خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

اندیشه ها روی فرکانس شادی


یک مثال جالب ذهنی

همین الان هرجا که نشستین پای راستتون رو از زمین بلندکنین و در جهت عقربه های ساعت بچرخونین!

حالا با دست راستتون تو هوا حرف "ع" رو بنویسین!

دیدین؟!

جهت حرکت پاتون عوض شد؟!

میدونید چرا؟

چون وقتی می خواهید حرف "ع" رو بنویسین,ذهن شمادرجهت خلاف عقربه های ساعت حرکت میکنه! به همین دلیل پاتون ناخوداگاه جهتشوعوض میکنه تابا ذهنتون هماهنگ عمل کنه!!

اینوگفتم که یادتون باشه وقتی دارین منفی فکر می کنین, بدونین که ناخوداگاهتون بر علیه شما میشه وشروع میکنه به رفتار منفی حتی اگه شما نخواسته باشین!!!

اندیشه هایتان راروی فرکانس شادی تنظیم کنید تا بهشت رادرروی زمین تجربه کنید.

میلادهای نور و شهادت رزق ما

سلام 

اعیاد مبارک 

شبتون نورانی و قشنگ 

عشق و مهربانی و صدق و انصاف و همه ی ارزشهای دینی چی چیزهای خوبی هستند 

وقتی هستند چقدر آدم ارامش دارند 

و قطعا اینها چون مصداقی از ذکر و یاد خداست وقتی باشند آرامش هم هست 

و چقدر خدای مهربان دین اسلام و مخصوصا نعمت ولایت و اهلبیت را به عنوان بهترین انسانهای روی زمین 


به عنوان اتمام نعمت و کل نعمت بیان کرده است 

وقتی اینا باشد عشق است و زندگی هست 


این روزها هم خباثت استکبار و زورگویان بی ارزش را نسبت به بهترین سرور عالم شاهد هستیم 

و هم  احساسهای قشنگ و لطف و لطافت وحدت داشتن مسلمانان را حول وجود خوب پیامبر رحمت و مهربانی 

شاهد هستیم 


و چقدر شیرین است ذکر و یاد و قشنگی ها مهربانی ها و آموزه هایی که او آورده است 


و چقدر دوست داریم حتی برای اعتلای آن جان فدا کنیم 


و چقدر دوست داریم که محو بشیم در مهربانی و عشق 


دارم از شبکه مستند ، مستند هوشمندی را نگاه می کنم 

و این هوشمندی نمادی از پیشرفت صنعتی و الکترونیکی هست 

این هوشمندی برای زندگی دو روزه ی دنیا ست که متاسفانه با تمام پیشرفت های 

فنی و الکترونیکی و .... پزشکی و جلوی مرگ و خودکشی ها و جلوی بیماری های لاعلاج و 

جلوی ظلم و اجحاف و جلوی نیت های بد و ناروا و ظالمانه را نمی گیرد 


این دوا و درمان فقط در اختیار دین و تفکر و اراده ی انسانهاست 

و این در دواخانه ی دین پیدا می شود که انسانی بسازد که همیشه مهربان باشد 

و دارویی برای آسان کردن مرگ و نگاه قشنگ به مرگ و رفتن به یک دنیایی زیباتر و قشنگتر و ابدی 


و الان مستند به نا امنی و هک و آدم بدها رسید که اینها تهدید شهر هوشمند هست 

و این نا امنی را با انسان سازی باید درست کرد 

و خدا و پیامبرش انسان را می سازد 


که میردامادی بشود و در اوج شهوت جنسی و در اوج جوانی در حجره ی تنها و خلوت 

به عروس فراری آرایش کرده و آماده و .... دست درازی نکند 


این دین و خدا یوسفی بسازد که برای فرار از گناه و خلاف رضای خدا به سمت درهای بسته فرار کند 


این روزها پدری بعد از وفات مادر خانواده دنبال تجدید فراش هست و دختران تربیت شده ی جامعه ی این روزی 

و کمتر آشنا با حقوق انسانی   و نیاز ها و انسان  زنده و سفارش خدا برای ازدواج و ارامش داشتن با ازدواج مخالف این کار 


البته خب عرف این جا تاثیر گذار است و البته در مورد ایشان که چند ماهی گذشته است خیلی ها زود می دانند 


خب اوضاع آرام است فقط در مورد گران فروشی و کم فروشی ظالمانی در جامعه روح و روانم در تلاطم است 


از دست ظالمانی که کالاهای انحصاری را با پول خون انسان به مردم بیچاره می فروشند و قطعا 

درآمد های این چنینی در نسل منحرف آنها تاثیر خواهد و فردای قیامت باید جواب گو باشد 


همان طوریکه خدا در سوره ی مطففین وعده ی عذاب به آنها داده است که باید از حق خوری و مال ظالمانه ی مردم خوردن 


باید پاس گو باشد 

و خدا با صادقان و راستگویان و اهل انفاق و محبت و ایمان هست 

خدا اول چیزی که از خوبیهایم در این دنیا می گیری جانم باشد 

و انشاء الله که حق الله و حق الناسی بر گردنمان نباشد 


خدایا روزی مان را شهادت در راهت و در آغوش امام زمانمان قرار بده 


دعای عهد را چند سالی است که سعی کردم همیشه بخوانم 

خدا شهادت را روزی مان و در رکاب مولایمان قرار بده 

که سر مان بر دامن مهدی مولایمان باشد 

خدایا ارنی الطلعه الرشیده 


ممنون نگاهتون 

یاعلی 

نگاه قشنگ و اناری

سلام 

میگم در این کرونا که رفت و آمدهایی نیست 

خیلی از عزیزان را مدتهاست ندیده ایم 

وقتی ببینیم وای چقدر تغییر کرده ایم؟؟؟؟ 


جهان در گذر و است و چقدر زود دیر می شود 


امروز یک نفرررررررررر  سیستم جدید یا به قول خودش کیس   گرفته است و هارد قدیم کیسم را هم  زدیم بهش 

وای فیلمهای بچی گی ها و این همه شیرین زبونی ها و این همه سالها و وقت گذشتن ها 


و چقدر زود گذشت و چقدر دستمان برای دنیای جاویدان و آخرت خالی هست 


وای اگر بود در پس امروز فردایی  که هست البته 

هم خوشبختانه و هم متاسفانه چون دستمان خالیست 


و از خیلی ها باید حلالیت بطلبیم آنهم چی جورم 


یکی رو من تو مشهد باید ببینم و ازش حلالیت بطلبم 

پسری ناز و کم حرف که یک روز تو بازی بد جور بهش مدیون شدم 

نمی دانم الان در چی حالی هست ، و روزگارش چطور هست 

بچه گی و نادانی و همه چیز 


خدایا مرا ببخش 

برایش خیلی دعا می کنم که عاقبت بخیر شویم و شود 


کلی مطلب امروز جمع آوری کردم برای سه تا مقاله و الان تنظیم آخری خیلی کار می خواد 

و کلی فسفر می سوزونه و کلی فرار می طلبه 


از مادر خبر از نزدیک ندارم . قشنگ مادرم 


باید یه سر باهم بریم دندان پزشک حداقل بگوید که چی باید کرد 


خدا منو ببخشه اون بهانه ی کرونا می آوره و حیا می کنه و من چرا این قدر بی خیالی و نادونی 


مادر ای رفیق بی کلک و ای همه ی عشق و محبت و مهربانی 


مادر ای همه هستی من از هست و وجودش که  وجودم ز وجودش به وجود آمده 


مادر و پدری که تا نود سالگی مراقب پسر و پسرانش هست 

کمی تغییر دکور دادیم و هر روزی که چیزی تغییری می کند آدم فکر می کند که ها ااااا الان قشنگتر و کامل تر شده است

این ذات آدمی هست که با تغییر به سمت خوبی ها خوشحال می شود و حس برنده شدن و کامل شدن پیدا می کند 


ولی دیروز دوشنبه حسابی بازی فوتسال چسپید 

 آخه هشتاد درصد وقت بازی داخل زمین بودیم و دو تیم دیگر به نوبت عوض می شد 

و منو سجادی و ز ک ، رحیمی، محسنی چیا کردیم در حد 25 برد شیرین 


و از واحد خاص زنگ زدند که تا برج یازده فرصت دفاع رساله هست و من هنوز مقاله را تمام نکرده 

و هنوز اصلاحات را اصلاح نکرده ام 


و بعضی کارهای حسین آاقا هم در راه هست 


خدا عاقبت مون را ختم بخیر کند 

و فصل انار است و چی انارهایی باغ های کنار خانه ی مان دارد 


امروز میگم باغ پایینی جعبه ای هزار تومان سر هر کیلو کمتر میده 

صاحب باغ که به انار ، با لهجه ی قمی، نار میگه" : میگه: آره ولی انار ما آب خوریش فرق داره . 


میگم : با خودم: آره باش ، تو درست میگی 

 و جای شما خالی 

وقتی دانه های عقیقی انار را لمس میکنیم یاد عزیزانمان می افتیم که کاش روبرو و کنارمان بود 

و با هم دون می کردیم و میل می کردیم و نوش جان 

و ادمی چقدر مهربان و اجتماعی و اهل بخشیدن هست و این خیلی قشنگ هست 


عشق آن است که با یاران خوری ( بخوری) 

عزیزی در زندگی 


این دو ضرب المثل از مادرم این کهندل مهربان 


اون اولیش ، یادم نیست که به جای کلمه ی عشق ، چی هست، همین جوری عشق گفتم 

که نیست بالاتر از عشق رنگ و نور ی قشنگتر 


خب اجازه ی رخصت ممنون نگاه قشنگ و اناریتون 

یاعلی 


https://www.namasha.com/v/



راضی به درد و شکر بر همه چیز

سلام 

روز شهادت امام حسن عسکری هست تسلیت بر امام زمانم و شما شیعیان و دوستدارانش 

روزی پر نور معنویت را آغاز کردیم 

روزی که ایمان بیاوریم به غیب 

ایمان بیاوریم به نور 

ایمان بیاوریم به عوامل معنوی و غیبی 

ایمان بیشتر بیاوریم به خدایی که هست و جلوه اش بر در و دیوار 

و چشم بصیرت می خواهد که اولی الابصار ببیندش 


ایمان بیاوریم به عشق و محبت و مهربانی 

که همیشه و در همه جا سازگار هست 

ایمان بیاوریم به نیت های قلبهای پر از یاد خدا و عشق 


امروز هم امید مغفرت و توجه و عنایتش را داریم 


و امروز با همه ی نعمت هایش شاکر باشیم 


اما نمی دانم دیشب کلی مقاله از سایت انسانی دات آی آر  برای دانلود زدم 

الان تبش باز نمی کنه 

و کلی جلوی بازی رئال بارسا انتخاب و بازشون کرد در تب جدا 

الان نمیاد 


و سفارشهایی از اوقاف گرفته ام 

در مورد هفته ی وحدت 


و پدر و مادری که دوستشون دارم 

و برادری که از گلهای دخترانه هایش دور هست البته دختراش از او دوره و بی تاب داشتنش خیلی 


و امروز به فضل خدا و نگاه قشنگ محبت و مهرش به تلاش مادی و معنوی بپردازیم 


و عزیزان زندگی ام را با خودم سفارش کنم به مهر و عشق و معنویت و تلاش و امید و توکل 


و دیروز عزیزی از فروشگاه زنگ زده که یا خدا لوبیا شده 29 تومان  

و از همان ترفند راضی به درد استفاده کردم که این که چیزی نیست چند وقت دیگه 50 تومن میشه 


و الان چی ارزونه خخخخخخخخخخ 


و خدا هست مهربانی هست تا وقتی زنده ایم رزقمان با اوست و صاحب خانه با اوست البته به شرطی 

که ما هم تلاش در راستای رضایتش انجام دهیم و برکتش شامل حالمان قطعا می گردد. 

و اگر تلاش نکنیم و خلاف رضایش خدای نخواسته باشیم، روزی بی برکتی هست که زنده ایم ولی سرگردان 


و البته آنچه به جامعه و دیگران بر می گردد اینکه 

به شرطی که دستهای مردم به هم ظلم نکنند زمین را ظلم  و فساد و گرانی نمی گیرد 

و هر چی هست از دست نابکاران ظالمی هست که حرص مال حرام خواری کورشان کرده است 


ممنون نگاهتون 

یاعلی 

زندگی زیبا و مرگ در همین نزدیکی

سلام 

یک کلیپ از سرقت مسلحانه ی طلا فروشی در زنجان دیدم که بیچاره مقتول 

با ماسک زده بر دهان، با صورت به زمین افتاده و جان به عزراییل داده است..... 

ببندگان می گویند: بیچاره ماسک زده که کرونا نگیره ولی با تیر کشته شده !!! 


این است که مرگ در کمین است و نزدیک است در این نزدیکی که هیچ کس انتظارش را ندارد 


و ما چقدر غافلیم که هی به هم سخت می گیریم که فلان و بهمان و چقدر دنبال عیب همدیگریم 


و چقدر برای مهربانی و محبت شرط و شروط و اما و اگر می گذاریم 


کاش بیشتر بیندیشیم و باور کنیم خیلی چیزها را 

از جمله مرگ را 


مقاله علمی که از مجله ای موافقتش را با ارسال چکیده اش گرفته ام، سنگگ شده و آماده نمیشه 


یه جوری قفل شده و ملال آور که وقتی میرم توش هی باید ازش فرار کنم یه جای دیگه 


خدا قفل این رو بشکن و ماه به آخر رسید 


و دو ماه بیشتر فرصت نهایی ندارم برای کلش هم اصلاح رساله و هم ارسال مقاله 


از داداش گلم خبر خاصی ندارم 

و همچنان می گذرد روزگار 


و عزیزانی که بیتاب و بی طاقت و طفلکی های دغدغه ها و محذوریت ها و ارزوها و جهان بینی ها و پیش فرض های خودش را دارند 


و چقدر دوستی و محبت و مهربانی و عشق و دوست داشتن زیباست 


آنقدر زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت 


نزدیک خانه دو باغ انار است و انارهایش رسیده است 

امروز با حسنا انار جعبه ای آوردیم جایتان خالی و چقدر دانه به دانه و با نظر و شیرین 

قشنگ  و ناز و خوردنی ان 


ممنون نگاهتون 

فقط آمدم که چیزی برای تقدیم نگاهتون داشته باشیم 


ممممممنون خدا و سپاس از شما خوبان و خودم که می نویسم برای عشق 

یاعلی 

برکت به رزق و روزی معنوی و مادی

سلام و شهادت امام خوبان رضایی که رضای خدا به رضایت اوست

تسلیت  و تعزیت به عاشقان کویش  و خواهر معصومه اش 


یادش بخیر کنار ضریحش چی نواها و نجواهایی داشتیم در نوجوانی 

یادش بخیر از هر راستایی که به سمت حرم و گنبدش نگاه می انداختیم دلمان باز و روح مون  معطر میشد 

یادش بخیر همیشه اتوبوس که سوار میشدیم حتما مقصدمان حرم بود 


با لهجه ی مشهدی می گفتیم: حرمه میره ؟ 

یا می پرسیدند: می خی حرم بری؟ ( لطفا اکثر حروف را با کسره تلفظ کنید) ( غیر از حاء حرم ) 


دیشب از بلوار پیامبر اعظم پیاده با کالسکه ی بچه آمدیم 

خانوادگی 

با دخترا حدیث و حسنا 

و مهندس و هلن 


شبهای جمعه و برنامه های مراسمی 

دعا کمیل و حدیث کساء و ندبه و روضه و مداحی ها 

خدا قبول کنه 

پری شب پسر عمو و پسرش مهندس هم آمده بود که حسابی بحث های علمی بالا گرفته بود 


البته بحثهایی بیشتر بحث شده و بیشتر برای رفع دلتنگی ها و ارضای حس گفتگو کردن ها 


البته خیلی هاش مفید و قابل استفاده و قشنگ ( سخن حکیمانه ای که مومن بشنود از عبادت هفتاد سال برایش بهتر است) 


از این باب صحبت هایشان قشنگ و قابل استفاده و ناب و قابل تقدیر بود 


خدایا برکت به رزق و روزی معنوی و مادی ما عنایت فرما 


آمین 

یارب العالمین 


ممنون نگاهتون یاعلی 


آمدنی با همان خوشبختی ها

سلام 

و سپاس از خدای خوبان و بندگان خوب خدا 


بعد از مدتها آمدم با حال و دلی آرام و پر از عشق به خدا و البته امید به بخشندگی هایش 


امروز دو تا کار قشنگ انجام دادم که به ارامش داد 

در مورد فرهنگ کار نوشتم و  وظیفه ای را پاس کردم برای یک مجله و استاد 


آمدم که بگویم هنوز خوشبخترین هستیم چون بدنی سالم و زبانی شاکر به شکر خدا و درآمد در حد کفاف البته با قناعت و مدیریت 

و همسری حوری و صالح که البته همه مون معصوم نیستیم 

که اینا شاخص های خوشبختی در کلام پیامبر رحمت و آرامش بخشی هاست 


آمدم که بگویم روزگار هم زود می گذرد و انشاء الله که در تحت رضایت خدای خوبان باشد 


ممنون نگاهتون 

و ممنون از عزیزی که نوشته های چندین و چند پستی را خوانده و برای هر کدامش نظر گذاشته است 


ببخشید نتونستم توضیحی و تشکر و سپاسی برای هر نظرتون در پایان هر پست بگذارم

همین جا از همه شون یک جا تشکر و قدردانی می کنم و ممنون دعاهای قشنگتون 


یاعلی 

یاعلی 

شکر عقل و درک

سلام 

صبح دل انگیز و خدایی که سلامتی داده است 

و عقل و دماغ ( به کسر دال) که بتوانیم درک کنیم  و فک کنیم و تصمیم بگیریم 


کسانی را می شناسم که متاسفانه از نعمت عقل سالم و مشاعر درست محرومند 

و طفلکی ها به عنوان انسانهای درجه ی دو فکری سربار خانواده و جوانی هست پر از پشم و ریش 

و قد بلند اما متاسفانه از معمولی پایین ترند 

و این چنین است که گاهی معمولی بودن برای خودش نعمتی هست 

حالا اینکه جزء ممتازین باشی که دیگران قبولت داشته باشند و استعدادت را در راه تحصیل و تدبیر زندگی ات 

شکوفا کرده باشی این نعمتی بالاتر 

و وقتی در کنار فاطمه معصومه سلام الله علیها برخوردار از نعمت های معنوی و علمی و امکانات بی نظیر دیگر نور علی نور است

و وقتی همسری صالح و روزی به قدر کفاف هم اضافه بشود و عزیزانی که دوستشون داری و دوستت داره را دیگه نمی شود 

از عهده ی شکرش به در آیی 

و این روزها باید بیشتر توکل کرد 

و باید بیشتر مراقب لحظه ها و وظیفه هایت باشی 

کسالت هایی هست مثل اینکه سر درد و تب و پریدن ذایقه ی چشایی اما خدا از بدتراش نجات بدهد 

و سکه و دلار همچنان می تازد ثانیه ای بالا می رود 

و مستند های اول انقلاب را که نگاه می کنی چقدر به حال این روزها شکر می کنی که چی بلبشویی بوده است 

و امام معجزه ی قرن ما چقدر تدبیر و الهی کار کرده است

شب جمعه ی قبل دعای کمیل به صرف کباب در منزل آقا بزرگ برقرار بود اما ما سه نفر نتونستیم برویم 

چون حسابی حالم رو به راه نبود 

از عزیزان دیگر خبر خاصی ندارم 

مقاله علمی پژوهشی مستخرج از رساله را هنوز به طور جدی شروع نکرده ام 

و دوستان بار سفر بسته اند و معاونت دانشگاه شعبه دو ابن سینا را به عهده گرفته است و چقدر این مردم فعالند 

و این روزها حسین توپول تر شده است حسابی خنده رو و احساساتی 

این روزها مثل برق و باد می گذرد 

این روزها کارهای بزرگی می خوام انجام دهم اما نمی شود 

هزار جور تنبلی و برنامه و فکر و اندیش دور و دراز به سراغمان می آید که هم توکل و هم تلاشمان را ضعیف تر می کند

خدایا توبه 

خدایا از حق الناس ها و گناهان گذشته و تنبلی های فعلی به خودت پناه می بریم 


با اینکه شب ها بلندتر شده است اما دریغ از یک عبادت سحرگاهی همراه اشک و آه و استغاثه. اینها ضایعه است 

اینها مایه تاسف است 

مادر به خاطر این کسالت ها هر روز زنگ می زند و البته خودش هم حال خوشی ندارد و خدا حفظش کند 

و چقدر این بانو مقاوم و پابرجا و مهربان هست


خب ممنونم کمی معرفت میل کنیم 

از جنس آملی و تفسیر و قرآن کتاب هدایت بی همتایش 


آنکس که خدا دارد چی کم دارد؟ 

و 

آنکس که خدا را ندارد چی دارد 


به امید و آرزوی و دعای اینکه همیشه خدا را و رضایتش را داشته باشیم

یاعلی

عقلانیت و احساسات

سلام 

امروز  در حدیثی خواندم که بعد از نعمت اسلام و ایمان، بالاترین نعمتی که نصیب انسان 

می شود، همسر صالح و مومن است. 


این چقدر قشنگ و به جا واقعا عالی است 


میگم: فلان چیز فلان قدر شده ولی خدا ارحم الراحمین هست 

میگه: آره حتما زنده می مانیم 

میگم:   انشاء الله زنده می مانیم. 


میگه: اره اگر از حرص نمیریم خخخخ 


واقعا چیزهای مهمتر از آن چیزهایی هست که ما فک می کنیم و براش جوش می زنیم 


حرص و طمع و بدبینی و ..... اینا آفت هایی هستند که واقعا کشنده است


امروز سالن بودم نمره ام را نوزده می دهم 

چون صبر نداشتم و سر هم تیمی های طفلکی صدا بلند کردم که چرا پاس نمی دهند 

البته اونا هم واقعا خنگول هستن بعضی هاشون . البته حق دارن چون گروه ب و درجه دوم هستن 


و بیشتر از این نمی تونن هر چند بخواهند 


و این چیزی هست که در مورد خیلی از آدمها باید تطبیق و تصدیق کرد و بهشون سخت نگرفت 

همان حرفی که بارها به بعضی عزیزان گفته ام که هر کسی را در حد توان و دنیا و فکر و شرایطش باید 

در نظر گرفت . این همین هست و کاریش هم نمی شه کرد 

اتفاقا شاید اون دنیای ما رو  اصلا قبول ندارند و اون چیزایی که ما ارزش و کار و ....ارزشمند می دانیم 

اونا اصلا قبول ندارن و راه خودشان و کار و ارزوی خودشان را پیش می برند


راستی کرونای لعنتی داره همه گیر میشه 

اونم از طریق شیوع و مهمانی های کذایی و بی احتیاطی هایی که هنوز 

خیلی ها فک می کنند چون فامیل هست از فامیل به فامیل منتقل نمی شود 

آخه احساسات این جا حرف اول را می زند 


و چقدر جای عقلانیت و احتیاط اینجا خالی هست و احساسات را همیشه قبول دارم اما در جای خودش 


عقلانیت کل و آینده و پیچ و گیر کار را می بیند و می سنجد و به قول علامه جوادی چراغ هست و راه را نشان می دهد 


احساسات زندگی را گرم می کند و عشق می آفریند و سرجای خودش و در مکان و زمان مناسبش لازم و ضروری هست 


مثل احساسات همسرانه و مادرانه و برادرانه و خواهرانه و دوستانه و ....... 

اما عقلانیت مقدم است چون وقتی عقلانیت کار نکند اصلا مجالی برای بروز احساسات در مکان و زمانش نمی رسد 


البته عقلانیت سر دراز دارد انشاء الله در مورد مقاله ای خواهم نوشت 


این روزها با مباحث جوادی عزیزم مشغولم چقدر این بشر این حکیم فکرش و استعدادش و علمش عالی هست


چقدر نکته های ناب می گوید که آدم حض می کند ( حظ فک کنم درست باشه) 


و چقدر مرگ و قیامت به ما نزدیک هست و چقدر در خسران و زیانیم وقتی که ایمان و عمل صالح نباشه 


ممنون نگاهتون 

حسنای ناز آمد و دعوتی جانانه برای شام 


خدایا چنان کن سرانجام کار 

تو خشنود باشی  و ما رستگار 


یاعلی 

درس عشق و زندگی

سلام 

در شامگاه یک شنبه 

با ازدحامی از افکار، جریان، حرفها و وقایع و احساسها 

مردمی که هر کدام برای خودشان تصمیم می گیرند و البته مهربانی می کنند و مهر می ورزند 

امروز سالن داشتیم 

خدا روشکر چسپید و کمی تحرک برای تمدد اعصاب و دور کردن قند و فشار لازمه 

چند روزی هست پدر و مادر را ندیده ام 

از وقتی نواسه ها آمده اند سرگرم آنانند و پدر هم درس هایش شروع شده است 

و منم که دنبال اکسپت مقاله که کلی مجلات معتبره و مرتبطه را دیدم و خواندم و به خاطر سپردم 

و هلن و حسین با هم مشغولند و چقدر بچه داری باید آن تایم و انلاین باشیم 

و ............. دیگر هیچ 

خانه و قیمت ها چقدر قشنگ صعود کرده است و خدا ارحمن الراحمین هست 

مقاله ای قرار شده درمورد صلح و دوستی بنویسم 

پر از  ازدحامم 

کمی به اتاق حسنا و حدیث رسیدیم و تغییر ات آشپزخانه ی هلن، کمی تلاش و کمی هم کمک البته مردانه 

داداش و دیگر هیچ و ماجراهایش 

و پدر و مادری که هر کدام یک جور برایش دارد مهر و تشویش ها 

نمی دانم دیگر چی بگویم و باز هم شام و صدای عزیز  هلن  و حسنا 

و این محله ی قشنگ 

و این لبتاب همراز 

و این گوشه و اتاق خاطرات قشنگم 

و این همه خاطرات و لحظه ها که رفتند و می روند 

سخت دلم برای پدر می تپد و می سوزد از  بابت بعضی چیزها 

سخت دلم پر می زند برای نوجوانی هایم و جوانی و رفتن ها یم و مشهدم و دوستان دبیرستانم 

سخت دلم فاملینی می خواهد که هر کدام با یک چشم خاص همراه با احترام و خاص بودن به ما نگاه می کنند و می کردند 

سخت دلم سلامتی و جوانی ام را می خواهد که ...... آزادتر باشم 

ممنون هلنم دختری که در سختی ها یاری گرم بوده و هست و در لذت ها همراه و حوری بهشتی ام

ممنون پدرم که در درس و آموختن و به جایی رسید قشنگترین پدری را کرده است

و ممنون مهر مادر و عموی مهربانم هستم که کودکی هایم را پر از مهر و هدیه و توجه کرده است 

و ممنون دوستانی هستم که خاطرات قشنگی از قبول داشتنم و اعتماد و محبت و همراهی نصیبم کرده است 

و ممنون خدایی که همه چیز داده است و غرق در نعمات قشنگش هستم 

و ممنون اساتیدی هستم که دو از خوبانش در این کرونای لعنتی به دیار باقی شتافتند 

و ممنون همه و همه که بهم مهر و عشق و محبت و لطف و انسانیت و اخلاق را هدیه دادند و 

و ممنون آب و خاک و هوا و همسایه ها و همشهری ها و انسان های خوبی هستم که هر کدام 

درس عشق و زندگی بهم آموختند درس معنویت درس وفا داری و درس مهربانی و همدلی 

چون منتظرن بیشتر از این به صلاح و مهر نیست 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

آب ، امنیت، آرامش و عشق

سلام 

می خواستم از آب ، امنیت، آرامش و عشق بنویسم 

که این همه هست و همه چیز قشنگ و به جای خودش و با راحتی و استواری و احسن الخالقین بودن آن زیبا آفرین 

می خواستم و می خواهم از آب بنویسم که وقتی دوش می گیری و می نوشی و حتی می پاشی چقدر آرامش و لذت می آورد 

می خواستم از عشق بنویسم که آغاز هر طراوت و طپش هست 

می خواستم و می خواهم از خدایی بنویسم که این همه مخلوقات رقم رقم و پر از رمز و راز و سلیقه و استعداد  و احساس آفرید 

می خواستم از قدرتش و از صفاتش بنویسم که هر چه به سمت صفاتش و مثل او شدن نزدیک می شویم ، توانا تر و قشنگتر و پر از زیبایی بیشتر می شویم 


می خواهم از لحظاتی بنویسم که در بحبوحه ها تصمیم های قشنگ و خدایی و ارام و منطقی بگیریم 

می خواهم از محبت و ایثار و نرمش و صبوری ها بنویسم و البته حرف زدن های پر از محبت و مهربانی و درک و شناخت متقابل 

می خواهم از معصومیت و نورانیت و بی گناهی نوزادانی بنویسم که برایشان خدایشان از همین یک ماهگی و چند روزگی شیر و مهر و محبت 

در جان و دلهای هر صاحب نفسی می اندازد تا معجزه ی خلقت و محبت و رحمانیت خودش را به تصویر بکشد 


پری شب خطری رد شد و به خیر گذشت و چقدر تشویش داشتیم که بماند و ختم به خیر شدنش چقدر آرامش می اورد 

و جان عزیزان عزیزم و دوستان و فاملین مهربانم چقدر شیرین و خواستنی هست


آمدم که بگویم 

آب ، امنیت و ارامش را همیشه دوست دارم چون خدای خوبیها بهمون هدیه داده است و باید قدرش را بدانیم. 


یک بحثی با عزیزی در مورد شرایط جوامع انسانی و مدرنیته و انفجار اطلاعات داشتم که بیشترش را فکر می کنم ثمره ی علمی 

دقیقی ندارد سعی می کنم به تسالم و .... برسم و برایش آرزوی موفقیت و شادمانی بکنم    چون از خوشحال شدنش 

خوشم می آید 


این روزها دو بحث قشنگ قرآنی و درسی را بیشتر پیش ببرم و توفیق گوش دادنش را داشته باشم 

و البته نظرات اساتید داور را جمع کرده ام اما به اصلاحات به طور جدی شروع نکرده ام. چقدر من به اصلاحات محتاجم 


آمدم که بعد از دوش ورزش عصرگاهی با حسنا مربی کوچک من با روحیه بزرگ و شادی و جست و خیز دخترانه اش که این روزها 

برای کلاس اولش سر از پا نمی شناسد، گپ و سخنی با خودم و دنیای خودم داشته باشم. 


گرچه مجال نوشتن در جای و جویبارهای دیگری خدا روشکر فراهم است. اما اینجا از قید و حدود ضابطه و روش ها آزادترم 

ولی خب سعی می کنم اینجا دیگر کمتر بیایم 

چونکه زیرا چون خخخخخ 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

عصر یک جمعه ی پر

سلام 

بعد کلی گذران ثانیه ها 

نا خودآگاه و با یک حس غریب پر از نوشتن به سراغ پستستان خودم و دلم و عزیزان قشنگ زندگی ام می آیم 

از هفته ای که گذشت و کلی کارهایی که انجام دادم که قبلش حس انجام یا تصوری برای انجام ش یا بعد انجامش نداشتم 

شاید یک جایی گیر کرده ام و کارم پیش نمی رود چون به اندازه ی کافی انگیزه اش نیست 

و شاید یک جای دیگر را دلم می خواهد و می رود و می گردد و می خواند و مطالعه می کند و می آموزد 

دنیایی که قبلش نداشتم و اطلاعی و شناختی ازش نداشتم 

حس می کنم مثل حسین هر روز بزرگتر می شوم البته به گذر و رفتن به سمت بی نهایت ها که هیچ گریزی از رفتن به سویش نیست 

در پستوی خبرهای دورا دور خاله ای که به اسم خاله ی خانگی می خوانمش این روزها در میماستان ( همون بیمارستان) بستری شده است به تازگی

تصور رفتنش برام سخت است 

البته سن و سالی گذشته و اکثر که می شناسدش می گوید برای رفتن بستری شده است ( چون خیلی این طور آدمای هم سن و سال یا کمتر از او ) 

بستری شدن همان و رفتنش به آن دنیا همان ( لعنت به پزشکانی که با جان آدما بازی می کنند و بدون تخصص اسمشان را دکتر گذاشته اند) 


نمونه اش مادر خانم عزیز و مومنم که به حکایت دخترانش بعد از تزریق یک داروی کذایی سه سال قبل حالش وخیمتر شد و حتی حرف زدن را هم 

ازش گرفتند. 

خب بماند و به خدا واگذارشان می کنیم

عصر جمعه همراه دل امام زمان که امروز هم ظهور نکرده است یا امر ظهورش مقدر نشده است. 

و خبرهایی از دلخوری هایی که در گذر زمانه خلق می شوند و توقعاتی که از همدیگر دارند و با هم گفته و در میان گذاشته نمی شوند 


و از چهار شنبه که پدر از سفر امده است قشنگی های قشنگی رخ داده است، مثل زیارت صورت ماهش و ریش و موی سفیدش که به زیبایی اش 

افزوده است و چقدر غیر مستقیم و مستقیم اعلام با هم بودن می کنند و اینکه ادامه ی عمر را در کنار هم و در همنشینی هم بسازیم و زندگی 

کنیم و هلن فرشته ی خوب زندگیم هم همچنان راضی به خوب ترینهای خدایی . 


و این پدر و مادر بزرگ چقدر هوای نواسه ها حداقل زبانی و کلامی دارد و دنیای  پدر بزرگ و نواسه ها قشنگ و پر از محبت است. 


همان شبی که در خانه حاجی بودیم، دو بزرگواری از سرزمین کودکی و نوجوانی ام میهمان شدند و چقدر از گذشته و آینده و زمانه صحبت کردیم 

و چقدر یک عزیزش تغییر کرده بود موهای سفید و سرشار از حکایت و همان جهان بینی و روشن فکری که در جوانی داشت و من آن زمان زیاد 

ادبیات زمانه را درک نمی کردم 

ولی امروز خدا روشکر دنیایش و حتی پاسخ خیلی از انتقاددات و سوالهایش را می دانستم و حداقل برای خودم حل شده بود ولی خب 

شرم و وقت باعث شد که نگویم و فقط گوش کنم که دنیا و  انتقادات و سرگذشت و خاطرات او را بشنوم و شنیدم و گذاشتم که 

 حرف بزند و از کلامش و نگاهش به مسائل و موضوعات استفاده ها کردم 

و تا پاسی از شب صحبت کردند و گوش دادم و البته سر بزنگاهها یک پرانتزی و یک نظری انداختم که احساس نکنند 

در بحثشان نیستم و بحث را دو طرفه کنم. 


امروز هم یک کار خانگی را پدر و مادر تنها انجام داده است و نواسه ها را به قول خودشان زحمت نداده است . این هم شیرین بود که لطف دارند 

و هم برای دلگیر کننده که کاش در انجامش کمکش می کردیم. 


آمدم که بعد از مدتی بگویم که محرم عشق مثل باد گذشت با تمام شرایط کرونایی اش 

و بگویم که آنچه از من و شما ثبت است، خوبی و طراوت بخشی و رضایت بخشی برای خدا و به خاطر خدا و برای لبها و چشمهای قشنگی هست 

که به سوی من و شماست و ما را و حضور و وجود ما را ارزشمند و قدر دان می دانند. 


آمدم که بگویم از این خاله خانگی طلب حلالیت کردیم و به زودی روزی می رسد که کسانی از ما طلب حلالیت کند 

و خدایا چنان کن سرانجام کار 

تو خشنود باشی و ما رستگار 


ممنون نگاهتون 

پ. ن: 

دنیا پر از شور و غوغا و پر از قشنگی هاست هر دوش را داریم و هر دوش را می توانیم انتخاب کنیم. لطفا بهترین و قشنگترین هایش 

را انتخاب کنیم که خدا ما را قشنگ و قشنگ آفرین آفریده است. 

یاعلی 

محرم عشق

سلام  بر حسین علیه السلام

سلطان عشق  حسین است و بس


روزهای مصیبت داری و عزاداری بهترین انسانها و روزهای پر از  احساس و تپیدنهای دل

و این روزها هر کسی در تکاپویی

و من در استانه ی خورشیدم


دلم پر می زند که یک نماز مقبول و یک حضور قلب و روحی ازاد و رها از دلهره ی حساب پس دادنهای قیامت

دلم پر می زند که دم مردن و رفتن از این دنیا خوبان عالم امامان کرامت و بزرگواری به دیدنم و به یاری ام بیاین


و چقدر اسیر نفس اماره ایم و چقدر بیچاره در مقابل نتوانستن هاییم که کمیت عمل و رفتار قشنگمان خیلی وقتها لنگ می زند


و چقدر امید و توکل و ثمره ی تلاش قشنگ است

و چقدر خدای کریم و رحیم بودنش و حضورش و داشتنش و یادش قشنگ و زیبا و ارامش بخش است

و چقدر صورت و خواب و بودن کودکان و نی نی ها پر از نور و شور و حضور هست

 

این روزها با محرم و با عشق همراهی و روضه های میرزا همراهیم


این روزها و همه ی روزهایی که در آن یاد خدا و عمر مفید و کار مفید هست را  دوست دارم


و چقدر آرام حرف زدن و آرام و با صلح و عشق و مهربانی و مهر حرف زدن قشنگ هست

و چقدر دوست دارم ارامش و احترام و کرامت را


ممنون نگاهتون

کمی کار داریم و کمی هم مهمان داریم

بعضی کارهای انجام نشده داریم

یاعلی

عشق فقط یک کلام خدای عالی مقام

عشق یعنی 

یکی باشه که در لحظه های زندگی آرامت کنه 

این را می دانیم که هر لحظه ی زندگی سرشار از بیم و امید و شادی و ناخوشی هست احیانا 

اما اگر این وسط کسی را داشته باشیم که با وجودش ، حضورش ، داشتنش آرام و آرام تر بشیم 

این خودش عشق و زندگی و نعمت و داشتن و ... هر چیز خوب هست 


اگر این موجود واجب الوجود و بزرگ و مهربان و عالی و قشنگ باشه، ارامش ما بیشتر است 

پس اگر این عشق در بالاترین درجه اش خدا باشه . شما خدا اندازه ارامش و صفا و امنیت داری 


پس داشته باشیم خدا و آنهایی که رنگ و بوی خدا دارد 

و خدا همیشه عشقمان باشه 

و قدر آن خدادوستان و خدایی باوران و خدا خواهان را بدانیم و بهشون عشق بورزیم 


و خدا در قرآنش فرموده: که اگر خدا را دوست دارید پیامبر را پیروی کنید 

پس پیروی و خوب بودن بر اساس مرام پیامبر خودش دوستی خداست 

و دوستی خدا ارامش و عشق است 

و خدا بالاترین عشق و ارامش هست 

ممنون نگاهتون 

قدر خوبیها و خدای عشقمون را و خوبان زندگی و داشته های قشنگ زندگی را بیشتر بدانیم 

که لحظه های زندگی را با خدا و خوبانش طی کنیم و خوبی و عشق و معرفت و محبت به هم تعارف و نثار کنیم 

یاعلی 

نگاه قشنگ را عشق است

سلام 

چهره ی معصوم نگاه کردنی هست 

چهره ی ناز و معصوم حسین واقعا جذب کننده و ثابت کننده و گیراست 

وقتی نگاه به این چهره می افتد دیگر توانایی تغییر و جابه جایی نگاه از آدم گرفته می شود 


و این چهره ی  معصومانه در عصمت با چهره ی دلربای معصوم دوران و امام زمان وجه مشترک دارد 

و خدا خبر که چهره ی معصوم ترین عالم چقدر جذاب و دلربا و چشم روشن کننده باشد 


دعای عهد را سعی کرده ام بخوانم و دعای قشنگی که وعده ی رجعت بعد از مرگ داده است 

که در رکاب دلربایش فیض شهادت را درک کنیم انشاء الله 


البته امیدوارم حضور و ظهورش را درک کنیم و جزء سربازان و پادر رکابانش باشیم 


خب بگذریم برسیم به عالم خاکی خودمون 

که یک فامیل خاصی داریم که حسابی حقارت نفس دارد و هر چیز بدی که در کلام بیاید 

او به خودش می خورد و به خودش می گیرد 

و از میان کلمات و جملات و نگاه به جهان بدبینانه اش را انتخاب می کند و بعد حرص و حسادتش را می خورد 


این فامیل بیچاره ی ما با اکثر درگیر هست و هر کسی را از شر و زخم و بدبینی خودش در امان نگذاشته و دوست و دشمن 

را فرق نمی تواند و در بیچاره گی اش همین بس که اگر یکی برای خیر خواهی و نفعش هم حتی سخنی بگوید و راهنمایش باشد 

با اینکه هیچ بدی بهش نرسانده ، دستش را گاز می گیرد و می رود سراغ طعنه و تهمت و مثل مگس روی ناخوبهای هر کسی می نشیند 


و اینها باعث عبرت ماست و باعث ادب ماست که لقمان گفته ادب از بی ادبان آموختم دقیقا که شناعت بدی و مگس صفتی را 

در وجود بیچاره ی چنین افرادی به عنوان مایه ی عبرت مشاهده می کنیم و بعد خودمان البته اگر زرنگ باشیم و پند گیرنده 

و پند خواه اون را برای زیبایی روح و جان و جانان مان عمل نمی کنیم . حتی سمتش هم نمی رویم و حتی بهش فکر هم نمی کنیم 


و این چنین هست که زندگی قشنگ می شود 

و این چنین هست که آرامش پیدا می کنی و خدا روشکر می کنی که از آفت بدبینی و هر چیزی که خدا و زیبایی ها  و خوبان را 

ازت دور می کند، ازش دوری می کنی و این دوری و فرار و دهن به دهن نگذاشتن این جور نابهنجارهای بیچاره، خودش لذتی هست 

که امنیت و آرامش برایت می آورد 


مثل فرار کردن از دست حمله ی یک حیوان خونخواری که جان سالم بردن برایت شیرین می شود 


من به بعضی دوستان توصیه کرده ام که البته آدمها را باید در حد خودشون باید ازشون توقع داشت، البته راهنمایی و صبوری 

و ارشاد و تذکر و اگاهی بخشی را به عنوان وظیفه ی یک دانای مطمئن باید در مقابلش داشته باشیم و وقتی بالاتر از حد توان شد 

دیگر او را در همان حد ( خوش بین، مثبت بین و پاک قلب و نیت پاک ) یا متضاد اینها به تفکیک و ترتیب باید قبول داشت 


و چند روزی از این دنیای بی وفا طی شود به قشنگی و آرامش و خدارضایتی 


ممنون نگاهتون 

امروز برای ثبت احوال حسین آقا تصمیم داشتم که بروم 

اما خب گفتم که قبلش زنگ بزنم که آیا می شود تلفنی بعضی کارهاشو انجام داد یا نه؟ 

چون کروناست و جدی گرفت و البته دولت الکترونیک را باید توسعه بخشید به این بهانه ی قشنگ 


خدایا از صمیم جان شکرت که سعی می کنیم تو هر موضوعی خوبیها و مثبت ها و توجیه بر خیرهای هر کاری را ببینیم 


و این هم آرامش برای خودمان می اورد و هم توصیه ی دین هست و هم نتایج خیلی قشنگی به دنبال دارد 


ممنون نگاهتون مجدد 

یاعلی 

ارتحال استاد

سلام و عصر جمعه تون عالی 

سلام و عشق و محبت و مهربانی و مرام و نگاه قشنگ 

و تپیدنهای دل و نور چشمی دیدگان 

و جهانی که به غایت کوچیک و کوچیک هست 

نمی خواستم این درد و تاثر که الان از موضوع ارتحال استاد عزیزم سید بزرگوار موسویان بزرگ 

را این جا بگم 

اما چی کنم که نشد و نمی شود که نگویم 

سیدی که خیلی آقا و مهربان  و اهل کمالات بود 

پیام رهبری را هم در مورد ارتحالش داشتیم 

و از یکشنبه که به دیدار معبود شتافته است واقعا خیلی دلم از دنیا و بی وفایی و ناپایداری اش گرفته 

و سست شده ام که هی روزگار چقدر تو عجیب و بی وفایی 


عصر جمعه ی بازم آمدم زیارت دیدگان مادر و پدرم که این روزها تنهان 

و چقدر با محبت و قشنگ و عاشقانه 


این روزها حسین آقا با اینکه ختنه سوران با موفقیت و سلامتی انجام شد 

همچنان آرام و اقا و ناز هست 


و البته کارهای نیمه تمام هست و زندگی هست 

شقایق هست و خاطره هست 

و مسائل مختلف هست 

ممنون نگاهتون 

عشق یعنی

عشق یعنی


سرزنشت کنم و ملامتم نکنی


به خاطر خطاهای کوچک


و ببخشمت و ببخشی ام

به خاطر خطاهای بزرگ


و عشق یعنی انچه آن

لیلی کند شیرین بود


عشق یعنی

پسندم آنچه را جانان پسندد


عشق یعنی

نشسته ای در دیدگانم

ببینم آنچه تو می پسندی



و چقدر عشق زیباست


و چقدر عاشقانه رفتار کردن قشنگ هست


حس ارامشی به آدم می دهد که با هیچ ثروتی و عددی برابری نمی کند



و چقدر دلچسپ است عاشق بودن و معشوق شدن


و رفتارهای عاشقانه و دلبرانه ی آنها


و  شب غدیر خیلی ها یی که عاشق شده بودن به هم پیوستند


و با عید ولایت زندگی قشنگ علوی و ولایی و ارزشی خود را آغاز کردند


و چقدر طعم عشق چشیدن دارد


و این طعم در شیر دادن به کودک

و در تکاپوی فرزند بودن

و چقدر عشق و قشنگی رفتارها قشنگ است


همیشه عاشق باشیم


و جانان و جان را پاس داریم


و همیشه عشق زیباست و جاوید و ابدی


عشق تقدیم تان و همراه و هر لحظه ی زندگی تان

پر از عشق باد


یاعلی  شاه مردان و عاشق خداوند خوبیها


سپاس از لطف و تبریکات شما

سلام 

سپاس از دوستان و عزیزانی که لطف کردند و لطف و عنایت خودشان را بابت تولد حسین کوچولو ابراز و عنایت کردند 

و چقدر این مهر افشانی ها و این ابزار صمیمیت ها قشنگ و انرژی بخش هستند 

ممنون و سپاس بایسته و شایسته و دلهای آرام و پر از شادی و مسرت و خوبی و خوشی همراه با لبخند قشنگ خدا 

همراه دل و زندگی هایمون باشند 

شکوه  و شادی و اشتیاق و شور و شرار و شعف و عشق همنشین دلها و لحظه های قشنگتون 

دیروز خانه ی مادر بودم 

مادری که اشتیاق آمدنمان را دارد و از دو پسرش ، من پیشش مانده ام 

و خانواده ی داداش دیروز رفت شهرستان برای عروسی داداشش و البته با تمام ملاحظات بهداشتی و بدون حضور زیاد 

 و پدر که هزاران حرف و برنامه و آینده در ذهن و خاطرش هست 

و حسین که روز به روز شیرین تر می شود 

و شیرین شدن و قشنگ شدن لحظات با داشتن ها 


و این روزها ارامترم چون خدا آرامشش را بیشتر کرده است با حضور حسین آقا

 و  محرم حسینی هم نزدیک هست 

و کرونا و فاصله اجتماعی و احتیاط های بهداشتی 

و چقدر بعضی از دوستان و حتی اساتیدی که از محرم پارسال در میان ما نیست 

و الان عزیزی زنگ زده بود به هلن و از نداشتن محرم و زندگی ابزار نگرانی می کرد که زندگی بدون محرم و کربلا 

و عرض ارادت نمی شود 

و چقدر این دلها با عشق کربلا و حسین و یاد اهلبیت و ارامش و زندگی بخشی اهلبیت علیهم السلام بهترین است 

و لبنان انفجار مهیب و تو طئه ها و هزاران بازی های تروریستان و دنیا پرستان 


و خدا عاقبت امور مان را به خیر کند 

اللهم عجل لولیک الفرج 

ممنون نگاهتون 

و سپاس مجدد و ارزوی بهترین ها 

یاعلی 

نو رسیده ی معصوم

سلام

بالاخره انتظار ها به پایان رسید

و حسین در تاریخ 11 مرداد 99 ساعت پنج و چهل و پنج صبح به دنیا آمد

تا گلی از گلهای بهشتی و یک انسانی با احساسات ناز و خوبیها و خوب بودن های خودش باشد

و حسنا تا الان شبانه روز همه حرکات و خواب  و بیداری اش را هم عکس می گیرد و هم به من گزارش می دهد و قشنگ ترین

لحظه ها را باهاش دارد و می پرسد که کی چشمای قشنگ ش ما رو می بینه؟

و عصر گاهی و ورزش و نرمش و حسین و قشنگی های ناب مهربانی ها

و دکلمه ها و داستانهای آموزنده و انشاء الله عاقبت بخیر ها

و پاداش عمل های قشنگ و خوبی هایی که داریم

و رزق و برکات و خدایی که خیلی بزرگ است

و خدایی که باید بهش توکل کرد و باید از عمق جان باور ش کرد

و خدایی که بازگشت همه به سوی اوست

یک فامیل تقریبا پیرمرد در همین نزدیکی یعنی صد و ده کیلومتری متاسفانه کرونا گرفته است

خدا حافظ جانش

و چقدر وقتی که ماه کامل شد را دیدم و انسان نماهای جاهلی که مردم بیگناه را قتل عام کردند

فیلم ماه کامل شد را از نرگس آبیار نگاه کردیم واقعا متاسفیم برای دژخیمانی که تکفیر و جهل و جهنم را با هم دارند

خب زیبایی هست

عشق هست

محبت هست

فرزانگی و وفا و محبت و نگاه های قشنگ به زندگی هست

و خوب دیدن های ناب هست

و متاسفانه چقدر بعضی ها اعتماد به نفس پایین دارند که هر بدی را برای خودشان تعبیر و تطبیق می کنند


و پیش دفاع رساله هم به سلامتی گذشت

یک نفر از داوران که همکلاس خودم بود که در جایی دیگر مدرک دکتری اش را گرفته است

و استادهایی که هر کدام از نقطه نظر خودشان و بر اساس سطح علمی خودشان و یا بهتر بگویم

آنچه یاد داشتنتد لطف کردند و نظراتشان قشنگ بود

تا چهار ماه دیگه انشاء الله ببینم چی می شود

البته باید یک مقاله اکسپت شده ی علمی پژوهشی هم باید داد  و نهایی کرد

این روزها از دیدن یک معصوم و یک نی نی حسین جان و دلم همراه با کاروان حسینی به سمت کربلا

در راهیم

و نگاه به صورتش دستانش  و آرامشش و دنیایی که در آن قدم گذاشته است همه و همه قشنگی های خودش را دارد

و عمویی که از راه دور عیدی عموییی اش را همین الان در حال ارسال هست

و چقدر این روزها زنگ های تبریک دوستان و فامیل مسرورمان می کند و خدا رو شکر که هستند و لطف دارند

و چقدر تکثیر مهر و محبت و مهربانی و لطف و کلامی که از جان زلال و نابشان سرچشمه می گیرند،  برایمان لطیف و ناب هست

و چقدر آرامش بخش است وقتی نگاهی از سر لطف و صمیمیت دارند و این مهربانی در کام جانمان بیشتر طراوت مان می بخشد


ممنون تک تک عزیزانی که تلفنی، واتساپی و حضوری با هدایایی در خور و با برکت برای قدم نورسیده بذر محبت افشانی کردند

و هر کسی گرچه مشکلات و دغدغه های ذهنی و شرایط خاص خودشان را دارند اما خب شکلات های زندگی زیاد است

و می توان در هر لحظه و با تمام شرایط خوب و خدایی و بود و این قشنگ است

که با خوبی و خوب بودن و خوب دیدن و عاشقی کردن ها آرام می گیریم و این قشنگترین است

که خدا و خوبیها را هیچ وقت فراموش نکنیم و همیشه با  آن مانوس و عامل باشیم

نکات قشنگی از اساتید در پیش دفاع دریافت کردم کلی لذت بردم که در موضوعی که

مدتی دغدغه ی ذهنی و فکری ام بود این همه نکته ی قشنگ اصطیاد کردم و بر علمم افزوده شد

و دانستم و این ها هدیه هایی بودند که ممنونشان هستم

خب ورزش و سلامتی

و شادکامی

و عاقبت بخیری و نگاه قشنگ و خدایی برایمان

یاعلی

رابطه ی مستقیم بین ایمان و آرامش

سلام 

از معرفت و مولانا و پندها و نگاه خدایی  و قرآنی اش خیلی خوشم میاد 


مخصوصا این شعرش که دنیا دنیا و جهان جهان معرفت و ترسیم الگوی جهان بینی و ندای درونی 

و سرنوشت جهان و انسان و انسانیت هست 

تقدیم نگاهتون که واقعا زیباست 

و نگاه عزیزانی که به آن دوخته می شود و در عمل و فهم و تفکر در آن واقعا ایده آل  است 

در این عصر کمی ( البته واقعا گرم و هات قم می گویند 45 درجه ) واقعا این شعر و شعور و معرفت مولوی بعد از 

بستنی خانوادگی و سریال جومونگی همراه مادر و نگاه قشنگش و عزیزان گل می چسپد: 


روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم
رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

کیست آن گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

می وصلم بچشان تا در زندان ابد
به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم

تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم

یادش بخیر این شعر را دوران دبیرستان در مشهد عشق و نوجوانی و سرمستی 
در کنار حرم امام رئوفم و در محله ی خاطرات نوجوانی و قرآنی و فامیلی ام می بایستی 
که حفظ کنیم. 
برای مدرسه ی راهنمایی ایمان و با اقای خانلری دبیر ادبیات یک جوان باحال و با مرام 

یادش بخیر 
آقای گنجی مدیر و اقای عبداللهی دبیر زبان و ریاضی 
و همه و همه ی عزیزانی که بودند و هستند و خیلی هاشون الان پراکنده از آنجا شده اند 
در اقصی نقاط عالم و ایران و مشغول زندگی و دغدغه های قشنگش 

و من و دنیا و خاطرات و دغدغه ها و مسیر و سرنوشت و حال و افکار و عشق و محبت و 
آخرت  و نگاه و عزیزانم 
و چی شود آینده 
و چی شود آخرت 
و چی شود دنیا جاودانه ی آن جهانی 
و چی شود سرنوشت  و کوله باری که با خود قرار هست برای سفر اخرتمان ببریم 
و چی شود پاسخ گویی ها و عاقبت انشاء الله بخیر ی مان 
و چی شود عزیزان عزیزم که انشاء الله عاقبت بخیر دنیا و آخرت باشند و باشیم 

مهم همین است که شرمنده ی خدا و خلق خدا نباشیم و لبخند رضایت خدا و خوبان درگاهش 
را در زندگی در ره مهرورزی و خیرات و خوب بودن ها داشته باشیم 

و نوشتن از خوبی و عشق و محبت و مهربانی و آرامش همیشه زیباست 
مثل رابطه ی مستقیم بین ایمان و آرامش 

ممنون نگاهتون 
یاعلی 

تنها با خودم و خودم 2

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این روزهای امروز

سلام و صبح بخیر

صبحی به قشنگی سلامتی و صبحی به قشنگی با هم بودن

و صبحی به قشنگی آرامش داشتن

و صبحی به قشنگ باد خنک کولر گازی

و صبحی به قشنگی چشمان حسنا

و صبحی به لطافت آیه آیه ی قرآن

و صبحی به قشنگی انتظار یک تولد و میلاد

و صبحی به قشنگی دانستن و نور

و صبحی به قشنگی مهربانی ها و دوست داشتن ها


سلام و صبحتون عالی و سرشار از برنامه های هیجانی و داشتن ها و بودن ها


امروز را به مهربانی در کنار مادر آغاز کردیم که دیروز به خانه مان آمده است

و گلها مشغول و بعضی ها هم برای خودشان و در هوای کار و برنامه های خودشان


پدر و احوالش و دنیایش و افکارش و تفکر و عزم و جزم و رفتارش

و داداش و همتش و رسیدگی به خانواده اش و رفتن ها و بودن هایش


این روزها دیدن عکسهای یهویی از کسانی که با کرونا رفته اند چیز غافلگیر کننده ای

نیست . فقط ای هی من اینو می شناختم و دیده بودمش و چقدر جوان بود زمزمه ی عکسش می شود


این روزها شدن ها و بودن ها و حرکت ها همچنان در جریان است و این اقتضای زندگی هست


قرار است برای صاحب خانه وام بگیرم و البته طفلکی قرار است خودش قسطشو بدهد از بس

این مرد مهربان و آزاده است

و میوه های شلیل، زرد آلو ، هلو ، هلو زنجیری و گرمک و هندوانه و گیلاس و آلبالو و البته بلال مکزیکی

همه میهمان و ملاقات و در خدمتشون هستیم و بودیم


این روزها بعضی ها دنیا را سخت می گیرند و بعضی ها جوش دنیا را می زنند

و این روزها زمین فروشی مد شده است و هو شده است


این روزها مشهد و کرمان اوضاعش قرمز کرونایی هست

عروسی ها با کمترین نفرات برگزار می شود

این روزها را مثل همیشه دوست دارم

چون سلامتی و امنیت و برکت و خدمت هست

البته بازی گوشی هم هست

ممنون نگاهتون

تا این روزهای دیگر یا علی

فرهنگ و جمعیت

سلام

صبح بخیر

روز جمعه و آرزوها و خواسته ها و آرمانها ی قشنگ برای آینده و زندگی

و البته تلاش در حد توان و نرمال که به خیلی آن چیزهایی که نیاز هست برسیم

روزهای جمعه یکی از خوبیاش اینه که روز استراحت و تفریح و گفتگو و با هم بودن بیشتر است

روزهای جمعه روز دعای ندبه و روز ظهور امام زمان علیه السلام و البته امروز روز دحو الارض هم هست

داشتم بعضی نوشته های علمی و آموزش ها و البته تصمیم برای نوشتن یک مقاله با موضوع فرهنگ و جمعیت

که مشکل و چالش امروز جامعه شده است

دیشب برای عروسی و دست به دست کردن پسر عمو و نوه ی عمو دعوت شدیم . البته با کلی استرس ها و احتیاط ها

و مقدمات قشنگی که عموی عزیزم چید  و گفت که آخرشم خیلی متوجه نشدم که اصرار بر آمدن بود یا محکم کاری در احتیاط

و مراقبت از ابتلای به کرونا و در خانه ماندن

یه چیزی که من برداشت کردم ملقمه ای از هر دو بود و خدا حفظش کنه

امروز باز هم چشمان و نگاه مادر و حضور پدر و گفتار پدرانه اش را می خواهم

موقع جمونگ و چای عصرانه و گفتگوی  قشنگ و کنار همی

دوستشان دارم و دوستش دارم

از حسین اقا فقط ورجه ورجه و گاهی سفتی شکم هلن و ..... را داریم فعلا

و خدا اجرش بدهد این شیر زنی که صبورانه  و خدایی و جانانه برای خدا و زندگی تلاش می کند

آرامش می بخشد البته این روزها بیشتر نیازمند آرامش خواهی هست

هوای همه چیز از تربیت ، اخلاق و انسانیت و زندگی و معنویت و قرآن و حضور در میان جمع دوستانه ی فامیل

از سراسر عالم و پاسخ های مشاورانه و دینی و اعتقادی و فرهنگی به پرسش های نسل جوان خارج رفته

گلها سرگرم کار و تلاش و درآمد زایی و آینده پروری

خب ممنون نگاهتون

سلامتی همه مریضان و دفع شر کرونا و گرفتاری هایش

یاعلی

فرصت و لذت بندگی

سلام و عصر بخیر


روزها می گذردو ثانیه ها در گذر است

یکی دو تا کار رو تمام کردم و چی آسانی و لذتی بعد از اتمام کار به آدم دست میده

که ان مع العسر یسرا را تداعی می کنه

به ایتا سر می زنم

عکس پدر در گروه درسی اش و پیامهایی که فرستاده و درسهایی که ضبط کرده

خوشحالم که هست و پیام می فرستد و پری روز از نزدیک نگاهش می کردم

و با مادر شوخی و صحبت می کرد و خوشحالم که هر دوشون هست

و موقع خاموش کردن لبتاب عکس مادر از گالری می آید و خوشحال میشم که هست

و خبر رسیده است که در این روزهای کرونا عزیزان زیادی رفته اند حتی یکی را تعریف می کرد

که سه عزیز، پدر ، مادر و دایی از یک خانواده رفته است آنهم به فاصله چند روز و چقدر مرگها نزدیک

و چقدر همه چیز از روال خارج شده است

عمو با همان محبت و مهربانیتش دیشب زنگ زد با اینکه کار خاصی ندارد ، فقط احوال پرسی هست

اما صحبت و رد و بدل کردن صدا هست همیشه که این اوج مهر و محبت اوست

او بهشتی من است

از کودکی به فکرم بوده و دوستم داشته و چقدر بهش وابسته ام و چقدر دوستش دارم

و خوشحالم که هست و تلفن می زند

این بی برکتی روزگار رو دور تند ش افتاده، خیلی می ترسم که چشم باز کنم همین صدا را ولو از راه دور

هم نداشته باشم

و چقدر بعضی زندگی ها این روزها به سریال شبیه شده است

که احساس می کنی داری نقل سریال می شنوی

مثلا آقایی از آشنایان خیلی قدیم بابا و همسایه و همسفر ما

در حدود پنجاه و خورده ای سالگی که صاحب نوه هم هست ، خانه اش خراب شده و خانم این خانه

قهر کرده و همه وسایل را به خانه ی پسرش منتقل کرده و طلاق و تمام

و پسر این خانم هم همسرش پا به ماه رفته خانه ی پدر در مشهد و الان بیشتر از یک ساله که رابطه شکر آب

و دختر این خانم هم با دو تا بچه از داماد طلاق گرفته و شوهر رفته خارج

الان آقا رفته یک زن سی پنج ساله و سی و شش ساله گرفته و تشکیل خانواده ی جدید

و خانم و پسر بیوه و دختر بیوه اش و یک پسر نوجوانش در یک خانه ی دیگر دم خورن.

به همین خوشمزگی و همین راحتی خخخخخخ


و چقدر بی انتظار و بی مکث حادثه ها و رابطه ها و تغییر تحولات این چنینی رخ می دهد

 

و پدر  گفت: از دل فلانی خدا خبره که سرنوشت اولادهایش و پریشانی زندگی اش ، یک لحظه آرامش نمی گذارد

و با خودم فکر کردم و تصدیقش کردم که البته چنین هست و ما در شرایطش خوشبختانه قرار نگرفته ایم و ما

به جای او نیستیم که از دلش خبر داشته باشیم. و اولاد بد چیزی هست از نظر نگران کردن پدر و مادرها. خخخخخ


صدای چرخ و تولید از جوانان محل و منزل به گوش می رسد و چقدر درآمد عزت نفس و کار بالاترین تفریح مومن است


و زندگی های رقم رقم و شرایط مختلف دوستان و عزیزان و فاملین هست

و تا پخته شود خامی

زمان باید گذشت


دیگه ممنون نگاهتون

چی زیبا گفت:

آنچه در جستن آنی آنی

یک روزی یادم باشه آثار مولوی را همه شو مطالعه کنم

و چقدر به نگاه خدا و عنایت و فضل و رحمتش محتاجم

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و رستگار

خدایا ببخش گاهی بعضی آدما را قضاوت می کنیم

خدایا در عمل به وظایف مان بیش از بیش موفقمان بدار

خدایا قبل از مرگ بیدارمان کن که با چشم باز و فرصت جبران بمیریم

خدایا فرصت و لذت بندگی ات را بر ما ارزانی دار

الهی امین

یاعلی



دنیای نورانی

سلام

و هزاران درود و سپاس و هزاران شکرانه برای خدا

و هزاران بوسه برای گلها و دستها و گونه های عزیزان عزیزی که سرمایه های زندگی ام هستند

هزاران اغوش برای عزیزان عزیزم که آرامش بخش لحظات و لطافت روحانی جانم هستند

و هزاران اشتیاق برای داشتن شان و دوست داشتن شان و دیدنشان و شنیدنشان

و هزاران شکوه و افتخار به همراهی و همدمی و داشتن شان

یک کار نیمه تمام را تازه تمام کردم از نوع نگارش و نوشتن

و گلها مشغول کار و تقلا و تلاش برای مفید بودن و خدمت به خود و جامعه اند

و وقتی عزیزی مشغول به کار می شود  و درآمدی هم اضافه می شود قشنگترین اتفاقی که رخ می دهد

افزایش اعتماد به نفس و احساس رضایت از مفید بودن هست که این حس قشنگی هست

و اینکه عزت نفس و داشتن روحیه ی عالی تر با  عرضه ی یک خدمت و کسب یک درآمد اتفاق می افتد

البته همه چیز درآمد مادی نیست خیلی وقت ها دیدن لبخند و احساس رضایت در قلب و جانی دیدن ، خودش

بالاترین درآمد است که از جنس دیگر است

اینکه در هر جا باشیم ولی مفید باشیم و احساس مفید بودن داشته باشیم این خودش یک خوشبختی است


اگر چه هنگامه ی نماز و دیدار با معشوق جانان جهان است، اما همین نکته را بازم عرض کنم

که خدا طوری ما را خلق کرده است که تنها با یادش آرامش کسب می کنیم .

این فرمایش بلند قرآن کریم هست الا بذکر الله تطمئن القلوب


و کسانی که از این اسرار و این دنیا قشنگی معنوی و از جنس نورانیت و عشق محرومند،  سلاما سلاما

ممنون نگاهتون

یاعلی


یک نماز عالی

سلام

خوبین؟

ممنون که همش سر می زنید اگر چه مثل خودم وقت ندارین که نظر بذارین

کی میره این همه راه رو که بخواد نظر بذاره.

اصلا خیلی وقتا خاموش و زیر ابی خواندن و رفتن خودش قشنگ هست

و باهاتون موافقم که خیلی وقتا آدم وارد بعضی مقوله ها نشه بهتره

اما خب اینجا می نویسم که هم نکات و تذکراتی به خودم بدم و هم ثبت لحظاتی باشد

در این وانفسای روزگار که خیلی زود می گذرد و چقدر دلمان خوش است که آخیش امروزم با مشکلاتش گذشت

و البته گاهی افسوس می خوریم که چی زود گذشت

دیشب منزل مادر و نگاه و محبتش و شلیل و زردآلو و محبت هر لحظه و نگاهها و اوج مهربونی مادرانه اش

و دختر عمو که پذیرایی می کند  و دخترانی که با هم خیلی خوشن که حتی حاضرن به خاطر رسیدن و داشتن و صحبت با هم

کلی ناز منو بکشن و چارتا بوسهای ابدار بهم بدن که ....... وصال دیدار و گفتگوهای بی انتهای خودشون را داشته باشن و خنده ها

و صحبت های قشنگشون که چی کودکانه با هم دوست و خوش و هم بازی و همکلام می شوند بدون هیچ حسادت و توقع و تنها ی تنها بودن

را برای بودن با هم دیگر می خواهند ، نه هیچ چیز دیگر. اینکه با هم باشن  و در زیر زمین و اتاق آقا بزرگ با هم بگویند و بخندند و بدوند

و برای هم بهترین ها را تعریف کنند این بیشتر دنیایشان هست


امروز هم مثل روزهای دیگر گذشت البته کارنامه ای با معدل نوزده  و پنجاه دو گرفتم که حسابی مسرور و جایزه ای هم دادیم

و اینکه مدرسه قرآنی شده و هیئت امنایی و همه ی اینها خوب آما هدف و استلزامش اینه که باید هزینه ها پرداخت کنیم

و البته خب قرآن و نهج البلاغه عالی هست اما نه به این بهانه که به خاطر آنها هزینه بدهیم


و این روزها درگیر داروهای شیمیایی شده ایم و البته نتایج آزمایشها بهتر هست و چقدر داره زندگی مون شیمیایی میشه


و این روزها هلن و حسینش باید فوق العاده احتیاط و مراقب و دارو و تغذیه مصرف کنان باشه که بخیر و خوبی به ماه برسند


و این روزها و البته اکثر اوقات وقتی با نمازم و در حال نمازم دوست دارم بعدش در همان سجاده ارام بگیرم و یک نماز

فوق العاده با اخلاص و بدون حواس پرتی داشته باشم که دلم خنک بشه و بیشتر از شرمندگی خود و خدا دربیام

که یک نماز بنده وار و یک نماز عالی و یک نماز نزدیک به نماز مولا امیر المومنین داشته باشیم.


و وای دنیای بی وفا

مادری نیک رفتار و ایثار گر و مهربان که اصلا باورمان نمی شد که به این زودی از پیش ما برود ، اما رفت و دختران و پسران خلفش

را در سراسر جهان حداقل سه کشور پراکنده، تنها گذاشت و غم گذار


مخصوصا دخترش در آلمان که تنهای تنهای هست و چقدر آرزو دارد که یک فامیلی باشد که سرش را روی شانه اش بگذارد

و از این مصیبت مادر آرام گیرد. در واتساپ تسلی هم و مصیبت داری می کند

و چقدر غمگینانه و چقدر باعث و بانیان این دوری ها و این مهاجرت ها به اقصی نقاط عالم ، مورد لعن و نفرین و عذاب خدا در دنیا و

آخرت قرار گیرد که ظلم آنها باعث شده است که این چنین بین خانواده و فرزندان و دختران دوری و غربت و فاصله باشد

که حتی نتوانند از نزدیک وداع و مصیبت داری کنند


این روزها البته مثل همه ی روزها ان الانسان فی کبد و هر لحظه و هر روز و ساعتش امتحان به داشته ها و نداشته هاست


و این دنیا و بازی ها و عکس العمل ها و رفتارهای ما مورد رصد و پاداش و ثبت قرار می گیرد

دو روزی هست که هارد اس اس دی گرفته ام و سرعت لبتاب خدا روشکر بهتر شده است و چقدر استفاده از

فن آوری و تکنولوژی البته به شرطی هزینه اش را داشته باشی، قشنگ و لذت بخش هست

کلی در وقت صرفه جویی می شود از بالا آمدن ویندوز گرفته تا باز شدن سریعتر برنامه ها و خواندن  550  کیلو باید در ثانیه شایدم


دیگه همین ها

چهره ی ناز پدر و چشمان ناز مادر و نگاههای همه ی عزیزان و خوبان زندگی ام و حرفا و شرایطشون هر کدام برایم

قابل یاد آوری و تذکر هست که بیشتر و بهتر قدر بدانم و تا سر حد توان و جان برای خوشحالی و مهربانی افزایی شان تلاش کنم

که خدایی هست و عشق هست و وصال و لبخند و مهربانی هست و قتی اینا هست همه چیز عالی هست و قشنگ


ممنون نگاهتون

یاعلی

مادرانه و مادری

سلام

صبح جمعه تون عالی و پر از نور و یاد خدا


دیشب خانه ی مادر بودیم برای دیدن سریال عصرگاهی رفتیم و بهانه ی من نگاه کردن به چهره های

دوست داشتنی آنهاست ضمن اینکه از نزدیک تا زود دیر نشده نگاهشان می کنم

و دعایشان را با کارها و خوشحال کردنشون در حد توان خودم اصطیاد می کنم

هلن عزیزم ماه آخر بارداری و دردهای مخصوص خودش که همون مادرانه و پر از اجر و ثواب خودش هست

و خوش به حالش که وظیفه ی مادری اش را و خالقیت ش را داره انجام می دهد بدون هیچ شکایت و چقدر عزیز است

مادرانی که این همه درد  و رنج برای ما بچه های خاص می کشند

فدای مادرانی که با شیره ی جان گلهای زندگی شان را می پرورانند

و مادران بهشت عالم است  و تجلی محبت و خالقیت خداست در زمین

و چقدر مهربانی زیباست

و چقدر دوست داشتن قشنگ است

و چقدر عشق جاودانی و پرستیدنی هست

و صمیمت و محبت گلهای معطر زندگی هست

ممنون نگاهتون

برم یکم آرامش بخش تر باشم

یاعلی

خدا و نعمت هایش

سلام

روز پنج شنبه ای قشنگ  و زیبا و ناز و ناب با نعمت های سرشار خدا

و لطف خدا و لبخند و ارامش بخشی خدا و البته میل ما به خوبیها و خوب بودن ها و نیت قشنگمون

برای خدایی بودنها

راستی می دونستین که آلا بذکر الله تطمئن القلوب را استادی چنین گفته که یعنی

خدا ما را طوری خلق کرده که تنها با یاد خدا آرامش بگیریم

از دست این خدا که چقدر مهربونه و والله خیر الماکرین و تدبیر کننده است خخخخخخخ

این قشنگه که تنظیم فطری و ارامش ما را با یاد خودش قرار داده و بر اساس این هستی

با عظمت و این عظمت خالق و زیبایی های مخلوقات و همه چیز ، غیر از این هم توقعی نیست

و او احسن الخالقین هست

و تکریم انسانی و کرامت انسانی و خوب بودنهای انسانی همه و همه مقهور و مخلوق و زیبا آفرینی آن

زیبا ترین آفرین هست

داشتم فکر می کردم که ای خدا خوب و ای قشنگترین ممنونم که با یادت و نامت و بعضی از صفاتت

آشنایمان کردی به برکت قران و اهلبیتش

و ممنونم که آنچه تو را از ما بگیرد و غافل کند، قشنگ و قدرتمندانه و قاطع از همه ی ما بگیری

مخصوصا هوای نفس و خودخواهی و اصلا همه آنچه غیر خداست

و داشتم فکر می کردم که چقدر کار و بار و زندگی  و سرنوشت خوبانت را هم در دنیا و هم انشاء الله در آخرت

حکیمانه و مهربانانه و قشنگ تدبیر و سروسامان می دهی

و این تدبیر تو فوق تدبیرهاست

و البته همان طوریکه لازمه ی خلق و به وجود آمدن موجودات این جهانی و مادی و حتی رسیدن های فکری و معرفتی

نیاز به زمان و زمین و حوصله و تمرین و حتی محرومیت و سختی های جور و اجور دارد، پس گله ای نیست که همه چیز را

از نعمت ها و لذت ها و فیض و عنایت هایت را یکشبه داشته باشیم . بلکه آنقدر صبر می کنیم تمرین می کنیم و حتی سختی

و امتحان می کشیم و می دهیم که لایق لبخند قشنگ و حکمت بی نظیر تو گردیم

و اگر همین فرمون به سمت خودت را درست به دست داشته باشیم و تابلو های راهنما و مسیر هدایت درست دقت کنیم

و درست رعایت کنیم و سر دو راهی ها به سمت وصال و لقای نورانی تو بپچییم قطعا به خانه ی دوست خواهیم رسید

و اقامت جاودانی با عنایتی بی مثال و لذتی بی نظیر و معرفتی عمیق و لذیذ خواهیم داشت

خدایا فرمان دست ما را تو خود هدایت کن و نگذار که پشت فرمان وصالت خواب و غفلت سراغمان بیاید و چشمان نور بین

ما را سراب شهوت و هوای نفس آلوده کند

خدایا تو خود بنده پرور و بنده نواز و دوست دار بندگان خوبت و حتی ناخوبت هم هستی، خودم ، عزیزانم ، دوستان

و فامیلن و محبوبان و عشق و آرامش بخشان زندگی ام را در مسیر خودت راهنما بخش و هدایت بخش و ثابت قدم دار


خدایا توفیق بندگی و درک وصال و نیوش معرفتت را به همه ی مان ارزانی بیشتر دار

ممنون نگاهتون

یاعلی

یک فنجان طراوت 2

جملات ممنوعه که در زندگی زناشویی هرگز نباید به معشوقه تان بگویید

برخی افراد فکر می‌کنند که برای رسیدن به اوج و نهایت صمیمیت، بدین معنی است که دیگر نباید هیچ مرز، حریم شخصی، راز و ابهامی بین دو فرد باقی بماند. اگرچه که صداقت، یکی از بهترین خصیصه‌ها در هرنوع رابطه‌ای است، اما همچنان باید بدانیم که برخی از جملات ممنوعه نباید به معشوقه گفته شوند، حال، مهم نیست که چه‌قدر با یکدیگر صمیمی هستید.

به غایت واضح است که هر زوجی، مرزها و اخلاقیات مشترکِ مربوط به خودشان را دارند و به همان اندازه خاص هستند، بدین سبب ممکن است یک نوع رفتار خاص، فردی را در یک رابطه اذیت کند، اما زوجی دیگر هیچ مشکلی با آن ماجرا نداشته باشند. فقط و فقط شما هستید که تصمیم می‌گیرید با چه چیزهایی راحت باشید و چه آستانه‌ای از حریم شخصی باید بین شما و همسرتان باقی بماند.

با در نظر داشتنِ این نکته، باید بدانیم که دقیقاً در چه حوزه‌هایی به همسر یا معشوقه خود اخطار بدهیم و او را از رد کردنِ خط قرمزها بر حذر داریم. اگر کنجکاو هستید که چه جملات ممنوعه ای سبب این مشکل می‌شوند و چرا نباید گفته شوند، پس نصیحت‌هایی که مشاوران حرفه‌ای در این زمینه می‌زنند را در ادامۀ مقاله دنبال کنید.

جملات ممنوعه در زندگی زناشویی

  1. اولین جمله ممنوعه: ما دیگر مثل ایام قدیم نیستیم.

اگر شما برای مدت طولانی‌ای در یک رابطه حضور داشته‌اید، بسیار عادی و نرمال است که دل‌تان برای روزها و خاطرات و فعالیت‌های گذشته تنگ شود. اما همان‌طور که پرفسور روان‌شناسی بالینی و مشاور خانواده دکتر الکساندرا سالومون میگ‌وید، مشکلِ تأسف‌باری که زوج‌ها در این موضوع بدان برمی‌خورند این است که: (علیه این عقیده که عشق در طول زمان تغییر می‌کند، ایستادگی و مقاومت می‌ورزند). این بدین معنی نیست که شما حق ندارید که دل‌تان برای روزهای خوشِ گذشته تنگ شود. به جای این‌که بر روی جنبۀ منفی ماجرا تمرکز کنید، سعی کنید تا همان کارهایی را انجام دهید که در گذشته عادت داشتید با یکدیگر انجام دهید.

  1. تو مرا کامل می‌کنی.

همان‌طور که دکتر داوید جیمز لیز، روان‌شناس نامی به مجلۀ کازموپولیتن می‌گوید، ممکن است که شما هدف و نیت خوبی از گفتنِ این جمله داشته باشید، اما: (این حرف سبب ایجاد نوعی عدم تعادل در رابطه می‌شود و با بالا بردنِ کاذب معشوقه‌تان، او را به سطحِ سلطه‌گری می‌فرستد). راه سالم‌تر برای ابراز چنین احساسی این است که به خصوصیاتی از سمت او، که باعث می‌شوند شما به تیم بهتری تبدیل اشاره کرده و به همین خاطر از او قدردانی کنید.

  1. توهینی که در لفافۀ توهین مخفی شده باشد.

کنایه زدن می‌تواند انوع مختلفی داشته باشد، اما مرز بسیار عظیمی بین کمدی و تراژدی قرار دارد. همان‌طور که متخصص و مشاور روابط، دکتر آنتونیا هال می‌گوید: (حرف‌های کنایه‌آمیزی که سبب تحقیر و یا توهین به معشوقه‌تان می‌شود، می‌توانند رابطۀ شما را به سمت فرسایش سوق داده و همسر شما را به طور کلی ناامید، غمگین و یا خشمگین کند). مهم نیست که صمیمیت شما با یکدیگر چه‌قدر است، چیزی که شما به عنوان یک شوخی بدان فکر می‌کنید، ممکن است توهینی آشکار و ناراحت‌کننده باشد.

  1. می‌بینم که چاق شده‌ای.

وقتی که مدتی از باهم بودن‌تان میگذرد یا مدت زیادی را در کنار هم سپری کرده‌اید، ممکن است دیگر فکر کنید که با همدیگر راحت هستید و دیگر نیاز به تعریف و تمجیدهای کاذبِ روز اول نیست. اما این حس بدی را در همسر شما ایجاد می کند که نکند چون من چاق هستم او به من خیانت کند. متخصص روابط، دکتر رابین والجاست در این باره می‌گوید که هرگونه شکایت و انتقادِ خجالت‌آور در رابطه با بدن می‌تواند تأثیری مخرب در رابطه داشته باشد. حتی شاید قصد شما این است که معشوقه‌تان اهمیت بیشتری به سلامتی خویش بدهد، اما گفتنِ چنین حرف‌های تندی می‌تواند اوضاع را خیلی بدتر کند.

جملات ممنوعه در زندگی زناشویی

  1. به اشتراک گذاشتنِ حتی ریزترین جزئیات.

مثل این‌که واقعاً مرزهایی بین زن و شوهر و یا دو عاشق و معشوق وجود دارد، مرزهایی محکم و مهم. همان‌طور که دکتر رابی لودوینگ در مصاحبۀ خویش اظهار می‌کند، صداقت داشتن و یا گفتنِ حرف دل چیز خوبی است، اما: (این بدین معنی نیست که در هر شرایطی صداقت پیش بگیریم، چرا که بعضی مواقع، صدمه‌ای که می‌رساند بیشتر از سودش است). پس باید حواس‌تان باشد که آیا به اشتراک گذاشتنِ جزئیاتِ ریز یک مسئله، سود بیشتری دارد یا ضرر بیشتری.

  1. اهمیتی نمی‌دهم.

لازم به ذکر است که قصد و نیت در کنار تن و حالت گفتار می‌تواند به کلی تأثیر یک حرف را زیر و رو کند. از این روی، پرفسور دکتر جان گاتمن در این باره می‌گوید که گفتنِ جملۀ اهمیتی نمی‌دهد، سبب می‌شود تا نوعی بی‌علاقگی نسبت به معشوقه و رابطه ابراز شود. معطوف کردنِ توجه به فرد و رابطه به صورت روزانه، حتی اگر بسیار اندک هم باشد، خیلی بهتر از گفتنِ چنین حرفی است.

  1. این حرف یا ایده‌ات احمقانه است.

در وهلۀ اول، همه می‌دانیم که خودِ لغت احمق یا احمقانه جزء یکی از جملات ممنوعه است که دچار مشکل زیادی است و اگر فرد دچار اختلالات روانی نیز باشد، بار معنایی وحشتناکی را پیاده می‌کند، بلکه می‌تواند نیروی مخرب عظیمی را به روی رابطه تخلیه کند. دکتر سوزان هیتلر در این باره می‌گوید: (این حرف در حقیقت این پیام را منتقل می‌کند که نقطۀ نظر معشوقۀ شما به هیچ عنوان دارای اعتبار و ارزش نیست.) وقتی که احساسات، ایده‌ها و یا مشکلات یک فرد با به سخره گرفتنِ نادیده و یا رد می‌شوند، بدین معنی است که شما هیچ اهمیت و ارزشی برای نقاط نظر او قائل نیستید.

  1. هیچ اشکالی ندارد.

شاید اوقاتی پیش بیاید که نشان دادنِ یک رفتار یا زدنِ یک حرف واقعاً مشکلی را برای شما ایجاد نکرده باشد، اما گاهی اوقات تبدیل به یک میدان مین در میان شما می‌شود، و باز هم گفتنی است که صرف نظر از این‌که چه‌قدر با یکدیگر صمیمی هستید. همان‌طور که متخصص و مشاور خانواده آنتیا چیپالا می‌گوید، استفاده از عبارتِ اشکالی ندارد، ممکن است که مشکلات را حل نشده باقی گذارده و خشمِ موجود را چندین برابر کند. اگر مشکلی در حال حاضر شما را اذیت می‌کند اما نمی‌خواهید که هم‌اکنون به آن اشاره کنید، پس دیدگاه‌تان را بروز دهید اما از چنین جمله‌ای استفاده نکنید.


روز دختر و وصالهای انسانی

سلام 

روز دخترهای گل روزگار این ریحانه های روزگار این غنچه های لطافت و مهربانی مبارک 

دیشب که عروسی ناز و نابی بود خوش و خوب گذشت 

البته خیلی خلوت بود و نهایتش از طرفین عروس و داماد فقط در حد چند خانواده نزدیک 

و این خیلی هم قشنگ بود که هم صمیمیت بود و هم کم زحمتی و هم کم هزینه و هم آسان برای بقیه جوانان 

دیگه وقتی وصال  و دوستی بین دو ملت اتفاق بیفتد و دو ملیت با فرهنگ های مختلف ازدواج کنند البته در کمال صمیمیت 

و ادب و محبت و احترام واقعا می چسپد مخصوصا وقتی انسانهای با محبت و با فرهنگی خویش شوند 

وقتی ارزشهای مشترک اسلامی بین شون باشه  و البته وقتی هر دو اهل صداقت و مهربانی و راه انداختن کار جوانان 

و رفتن و سرو سامان گرفتن دو تا جوان زیر یک سقف مد نظرشون باشه همه چیز درست می شود 

و وای از فرهنگ های غلط و جاهلی که مخصوصا نگاه ناقشنگی که به دختر و زندگی اش دارند مخصوصا 

که در بین بعضی ملل جاهل و غافلی که سروسامان بخشیدن دختر را به مثابه ی یک فرصت غارت گری و فروش یک متاع در 

نظر می گیرند و خانواده ی داماد یا خود داماد را یک جوان و کسی در نظر می گیرند که باید ازش کند و باید عقده های ارضا نشده ی 

بریز بپاش و تجمل این بدبخت های مثلا خویش را تحمل کند و اجرا کند. 

و یادم نمی رود که حتی در بعضی دامادی ها به بهانه های مختلف از داماد کندن را فرصتی می دانند و می دانستند که دیگر گیرشان نمی آیند. 

و یک رسم های بی خودی که ربطی به پیوند و همکاری و همیاری برای سروسامان بخشیدن به زندگی دو جوان نوخانه نداشته و ندارد. 


دیشب دو انسان با هم تصمیم گرفتن و دو انسان شریف با هم خانه ی نوخانه ی پسر  و دختر را آباد کردند 

اگرچه جهیزیه در این فرهنگ بر عهده ی خانواده ی عروس هست اما در عوض پشت قباله ی خانه یا زمین و ... باید 

از طرف داماد تقدیم عروس شود اما اینجا یک جهاز مختصر و ضروری را پسر بر عهده گرفته بود یا شاید هم با هم گرفته بود 

و حرفی از قباله و ... نشده بود تا جایی که رصد شده بود چون پسر عملا از این خبرها ندارد 

و این شروع زندگی شد در حد ضروریات اولیه 

خب مبارک باشه و خوشبخت باشند همه ی وصالها و پیوندها و عشق ها 

و جوانان و عاشقان دیگر را هم به وصالشان برسانند با نیت و استعانت و تلاشهایی که صورت می گیرند 

و آنچه پایدار است کار نیک خالصانه و مشفقانه و محبت آنه برای خداست 


در سریال جموونگ ، زن تسو یک جاهل خشنی هست که دنبال جنگ و خشونت هست و با همه سنگر می گیرند 

مثل تسو خیال می کند همه چیز یا خیلی چیزها را می توان با جنگ و فشار و کشتن و ... به دست آورد 

در حالیکه روحیه ی جومونگ هم پذیری و محبت و ساختن و به هم کمک کردن هست 

این است تقابل خوبیها و بدی ها و این است که ما کدام را انتخاب می کنیم 


خب اذان قشنگ عاشقی شد 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

شکر بر حال و پناه ما با خدا

سلام و عصر بخیر 

و دختران آماده است ک خانه آقا بزرگ و پیش دختران عمو بروند 

و چقدر این چهار دختران که نام گروه واتساپیشون همین هست، به هم عشق می ورزند 

و حرفهایشان با هم تمامی ندارند 

و چقدر این اشتیاق و داشتن هم و برای هم مشتاق بودن قشنگ و شیرین هست 

و چقدر بازی های کودکانه و مجلس و محفل هایشان شیرین و پر از صحنه های زیبای همدلی و صمیمیت است 


امروز یک کاری را تازه تمام کردم البته صبح و مزه ی شیرینش که بعد از هر سختی آسانی هست به کام هست

آمدم که بنویسم و شکر کنم 

و از نعمت ها و صداهای قشنگ و مهر و محبت ها و اشتیاق ها و احساسها و کاری از دست برآمدن ها بگویم 

که در راهم چند وبلاگ بروز دیدم از جمله یکی به روز جهانی پناهندگان اشاره داشت. 

نشد که از متن قشنگ و واقعی اش بگذرم که در ادامه تقدیمتان می کنم 


اما قبلش بگویم که خدای خوبان را از صمیم جان و دلم شاکرم که فعلا تنی سالم و رزقی کافی 

و اشتیاقی به خوبیها و زیستن ها 

 و دوست داشتن های خالصانه و بی ریا و روزهای خوبی از خوشی های حلال و در پناه لبخند خدا 

و البته عزیزان واقعا عزیز و یکتا و بی نظیر و گلهای زندگی و نوجوانان و جوانانی مومن و متعهد و خوشتیپ 

و فاملینی مهربان و خدایی  و با اخلاص و با صفا و در عین حال غریب و مظلوم و البته پیش خدا سرفراز داشته و داریم 


عرض کردم که در روز دختر که فردا باشه قرار عروسی یک جوان فامیل باشد که یکسری شرایط های خاص در زندگی داشته 

و مادری که از بعضی جهات تا اطلاع ثانوی خاص و با رفتارهای خاص بوده و این کرونا و چالش برگزاری و شرکت در مراسمات را داریم 


نمی دانم که چی شود فردا و مقاله برای گام دوم نود درصد آماده شده است 

و ممنون عزیزان عزیز و نور چشمان و آرام بخشان خودم که با تیزبینی  و باهوشی و درایت و خانمی هایش و مرا شناختن هایش 

بهم لذت و زندگی و آرامش و شو ر و شادمانی را هر لحظه و هر قدر که در توان و معرفت و مرامش هست ، هدیه می کند 

این برای من قشنگ و زیباست که دوست داشتن را همیشه بسرایم و پاس داریم و شکر کنیم و بر معرفت و محبت و دوستی 

و شفقت و مهربانی و داشتن های هم دیگر بیشتر و بهتر و قشنگتر بیفزاییم 

ممنون نگاهتون 


اینم تقدیم روز پناهنده که یک جورایی ما هم به طور کل در این جهان پناهنده ایم گذشته از اینکه پناهنده ایم 


و ما در این جا نه پی حشمت و جاه آمده ایم 

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم 


تقدیم نگاهتون: 


روز جهانی پناهندگان


:

روز جهانی پناهندگان؛ آن‌ها که از وطن ناامیدند و به موطنی دیگر دل‌بسته‌اند اما...

بیستم ژوئن روز جهانی «پناهندگان» نام گرفته است؛ همان کسانی که به دلیل منازعات داخلی و بین‌المللی، خشونت، جنگ و ناامنی، در سراسر کره زمین آواره شده‌اند؛ دست‌کم ۷۹ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر آواره در جهان تا پایان سال ۲۰۱۹. البته این آمار، جمعیتی را شامل می‌شود که سازمان ملل متحد به هویت آن‌ها دسترسی دارد؛ وگرنه، هزاران نفر در جهان، در حال حرکت بین مرزها هستند که نه هویتی از آن‌ها ثبت شده و نه درخواست پناهندگی‌شان. شماری از آن‌ها سالانه در راه پناه‌جویی جان می‌دهند بی‌آنکه حتی کسی از سرنوشتشان مطلع شود. روز جهانی «پناهندگان» روزی است که به یاد بیاوریم، میلیون‌ها انسان آواره، کسانی هستند مثل تک‌تک ما که به هر دلیلی و با هر نژاد و ملیتی، وطن‌، خاطرات، خانواده و هر آنچه داشته‌اند را ترک کرده‌اند تا بلکه به امنیتی برسند که آینده‌ای بهتر را برایشان به همراه داشته باشد.
***
تعداد ده‌ها پناه‌جو در دریا غرق شد. چند صد نفر در کمپی با نام مشخص در گرسنگی و خشونت به سر می‌برند. ده‌ها نفر در مرز بازداشت شدند. خطر دیپورت تعداد مشخصی از پناه‌جویان را تهدید می‌کند. آمار، چند میلیون انسان آواره را به رخ جهان می‌کشد. خبرها با تعداد متفاوتی از شمار انسان‌ها تکرار و روزانه بر جمعیت آواره‌های جهان افزوده می‌شود. خبرهایی که انگار نه انسان‌ها را تکان می‌دهد و نه سیاسیون تصمیم‌گیر را؛ اما هر یک نفر از این آمارهای سالیانه، روایت زندگی یک انسان است که چشم‌اندازی برای فردای خود ندارد و تنها امید است که در جنگی نابرابر، او را زنده نگه می‌دارد.

مثل هرسال، تازه‌ترین گزارش سازمان ملل متحد، در آستانه روز جهانی «پناهندگان» منتشر شد. طبق این گزارش تا پایان سال ۲۰۱۹ دست‌کم ۷۹ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در جهان به دلیل منازعات، خشونت، نقض حقوق‌بشر یا رویدادهایی که به‌طورجدی نظم عمومی را مختل می‌کنند، آواره شده‌اند. ۴۰ درصد این آمار را کودکان تشکیل می‌دهند؛ یعنی بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون کودک زیر ۱۸ سال تا پایان دسامبر ۲۰۱۹ در جهان آواره بوده‌اند.

داستان دید مثبت به زندگی

سلام و عصر جمعه بخیر و آرامش  و انتظار و همدرکی برای قلب امام زمان مان 


امروز را با یک کار تحقیقی دارم به پایان می برم که به انتهایش رسیده است 

و الان خبر رسید که قرار هست جوانی با خانمی از غیر هموطنان مراسم ازدواج دارند 

و در این کرونا و عدم برگزاری مراسم را داشته باشیم 

و این چنین هست که خانوادگی و بزرگان مرددیم که چکنیم شرکت کنیم یا نه؟ 

و به تعبیر حاجی اجتماع دو ملت در یک مراسم جشن این طوری به خاطر کرونا به دور از احتیاط هست 

و این چنین هست که ببینیم چی می شود


اما بعد از سریال جمونگ و سرنوشت های رقم رقم شان یه سری به کانالها زدم 

یه بزرگی داستان قشنگ زیر را ارسال کرده بود که می تونه همیشه در زندگی ما اتفاق بیفتد 


و چقدر عمر ها زود می گذرد و چقدر زود دیر می شود و چقدر یاد اموات و درگذشتان نهیب می زند 

که بسازید برای خراب شدن و بزایید برای مردن و این کلام همیشه ی مولاست و آنچه می ماند خوبی 

و خدایی بودنها و برای خدا کار کردن هست 

و چقدر در زندگی و در ذکر و فکرمان خدا کم داریم 


دلم برای صدای مادرم تنگ شده است 

و شنبه کلی کار اداری دارم 

و تازگی ها بعضی چیزها از بس دور روزگار تند شده است ، از ش جا می مانیم 

مثل خاطرات قشنگ و احساسهایی که همیشه دوستشون داریم. 

خب راستی برای میلاد حضرت معصومه که روز دختر هم هست و مراسم این فامیل هست 

چی کنیم؟ شرکت کنیم یا نه؟ 

هلن طفلکی با این وضعیت احتیاط که قطعا شرکت نمی کند و ما و دخترا و بچه ها و آقا بزرگ چی کنیم؟ 

ببینیم آقا بزرگ خوبمان چی تصممیمی می گیرد؟ 

فصل گیلاس و زرد آلو و هلو هست و البالو 

یه سبد خواهم خرید و در جمع و با نگاه به چشمان هم دیگر و در خوبی و سن تجک جوک بعضی ها میل خواهیم کرد 

که مثل همیشه شاکر و مخلص و ممنون خدای بزرگمان باشیم 

خب اینم داستان که نگاه و دید را همیشه باید قشنگ کرد و خدا هست زندگی هست آرامش هست و توکل و معرفت 

و عشق و محبت و مودت و مهربانی هست 

ممنون نگاهتون 

پ. ن: سن تجک جوک بر وزن تجمل به تعبیر ما  سنی که در آن جوک و لطیفه زیاد گفته می شود. 

 

ارزش مندی داشتن های قشنگ

سلام 

امروز می خوام دو بار بنویسم 

چون امشب پدر و مادر و زن داداش و دخترا خانه ی ما میهمان هست به صرف بوقلمون 

که البته بی تعارف قراره خود زن داداش زحمت آشپزی شو به عهده بگیره 

و مادر و دخترا آمده است و صحبت و گفتگو های صمیمانه و دوستانه و چقدر خوب است کنار هم بودن 

و چقدر خوب است صله رحم و چقدر خوب است صمیمت و همدیگر را صادقانه و دوستانه و مشفقانه دوست داشتن و 

قبول داشتن و هیچ چیزی در مورد همدیگر نداشتن 

و چقدر خوب است که به خاطر خدا همدیگر را دوست بداریم و چقدر خوب است که همیشه خوبی همدیگر و صلاح 

و صلح و دوستی همدیگر و صفا و صمیمیت برای هم بخواهیم 

و چقدر خوبست عشق ورزیدن و خاطره های قشنگ خلق کردن 

و چقدر خوب است که همیشه پشت سر هم از خوبی های هم دیگر ( و لو اینکه بدی هم داشته باشیم که داریم) بگوییم 

و البته تا جایی که من بلدم غیبت هر آنچیزی هست که به گمان گوینده و شنونده ( عقل سلیم بدون گمان بد) بدی حساب آید 

حالا چی جلوی رویش باشد یا پشت سرش . 

اگر کسی اینو قبول نداره و این طور نیست بگوید که مام با خبر شیم و بعد از این اینقدر به خودمون سخت نگیریم و 

لذت ( خخخ ) غیبت را هم ببخشید درک کنیم. 

و چقدر گفتگوی های دوستانه و فضای دوستی و صمیمت فضای بهشت است 

و چقدر گمان خوب به هم دیگر داشتن که حتی می گوید که اگر فلانی در موضعی قرار گرفت که احتمال خطا و تهمت بهش می رفت 

یا هر چیزی که به بدیش دلالت داشت تا چهل توجیه خوب براش داشته باش، و چقدر اینا را داشته باشیم زندگی مون قشنگ تر میشه 

و روحمان آرام و قلبمون مطمئن و بدون تشویش و استرس خواهد بود 

و چقدر لذت بخش می شود که به بد بودن دیگران خوشحال نباشیم 

و چقدر لذت بخش می شود که از بد بودن دیگران خوشحال نباشیم و براش دعا کنیم که خوب شود 

و چقدر عالی می شود که از درد و رنج و لغزش دیگران خوشحال نباشیم 

و چقدر ما همیشه در معرض امتحان هستیم 

به قول استاد پناهیان انگار خدا دیگه کاری نداشته فقط همه چیز را طوری برامون طراحی کرده که ما رو امتحان کند( اینو روز قیامت می فهمه) 

 و چقدر قشنگ و عالی میشه وقتی الان باور و اعتقاد داشته باشیم که همیشه در معرض امتحانیم 

و برای مسابقه ی در خیرات و خوبی ها و خوب بودن ها از همدیگر سرعت و سبقت بگیریم 

البته دست همدیگر را هم بگیریم که در خوب بودن دیگران هم شریک باشیم 

و چقدر از کار های خوبی که انجام داده ایم خوشحال می شویم، و برای مان لذت بخش است 

و چقدر خوب بودن و خوب شدن و خوب گفتن و خوب دیدن و خوبی و خوبی ها برایمان قشنگ و قشنگتر می شود 

و دعا می کنیم که همیشه خوب باشیم و همیشه موفق باشیم که خوبی کنیم و خوبی های دیگران را هم برای تشویق 

و یادگیری خودمان رصد کنیم نه برای مچ گیری و نقص و خدای نکرده غیبت کردن از او. 

و چقدر زیبایی سیرت و درون و شخصیت مهربان و عالی و خوب ، دیدن و داشتن و شنیدن ازش 

و دوست داشتنش به خاطر خوبیها و خدای خوبان لذت بخش و آرامش بخش هست. 


یه جایی خواندم که 

آدمای خوب و رسیده و ناز و خوب همیشه آرامش بخشند 

همیشه حرفها و کارها و نگاهشون و قشنگی رفتارشون براتون زیبا و آرامش بخشند 

و انسان همیشه عاشق زیبایی و آرامشن 

و ممنونم که به حرفهای دلم و مرام و نگاهم گوش دادین و خواندین 

و مممنونم که کمک می کنید منم کمی خوب باشم 

و ممنون که راهنمایی می کنید 

و ممنون که خاموش سر می زنید 

و ممنون که می خوانید و انشاء الله عمل کنیم 

و بهترین پیش خدا و مهربان با بنده های شرمگین و خطاکارش باشیم 

و اذان است و اشتیاق برای همکلامی اش را در دلمان با 

حضور قلب و نیت قرب و تعالی بیش از بیش فرماید 

که هیچ ارزشی بالاتر از داشتن رضایت و محبت خداوند نیست 

ممنونم یاعلی 

عشق برای عشق افرین

سلام 

خوبین ؟ 

امروز کلی کارهای اداری و رفت  و آمدهای آنچنانی و خیلی هاش غیر ضروری 

از نظر ساختاری و سیاستی 

و البته شرایط کرونایی و بعضی بعضی هست در هر جایی 

یعنی بعضی چیزها و کارها  و آدمها خوب و عالی و مثل خودمون مهربان و صادق و رو رواست 

و بعضی ها طور دیگر و با هواها و دیدگاهها و حب و بغض های دیگر 

و البته همه جا چنین هست 

امروز گفتم که آسمان همه جا یک رنگ هست 

عزیز جوانی گفت: ولی زمین همه جا یک رنگ نیست 

و زمین ها فرق می کنند و ما در آسمان که زندگی نمی کنیم و زمین ها فرق می کنند 

و قرآن و خدای مهربان هم فرموده است که ارض الله واسعه فتهاجروا فیها 

زمین خدا وسیع هست هر جایی خواستید بروید وقتی وطنت و آدمای توش خیلی هاش و حوش می شود 

وقتی در سرزمینی نمی توانی با عدالت زندگی کنی و با سعی و توان تو هم قابل ترمیم نیست 

می توانی مهاجرت کنی یا اینکه می توانی رای زنی کنی 

به هر حال انسان به تلاش و امید زنده هست 

و البته هر جا که فک کند مفید واقع می شود و عزیزانش را می تواند مورد حمایت قرار دهد و درمان دردهایی باشد

بودنش آرامش بخش هست به او هم خوش می گذرد 

و پیش خدایش هم شرمنده نیست 

و البته یک سری اصولی هست که سر جای خودش و به عنوان عوامل معنوی محفوظ هست 

دیروز خلایقی دیدم که خیلی هاشون فک کنم در جا می زد 

و کسانی هم هستند که مجدانه با نیت های قشنگ و خدایی تلاش می کنند 

و کسانی هم هستند که خیلی چیزها را منفی می بینند و نق می زنند 

و کسانی هم هستند که به اندازه ی توان خود البته هم از جبر روزگار و هم از اختیار و اعتقاد خود تلاش می کنند

و کسانی هم هستند که نمی دانند که نمی دانند ولی خیالهای آنچنانی و ... دارند 

و کسانی هم هستند که فقط دغدغه و ارزو دارند و البته کاری از دستشان بر نمی آیند آنچنان که باید 


و کسانی هم هستند که مثل شمع و پروانه هوای هم را دارند و سیم دل و دیدگانشان وصل است و به فکر خوبی و خوشحالی رساندن 

به هم هستند و هر روز عاشق تر و وابسته تر به هم می شوند و لحظه ای از یاد هم غافل نیستند و برای هم و برای رضایت و لبخند هم 

تلاش می کنند با اینکه خودش سخت در مضیقه و استرس های روزگار هست 

و کسانی هم هستند که به خاطر خدا همدیگر را دوست دارند و به خاطر خدا به هم عشق می ورزند و همدیگر را مشتری و وابسته به 

خدا می کنند که همه چیز اوست و بازگشت و باز آمده از خدا می دانند و می دانیم 

و این دو گروه آخر را دوست دارم و این دو گروه آخر به سرانجام های خوبی می رسند البته گروه یکی مانده به آخر در راه رسیدن  و شدن 

به سمت گروه آخر باید تلاش کنند 

دوست دارم از گروه آخر باشیم که همه چیز اوست 

و امروز و این لحظه که بدون یادش و ذکرش و رضایتش بگذرد از دستمان رفته است و خسران کرده ایم 

و هر لحظه که به یادش و برای جلب رضایتش هر تلاش قشنگی بکنیم هم آرامش داریم و هم لبخندی که همه چیز است 

برای دنیا و آخرت مان 

کاش همیشه از گروه آخر باشیم 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 


شکر به حال فعلی و سلامتی

سلام 

صبح تون عالی 

خانم که خانه نباشه انگار یه چیز خیلی بزرگ و ضروری و اصلا زندگی یه جوری شده و کم داره 

دلواپسی و داشتن و بودن و گفتن همه و همه ترکیبی می شود که باعث میشه دستت به هیچ کاری نره و هی منتظر یه اتفاق خوب باشی 

و تا اطلاع ثانونی عشق و محبت و زن و عطر و نماز بر اساس فرمایش بهترین انسان روی زمین، عشق و محبت و دوست دارنده هست 

امروز شکر خدا هلنم مرخص میشه 

و اگرچه هوا کمی رو به گرمی میره اما خب بر اساس سنت تسخیر خیلی از امکانات به تسخیر انسان هست و می توان بر گرمی هوا هم غلبه کرد 

و داشت آنچه را داشتنی و لذت و آرامش هست 

سر صبحی سری به اورژانس و بیمارستان زدم وای چی چشمهای نگران و چه آدمای منتظر و چی بیمارانی و چی تلاشی 

زمینه های ترخیص را کمی جلو بردم اما منتظر دفترچه درمانی هلن شدم ک قرار بود و هست که براش دارو بنویسد 

خلاصه 

هر چی هست در زندگی و در خون و رگهای انسان و طبیعت حیات و سر زندگی همراه با محبت و صلح و مهربانی هست 

اری چنین است برادر

سلام 

در نیمه روزی تنها و مشوش از کارهای انجان نشده و انجام شده 

و کمی دلهره برای آینده ای نامحتوم 

و هلنی که در بیمارستان و درگیر مراقبت و تحت نظر پزشکان محترم 

و کسی می گفت که هلن اصلا نباید میرفت بیمارستان و اورژانس ، پیش یک متخصص می رفت 

و برای این مشکل که احتمال زایمان زود رس در هفته 38 ام را بر طرف می کرد. 

رنگ و رخش بهتر شده بود از روزی اولی که بیمارستان رفتیم و خدا روشکر که خودش و بچه سالمن 

و خدا روشکر که دارو و درمان هست و مراقبت و پرستاری 

و خدا روشکر که به بدتر از اینها امتحان نشده ایم 

و چقدر خانه و تنهایی و چقدر داشتن هم خوب است 

و پدر و مادری که مدام تماس می گرفتند و می گیرند و لطف دارند 

و مادری که دنیایی از صفا و اخلاص و لطافت است 

و خدا روشکر که در کنارشان هستیم و داریم شان و چقدر خوب است اول سلامتی 

و بعد داشتن عزیزان عزیزی که پاک و با اخلاص و با صفا و مهربان و خدایی هستند 

و خدا روشکر که همیشه مهربانی هست و خدا هست و محبت هست و عشق هست و دوستی و مرام و زیبایی هست

این روزها بازم دلم به کار نمی رود ولی خب دیروز پریروز کمی نوشتم و یکی مقاله تحویل دادم و پی ریزی دو تای دیگر را گذاشتم 

از رساله و خبر جلسه دفاع خبری ندارم 

راستش می ترسم زنگ بزنم چون این روزها حسابی درگیر رفت امد بیمارستان و فکر و حواسم سرجاش نیست 

و زیارت خوبان حضرات معصومه و امام رضا علیه السلام عشق من است. سلام الله علیهما 

خانه آرام است و هلو و زردآلو و آلوچه و هندوانه و آشپزی های حدیث آرامم بر پاست 

و چقدر با مهربانی و هوای هم را داشتن و مهر ورزیدن آدم آرام می شود 

چون این مصداق ذکر خداست و ذکر خدا همیشه آرام بخش است 

و چقدر خوبانی که به دنبال آرامش بخشی و محبت و مهربانی و عشق و محبت ناز و ناب همسرانه و مادرانه و پدرانه و هر چی 

که در آن عطری بهشتی ساطع می شود، قشنگ و زیباست 

چند روز پیش مروری بر آثار حضرت امام داشتم چی زیبا و با لطافت بود مرام و گفته هایش و عملش و کردارش 

و چقدر خوب است که به هم مهر بورزیم و آرامش بخش باشیم 

و چقدر روابط مبتنی بر بدگمانی و قضاوت و هر چی که زمینه ی تشنج و توقع و غیر آرام بخشی هست، نازیباست و ... 

و چقدر مهر ورزیدن ها در هر قالبی آرامش بخش هست 

نا آرامی در آمریکا به خاطر قتل یک سیاهپوست و نبود عدالت و وجدانهای بیدار این روزها تیتر خبرهاست 

و خدا روشکر وجدانها ی بیدار در جهان هست که عدالت و صلح و عدم تبعیض نژادی را فریاد می کنند و برایش 

تظاهرات و تلاش می کنند. 

و متاسفانه در فضای مجازی ایران هم یک ماشین حامل مهاجرین غیر قانونی افغانستانی با هشت سرنشین ، توسط شلیک پلیس

ماشین به گارد ریل برخورد کرده و آتش گرفته و فک کنم سه نفر در آتش سوخته و جان باخته و پنج نفر زخمی شده و 

در کلیپی از این حادثه ماشین همچنان می سوزد و جنازه و سری در صندوق عقب همراه ماشین می سوزد و دو نفری سوخته و زخمی 

از فیلم بردار آب می خواهد که کمی آب بیاور که سوختم 

خیلی وحشتناک و غیر انسانی 

و متاسفانه هیچ کسی هم نیست که کمک کند به زخمی ها و حتی یک کپسول اتفای حریق هم دیده نمی شود و ماشین های عبوری هم 

عبور می کنند و چند نفری آن پایین زده اند بغل و فقط از دور نگاه می کنند. 

و این کلیپ از دو زاویه و گویا توسط دو نفر گرفته شده و پخش شده است و هر کسی حرفی و شعرهای جانسوز ی در این رابطه سروده شده است 

و هشتگ کمی آب بیاور که سوختم هم حسابی داغ شده است. 


یا یک قورت آب بیاور که سوختم در تویتر و فیس بوک حسابی داغ هست 


نمی دانم 

هم ایران حق دارد که نظم و مرز خودش را کنترل کند  و ماشین قاچاق بران انسان چرا به دستور ایست  پلیس چرا نگه نداشته است و حق تعقیب دارد. 

و هم مهاجرین که برای یک لقمه نان و برای کار و برای لقمه ی حلال دست به مهاجرت می زنند اما حقشان نیست که این طور در آتش بسوزند 

انسانیت هست مسلمانی هست و رحم و عاطفه هست 

پلیس باید مدیریت کند نه اینکه باعث سوختن و این طور حوادث جانکاه و وحشتناک شود که هم افکار عمومی را جریحه دار کند و هم 

جان انسانهایی را بگیرند که از بد حادثه به دنبال آخرین گزینه ی مهاجرت هستند. 


نمی دانم کاملا از این اوضاع متاثر شدم و هنوز صدای سوختم سوختم آن نوجوان شاید 16 ، 17 ساله و دست و بدن سوخته اش جلوی چشمم هست 

و خدا خودش به داد این مظلومان بی پناه برسد 

اری چنین بود برادر ( به قول دکتر شریعتی ) 

ممنون نگاهتون 


زمزمه های پایانی

سلام 

داریم به آخرین روزهای سفره ی مهربانی و رحمت خدا نزدیک می شویم 

چقدر حالمان خوش بود و البته من که متاسفانه در این روزهای اخیر توفیق روزه داری ندارم 

دیشب باز هم با دخترا رفتیم خانه مادر و با پدر در خانه ی بزرگشان فوتبال شوت شوتکی بازی کردیم 

چقدر پدر ناز و کودکانه توپ می زند و چقدر ذوق می کند و وقتی به من گل می زند و می گذارم که گل بزند 

چون خوشحالی و شور و ذوقش بینهایت خوشحالم می کند 

و مادر که گوشی لمسی بزرگش همدم مرور فیلمهایی است که پسر کوچکش از آلمان برایش می فرستد 

و محمدی که بازیهای کودکانه اش را توسط پدرش برای مادر بزرگ به اشتراک می گذارد 

این پسر در سرزمینی دارد بزرگ می شود که معنای مادر بزرگ و پدر بزرگ را درک نمی تواند 

و البته عمو و پسر عموها را هم از نزدیک درک نکرده است 

و در کابل وحشی های بدتر از حیوان، به بیمارستان ولادی ( همان زنان و زایمان) حمله می کند 

و وحشیانه و بدتر از مسخ شده گان و زامبی ها به مادران و نوزادان قوم مظلوم و شیعه ی هزاره شلیک می کنند 

 

این روزها با تمام استرسها و نگرانی های الکی، روزهای بهاری قشنگی هست که از خدا سلامتی و عزت و نیک نامی اش را می خواهیم 

در واتساپ یک لیست ارسال ساخته ایم که بعضی پیامهای خوب را  باز ارسال می کنیم پیامهای خوبی که از تقدیر و تشکر آنها 

دریافت می کنیم ، مسرت و بخش و خوشحال کننده است که قلبها و چشم ها و فکرهایی به سمت خوبی و ارزش و یاد خدا بیشتر 

هدایت می شوند و این حس قشنگی هست که توفیق بیشترش را از خدا خواهانیم

راههای رسیدن به خدا فراوان هست و البته صراط مستقیم یکی هست و آن هم خداباوری و پیروی از اهلبیت طاهرینش 

ممنون نگاهتون 

آمدم که بگویم ممنون خدایی که بازگشت ما و آمدن ما از  اول از امر و خواست و خلقت او بوده و هست 

و به آغوشش و لطف و رحمتش و حمایتش و هدایتش بینهایت محتاج و خواستاریم 


محبتتان به خدا و خوبان مستدام 

یاعلی 

عدالت و عدالت گستر

سلام 

یک روز تازه و یک رویای قشنگ از عشق و محبت و داشتن های قشنگ 

و خدایی که بزرگ و ارامش بخش و چقدر تکیه گاهم هست 

امروز که به ساعت دوازده اش رسیده ام اتفاقها و فکر ها و تصورها و نگاههای قشنگی را شاهد بودیم 

به همه مخلوق و معشوق ها و گلها و عزیزان و هر عزیز نازی که نگاه کردم و فکر کردم، برایش بهترین ها را خواستم از خدا 

و در مورد هر حرف  و احساسش بهش حق دادم و چقدر دنیاهای ما متفاوت است با خیلی ها چون در شرایط یکدیگر قرار نداشته 

و نداریم 

و این است که باید به همه باید سلام کرد ( البته غیر از آن هایی که بویی از محبت و انسانیت نبرده است که پیش فرض همیشگی مان هست) 

و چقدر انسانها و انسانیت که مخلوق و روح قدسی خداست، قشنگ و دوست داشتنی هست 

و چقدر به عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن محتاجیم 

و چقدر تولدها و شوقهای تولد و داشتن های همدیگر قشنگ هست 

و چقدر چشمان آدم غوغا می کند و این نگاهها خاطره آفرین  و قشنگ و ناب هست 

و چقدر دوست دارم داشته باشم و ببخشم و بگویم و ببخشم عشق را محبت را خوشحالی 

و چقدر دلم برای دوستان عزیزم از دوران کودکی و نوجوانی مخصوصا نوجوانی ام تنگ شده است 

کاش همه شون را یک بار دیگر از نزدیک ببنیم که چی کرده اند با روزگار و کجای این دنیا قرار دارند 

چند شب پیش در برنامه ماه من از شبکه سه دو تا جوان مهاجر زاده و افغانستانی را برای مصاحبه و گفتگو آورده بودند 

و چقدر حرفای قشنگی زدند و چقدر مجری یا از جدی یا هر چی از حرفها و محدودیت هایی که در حق آنها روا داشته می شود، تعجب می کرد

و ایندو عزیز مادرشان با اینکه ایرانی هست اما همچنان از اولین حقوق انسانی محروم هست اونم در مملکتی که به اسم امام زمان علیه السلام هست

و چقدر حرف قشنگی زد که سه نسل این مردم در قلمرو جمهوری اسلامی دارند زندگی می کنند اما همچنان به اسم مهاجر بدون حداقل حقوق انسانی 

شب را به روز می رسانند 

خانم دکتر علیزاده حرف قشنگی زد که مگه مهاجر بر اساس تعریف دایره المعارفی این نیست که کسی که از جایی به جای دیگر مهاجرت کرده باشد 

و این نسل سوم از کجا به کجا آمده است از شکم مادر به این سرزمین آمده است هم باید مهاجر قلمداد کند. 

در آمریکای خیلی بد و این همه مستحق مرگ، اگر در قلمرو آسمانش بچه ای متولد شود ، اون بچه آمریکایی حساب می شود و از حقوق شهروندی 

برخوردار می شود، اما در مملکت امام زمان ، ام القرای جهان اسلام و مهد تشیع و هر چی هر چی که 40 سال هزاران بار ادعایش را شنیده ایم، 

سه نسل از یک مردم در یک مملکت زندگی کند و باز هم مهاجری باشد که حق ثبت خیلی چیزها به اسمش نباشد و حق انتخاب شغل و ... نداشته باشد 

حق رای دادن و حق مالکیت و حق انتخاب شدن و ... حق شاغل شدن و حق اثبات شایستگی هایش نداشته باشد. 

اینا را به کی باید گفت ، فقط به امام زمان باید گفت که خدایی که بزرگ است و جای حق نشسته است و ظهر الفساد فی البحر و البر بما کسبت ایدی الناس 

لاحول و لا قوت الا باالله 

زبان روزه به فرمایش مولا علی علیه السلام، شققیه هدرت 

ممنون نگاهتون 

و ممنون خدایی که در همین نزدیکی هاست

پ. ن: 

و البته ایران و ایرانی هم شرایط خاص خودش را دارد و تا ظهور حضرت نیامده همه در شرایط خاص غربت و مشکلات هستیم و البته قاعده ی دنیا همین هست 

و مهم آن است که چطور تابع حق و عدالت و منتظر منجی باشیم که عدالت گستر جهان هست 

یاعلی 

قرآن و شفا و هدایتش

سلام 

و عصر سومین روز بخیر از ماه مبارک  

و چقدر این خواب چرمنگ جلوی گرسنگی و یاد گرسنگی ظهرانه را می گیره 

اما وقتی بیدار میشی منگ و خسته ای که چرا خوابیدی اونم روز 

و میگه تو آلمان 19 ساعت روزه و ساعت ده و خورده ای که ما داشتیم می خوابیدیم آلمانی های عزیز یا فامیل های آلمان نشین 

می رفتند که افطار کنه و این یعنی چی؟ 

از پدر  و مادر خوبم سری نزده ام و البته سه شنبه قرار است با هم بریم یه جایی 

باهاشون

و چقدر دوست دارم بنویسم 

و چقدر دوست دارم از آخر  و عاقبتم مطمئن بشم که به کجا خواهیم کشید عاقبتمون و کاش بهترین باشه 

یکسری مطالب و دروس ارشد هست که خیلی دوست دارم این اشتغالات تموم بشه اونها را یک دستی به سرشون بکشم 

 و چقدر دوست دارم مفیدترین باشم که هم خودم و هم عزیزانم را بهترین راهنمایی و هدایت  و مدیریت را داشته باشم 

و چقدر دوست دارم ببخشم و چقدر دوست دارم بیاموزانم و چقدر دوست دارم با همه خوب  و مهربانترین و با فکرترین باشم 

 و چقدر دوست دارم به همه کمک کنم و چقدر دوست دارم که خدای خوبم ازم راضی باشه و مظهر کارهای نیک در عالم باشم 

و چقدر دوست دارم قرآن و آموزه هایش را بیشتر بخوانم و عمل کنم  و قرآنی باشم 

و چقدر دوست دارم که خدایی باشیم و چنان باشد سرانجام کار که او خشنود باشد و ما رستگار 

برم سراغ قرآن  و آیاتش و مفاهیمش 

ممنون نگاهتون 

پ. ن: قرآن شفای قلوب و نجات بخش دلهاست و هدایت گر متقیان و پرهیزگاران 

پاس بداریم و مهجور نباشد و ما هم محروم نباشیم از فیض و خوان عظمایش 

یاعلی 

یک جهان محبت و عشق

سلام 

در عصر روز دوم ماه مبارک رمضان سرشار از شور و معنویت و عشق و مهربانی و محبت و طراوت بارانی 

خوبین شما خوبان خوب و روزه داران 

آقا این کانال یا گروه قشنگ و سراسری را دوست دارم زودتر با تمام دلهره های اداره اش و ... راه بیندازم 

اما خب متاسفانه وقت و کمی هم حوصله ی مدیریتش را ندارم چون با خیلی ها باید در تماس و در توجیه و گفتگو باشی 


حالا ببینم چی میشود

عصرهای رمضانی هم قشنگ و هم نورانی و هم پر از آرامش هستی 

خوشحالی که یک روز را روزه گرفته ای و خوشحالی که مورد رضای حضرت دوست قرار گرفته ای 

این روزها هلن با توجه به موقعیت نی نی در وضعیت خاص هست 

و چقدر عطر غذاهایش و عطر دست پختهایش برای افطار و افطار آی گفتی افطار چقدر شیرین و ناب هست ( هردوش هم دستپخت و هم افطار) 

دیشب پدر تلفن زد و کلی احوال پرسی و کلی حرفهای قشنگ و در آخر گفت که بریم یک مودم بخریم چون این مودمی 

که من داده ام بهش، با انترنت مخابرات کار نمی کند چند وقتی هست... گفتم که برای ما هم وقتی مخابرات گرفتم کار نکرد 

و هر عزیزی از عزیزان نازم را می بینم در یک حال و احوال و قشنگی های خاص خودش را دارد 

ارشد جوان خانواده خوابگاه تشریف برده به قول خودش رفته مرد بار بیاید و چقدر گاهی از داشتنش و چشمهایش و قد و بالایش خوشم می آید 

و حسین خواهد آمد با تمام شوق و اشتیاقش 

حسنا این روزها حسابی هم کله کنجشکی می گیرد و هم خوشحال از اینکه دعایش و نامه اش به خدا در حرم حضرت معصومه علیها سلام قبول شده است

و چقدر دنیای عاشقانه و قرآنی همه قشنگ است و دیدنی 

و خدا در همین نزدیکی هست و خدا تکیه دل ما و خدا همه چیز ماست 

و نماز و صبر دو وسیله ی نجات بخش در مشکلات و بالا و بلندی های روزگار هست 

و چقدر از داشتن پدر و مادر و سایر عزیزان مخصوصا همسری حوری صفت و سایر عزیزان عزیزم خوشحال و شادمانم 

تازه گی ها معتقد شده ام که این انسان  و اراده و رفتارش هست که هر مکانی را می تواند برای خودش بهشت کند 

و این اراده و دید قشنگش هست که در هر کجا و هر کشور و عصر و مصری برود و باشد می تواند برای خودش و اطرافیانش 

بهشت زیبا و پر از سلاما سلاما بکند 

و دیشب آقای قرائتی عزیزم حرف از نشر تفسیر قرآن در سراسر ایران زد که کم کم ظهور و نورانیت قرآن  و اهلبیت را بشارت می دهد 

ممنون نگاهتون 

پ. ن: 

فقط خواستم از هر چی در دل  و قابل بیان هست و احساس هست گفته باشم 

و اینکه عشق همیشه زنده است و مهربانی و محبت و شادمانی ارزشمندترین هدیه های خدا به انسان و انسانیت است

و اینکه با عشق و محبت می توان جهان را گرفت 

و دین اسلام دین رحمت و مهربانی و محبت ومودت است 

یاعلی 



روز اول عاشقی با خدا

سلام 

حلول ماه مغفرت و مهربانی و دعا و نیایش و روزه داری و ایثار بر همه عاشقان مبارک باد 


باز هم هوای بهاری و البته مشکلات کرونایی برای خیلی از عزیزان چه در فقر اقتصادی که ناشی از بیکاری و عدم درآمد هست 

و چه از مریض داری و چه از ترس و خوف ابتلا به بیماری هنوز وجود دارد. 


این روزها هم در قرنطینه و البته با گلهای زندگی که بعضی سال اول روزه داری و جمعی شادی بخشی و قرآن خوانی و 

متبرک به معرفت و یاد خدا و کار برای خدا و انشاء الله رضایت خاص و نابش 


امروز سوره ی نصر را تفسیرش را مرور کردم، حرف از نصرت و پایان عمر پیامبر بود که استغفار دفعی را از ایشان نام بردند 

چی نکات قشنگی : 

پس استغفار دو نوع هست یکی دفعی و دیگری استغفار دفعی و رفعی که برای غیر معصوم هست 


اما در مورد ایجاد گروه یا کانال که به پیشنهاد دو نفر از عزیزان اهل دل و اهل معنویت و صفا و صداقت بود

هنوز در وقت جمع آوری نظرات مردمی دوستان هستیم، جالب هست هر کسی نظرات خاص و جالبی دارد که می تواند 

قابل استفاده باشد و همه چیز را همه گان دانند و این یعنی استفاده از نظرات دیگران و ممنون سپاسگذارم 


دیروز و پریشب پدر و مادر و گلهای ناز داداشم منزل ما بودند چون بعد از مدتها خواستیم دور هم باشیم 

و قشنگ گذشت  و حرفهای قشنگ و البته بررسی بعضی نکته ها و توقع ها گذشت و در نوع خودش جالب و عالی بود 


حس قشنگی به ماه مبارک دارم 

احساس می کنم که این ماه را با جدیت و نیت و تلاش بیشتری تسبیح و تحمید و استغفار دفعی و رفعی بیشتری انجام دهم

که مبادا آخرین ماه مبارکی باشد که درک می کنیم. 

و مثل خیلی از عزیزانی که امسال در بین ما نیست، ما هم نباشیم و هیچ تضمینی نیست که باشیم 

مثل آیت الله امینی بزرگوار که دیشب به رحمت حق رفتند 

خدایش ایشان و همه ی درگذشتگان را بیامرزد.


یکی از چیزهایی که در طی این نظر سنجی و مشورت برای امر اجتماعی بیشتر برایم بیشتر مشخص شد اینکه 

افکار مختلف در جامعه وجود دارد و نظرات مختلف می تونه تکمیل کننده ی هم باشه و این قشنگه 

دیگر اینکه کار اجتماعی چون گسترده است و نظرات و سلایق مختلفی را باید در نظر بگیری سختی های خودشو داره 

چون همان طوریکه افکار مختلف می تونه کمک گار و تکمیل کننده باشه، توقعات خاص  و شرایط خاص خودشو داره 


خب این روزها یک کار خیلی ضروری و فوری دارم که باید زودتر تمومش کنم، یک تحقیق هست که تا چند روز دیگه باید تموم بشه

و می خوام که طبق برنامه و جدی تر و سریعتر کار کنم انشاء الله 

البته کمی ورزش و کمی هم سریال فرار از زندان و جومونگ را دوباره ببینیم و نگاهی دوباره 

خب ممنون نگاهتون 

یاعلی

معرفت افزایی سراسری

سلام و صبحتون عالی و نورانی و خدایی 

ممنون خدایی که در همین نزدیکی هست و از رگ گردن به ما نزدیک هست البته رابطه ی دو طرفه را خواهانیم 

یعنی وقتی خدا این قدر به ما نزدیک هست ما هم به خدا نزدیک باشیم 

دیشب خانه ی مادر و برای وصل انترنتش رفته بودیم و چقدر این پدر و مادر شیرین هست

و چقدر بندگان خوب خدا دوست داشتنی هست 

و چقدر خدا بندگانش را هم دوست داره و هم چاره سازشون هست البته اگر ما آدمای خوبی باشیم 

 و بندگی و عاشقی مون باید قشنگ باشه 

دیروز به یک عزیزی عکس های کرونا را فرستادم که اگر ویروس را این طور می دیدند بیشتر مواظب بودند و از خانه بیرون نمی آمدند 

آن عزیز که چند وقتی است توفیق داره که وارد دروس معارف اسلامی شده، نکته ی قشنگی در تکمیل صحبت بیان کرد 

که آره اگر ما هم خدا را این طور می دیدیم حاضر نبودیم گناه کنیم 

و چقدر این ارنا الله جهره تا ، و چهره تا روی رفتار ما تاثیر دارد 


یک عزیز دیگری داره موضوع پایان نامه انتخاب می کند و چقدر طفلکی کار براش سخته هم نوشتنش و هم تحلیل و تالیفش 

کلی دیروز براش توضیح دادم و مودبانه و محترمانه و مشتاقانه یادداشت می کرد و چقدر آدم احساس خوبی پیدا می کند 

وقتی یکی رو عاشق معرفت و آموختن و نوشتن و یاد گرفتن و یاد دادن می بیند و زمین بکری هست که باید تخم معرفت 

و معارف حقه دین و ثقلین را به کاشت واداریم 

راستی می خواهم یک گروه تلگرامی سراسری که اصل مرام و هدفمون فقط نکته افزایی و معرفت بخشی برای همدیگر باشه 

فاستبقوالخیرات باشد، حرف حق بزنیم و تکمیل حرفهای هم باشیم . نقد و ابرام را بر اساس حدیث شریف در خلوت آن گوینده و 

منتقد واگذار کنیم و این خیلی قشنگ میشه که هر کسی فرمایش متین و حدیث و سخن نغز و معرفتی دارد، در جمع و هم افزایی داشته باشه 

که هم زکات علمش را پرداخت کند و هم اینکه در جمع علماء، دانشجویان و فرهنگیان و نخبگان جمع باشد 

این خیلی قشنگ میشه 

این را انشاء الله مطرح خواهم کرد ببینم چی بازخوردی می گیریم . البته یکی دو تا از دوستان هم فکر این چنینی هست که 

حرفامو قبول داره و با صفا و صادق و تپل مپل و دوست داشتنی و با نمک و عزیز هست ( دکتر  ق. حسینی رو میگم سوء تفاهم نشه) خخخخ 

البته قبلش با هاش هماهنگ کردم که باهات هستم به شرطی که با هم هماهنگ باشیم که کارها قشنگتر پیش برود. 

دیگه همینا 

ممنون نگاهتون 

پ.ن: 

تا باشد که به یادگار باشد این روزهای قشنگ و خاص 

تا باشد که عمرمان بی ثمر نباشد و دستانمان خالی نباشد از خیر و خیرات و خوبیها و خوب بودنها و مهربانی ها 


یاعلی 


مخاطب عام و عزیز

سلام و گلهای لاله و رز تقدیم نگاهتان 

صبح را با دعای قشنگ عهد و جرعه های تسنیم آغاز کردیم 

روز قشنگ و آفتابی و پر از نعمت و پر از امید و انرژی تلاش و این همه عطر معنوی و آیات قشنگ خدا 

صبح را با عشق و یاد خدا آغاز می کنیم 

دوست دارم آنقدر عشق و مهربانی و سرمایه و هر چی نیاز دارید تقدیم خوبان بکنم که خوشحال ترین باشند 

و البته چون دنیا قانون خودش را دارد اینکه خودتون باید بتونید فقط در حد اشاره و راهنمایی و توصیه به حق و صبر و تلاش 

می تونم از این راه دور تقدیم تان کنم 

که دنیا محفوفه به امتحان و تلاش و عشق و امید و محبت و مهرورزی هست و اینها قشنگترین چیزهایی است که خدا بهمون ارزانی کرده است

دیشب یک عزیز نوروزی تشریف آورده بود سرکشی و صحبت و چقدر بندگان خدا خوب و دوست داشتنی هست که حتی توسط دوستان 

و نمایندگانش می شود محبت و مهربانی و بزرگواری و عطر عنایت و بخشش و انسانیت شان را استشمام کرد 


دیشب بحث از ازدواج جوان اول خانواده هم شد که قرار شد خودش مسائل و مباحث  و مقدماتش را پی گیری کند 


دیشب خانه پر از عطرهای قشنگ و فراخی و محبت شده بود و دلهایی که در این کرونایی برای عزیزانمان ، دیدن و بوسیدن دستان 

و نگاه به احساس و چهره های دوست داشتنی شان ، هر لحظه می تپد. ( منظور پدر و مادر هست خخخخخ ) 


بهترین محبت ها و هدایت ها و نعمت ها و توفیقات و بزرگی و بزرگ بودن ها و مهربان و عالی ترین بودنها را برای همه ارزومند و از خداوند 

متعال خواسته و خواهانیم 

وقتی عزیزانمان بزرگ و بزرگوار و مهربان و عاشق خدا و بنده ی خوب خدا باشد برای همه خوب است و عالی ترین رابطه ها و احساسها 

و زندگی سعادتمندانه برای همه رقم خواهد خورد هم در دنیا  و هم در آخرت 

این جمله ی بالایی را لطفا ایمان محکمتری بهش بیاوریم 

و هر چه سعی و تلاش و انرژی و استعداد داریم در راه مهربان و عاشق خدا بودن و عالی ترین شدن، به کار ببریم که هدفی بالاتر 

و وظیفه ای بهتر از این من سراغ ندارم، اگر شما روشنفکر و از من بیشتر دان ، بلدی بفرما استفاده کنیم . 

ممنون نگاهتون 

پ. ن: 

مخاطبم عام است و همه ی دوستان و عزیزان و خوبانی هست که اهل درک و خوب بودن و عالی ترین بودن و عاشق بودن هست 

یاعلی 

هنر برتر از گوهر آمد پدید

سلام صبح بارانی تان بخیر و سعادت و هنرمندی 

در سایت علامه آملی 

پیامی در مورد هنر بود که واقعا شاهکار نوشتن ادبی در این زمانه است 

حیفم آمد که تنها خودم لذت ببرم و شما شریک این لذت کلام و معرفت و تعبیرات قشنگ و معرفت روحانی و معنوی نباشید 


تقدیم نگاهتون 

ضمن اینکه میلاد منجی عالم بشریت امام زمان آقای خوبان را به شما و همه عاشقان و فرهیختگان و خوبان تهنیت عرض می کنم 


اینم پیام آن فرزانه ی دوران که خدا حافظ جان  و پیرو مرام و کلام قرآنی اش باشیم بیش از بیشتر 


به مناسبت 20 فروردین روز هنر انقلاب اسلامی؛

 

هنر اسلامی و عناصر اصلی آن از منظر آیت الله العظمی جوادی آملی

 

پایگاه اطلاع رسانی اسراء: به مناسبت 20 فروردین، روز هنر انقلاب اسلامی و سالروز شهادت شهید آوینی به بازخوانی پیام آیت الله العظمی جوادی آملی می پردازیم.

معظم له در فرازهایی از این پیام ضمن معرفی «هنر اسلامی و عناصر اصلی آن»، برترین ویژگی هنر اسلامی را تبیین نموده اند. در ادامه توجه شما را به متن کامل این پیام جلب می نماییم:

 

بسم الله الرحمن الرحیم و إیاه نستعین

عناصر اصلی هنر اسلامی

روایت فتح را با درایت شهادت آمیختن، و هنر تصویر را با ظفر تحقیق هماهنگ ساختن، و دو قوس نزول و صعود را با منحنی تام هنر اسلامی دور زدن، و معقول را با عبور از بستر خیال، محسوس کردن؛ و محسوس را با گذر از گذرگاه تخیل، معقول نمودن، و تجرد تام عقلی را در کسوت خیال کشیدن، و از آنجا به جامهٴ حس درآوردن، سپس از پیراهن حس پیراستن و کسوت خیال را تخلیه کردن و به بارگاه تجرّد کامل عقلی رسیدن و رساندن و در لفافهٴ هنر، سه عالم عقل و مثال و طبیعت را به هم مرتبط جلوه دادن، و کاروان دلباختهٴ جمال محبوب را از تنگنای طبیعت به در آوردن و از منزل مثال رهایی بخشیدن و به حرم امن عقل رساندن که عناصر اصلی هنر اسلامی را تشکیل می دهند، در سلالهٴ سلسلهٴ سادات و دودهٴ شجرهٴ طوبای شهادت؛ یعنی شهید سعید سید مرتضی آوینی (رحمه‏الله) و دیگر هنرمندان متعهد دینی تبلور یافت و می یابد.

هنر سواری دلیر که روی میدان از او ٭٭٭٭ چو کاغذ از کلک او ز لعل گیر نشان

برترین ویژگی هنر اسلامی

مهم‏ترین شاخص هنر اسلامی توان ترسیم معقول در کسوت محسوس و قدرت تصویر غیب در جامهٴ شهادت است.

هنرهای غیر اسلامی چون جایی در جهان معقول و ملکوت ندارند و از عقل منفصل بی بهره و از مثال منفصل بی نصیب اند و فقط از وهم و خیال متصل استمداد می کنند، هرگز مایهٴ عقلی نداشته و ره آورد غیبی ندارند. زیرا مکتبی که ماده را اصیل می داند و موجود غیر مادی را خرافه می‏پندارد و نشئهٴ تجرّد و غیب را افسانه تلقی می کند،هیچ‏گاه پیامی از عالم عقل و غیب ندارد و هرگز هدفی جز وهم و خیال نخواهد داشت.

اوج عروج یک انسان از دیدگاه هنرمند مادی همانا مقام مثال متصل و وهم به هم آمیخته است و آن‏جا که سخن از نام و نان و وام و دانه نباشد، هنرمند مادی را راهی نیست و آن‏جا که از تشویق و تقدیر و ثنا و سپاس و یادنامه و مانند آن اثری نباشد، هنرور مادی را باری نخواهد بود، زیرا قلمرو پرواز هنرپرداز مادی همانا منطقهٴ بستهٴ خیال و مدار محدود وهم است.

ولی مکتب الاهی که عوالم سه گانه طبیعت و مثال و عقل را ثابت می‏کند و هر یک را مظهر نامی از نام‏های جلال و جمال الاهی می‏داند و برای عروج انسان ملکوتی مرزی نمی‏بیند و لقاءالله را که هماره بیکران بوده و هست و خواهد بود، مائده و مأدبهٴ سالک صالح و عارف واصل و شاهد عاشق می داند، بحر تیار و دریای موّاج هنرورزی را فراسوی هنرمند اسلامی قرار می‏دهد تا پیام‏های گوناگون را که از هاتف عقل و منادی غیب از ورای حجاب‏های نوری و ظلمانی دریافت کرده است، به قلمرو مثال منفصل درآورده، از آن پایگاه به مرحلهٴ وهم و خیال تنزل داده، سپس به منصهٴ حسّ و صحنهٴ صورت، نازل کند تا بادیه نشینان تشنهٴ حس را بر بال‏های ظریف هنر نشانده، از خاکدان طبیعت به دامنهٴ مثال و خیال رسانده، از آن‏جا به قلهٴ رفیع عقل و مقام منیع غیب واصل کند.

تا از زبان مولای غیب و شهادت، نغمهٴ دل انگیزِ: ﴿... فادخلی فی عبادی ٭ و ادخلی جنّتی[1] را با گوشی بشنود که در سایهٴ قرب نوافل فراهم کرده، با روحی درک کند که با ولای جمع فضائل به دست آمده است، تا روشن گردد که سیر از زمین طبیعی به سپهر مادی، نتیجهٴ هنر مادی است، ولی سلوک از طبیعت به مثال و از آن‏جا به عقل و خلاصه جهان را از عقل شروع و به عاقل ختم کردن محصول هنر الاهی است که اسلام داعیهٴ آن را داشته، هماره تربیت یافتگانی جامع را ارائه کرده و می کند.

برترین هنر

هیچ هنری به از این نیست که انسان کامل جامع به نوبه خود دو سر خطِّ حلقهٴ هستی را به هم بپیوندد و صعود و نزولی را که خود پیموده است، در قالب هنر عرضه کند تا سالکان هنر دوست را به همراه هنر پروری خویش، به منطقهٴ وسیع آفرینش آگاه کند و فطرت جمال دوست و جلال نواز آنان را از انس با گلرخان خاک آلود طبیعت و نوازندگان غبارین ماده و سرایندگان ژولیدهٴ زمین و خوانندگان گرد گرفته بستر غَبراء برهاند و به جمال بی زوال ماوراء طبیعت و جلای بی مثال معنا و کمال بی وبال عقل و غیب و نوای دل‏پذیر و روح انگیز مولای هر عبد صالحی برساند.

تا معلوم شود که طواف در مدار بتکده و میکده و عشرتکده و بالاخره طبیعت کده، شایستهٴ انسان هنرجو و کمال دوست نیست، بلکه هنر در بازشناسی مجدّد عالم و آدم، و جهان را وسیع تر از منظر محدود طبیعیون شناختن، و انسان را همتای فرشتگان، بلکه بالاتر دیدن است و راه نیل به این هدف سامی، از عقبه های کئود گذشتن و میدان‏های مین را با ایثار نفیس و بذل نفس پشت سر گذاشتن و برای همهٴ راهیان کوی هنر و سوی ظفر، ره آوردی چون ره توشهٴ شهید فقید سید مرتضی آوینی(رحمه‏الله) آوردن است.

جامه رسای هنر و پوشش پرنیانی هنرپروری جز بر اندام کامل و جامع سالکانی چون شهیدان شاهد برازنده نیست و قبای اطلس هنر جز برای قامتِ راست قامتان تاریخ و شیفتگان خدمت نه تشنگان قدرت، زیبنده نخواهد بود.

بر تن ناقصان، قبای کمال ٭٭٭٭ به طراز هنر ندوخته‏اند

اثر شاخص هنری قرآن

گرچه قرآن کریم که کلام خدای بی‏چون است، معارفی والاتر از شهود عارفان و فهم حکیمان و درک فقیهان و اندیشهٴ متکلمان و باور محدّثان و یافته های مورخان و صدها فرزانهٴ خردمند دیگر دارد. زیرا مجلای متکلّم نامتناهی، کلامی نامحدود خواهد بود، چنانکه درجات بهشت موعود نامحدود به عدد آیات قرآن کریم است و به قاریان آگاه به معانی و آشنا به احکام و حِکَم قرآن گفته می شود: «بخوان و بالا برو» و خوانندهٴ رسمی بهشتیان داود پیامبر است.

لیکن اثر بارز و شاخص هنری آن همانا در این است که از رهگذر فصاحت و کوی بلاغت که چهرهٴ خاص هنر سمعی است، لطایف بلند عالم لاهوت را در پردهٴ استبرقی عقل پیچیده، آنگاه در جامهٴ پرنیانی مثال و خیال و وهم پوشانده، سپس در کسوت حریری آیه و سوره ارائه کرد.

در این‏حال، جهانیان را به تماشای آن فراخوانده، به تحدّی و مبارزه دعوت کرده، عجز همگان را در ساحت قدس هنر ادبی خویش آشکار کرده و قبل از قیام قیامت کوسِ ﴿لمن الملک سر داده، پاسخ اعتراف آمیز و عجز آلود ﴿لله الواحد القهَّار[2] را از همگان دریافت می‏کند.

سر کامیابی هنر قرآنی

آن چه سبعهٴ معلقه را به زیر کشید، هنر ادبی قرآن است و آن چه دیوار کعبه را از لوث معلقات سبع تطهیر کرد، هنر است، چه این‏که آن چه بتکده را از بتها پاک می‏ساخت، تبر است که یکی به دست حضرت ابراهیم بت‏شکن خلیل الرحمن انجام شد و دیگری به زبان حضرت محمدبن عبدالله، حبیب الله منادی: «أنا أفصح من نطق بالضاد»[3] صورت پذیرفت.

سرّ کامیابی هنر قرآنی و ناکامی هنر مزعوم و فائل جاهلی آن است که هنر موهوم جاهلی از مرز سجع و قلمرو قافیه و منطقهٴ عروض و میدان تشبیب و عزل و صحنهٴ قصیده خرافی و محدودهٴ خیال و مثال متصل فراتر نرفت، ولی هنر ادبی و معقول الاهی چنانکه قبلاً اشاره شد مراحل سه گانهٴ عالم امکانی را در صعود و نزول، بدون طفره و فتور، پیمود و به خاکیان توان جهش به عالم فرشتگان داد و هرگونه خیال پردازی موهوم را محکوم کرد و هیچ‏گاه از حق نگذشت و از باطل سراب گونه مدد نگرفت و با ظهورش نه مجالی برای جاهلیت کهن ماند، نه موقعیتی برای جاهلیت جدید؛ ﴿قل جاء الحقّ و ما یبدی‏ی الباطل و ما یعید.[4]

هنر نظر به سراپای او اگر افکند ٭٭٭٭ ز پای تا سر او را هنر بیند

تمیز هنر صادق از کاذب

هنرمند قرآنی همان فرزانهٴ جهان بین است که هرگز به مکتب‏های الحادی اعتنایی ندارد و به ره آورد بی مایهٴ مکتب‏های مادّی چشم نمی دوزد و عشق ممدوح هنری و محمود ادبی را با شهوات مشئوم و مذموم بی هنری اشتباه نمی کند و ساکنان کوی عفاف را به بدحجابی یا بی حجابی که نفی عفاف را به همراه دارد، دعوت نمی نماید و مرغ باغ ملکوت را با نغمهٴ سرد ناسوتیان سرگرم نمی کند و فرهنگ برائت از طبیعت و نزاهت از مادّه را با آهنگ ناموزون خاکیان از یاد نمی برد و سرانجام تسلیم بی هنر نادان نمی‏شود.

هنرمند کی زیر نادان نشیند ٭٭٭٭ که بالای سرطان نشسته است جوزا

یعنی در چهرهٴ گنبد مینا ستاره هایی که شکل خرچنک و سرطان است، بعد از ستاره هایی که شکل جوزا و گوسفند سیاه که در آن نقاط سفیدی است، واقع شده است.

غرض آن که، هنر صادق را از کاذب جدا کردن کار هنرمندان الاهی است، همان‏طور که تشخیص صادق از کاذب برعهدهٴ پزشک معالج بیمار مجروح است و همانگونه که تمیز صبح صادق از کاذب برعهده اخترشناس ماهر است و همان‏طور که تبیین اشک صادق و تفکیک آن از گریهٴ کاذب مدعیان باطل، بر عهدهٴ داوران ورزیده و قاضیان مجرّب است.

آری، امتیاز هنر صادق از کاذب نیز در اختیار متخصصان هنر الاهی است که حق را از باطل و آب را از سراب جدا می کنند و در پرتو تعلیم روح نواز قرآنی، پاک را از ناپاک تمایز می بخشند؛ ﴿لیمیز الله الخبیث من الطّیب.[5]

تبلور هنر اسلامی در ترسیم، تصویر و تمثیل

نکته ای که عنایت به آن برای همهٴ ادیبان هنر دوست و هنرمندان ادب پرور سودمند است، این است: گرچه غالب هنرهای پیروان «بودا» و «برهمن» در جامهٴ تجسیم و مجسمه‏های بی روح خلاصه می‏شود و نیز اکثر هنرهای حامیان مسیح و پیروان عیسی(علیه‏السلام) در کسوت سنگ تراشی و پیکرهای بی‏جان خاتمه می پذیرد؛ لیکن بخش مهم هنر پیروان قرآن و حامیان اعجاز کلامی آن در ترسیم، تصویر، تمثیل، تشبیه‏های سمعی و بصری و بدون تجسیم، متبلور می شود که پیام خاص خود را به همراه دارد تا همگان ضمن بهره وری از هنر قرآن، در دریای موّاج آن غوص می کنند، بدون آن که غرق شوند و از شنا کردن در آن آب حیات لذت ببرند، بدون آن که گرفتار خفگی شوند.

اگر هنرمندی از رهگذر صوت حسن و نغمهٴ غم زدا یا تصویر و ترسیم و تمثیل روح پرور، پیامی به گوش منتظران ندای غیب برساند و از کنگرهٴ عرش، صفیر آشنایی به سمع مشتاقان کوی وصال واصل کند و در نتیجه گروهی را در دامن شرع مقدس به واجب و مستحب تربیت کرده، از حرام و مکروه رهایی بخشد، هنرپرور اسلامی است.

آن چه در این متن کوتاه تنظیم شد، عبارت است از:

1. تبیین خطوط اصلی هنر اسلامی و جدایی آن از هنر غیر اسلامی .

2. تبلور هنر ادبی اسلام در قرآن و سرّ پیروزی هنر اسلامی بر هنر جاهلی.

3. امتیاز اساسی هنر تجسیم پیروان بودا و برهمن از یک سو و پیروان مسیح(علیه‏السلام) از سوی دیگر، با هنر اصیل اسلامی که منزه از بوی بودائی و تثلیث ترسائی است، بلکه توحید ناب است.

4. تعریف هنرمند اسلامی و جدایی آن از هنرپیشهٴ غیر اسلامی.

5. هنرمندان شهید، جانباز، آزاده و بالاخره شیفتهٴ نظام اسلامی و مستقل و خودکفا، جامع هنر و ظفراند و هنر شهادت را شاهد هنرمندی خویش قرار داده اند که: آفتاب آمد دلیل آفتاب.

6. قدردانی و سپاس از همهٴ عزیزان هنرپرور، اعم از رفته ها و مانده‏ها که هنر انسان و اسلام شناسی را مایهٴ غوص در دریای جمال و جلال هنر قرار داده، بدون غرق و مردود شدن به عمق آن رفته، گوهرهای گرانسنگ معرفت و تربیت و وفاداری به نظام و امام راحل (رحمه‏الله) را به ارمغان آورده، همگان را به آرمان‏های اسلامی فراخوانده و می خوانند؛ به امید رشد هنر اسلامی و پرورش هنرمندان متعهّد.

 

منبع: پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به مناسبت شهادت سید مرتضی آوینی، 1372.

پاورقی:

[1]  ـ سورهٴ فجر، آیات 29 ـ 30.

[2]  ـ سورهٴ غافر، آیهٴ 16.

[3]  ـ بحار الانوار، ج 2، ص 163.

[4]  ـ سورهٴ سبأ، آیهٴ 49.

[5]  ـ سورهٴ انفال، آیهٴ 37.

 

برنامه ی روزمره این روزها

سلام 

با تفسیر قرآنی آقای جوادی هر روز خو گرفته ام و بین الطلوعین بعد از نماز و دعای عهد، سراغش می روم 

و روزم را با کلام خدا آغاز می کنم 

صدای جیک جیک گنجشکان و هوای صبح و دل انگیز حسابی فضا را نورانی و نشاط آور می کند 

بعدش کمی با برنامه ی ضحی ترتیل منشاوی گاهی هم تلاوت می شویم

و بعد صبحانه و فیلم ضبط شده ی جالب که از دیشب ضبط شده است و چون خواستیم زودتر بخوابیم ، موقع صبحانه می نگاهیم 

بعدش سراغ کار و برنامه ی که در دست داریم که معمولا پژوهش و تولید و تالیف هست 

و در بینش میان وعده و دمنوش و گپ و صحبت و گاهی هم تو حیاط بازی با گلها 

و گاهی هم کاری بیرون از صله رحم تا کار اداری و ... خرید به به که هوا خوری خوبی هست 

و گاهی قبل اذان ظهر یک قیلوله در حد یک ساعت و ناهار و باز هم مطالعه و تحقیق 

و عصر هم این روزها ساعت هفت تا هشت ورزش خانگی با برنامه های عضلانی 

و بعد یک کلاس و بحث و شام و صحبت و استراحت و سر زدن به فضای مجازی و گروههای علمی و اجتماعی 

اینا برنامه های این روزهایی هست که چی زود می گذرند 

در لابه لای این تحقیق و تالیف و پژوهش به ناب ترین و قشنگترین کلماتی بر می خوریم که حض و لذتی هست که 

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش . البته بلا نسبت شما 

در حین این زندگی قشنگترین لحظاتی خلق می شود که رزق معنوی حضرت حق و لذیذترین دست پخت ها صرف می شود 

که رزق مادی خدا و فرشته حوریانش هست در بهشت دنیایی ام ( البته بیشتر نان جویی با خورش های لذیذ ) با آشامیدنی که معمولا 

یک ساعت بعدش میل می شود چون بین خوراک و آشامیدنی گویند که اینقدر فاصله باشد ( گاهی رعایت نمی شود ) 

فعلا همین ها تا یادم بماند که این روزها هم بوده و هست 

ممنون نگاهتون یاعلی 


کلامی سودمند به شرط بود

سلام 

و سرود و سلامتی و سعادت تقدیم نگاهتون 

صبح بخیر 

یک عادتی از چندی پیش پیدا کرده ام که بین الطلوعین خواب به چشمم نمیاد 

یعنی بعد از نماز صبح درسته که رختخواب و جاگه استراحت خیلی کشش داره که بیا دراز بکش 

ولی خب عواقب کوفتگی بعد از بیدار شدن و .. باعث می شود از این لذت پر درد سر صرف نظر کنم 

البته با گلها تصمیم گرفته ایم که زودتر بخوابیم و بین الطلوعین بیدار باشیم 

ولی اون شیطون ها به قول جوکرها بعد کرونا اصلا صبح حذف شده همیشه از چاشت بیدار میشن. 

دیگه اول صبح واقعا قرآن و دعای عهد می چسپد 

و کلام بزرگان که چی زیبا هنرنمایی و تفسیر تحلیل کلام الهی دارند 

سعی می کنم که چکیده ای از این تفسیر ناب که قابل فهم برای خیلی از دوستان باشد 

در وبلاگی به همین نام بگذارم 

در ضمن اصل صوت و تفسیر متنی و .. را برای کسانی که حوصله و انگیزه ی بیشتری دارند بگذارم 

دانلود متن و  صوت از اینجا 

دیروز به زیارت پدر و مادر رفتیم 

و چقدر مادر عزیز تر از جانم می گوید از کرونا ترس دارم 

و تو گوشی اش کمی کلیپ و عکس و صوت و سخنرانی ریختم که حوصله اش سر نرود و آنها را مرور کند 

و پدر که هنوز مشکل عفونت سینه اش خوبتر نشده است با تداوی های خانگی و گیاهی 

و چقدر رفتن ها آسان شده است 

البته رفتن به آن دنیاا  سختی ندارد بلکه حساب و کتاب و خدای نخواسته دست خالی رفتن ترس و سختی دارد

و چقدر به عنایات حق و خوبان و معصومان درگاهش نیازمندیم 

و چقدر خداوند را شاکریم که نعمت اسلام و معرفت و معارف اهلبیت را ارزانی مان داشته است که فرصت خوب بودن داشته باشیم

و چقدر از خدا باز هم توفیق خوب بودن  و انسان بودن را داریم 

و عاقبت بخیری و جبران گناهان و استغفار که شاید فردایی زنده نباشیم 

سعی می کنم کمتر بنویسم اینجا 

بیشتر به کار و عملی سودمندتر بپردازم. 

اینجا اگر نظری و کلامی سودمند بود تقدیم کنم 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

آرام و ریلکسیشن باشی

سلام 

روز طبیعت بود و یواشکی و در خلوتی آروم و پاورچین با هلن و حسنا رفتیم باغ همشیگی مون 

که الان متاسفانه به دو نیم تقسیم شده است و درختا یا کنده شده یا اینکه دو قسمت شده است و وسطش زمین لودری شده است 

هم کمی گشتیم  و به درختان انار و انجیر سلام کردیم و هم خاطره های با هم رفتن های قدیم را مرور کردیم 

 و کنارش دو تا یا شایدم سه تا ساختمان شش یا هفت طبقه درست شده است که کلاه آدم می افتد وقتی نگاش کنیم اون طبقات بالا رو 

کمی خاک برای باغچه از اون کوشه ها آوردیم و الان باغچه را با خاک جدید روپوشونی کردیم و بذرهای مختلفی کاشتیم از جمله ریحون  و گشنیز 

و .... و چقدر امید قشنگ است که کی در می آید و خاک ها را نرم و مرطوب کردیم و نم نم باران 

و صبح ها هم کلی با جوادی و گفتار قشنگش حال و احوال داریم و البته نگران رساله هم هستم که مبادا دبه کنند که چرا دیر آوردی 

آخه اساتید نیستند و مسافرت و امضاء گرفتن موکول شده برای شنبه و ببینم می شود که چی پیش می رود 

دلم راستش به کار و نوشتن و تالیف نمی آید 

یک بنده خدایی از اقوام که آدم صاف و ساده ای بود، از قضا سنگ کلیه داشت، و خانمش هم چنین، 

حالا نمی دانم این توصیف درد سنگ کلیه انداختن را   کی به ایشون به درد زایمان تشبیه کرده بود 

و اون سالها ازش در مورد سنگ کلیه اش و مشکلاتش پرسیدم با تمام سادگی و اخلاصش توصیف می کرد که 

سنگم افتاد اما دردش بدتر از درد زایمان بود و ........خخخخخخخخخ 

به آرومی و با خنده بهش گفتم ببخشید من درد زایمان را تجربه نکرده ام که بدانم چقدر  این درد سنگ کلیه بدتر از درد زایمان هست

و یک شوخ طبع دیگه که با بنده خدا شوخی داشت بلافاصله گفت: ایشون که ( مرد هم بود) درد زایمان را می دانه چقدر سخته خخخخخخ 

و الانم که به یادش می افتم کلی می خندیم

اما در مورد نوشتن و تالیف هم بگویم که برای بعضی ها از درد زایمان هم شاید سخت تر باشه 

و البته از جانم براتون بگم که گاهی تالیف مثل درد زایمان میشه اگر چه خوشبختانه تخصصا تجربه اش را نخواهم داشت 

ولی کلی میگم که گاهی این طوری میشه 

و البته به روحیه و خیلی چیزهای دیگه بستگی داره 

و فقط آدم دوست داره فرار کنه یا بیاد وبلاگ یا بره فیلم ببینه یا هم یه کارها و شیطونی های دیگه بکنه 

اما یک درس در مورد تقسیم وقت و مدیریت زمان دیدم از فرادرس که باید اون کارهایی که اولویت داره را زودتر انجام داد 

که قاطی نکنیم  به همه کارها برسیم و چقدر قشنگ بود 

و دیگه اینکه تجربه من میگه که به کارهای دیگران خیلی کار نداشته باشیم ، بگذار ارام خودشون جلو بروند 

و حرص و حتی تذکر را حرام دیگران نکنیم ، قورد شان فدای سرم انشاء الله درست میشه 

و این بی خیالی گاهی تنها راه درست هست 

البته اینم بگم که همه چیز به طور معمولی روتین هست، البته شاید از پرتوقعی من هست که خیلی وقتا خیلی چیزها را ایده آل و در حد 

نهایتش اوکی می خوام . و این می تونه استرس زا و تشویش فکری ایجاد کنه 

مقتضای بعضی کارها صبر و ریلکسی و حفظ ارامش هست 

درست می شود همان طوریکه تا حالا درست بوده  درست هست

و خدا از بدتراش نجات بدهد 

و شیطان بزرگ همه نیروهایش را در عین الاسد جمع کرده، خدا از جنگ و درگیری نجات و خدا عاقبتمون را ختم بخیر کند 

و خدا اون دنیامون را خوب کنه و خوب برامون با تلاش خودمون رقم بزنه و ببخشه و درگذرد که حساب دقیق در پیش داریم 

و راه گریز و جبران هم تا قیامت بسیار کم است 

و خوشمزه گی اش هم این است که خیلی هم نزدیک و حتمی و قطعی هم هست 

ممنون که هستید و بهم دلداری می دهید 

یا حق و یاعلی 


اساس هر آرامش

سلام 



دیشب خانه مادر اوج صفا و یک زندگی محبتانه ی مادر را در فراق و نسبت بین مادر و فرزند را دیدم 

و مادری که هر لحظه به یاد فرزند و آسایش فرزند و سلامتی فرزند هست 


و امروز هم در کمال آرامش و خدا خواهی خوبان زندگی ام آرامتر شده ام و نوشتنم گرفته است 

که این حس قشنگ خدایی و خدا دیدن و خدا بودن را به شما خوبان خواننده هم منتقل کنم و هم یادگار برای خودم باشد 


امروز پر از معرفت و کلمات ناب انشراحی و قرآنی به سر بردم و کلی از محضر قرآن و تفسیر فیض بردم 

و زندگی به سبک عاشقانه ی شهدا را کمی مرور کردم 

و اینکه گلهای زندگی ام اگر با خانواده شهدا پیوند سببی برقرار کنند چی عالی می شود. 

چون آنها یادگاران انسانهای بزرگی هستند که قطعا از مال حلال بزرگ شده اند و از وجود انسانهای بزرگی هستند که 

در عمل به خوبی ها  و دفاع از اسلام و اهلبیت گوی سبقت را از دیگران برده است. 

و البته افتخار هست که فرزند شهید را فامیل شویم که افتخار به خوبیها و ارزشهای ماندگار هست. 

و به قول شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه، افکار و جرقه های خوب در زندگی و ذهن انسانها 

از جمله ی امدادهای غیبی هست که خدا بهمون هدیه می دهد. 

و شاید خیلی از افکار و خلاقیت ها و نو آوری ها و هدایت شدنها و البته البته از امدادهای غیبی خداوند متعال است

این را بگویم که چی می شود. 

ممنون نگاهتون 

و ممنون خدایی که در همین نزدیکی ماست اما ما ممکن است در اثر غفلتمان فرسنگ ها دور باشیم و وجود و رحمت و 

محبت و عشق و مودت و لطف و عنایتش را درک نکنیم 

به قول استاد نسبت مختلف الاطراف هست . یعنی خدا به ما نزدیک هست اما ما چون غافلیم و ... دوریم. 

این نکته ی قشنگی بود مثل خیلی از نکته های دیگر 

دعوت می کنم که وبلاگ تفسیر را که چند وقتی هست ، خلاصه های مطالعات تفسیری و دروس تفسیری آیات قرآن را 

گوش می دهم و این جا تقدیم می کنم ، ملاحظه بفرمایید که هم پند و ره توشه بگیریم و هم مقدمه ساز هدایتمان گردد. 

 https://tafsir99.blogsky.com/

یاعلی 

سنیسره للیسری ( خودش را آسان می کنیم برای سختی ها)

سلام 

نزدیک ظهر بهاری و ناز 

از بعد نماز صبح نخوابیدم و البته فرشته ای کنارم بیشتر وقتا نماز شب می خونه و قبل از من بیداره 

و الان که امروز را هم از خدا گرفته ام، کمی چرتم و به حساب قیلوله ام گرفته است 

چند درس گفتار از تفسیر جوادی آملی نکته سنج و علامه ام گوش دادم چقدر نکات نغز بلده این عزیز 

امدم که بگویم همه چیز زیباست و همه چیز را می توان زیبا دید و به همه انسانها از دریچه ی نگاهشون حق بدهیم 

و البته زندگی صد سال اولش این تکاپو ها و کم ظرفیتی ها و ثابت نبودن ها و امتحانها و دشواری ها برای خوب بودن را داره 

و خدا البته فرموده سنیسره للیسری . یعنی اگر خدایی باشی خدا خودت را برای کارهای سخت آسان می کند 

این خیلی قشنگه که خودمون آسان ساز باشیم و کارهای سخت و دشواری که برای کم ظرفیت های دورانمان ، سخت هست 

برای ما با حول و روحیه  و قلب مهربان و الهی آسان باشه و البته سر قرارمون با خودمون و خدایمون باشیم 

و این قشنگه که هر روز معرفت و مودت و محبت خوبیها و خوبان و خدای خوبیها نصیبمان شود و خدا را از روی محبت 

و حب عبادت  و اطاعت کنیم 

و رضایتش مقدم بر هم رضایت ها و حتی رضایت خودمون باشه 

این خیلی قشنگه که هر لحظه ی نگاهمون پر از ارامش بخشی به عزیزان و هدایت و مشتری کردن آنها برای خدا باشیم 

و این خیلی قشنگه که سعی و کوشش در راه خیر و خوبی و ساختن و آباد کردن و قشنگ و زیبا کردن رضایت خدا داشته باشیم 

و این خیلی قشنگه که به خوبیها عمل کنیم ، نه اینکه صرفا اداشو دربیاریم و فقط حرف باشه 

و این خیلی قشنگه که امید و توکل را در دلمون زنده نگه داریم و باورمان این باشه که هر روز فرصت جبران و فرصت بهتر عمل کردن را 

داریم و داشته باشیم و برایش تلاش کنیم 

و البته هر کسی روزی خودش را و نردبان موفقیت خودش را دارد. برای خوشی و خوشبختی خودمان نردبان و خوشی دیگران را خراب نکنیم 

و بدانیم که خوشی ما با خوشحال کردن دیگران پیوند وثیق داره 

و بدانیم که با عشقی که در دل داریم می توانیم عشق بورزیم و از لحظاتمون در پناه رضایت خدا لذت ببریم و الا شح نفس و بخل نفس 

می گیریم و شح و خست و مناع للخیری که همیشه در کمین ماست و این لحظات را برای همه زهر می کند خدای نخواسته 

و چقدر هر لحظه ایمان می آورم که هنوز این جهان و این جانهای ما کامل نیستند و باید به سمت انسان کامل شدن و ظهور انسان کامل منتظر 

گامهای بیشتری برداریم 

ممنون نگاهتون 

دلم برای نوشتن و خود خودم تنگ شده بود و ممنون که گذاشتید بنویسم 

یاعلی 

مهر و عشق و آینده

سلام 

و صبح به این زودی قم و جیک جیک هایی که روی دیوار بلند همسایه در منافذ آجری اش از لانه های گونجیشک می آید. 

آره با همین غلیظی مشهدی که گاهی جوغوگ هم بهش می گفتیم 

و این شعر را یافتم که 

عشق تنها چیزیه که فراتر از زمان و مکان جریان داره

 و ما باید بهش اعتماد کنیم، 

 حتا اگه نتونیم درسات بفهمیمش....

و یک جمله ی خیلی قشنگ که مهر و محبت اساس آفرینش و بینش و گرایش و هستی است 

این روزها که در بهشت کاشانه ایم خیلی خوش می گذرد با عشق و مهربانی و هم دلی و هم صدایی 

و البته گاهی از خلوتی کوچه ها و عکس و فیلم های خلوت حرم و مسجد و خیابان کمی ترس و یک حس مبهم شوک آور به دلمون می افته 

که واقعا چی خبر است؟ 

اما از هیاهوی سیاسی و از رجز خوانی های هوای نفسی کشورها و از ترافیک و شلوغی که به خاطر تجمل و زخارف و شهوت خودپرستی و ریایی و چشم و همچشمی 

بود ، حداقل در کوچه و خیابان رهایی یافته ایم و این حس موقت قشنگی هست که زشتی ها را پنهان کرده است 

در عوض در مجازی تا دلت بخواد یاد خدا و دعا و حتی افراط در عین جهالت برای باز شدن درب حرمها را شاهدیم 

و این دنیا ماست که کمتر به اعتدال می رسیم و البته هستند خوبان خوبی که همیشه معتدلند و اهل عقل و عشق و سازندگی 

امروز پیش پدر می روم چون احساس می کنم حضورم و راهنمایی های کامپیوتری ام خیییلی براش مفید و لازمه و این عین ثواب و جهاده برام 

و مادرم که از وقتی خانه مقیم هست غیر از پری روز که به دل طبیعت و سبزی چینی رفته است، ( بجیندگ چینی) خیلی خوشحال و خوشحال تر است

و گاهی که خیلی ها را در ذهنم حضور و غیاب می کنم و خیلی ها را پشت سرشان رفته حرف می زنیم و در برزخ و چشم انتظاری آنجا حاضرشان می پنداریم 

دلمان از خودمان و به حال خودمان می گیرد که آیا توشه ای داری؟ رزومه ی عملی ات چیه ای همه غفلت و غرور و بوووووووووووق 

باید کاری کرد 

باید محبت کرد و بخشید و نوازش کرد و حی علی خیر العملها کرد 

خوش به حال آنانی که می بخشند و چقدر راحت  و آرام قشنگ می بخشند آنهم به خاطر خدا 

و این ها را دوست دارم و به حالشان غبطه می خورم و انگیزه برای تلاش بیشتر و ساختن و 

و خدا کنه که تلاشهایم نتیجه بده و هلن این روزها چقدر نورانی تر شده است و مهربان ترین حوری ناز 

و نی نی تکان می خورد و عکسهای نی نی گی حسنا را دست به دست می کنیم و زندگی در تداوم و طی مسیر ی هست 

به سمت رسیدن به آخر خط این دنیا 

یکی از دوستان چند سالی در دانشگاهها تدریس کرده،  و رشته اش علوم سیاسی هست، آخ که چقدر تو گروه 

ایده الیستی و کمی قلمبه صحبت می کنه چند بار شده که به خصوصیش بگم ، قشنگم اینا رو مستدل و قشنگ یک کتابش کن 

باور کن حیفی و حیفه که اینجا زحمت نوشتن و تایپشو می کشی و بازده هی هم ندارد و کارایی هیچ. البته سعیش مشکور باشه 

پسر خوبی هست رفاقت و صمیمیمشت قابل تقدیر و نام بردن هست و اول فامیلیش ح دارد. 

تا بعدنا یادم باشد 

پسر دایی از آمریکا کلی نقل و صحبت داشت و همین طور پسر دایی بزرگه که مادر جان را عمل قلب کرده است 

خدا یاور همه ی دوستان و عزیزان و خوبان 

گام دوم انقلاب را پاس می داریم 

آنچه خیر هست نصیب همه 

مخصوصا شیعیان که با دو بال سرخ و سبز به سمت حیات طیبه و ظهور پیش می روند و خدا موفقشان بدارد 

و شهادت در رکاب مولایم را هم نصیب ما بفرماید 

یاعلی ممنون نگاهتون