویم در محشر

وای اگر وای بگوییم در محضر

وای و صد وای ولی صد شوق وشعف بر همه نیت و امیدم به صفا و قدمش

و این چنین است که قول مولانا به فریادمان می رسد:

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چی بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

کاش که پرواز کنیم تا بر دوست

بر سر کویش پر و بالی بزنیم



و حسن ختام


عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست


نظرات 3 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 9 آذر 1396 ساعت 08:50 http://l-r-y.blogsky.com

سلام
ممنون از حضورتون

دلسوختگان جمعه 28 مهر 1396 ساعت 11:15 http://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را
یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را
اول پدر پیر خورد رطل دمادم
تا مدعیان هیچ نگویند جوان را
تا مست نباشی نبری بار غم یار
آری شتر مست کشد بار گران را
ای روی تو آرام دل خلق جهانی
بی روی تو شاید که نبینند جهان را
در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت
حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را
آنک عسل اندوخته دارد مگس نحل
شهد لب شیرین تو زنبورمیان را
زین دست که دیدار تو دل می‌برد از دست
ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را
یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح
یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را
وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده
تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را
سعدی ز فراق تو نه آن رنج کشیدست
کز شادی وصل تو فرامش کند آن را
ور نیز جراحت به دوا باز هم آید
از جای جراحت نتوان برد نشان را

بانو چهارشنبه 26 مهر 1396 ساعت 11:33 http://razhayenagofte.blogsky.com

خـــــدای من !



نـﮧ آטּ قدر خـــوبم که کمــــــکم کنی



نـﮧ آטּ قدر بـــــــدم که رهایـــــــــم کنــے



میاטּ ایـــــن دو گمم !



هم خود را و هــــم تو را آزار مـےدهم



هر چــﮧ قدر تــــلاش مـے کنم



نتوانستم آنــــے باشـم که تو خواســـتے



و هرگز دوســت ندارم آنـے باشم کـــﮧتو رهایـــــــم کنـے...



آטּ قدر بـے تو تنهـــــا هستــم



که بے تو یعــنـے"هیـــچ" یعنـــے پـــــوچ



خــــــدایا پـس هیــچ وقـت رهــایـــم نکن!




سلام و عرض ادب
ممنون برای حضور ارزنده اتون و پیام سرشار از لطف و مهربانی شما ... پاینده و دل آرام باشید در پناه ایزد منان

سلام و سپاس
در مطلع آغازین شعرتون می توان نقدی کرد که خدای خوبان همه رو کمک می کند، چه خوب و چه بد. تفکیک نشاید چون الرحمن و الرحیم هست. می دانید که الرحمن ، مهربان گستر به همه ی عالم از خرد و بزرگ از خوب و بد.
ممممنون آمدنت و نگاه پراز مهرتان یاعلی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.