سلام
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق
وای چقدر هدف قشنگی برای بعثت فرموده
که زیبایی های اخلاقی را تکمیل کنم و به همه برسانم
این رو امروز از گلهای باغ آرزو پرسیدم ، که چرا پیامبر صلوات الله علیه مبعوث شد.
هر کسی چیزی گفت، به فراخور درس و درک و اندیشه اش و بعضی ها هم شرم و خجالت
از این بحث خانوادگی خوشم میاد
اما دیروز و پری روز ، روز از دست دادن یکی از عزیزانی بود که من دوستش داشتم
و عالمی ربانی و مدافع اهلبیت و یک عارف واصل که در بحث های دوستانه و گفتگوها ، معمولا خیلی محتاط آمیز و وسواس گرانه به سمت
حق و عدالت گام بر می داشت و البته ایده آل گرا فکر می کرد.
یک بار در گروه تلگرامی باهاش سر یک موضوع فلسفی بحثمون شد و جواب اندر جواب، و.. بعد از مدتی که حضوری همدیگر رو دیدیم
ازم تقدیر و تشکر کرد که نکات خوبی را مطرح کردی و بیشتر قدر خودت و اوقات و جوانی ات را بدان و آینده از شماست...
و البته تقوا و پرهیزگاری اش مثال زدنی بود.
یادم می آید در یک بحثی در مجمعی برای یک مطلبی بحث و رای گیری بود، بر اساس نگاه فرایندی و راهکاری به حالت معترضانه گفتم که
خیلی مسائل را سخت می گیرید و زیاد روش بحث می کنید، باید تابع جمع بود و حرف اکثریت را برای حل مشکل باید قبول کرد.
و بیشتر روی سخنم با ایشان بود و ایشان در کمال احترام و آزادگی مرا با اینکه در آن جمع از جمله جوانترین بودم، برای پیگیری و طرح اساس نامه و نهایی شدن کار کاندید کرد و برای ادامه ی فرایند آن کار انتخاب شدم.
بعد از آن به بزرگواری و اوج و عمق معرفتش بیشتر پی بردم که هم دنبال اتقان کار هست و هم اجرا و نظرات جمع و جوانان برایش مهم هست
روز پنج شنبه روز وداع او با دنیا و به قول برادرش منتظر وعده ی الهی بود در حق خودش که از یک سال پیش سرطان گرفته بود و به کسی نگفته بود
و چه زیبا با اطرافیانش وداع کرده بود و روز جمعه در قطعه ی علمای حوزه ی علمیه در جمع خوبان واصل آرام آرمیده است.
از روز پنج شنبه همان ساعتی که می خواستیم استخر برویم، خبر وفاتش را شنیدیم و به همراه پدر به خانه اش رفتیم
که در اتاقی که مهمانی ها و مجالس برای حضرت زهرا سلام الله علیها می گرفت، در زیر پرچم که به رویش انداخته بود، آرام گرفته بود
و عزیزانش ، برادران و فرزندان و خانم و دخترش در اطرافش ......
امروز روز عید است اما در خانه ی آنها .... غم از دست دادن هست
و پدر پیرش استاد بزرگ همه ی از جمله پدرم، تا روز پنج شنبه از ارتحال پسر با فضل و ربانی اش خبر نکرده بودند.
روحش شاد و کی باشد که وقت ما و رفتن ما باشد
که گفته اند:
در عجبم از این کاروانیان
بر آنکه زودتر
به مقصد رسیده
است
می گرید.
خدا عاقبت ما رو ختم به خیر کن
هم در دنیا
و هم در آخرت
زندگی زیباست به شرطی که زیبا بین و به سمت زیبایی ها گام برداریم
و دوست داشته باشیم
زندگی حقیقی انسان در قرآن از آقای جوادی آملی رو وقت فراغت مطالعه می کنم
نکات قشنگی دارد
شکوهمند و آرام و زیبا بین باشیم
یاحق و یاعلی