خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

جوال دوز به دیگران ( بی سوزن به خود)

سلام و هزاران درود 

بر صداقت و مهربانی و واقعیت و حقیقت ها 

در سکوت عصرگاهی می نگارم در حالیکه همسایه ی روبرویی بغلی ( خانه دو نبش دو ردیف روبرو دارد) 

از دو هفته است که سرمان را با سروصدای تمام و کمال روزانه برده است به پریشان آباد 

امروز قیرگونی دارد که متاسفانه درها و پنجره ها را که بسته ایم هیچ، کولر را هم نمی شود روشن کرد. 

چون دود و بوی قیر اندودگین می کند فضای صمیمت و آرامش و مهربانی مان را 

عصری بعد از کمی استراحت یعنی حدودای کمی کمتر از پنج یک بحث شیرین داریم 

و بعدش کتابخانه  ای مجهز به همه چیز مخصوصا چای و آب جوش فراوان و رایگان خخخخخ 

با دوستانی محقق که همچنان می محققد و بعضی هاشون طفلکی ها از این مینی لب تابهای 

قدیم هلن هست که واقعا به چشم فشار می اورد. ولی مگر میشه تو این اوضاع لبتاب خرید؟؟؟ 

یکی از چهره های قشنگ زندگی ام را چند روزی است زیارت نکرده ام، فقط صدایش را شنیده ام 

و چقدر زود دیر می شود برای ندیدن ها و قدر یکدیگر ندانستن ها 

اما وای از رساله که چقدر زود در مطالب غرق می شویم، اگر غواص ماهری نباشیم ، با جریان 

هر مطلبی می رویم به آن ور رود و شایدم دریا و ساحلهای بکر 

به هلن میگم، بحث بررسی وجوه ناسازگاری جان و دل زنان با حکم تعدد زوجات ( عقد موقت یا دایم) ، 

برای رساله ات بردار، سوال اصلیت این باشه که اگر این حکم ، حکم به مقتضای فطرت و همراه با حکمت 

خدای خوبان هست، چرا بعضی  از خانم ها نسبت بهش فوق العاده حساسیت و مخالفت دارد. 

یعنی وقتی حکم خداست هم باید آرام بخش باشه و هم   خانم ها ضمیرشان آرام باشه  در حالیکه 

اغلب این طور نیست. این موضوع جالب، چالشی و جواب برای خیلی پرسشها در این زمینه هست. 

و البته ضمیر زن به مردش وصل هست، و تمام قد و حصر و مطلق توجه مردش را طلب می کند 

و دوست دارد شش دانگ محبوب همسرش باشد، و چی زیباست که از دریچه ی رضای خدا 

توجه مردش را طلب کند، و چی زیباست که حتی همسرش را هم به خاطر خدا دوست داشته باشه 

و چی زیباست که همیشه معامله اش با خدا باشد، چون خدا خواسته تسلیم و همراه همسرش در اطاعت 

و بندگی خدا باشد. نعم العون علی طاعت الله فرمایش بلند امیرالمومنین علیه السلام 

و چی زیباست در زندگی های قشنگمون کار شیطون که عجله هست، انجام ندهیم 

بلکه فاستبقوالخیرات و سارعوا الی مغفرت من الله را انجام دهیم. 

و چقدر شیرین هست ادای قرضی که چندین سال بر دوشمان بود، امسال حقش تقدیم شد 

در مورد سفر کربلا هم بنا به فرمایش مراجع عزیزم که واجب درس خواندن و زیارت مستحب است 

در ایام درسی صلاح نیست که درس تعطیل شود که زیارت اربعین برویم. انشائ الله سال دیگر که 

اول اول مدرسه هاست شاید این مستحب با واجب تزاحمی ایجاد نکند. 

ضمن اینکه ملاحظه ی کسان دیگری که شرایط رفتن به کربلای معلا را ندارد هم بشود. 

ممنون نگاهتون 

و ممنون نعمت ها و رحمت های زندگی که عشق و عاشقی و محبت و مهربانی همیشه زیباست 

کاش روزی در جهان حیات پاکی با ظهور مولایمان برقرار شود، که هیچ کینه و کدورت و جنگ و 

ناپاکی کوچک و بزرگ در دلها و زندگی هامان نباشد. 

طعنه و کنایه و مچ گیری و بیشتر از خود به دیگران پرداختن ها نباشد، 

قول بهجت عارفان که عیب هایم خودم آنقدر زیاد است که فرصت نمی کنم عیوب دیگران را بشمارم

و چقدر عمل به آموزه های دین قشنگم زیباست 

اللهم وفقنی لما تحب و ترضی 

یاعلی 

حکم خداست

تسلیت شهادت و دعای آخر

سلام 

سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام آن امام دعا و نیایش و ذکر و بسیار سجده کننده را بر پیروان 

و شیعیان تسلیت و تعزیت عرض می کنم. 

کاش پیروان خوبی در اخلاص و عبادت و ذکر و معرفت از امام زین العابدین باشیم. آمین 

امروز با حسنای قشنگم تنهایم ، تنهایی که خلوتی ناب با خودم و خدایم و اندیشه هایم فراهم کرده است. 

نازنین دختر بابا یکم کارتون نگاه کرد، امد دور و برم صحبت و لبخند و آخرش خودش پیشنهاد داد که بره 

برام دمنوش درست کنه. البته بدون روشن کردن اجاق ، تنها از آب نیمه جوش سماور 

الان فداش بشم آورد با لبخند و افتخار که کاری کرده و بهش شخصیت میدم و ازش می پرسم 

چقدر طول میکشه که دم بکشه، می خندد و میگه: نمی دونم 

دختر است و رحمت و پر از عطوفت و مهر 

الان مقابل با چهره ی گرد و ناز و چشمان و بینی کشیده اش نشسته و نگاهم می کند 

الهی که خوشبخت و عاقبت بخیر باشی و باشیم 

ممنون خدای خوبم به خاطر این همه مهر و نعمت و رحمت و سلامتی 

می پرسه: ( با آهنگ می خونه ) ماماااااااان چ را  منو   مهد کودک نمی برههههههه؟؟؟ 

و چقدر اعتماد به نفسش بالاست میگه: مااامان دوست ندارم پیش دبستانی برم. می خوام 

یک راست برم کلاس اول . 

و می خونه: ااااای خدا چیکار کنم ؟؟ مامانمو پیدا کنم..... 

خلاصه جاتون خالی دمنوش هم صرف شد ، آخرشم نفهمیدم دمنوش چی بود؟؟؟؟ خخخخخ 

ولی خوشمزه و خوش طعم بود . خدا خیرت بده دختر 

تو کانال عشق و عرفان آقای جوادی آملی حفظه الله چی تعبیر قشنگی از اامام سجاد علیه السلام 

دارد که طلب محتاج از محتاج سفاهت است. یعنی ای خدای خوبم اگر غیر از تو عشق و طلب داشته باشم 

این سفاهت منو میرسونه. 

چون غیر از خدا همه محتاجند. آنهم محتاجی که ظرفیت و فهم و معرفت هم نداشته باشه ، که واویلاست

محتاجی که خدا رو نمیبینه و هر چی می بینه خودخواهی و انحصار و هوای نفسی هست که هیچ رضایت خالقی 

در آن نیست. 

و چقدر تعبیر قشنگی و چی رهنمود نابی ، که اگر کسی را هم دوست داشته باشیم 

به خاطر خدا دوست داشته باشیم ، که در   گاه  سوء تفاهمات بار گناهمان را سنگین تر نکنیم

و کسی که خدا را  دوست داره ، دوست داشته باشیم باز هم به خاطر خود خدایی اش 

و هر کسی خدایی دارد و خدا نگهبان و حافظ آن کسی هست که در راه او قدم بر می دارد. 

  وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(العنکبوت/69)

و آنها که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.


و این جهاد البته با امتحان همراه هست. 

که از بزرگی شنیدم که روایت را نقل کرد که در قیامت حتی از طفل صغیری که در دنیا در کودکی از دنیا رفته است، 

آنجا ازش امتحان گرفته می شود که چقدر خدا را اطاعت می کند. بهش دستور می دهد که فلان کار طاقت فرسایی مثل 

آتشی که به ذهنش می آورد که سوزنده است و در مقابلش وجود دارد، را خودش را داخلش بینداز. 

اگر اطاعت کرد که در امتحان پیروز شده است و بهشتی می شود . یعنی امتحان اونا تک سوالی و تگ گزینه ای هست 

اا ما امتحان هزاران گزینه ای و قابل جبرانی در دنیاست. 

چقدر عدالت و معرفت و پیروزی در امتحاناتش قشنگ هست 

و چقدر بوی خودخواهی و تهمت و اتهام و نفس اماره ، زننده است 

خدایا به خودت پناه می بریم از نفس اماره ای که بر خلاف دستورات تو فرمان می دهند. 

و هر کسی را به شرایط و موقعیتی که قرار دارد امتحان می کند، زن را به زنانگی اش و حسادت نداشتنش 

و جهاد شوهرداری اش 

و مرد را به وظایفی که دارد و جهاد اکبر و اصغرش و جهاد مسلحانه اش و .... 

و چقدر دوریم از تعالیم الهی که همه چیز بر اساس معیار و خواهش خودمان و نادانی هامون از 

معارف و رضای خدای می سنجیم. 

و چقدر زود قضاوت می کنیم و چقدر زود تهمت و اتهام می زنیم و چقدر زود سقوط می کنیم. 

ممنون نگاهتون 

خدا به ما معرفت و محبت و عشق به خودت را بیش از بیش عنایت فرما . 

یاعلی 


دنیا و مردن و رفتن و پایداری

سلام دوباره 

امروز به اینجا بازهم پناه می آورم که درگیر وبلاگی شدم که خیلی قشنگ و مستند 

از مرگ و مردن و ادای حق خدا گفته و نوشته است. 

و چقدر روزانه و برای هر درگذشتی مستند گفته است و چقدر خوب است که 

یاد قشنگ مرگ همراهمان باشیم که اینقدر غافل و جاهل به واقعیات این جهان نباشیم 


امروز به قول برو بچ حسش نیست یا حسش پرید که رساله بنویسم 

مثل بقیه ی روزها می خوام غیر آن بکنم 

واقعا بعضی واقعیات و بصیرت و عبرت از خیلی چیزها و درس زندگی و ادامه ی زندگی گرفتن 

خیلی قشنگ و آرام بخشن است. 

و چقدر خواهیم خندید به حال آن طفلکانی که برای هیچ و پوچ و برای هر چیزی غیر از واقعیت یا 

واقعیات های خدایی و این جهانی و آن جهانی وقت تلف می کنند و گاهی هم به هم ناسزا می گویند 

و البته بار گناه و پشیمانی خود را سنگین تر می کنند. 


من از آن روزی این روزها می ترسم که هیچ راه جبرانی برایش نیست، و هیچ وقت بخششی هم نیست 

چون طرفین سخت به ثواب و خیر نیازمندند. 

و حتی در به در دنبال کسی می گردند که بار سنگین و طاقت فرسای گناه را به گردن آنها بیندازند 

و البته که شیطان ملعون قبول نمی کند چون بارها در قرآن از قولش بیان شده است که می گوید: من فقط وسوسه 

کردم و شما خودت چهار نعل به سمت به دست آوردن آن خودخواهی و خلاف رضای خدا تاختی و هیچ خدایی را 

بنده نبودی 

امروز را رو برای خودم و برای آن دنیایم و برای عاقبت بخیری ام می خواهم کمی وقت بگذارم که کاش بتوانم 

امروز باز هم شاید بنویسم و دلم سیر آرامش بیشتر می خواهد 

امروز کاش بتوانم از مخلصین به فتح لام باشم. که شیطون کارم نگیرد 

کاش همیشه این رشته ی دل به نورانیت نور خدا وصل و مشتعل باشد 

و کاش بتوانیم و بخواهیم که بهترین باشیم 

و بتوانیم آنچه رضای اوست قدم برداریم 

و دنیا همه هیچ است و ای هیچ از بهر هیچ در هیچ مپیچ 

آنچه باقی است ارزشها و خوب بودن ها و خوبی ها 

و آنچه ماندگار است خوب بودنها و ادب و احترام ها 

و البته هر کسی تعریف خاصی از هر کدامشان می تواند داشته باشد 

و کاش تعریف هایمان با تعریف های خدایی یکسان باشد 

ممنون نگاهتان که این دنیا را به خواهندگان آن واگذار کنیم 

یاعلی و مولا نگهدارتان

دردم ز او و درمان نیز هم

سلام 

بعد از مدتها نیامدن و این همه نبودن اینجا 

در این روز قشنگ سه شنبه چند کلامی اگر ..... بشود نوشت 

که نمی شود و کلا الان با حضورش برنامه عوض شد. الهی که چی 

برنامه های قشنگتری 

خب بعد از نیم ساعت 

آری از جان و جانان می گفتم که به هیچ این دنیا باور و بقاء  و اعتماد نیست 

و هر چی آن خالق زیبا بپسندد و اراده کند فقط همون هست و گر درد و گر درمان 

هر دو از اوست 

و چون این جهان جهان ماندن نیست، به هیچ خوشی و خوشگویی و خوشخویی اش نباید اعتبار کرد 

فقط رضایت او را در هر حال باید طلب کرد. 

فقط کلام او و فقط راه راست او با همه ی سختی ها و وسوسه های و اغواهای دیگرش را باید رفت 

این روزها اوضاع زمانی و جسمی چندان براه نیست ، چون سرم برای رساله و بعضی کارهای دیگر 

کمی یا خیلی شلوغ هست و ورزش هم عقب افتاده و .... بماند باقی که بین خودم و خدایم هست 

امسال محرمش خیلی خیلی پر از فیض و عاشقی و عشق بود 

و کمی گریه و از عمق جان برای غربتش اندوختیم که چقدر سبکبالی می آورد ، اوردگاه حضورش 

و آدمهای مختلفی که دیدیم و خود را با بزرگی آنها سنجیدیم و چی آدمهای حقیری را شنیدیم 

که خود را شکر کردیم که خدا روشکر کمی معرفت داریم و اینقدر کوچک و بی باور و بی عمل نیستیم 

که فقط خود را ببینیم و خود را و بالاتر از خودخواهی خود چیز دیگری طلب نداشته باشیم 

و گاهی چقدر کوچک می شویم که رضای خالق را به خوب گفت مخلوق می فروشیم 

و خدا عاقبت همه مون را ختم به خیر کند. 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 


توفیق رضایت دوست

سلام 

خوبین؟ 

این روزها هم قشنگ است و هم کمی انتظار مند و پر از برنامه و نگاه به آینده 

دیشب یک جلسه ای بود از همفکران  و دوستان جزئ اعضاء هیئت مدیره انتخاب شدم با رای گیری 

تصویب اساس نامه و کلی امیدهای قشنگ 

از اینکه دوستان بهم لطف داشتن و از میان اون همه در این انجمن و جمع رای بدون تبلیغات خاصی دادن

ممنونم اما مسئولیت آوره و کلی باید هر دو ماه یک بار جلسات شرکت کنیم. که خب ببینیم چی می شود. 

رساله رو دارم اصلاحات فصول اول و دوم و سوم را رفع و رجوع می کنم و چقدر سخت است که بخوای 

نظر دیگران را عملی کنی و نظر خودت را ازش یا بگذری یا دور بشی. 

محرم داره میاد و کاروان حسینی 

و اربعین پر از شور و هیجانش 

پر از دلتنگی برای غربتش و آرزوی شهادت و شفاعت در راهش 

عزیزان زندگی ام هر کدام در دنیا و ارزوها و داشته ها و موقعیت هاشون 

سرگرم و مشغولن و خدا همه شون را موفق در خیرات و سعادتمند دنیا و آخرت کنن

هر کدام دنیا و ارزوهای قشنگ خودشون را دارن 

هر کدام مرام و محبت و معرفت و تلاش های قشنگ و آرامش بخشی و خداباوری و خدا توکلی

و می دانم که مسافری هستیم که در سفریم و یک روز به مقصد رسیدن با پایان عمر این دنیا 

می رسیم و هر چی کاشته و درو کرده یا نکرده ایم ثبت حساب و پرونده مان می شود و هر درک و دردی 

که داشته و کشیده ایم ثبت می شود که چگونه بوده ایم؟ 

در سهام کذایی سرمایه گذاری نکردیم چون استخاره قرآنی مون راه نداد 

چقدر شیرین است بودن و شدن و مهربانی کردن و دوستی و هوای هم را داشتن 

اینکه برای هم و چشم در چشم و دست در دست و نگاه در نگاه با باور و اعتقاد محکم 

آرامش تقدیم و تقسیم کنیم

دیشب از لطف دوستان و قبول داشتن و رای شان مشعوف شدم اینکه چی شیرین است 

که بدانی و مقبول باشی 

کلی انرژی گرفته ام و می خوام هفت خانه رساله را کمی پیش ببرم که برج 9 باید تقدیم کنم و پایان 

خب بقیه شو شما بگید 

خدا قوت ممنون که خواندید و 

اللهم وفقنا لما تحب  و ترضی 

خدایا آنچه خودت دوستش داری و راضی هستی منو در آن موفق فرما 

یاعلی 

هر کسی هر مسئله ای

سلام 

عید سعید غدیر و میلاد ها مبارک 

عصر جمعه ی بعد از مسافرت دور و دراز به تهران و دیدن فاملین باز هم برگشتیم 

سر خونه ی خودمون که باید مدیریت کرد و برنامه ریخت و شاد بود و مهربان 

از همه مهمتر آنچه باقی ماندنی هست و آنچه زیباست و لایق انجام هست باید انجام داد 

مادرم ، برادرم و پدر و همسرم و همه ی عزیزانم که بهم ارادت و مهر دارند، بهترین سرمایه 

های آرام بخش من در زمین هستند. و خدا و قشنگی های حکمت هایش را عشق هست

گاهی در معادلات و رفتارها و گفتارها همان اصل عدم غلبه که در اعتکاف روش تمرین می کردیم، 

کاش بشود همیشه پیاده شود خیلی نسخه ی شفا بخشی هست. 

فقط به اندازه ای صحبت کنیم که پاسخ سوال داده شود و همیشه سعی کنیم که ذره ای به دل کسی 

و خاطر کسی ازرده نشود. 

همیشه به عزیزان نزدیک مون بیشتر از بقیه اهمیت بدهیم که خاطری مکدر نگردد و ضعف خود را 

با غلبه بر عزیز خود نپوشانیم. 

این را گفتم که بچه ها و مخصوصا نوجوانان در دوران بلوغ به دنبال اثبات خود برای طرف مقابل هست 

و سعی می کنن در گفتار و رفتار خودی نشان بدهند به این امید که جایگاهشون را در معادلات بعدی 

اثبات کنند.  

همیشه که سر نماز می ایستم، گرچه حواسها پرت می شود اما تمام آرزویم هست که این نماز ذخیره ی آخرت 

و برای م قبولی بیاورد. و خوشمزه این جاست که این مسئله را تصمیم می گیریم که حتما در وبلاگ بنویسیم

این روزها صحبت بر سر سرمایه گذاری در بورس هست، با تمام ریسک و اما و اگر هایش و مردد مانده ایم 

این روزها باز هم قرار هست مسافرتی و دیداری و هوایی تازه تر گردد و البته یک کار اداری پر از دنگ و فنگ هم 

داریم که خدا عاقبت مون را بخیر کند با کارمندان زبان نفهمی که پر از تبختر و غرق در میز زدگی و غرور و بیکارگی هستند

خدا عاقبت را با این طور حقیران مثلا مسئول را بخیر کند که مصداق فساد و ظلم در زمین هستند. 

در مسافرتی که داشتیم هر کسی دغدغه ای و حکایتی و مسئله ی خاصی برای خودشان و کار و تفکر و تامل شان داشتند 

که می بایست با صبر و مدیریت و ... حلشان می کردند . بقیه در حد دلداری و مشاورت و توصیه های خاص می توانستند 

کمی التیام و کمک ببخشند. و البته بساط خاطره گویی و از قدیم ها گفتن همیشه باز است 

ممنون مهمون نوازی شون و چقدر عمر و دنیا زود می گذرد. 

و چقدر بعضی ها رقابت و رفاقت را حفظ می کنند. 

ممنون نگاهتون به این رساله برسم که خیلی عقبم 

و البته کلی مسئله دارم که باید حلش کنم 

ممنون یاعلی 


عرفه دنیایی از خواستن

سلام 

گاهی چنان آرامشی نصیبت می شود که قادر به بیانش نیستی و این لحظه ها بهشتی ان

امروز با دعای عرفه و روضه ی میرزا محمدی در حرم حضرت معصومه حسابی حال کردیم 

و دعا کردیم برای همه، برای حسن عاقبت و برای توفیق بر آنچه خودش دوست داره و راضی هست

در این دعای پرفیض چقدر منظومه ای از معارف و جهان بینی نهفته است. و چقدر بینش و نگرش 

خدا روشکر که امامانی داریم که مظهری از تجلی ذات پرودگار و هدایت و قشنگی هست. 

الان مملو از سرشارم که بگویم خدایا رزق مادی و معنوی ام را توسعه بده 

خدا آنچه خیر و صلاح و آرامش هست عطایمان کن

لیاقت پیروی و همدمی و کسب فضائل اهلبیت را به ما عنایت کن. 


امروز جلسات اساتید داشتیم و کلی در مورد رساله رهنمود دریافت کردیم کی میره این همه راه رو 

که باید بروم و قشنگترین کاری هست که ازش لذت می برم. 

امروز ثبت نام گل مهندسم جالب بود برام یکی دو تا شرایط و موارد بود که به راحتی و با ابتکار 

حلش کردیم و خدا روشکر که ثبت نام حاصل شد. 

فردا بازهم به زیارت چشمان مادرم می روم که خیلی دوستش دارم 

و برادر طفلکی ام آنجا تنهاست البته بیشتر اینها بازتاب تصمیمات خودش هست 

خدا کمکش کند از دست ما هم کاری به اون صورت برنمیاد 

کولر طفلکی بیشترین ساعات شبانه روز را روشن هست و دلم براش می سوزه که یکدفعه نسوزه 

امروز بین الطلوعین نخوابیدم رفتم نانوایی سنگک که شاطر خواب مانده بود و یک دوری تو کوچه ها زدم 

هم ورزش شد و هم سیاحت خانه های شیک سنگ کاری شده که چی زود سر بر می آورند و چی شیک 

ساخته می شوند و چقدر سخت باشد دل کندن از آنها در روز رفتن به جهان پایدار 

مادری در تهران از امروز عزادار است چون دختر 25 ساله اش در سویس در اثر سرطان معده

و عملهای پی در پی دار فانی را وداع گفته است، نمی دانم می شود جنازه اش را به تهران و ایران 

منتقل بتوانند که تکیه دل مادرش باشد. چقدر سخت است

و چقدر دنیا ناپایدار است و به هیچ رویه اش اطمینانی نیست. 

ممنون نگاهتون 

فقط چند گزارش بود از ثبت این روزها و البته درد دل با خودم و خواندن خدایم 

ممنون یاعلی

زیبایی نسبی

سلام 

زیبایی مقوله ای نسبی هست 

این را گفتم که بگم خدا چون احسن الخالقین هست، اقوام و ملل را برای شناخته شدن 

رنگارنگ و نژاد به نژاد آفریده ، ملاک برتری به تقوا است که همون سیرت زیبا و مهربون 

و قلب آسمانی و مرام خدایی مشخصه ی اصلی آن است. 

در میان هر قومی زیبا و زیبا آفرینی اش را تمام کرده است. 

این روزها مثل همیشه سریالهای کره ای با ترکیب و نژاد آسیایی اش مدام از شبکه های سیما 

پخش می شود که ادب و اخلاق و مهربانی و البته خیلی از ارزشهای انسانی را اشاره می کنند.

این خیلی قشنگ است که در آینده ، معنویت و ارزشها نهادینه و جهانی شوند و ارزش حساب شوند. 

داریم به اعیاد اسلامی نزدیک می شویم که شور هیجان خاص خودش را دارد. 

رساله را فصول دو و سه اش را تحویل داده ام البته آخری نیمه نهایی ، فردا منتظر نظرات استاد راهنمای 

عزیزم هستم که امروز زنگ زدم گفت مشغولم. 

استاد مشاور هم ارجاع به کتابهای خودش داده که روش خودش را به کار بگیرم، جالب هست ، چشم تا بتوانم 

البته با موافقت استاد راهنما در پیش خواهم گرفت، به هر حال باید زودتر تمامش کنم که عمر گرانمایه بسی زود 

می گذرد. 

می نویسم و خواهم نوشت 

این روزها خیلی دلم هوای یک گردش بیرونی خانوادگی می خواد 

نمی دانیم کدام سمت 

خیلی ها مشهد رفته اند و مشهد یاد دوران نوجوانی ام، با خاطرات قشنگش 

و امام رئوفش امید و اشتیاق و زیارت و معنویت خاص خودش را دارد. 

این روزها کمتر ورزش می کنم، امروز سالن نرفتم چون هم کار داشتم و هم هوا گرم بود 

و هم اینکه نشد ........... 

ورزشم را باید جدی بگیرم، خدا روشکر اضافه وزن ندارم، ولی فرم و چابکی ورزشی را 

باید حفظ کرد و شادابی و شادمانی خاص خودش را به ارمغان می اورد. 

ممنون نگاهتون 


آرزو بر جوانان عیب نیست

سلام و صبح بخیر و شادمانی 

داریم به روز عرفه و عید قربان نزدیک می شویم 

چی زود می گذرد این روزگار 

چی هول و هراسی افتاده به جون روزها و ساعت ها 

چی قشنگ و ناب هست که این ثانیه ها با یاد خدا و در پناه رضایت و هدایت او قرار گیرد

امروز کلی برنامه هست، از مراسم شهادت امام باقر علیه السلام که جا داره همین جا تسلیت عرض کنم

و مراسم فاتحه هایی که پیامک شده است. 

من در اندیشه و حیران این همه مهرم 

که خدای پاکم چگونه شیشه را در بغل نگه می دارد

و چی بازی های قشنگی دارد روزگار 

از سرنوشت ها و وصال ها و البته گاهی فراق ها و انتظار ها 

و البته همه چیزش امتحان است، و تمرین خوب بودن 

تمرین و اثبات و مشی و مشق بهترین و عالی بودن و پیش به سوی خدایی شدن 

البته گاهی بدنمان و اراده مان ویروسی می شود، ویروس تنبلی یا ویروس ضعف انگیزه ها 

و گاهی بدون اینکه هدف داشته باشیم با جهت باد و بود فقط زنده می مانیم

راستی شبکه مستند، دو تا مستند پاپلی و مردمان نیمه جان را دیدم ، جالب بود 

هر دوش اموزنده و تاثیر گذار 

شبکه مستند که بیان وقایع هست رو دوست دارم 

چون خیلی چیزاش ساختگی و مثل بعضی فیلم ها  و سریالها آبکی و جفنگ نیست

خیلی به فیلم سازی آنهم به بیان حقایق ها و واقعیت ها علاقه مندم 

دوران راهنمایی  یکی دو تایی نمایش و تئاتر اجرا کردیم که جالب بود و 

تجربه های خاص خودشو داشت. 

با داداش کوچیکه هم چند سال قبل یا بهتر بگم، چندین سال قبل اون زمانی که دوربین دیجیتال 

خریده بودیم، مواردی را شوخی جدی بازی کردیم که الان کلی ازش خاطره داریم 

گاهی میگم یه برنامه بریزم یه مستندی یا مجموعه ی کوتاهی را درست کنم 

خب آرزو بر جوانان عیب نیست. 

به هر حال فیلم زبان گویا و پر مخاطبی هست 

که بیان کنیم مقال و کلام و مرام خودمون را 

خب ممنون نگاهتون

بفرمایین صبحانه 

نان سنگک و .... 

ممنون در پناه بهترین خدا 



دور دست، پیتزا، دست خدا

سلام 

گاهی که در کوچه های زندگی مستقیم به جلو و خاطرات می اندیشی، حس غریبی 

پیدا می کنی که خدایا گرچه دلم بهت خوش است و توکلم به توست، اما یه جوری 

آدم غریبانه منتظر رقم خوردن خیلی از وقایع می ماند که می دانی حتما اتفاق خواهد افتاد 

گاهی در عین حالی که صاحب گنج قناعتی و  به زندگی قشنگ و رزق گنجشکی ات، رسیده ای

یه نیم نگاهی به بعضی ها می کنی که ماشاء الله چقدر از نظر مالی و امکانات زندگی چقدر جلو رفته اند

نه اینکه احساس کمبود کنی، چون بالاخره در آن حال و لحظاتی که او در هول و هراس و زحمت به دست آوردنها 

بوده است، تو در بهترین شرایط یا شرایطی دیگر بوده ای که این به اون در، اما خب 

جهان میدان تلاش و مسابقه و برد برد و به دست آوردن خیر دنیا و آخرت است 

اسلام عزیز هم گفته است که نصیبت از دنیا فراموش نکن، و به دنبال ابتغای فضل خدا 

و به دست آوردن رزق و روزی حلال باش که حتی خودت و خانواده ات که بهره مند میشی و 

در حد کفاف ، در حد تجمل هم داشته باش 

اما با همه این حرفها و نقلها تلاش و کار  معجونی برای کسب آرامش  است 

و خانواده و عزیزان زندگی ات، عزیزانی که دوستت دارند و وجودت و احساست 

و خودت را برای خودت می خواهند، بالاتر از هر سرمایه ای برای آرامش هستند. 

که هیچ چیز دیگر جایگزین آن نمی تواند باشد و در هیچ بازاری قابل خرید نیستند

آنها هدیه های خدایی هستند که باید قدرشان را بدانی 

آنها حوری و نعمت و رحمت خدای خوبی هست که برای آرامش ما در این دنیا 

خلق شده است و بوی بهشت می دهند و آرام و رام و مهربان و نازنین های 

روزگار پر از فراز و نشیب و ... هستند. 

صدای فنج کوچکی که چند وقتی است پیش ما آمده است، قشنگ و ناز هست 

داریم بهش عادت می کنیم، 

به قول عزیزمون که زبانحال این فنج نازنین را این طور حکایت می کند که: 

او نمی گوید که مرا از قفس آزاد کنید 

ماده ای در قفس انداز  و مرا شاد کنید. 

این حکایت حال، خیلی از ما ادماست که با هم بودن همسرانه  و همدلانه و 

عاشقانه و دوستانه ، مایه ی شادی دل و اندیشه است. 

عجب آدمایی پیدا میشن، امروز پیتزای مرغ سفارش دادیم، در اسنپ فود چرمنگ 

خانمه تماس گرفته که ببخشید این سفارش را نداریم، چون مرغشو نداریم، به جاش 

کالباس بگذاریم؟ 

بعد مشورت میگیم نه. 

و هنوز که یک ربع از این لغو می گذرد هنوز پولش به حساب برنگشته است. 

آخه پدر و مادرتان خوب، وقتی غذا و کالایی را ندارین، چرا در منویتان می گذارید

که بعدش مجبور می شوید عذر خواهی کنید و دل کوچولوی پیتزا خوران ما را 

پریشان کنید. 

امان از مدیریت بد 

گفتم که شما احتیاط کنید. 

ممنون نگاهتان 

تا باشد که رستگار شویم 

تا باشد که آن دوردستهای زندگی مان به بهترین وجه رقم بخورد.... 

فدای نگاه مادرانی که چقدر دلشان برای جگرگوشه ها و فرزندانشان تنگ می شود

اما ما فرزندان درک نمی کنیم. خدا یا توبه و ما را هدایت فرما 

امروز یکی می گفت: دست خدا از آستین خوبان بیرون می آید 

از آستین پیامبران و امامان 

و چقدر قشنگ است که در پناه دستان خدا قرار بگیریم 

و همیشه آنلاین با خدا گفتگو و مخابرات داشته باشیم 

بازم ممنون نگاهتون 

یاعلی 

قشنگترین انطباق

سلام 

آزاد و رها هستیم از خیلی چیزها و مطیع خدا هستیم در همه چیز

این دو خیلی قشنگن که مطیعی خدا آرامش می آورد. چون کارمان به ناکجا آباد نمی کشد

و البته خدا هم همیشه بهترین و قشنگترین را می سازد. 

و القصه 

آرام و امیدوار به آینده و مشعوف و ملذوذ در زمان حال 

هر کسی دنیایی خاص خودش و شرایط و برداشتها و احساسهای خودشو داره 

چقدر ناجالب میشه  که دو انسان از نظر احساسی از هم دور باشن، و چقدر 

قشنگ و ناب هست که دو انسان مخصوصا از جنس مرد و زن که خدا هم برا همین آفریده اندشان 

از نظر احساسی قشنگ مطابق هم آفریده شده است و هر چی این می خواهد قشنگ در وجود طرف مقابل 

نهادینه شده و زمینه اش و ظرفیت بروز و ظهورش وجود داره. 

و چقدر دنیا زن و شوهری و همراه با محبت و مودت قشنگ هست. و ممنونتم خدا 

چقدر مطابقت ها و منطبق شدن ها قشنگ و نازن، که قشنگ همونی را می خواهی که 

طرف مقابل دوست داره برات انجام میده. ( اهل دلا می دونن چی میگم) 

مثلا مرد ، مردانگی و جلال و تکیه گاه بودن دوست داره و اینکه تحکم و تمام کردن دوست داره و اینکه با محبت 

و عشق و توجه به آن معشوق محبوب داشته باشه. 

و زن، زنانگی و جمال و متکی بودن و به قول قرآن لباس و زمین بودن و  مهربان بودن و همراه  و مطیع بودن 

دوست داره( منظورم زنان غیر فیمینسم زده است) و این طوری دو بال زندگی تکمیل میشه 

ممنون خدایم 

و چقدر آیات و روایات ما همه چیز را قشنگ بیان کرده است. 

ممنون آن سازنده و آخرین و بهترین طراح و احسن الخالقین هستیم 

و ممنون همدمانی که حوری صفت و بینظیر و کم نظیر همراه و هم آوا با همسران ناز و ناب خود 

دنیای چند روزه را به بهترین وجه عاشقی و همدمی  و مایه ی آرامش و لذت بخشی به هم هستند . 

ممنون نگاهتون 

خدایا شکرت که قشنگترین آفریدی و بهترین انطباق را بین زن و مرد برقرار کردی. 

کاش همه به آرزوهای دلشون و آنچه خدا به آن راضی هست، برسند و سربلند دنیا و آخرت باشند. 

آمین 

یاعلی 


عشق عمودی و افقی

سلام 

یک هدیه از یک جای دیگر 

تقریبا حرف خودم هست 


گاهی همه چیز در زندگی روبه راه است ولی از ته دل خوش نیستیم و گاهی خیلی چیزها نداریم ولی دلمان قرص است و حس آرامش و لذت در لحظاتمان جاریست؟؟؟؟؟

به عقیده من در زندگی هرچه داشته باشیم منهای 2 چیز یعنی هیچ چیز !

یعنی بدون این دوتا انگار همه چیز بی مزه است، بی برکت است، به دل نمی شیند

اولی رابطه صاف و عاطفی با معبودمان است. یک کنج خلوت که شب به شب یا صبح به صبح یا هر لحظه و هردم خیلی خودمانی بگوییم  پروردگارا فقط خودم و خودت.  

به اندازه ای که به این رابطه ی عاطفی عمودی در زندگیمان نیازمندیم به هیچ یک از روابط افقی مان نیاز نداریم، یعنی اگر این رابطه عمودی درست باشد تمام رابطه های افقی مان نیز روبه راه خواهد شد، اصلاً تمام زندگیمان رو به راه می شود. یعنی یک زمانهایی چهار نعل می دویم که همه چیز را در زندگی ok کنیم ولی اصل قصه غلط است. حرف اول و آخر را آن رابطه صمیمانه و صاف با پروردگار می زند و بس.

اگر بتوانیم در یک لحظه همه چیز را رها کنیم و دستمان را محکم در دست او بگذاریم، این لحظه می ارزد به تمام دویدنها برای نرسیدنها یا رسیدنهایی که سراب خوشبختی است.

دوم : در کنار این رابطه ی عاطفی شفاف با معبودمان نیاز به سوخت عشق زمینی داریم : عشق به پدر ومادر،همسر، فرزند، شغل تحصیلات، طبیعت و یا هرچه که باشد. فقط باشد، وجود داشته باشد، دلمان بهش خوش باشد. بدون گرمای عشق یخ می زنیم، کسل می شویم، کم می آوریم، تمام می شویم، می میریم درحالیکه زنده ایم. عشق زیباترین پدیده ی عالم هستی است، نور است، حیات ابدی است، نیرو محرکه ی زندگی است. اگر خدا عاشق ما نمی شد ما را خلق نمی کرد. روحمان تسکینی جز مرهم عشق نیاز ندارد. 


ممممنون نگاهتون 

گزارش از روزهای تابستان

سلام 

صبح و قشنگترین ترانه ها و مهر و محبت ها و چقدر همه چیز عالی هست 

امروز هم با نگاه به آسمان البته چند روزی هست که با اذان بیدار میشم 

و این خیلی قشنگه حتی اگر شب دیر بخوابم 

دیگه دوست ندارم به آینده و هیاهوی های مبهمش فکر کنم. همین که امروز 

سالم و در کنار عزیزان و همراه با خوبان و قشنگان زندگی و مهربانان حوری صفت و عاشقانه هایم 

هستم بهشت روی زمین است 

گاهی ممکنه وصف العیش نصف العیش داشته باشم، اما وقت بودن و اینکه خدای بزرگی با تلاش و توکل 

ما پیش می آورد و همه چیز مقدر و حتی آینده سازی اش مقدر است، و به موقع نازل می شود، قشنگترین هست 

در مورد نهادها و جامعه پذیری مطالعه دارم، خیلی قشنگن این همه تعبیرات و تحقیقات و فکر و نظرهای کارشناسانه

بعضی از عززززیزانم در شرف تعیین جهت گیری تحصیلی و آینده اش هستند ، هر چی هست دنیای علم و معرفت و معارف 

بشری و الهی زیباست، مهم این است که به چه چیزهای علاقه داشته باشند. 

خب حالا این علاقه رو باید از قبل داشت؟ یا با جامعه پذیری  و تاثیرات نهادها و تبلیغات و بینش سازی باید ایجاد کرد؟ 

این تقدم و تاخر را باید حل کرد. که بعدش رفتار و تحصیل در آن عرصه صورت گیرد. 

گلهای زندگی به تمرین خیاطی  مشغولند، خیاطی کار قشنگی هست، کاری هنرمندانه و تمیز و کمی دقیق 

ضمن اینکه محل کارش جمع صمیمانه هست که امورات و تفریح و استراحت و کار دست خودت هست

مخصوصا اینکه صاحب کارها هم چون کارشان شلوغ هست، نازت را می خرند و بعضی ها می کشند 

در این وسط گلها هم کار یاد می گیرند و هم اینکه درآمد  و هم تابستان گذرانی و هم خوشحالی و هم 

جمع دور همی و هم عشق و حال و میوه و خوشمزه خورای های تابستانه 

مادر و پدر این روزها تنهان، می خواهیم دعوتشون کنیم که پیش هم باشیم و نگاه به صورت و چشمان 

مادر عالمی دارد که هم عبادت و هم صمیمت و هم عشق و معرفت هست. قربونشون برم تکیه گاهی هستن برا

همه مون و چقدر مهربون و دلسوز و نازن. اگر چه دنیای سنتی و باورهای قشنگ و اصیل خودشون و روشهای 

و راهبردها و راهکاری خودشان را برای بعضی از مشکلات امروزی را دارند که اونم در جای خودش قشنگ و راهگشا

و اصیل هستند که جزئیاتش بماند. 

ممنون نگاهتون 

فقط یک گزارشی بود از ثبت لحظات این روزها 

یاعلی 

بای ذنب قتلت؟

سلام 

روز جمعه و روز قشنگ دیگر و روز استراحت و نظافت و آرامش بیشتر 

روز تعطیلی . اگر چه تابستون همه اش تعطیلی درس و ..... مدارس هست 

اما برای من روز کاری هست چون رساله زمان نمی شناسه 

اما کرمجگان نشد که بریم چون دختر عمو و دخملاش امروز بلیط دارن 

و بسلامتی مسافرت و بقیه هم آمادگی آنچنانی نداشتند 

امروز می خوام کمی بنویسم و کمی استراحت و تفکر و آرامش بخشی 

و ریلکسی از هیاهوی روزگار 

از جان و دلم براتون بگم، که از انفجارهای کابل خونینم دلم خون است. 

آخه این صهیونیزم داعشی و طالبان لعنتی وحوش به تمام معنی از جان این مردم مظلوم 

چی می خواهد؟ 

 انتحار و کشتن مادری جلوی چشم دخترش چقدر قساوت و چقدر از حیوان پست تری می خواهد 

که این ها انجام می دهند. ؟؟ 

وقتی در اخبار آن پیرمرد گزارش داد که دختر کوچولو هی می گفت مادر بلند شد، ولی مادرش سرش جدا شده 

بود؟ 

امام زمان کجایی که چقدر مسلمانان مظلوم در اقصی نقاط عالم توسط پست ترین آدمها قتل عام می شود. 

این ها چقدر با آن مرام مولا علی علیه السلام فاصله دارن، که فرمود: اگر یک خلخال از پای دختر یهودی در 

سرزمین اسلامی به ناحق باز شود، جا دارد که مسلمان از شنیدن آن بمیرد. کجاست که این روزها 

ناگهان و بدون هیچ اعلامی با مواد منفجره جان ده ها و صدها نفر را بیگناه جلوی چشم کودکان و دخترانشان 

می گیرند و هیچ صدایی از جایی بلند نمی شود. 

نمی دانم این وحوش تا کی در میان مسلمانان آزاد باشند و توسط صهیونیزم و وهابیت کثیف تغذیه و تجهیز شود؟ 

نمی دانم تا کی بیگناهان، مادران و دختران و کودکان و کارگران و مظلومان این طور در کشوری مظلوم و زخم خورده ی 

و گرفتار در نا امنی ، شهید و زخمی گردند؟ 

اللهم عجل لولیک الفرج 

خدا عاقبت ما را ختم به خیر کن 

و امنیت و صلح را به کشورهای اسلامی مخصوصا افغانستان خونبار ، یمن و عراق و فلسطین عنایت فرما. 

چنان کن سرانجام کار 

تو خشنود باشی و ما رستگار 

یاعلی 

ترکیبهای چند وجهی

سلام 

من در کویر گرم زمانه گیر کرده ام 

من آلاله های کوهستانی را عاشقم که ساده و بی الایش و خودمانی حرف می زند 

من در میان گلهای باغ و بهشت خودم آرام پشت لبتابم به بینهایت ها فکر می کنم 

من از چهره ها تابلو می سازم و با نگاه به چشم و مژگان و قلب پاکشان، عشق و محبت صید می کنم 

من خدای بزرگی دارم که دوستم دارد و دوستش دارم و همه چیز را با او و همراه او کسب می کنم 

و بهترین تکیه گاهم هست که تنها با خواندن و کرنش و عبادت او آرامتر می گردم 

من آینده را با امروزی می سازم که سخت تلاش و تدبیر و تکاپو و توسل و پرستش کرده ام و می کنم 

من به آنچه ماندنی است دل می بندم و آنچه ناپایدار است مثل شرایط زودگذر روزانه را فقط می شنوم 

من مهر می ورزم به آنچه خدایم قشنگ و  با محبت آفریده است 

دل و جان و قلب و روح من آفریده ی زیبا آفرینی هست که به بینهایت وصلش کرده و با خدایی خودش 

پر از عشق و لطف و مهربانی می کندش . 

من می دانم روزی از این دنیای موقت و زودگذر خواهم رفت و البته از الان برای تهیدستی آن جهان 

ابدیم کمی نگرانم  چون مجال جبران و کسب نیست. 

من می نویسم که برایم یادگار باشد که روزهای قشنگی با احساسهای قشنگی داشته و دارم 

و چقدر زود دیر می شود بعضی بودنها و بوسیدن ها و درک و حس کردنها 

به خورشید سلام می کنم و به صبح خوش آمد می گویم چون در پس آن باز هم خدایی است 

عالم گیر و خورشید آفرین و ماه نشان در آسمانهای دل و جانمان 

در رساله غرق می شوم گاهی چون خیلی مطالب قشنگ هست و نمی دانم کجای دل رساله ام بگذارمش 

می روم تو دنیای فکر نویسنده و وقتی به خود می آیم که یا اذان می شود یا کاری پیش می آید 

با پاکانی هم کلامم که قلبی آسمانی و پر از عشق و نگاه و خواستن دارد 

با ارادت و صلح و صفا و اندیشه و زیبایی باید ره پویید و خداروشکر 

همه چیز آرومه و آروم و آرام جانم آرام ترین ترانه را با طعم خدا و رنگ توکل در روح و روانم زمزمه می کند 

البته در اکثر اوقاتم ، اون یک کمش هم بر اصل ان الانسان فی کبد می شود تفسیرش کرد. و گریزی نیست 

ممنون نگاهتون 

ترکیبی از خاطره و اندیشه و دغدغه و عشق و بن مایه از شکر و شکوه و شور  و شرار می خواهم 

اینجا بنویسم که خودش برای خودش سبکی می شود از نوشتنم 

اینکه مثل سایر دوستان روایت و گزارش روز و قشنگ و استاندارد آنان نمی نویسم خب 

من این جوریم، که سعی می کنم نکته ای از موضوع نماند و جمع کنم همشو در یک عنوان و نوشته ها 

و این می شود که موسسه بروم و تا لنگ ظهر و تا مسئول کتابخانه نیامده که آقایون نماز، نگفته ، یک ریز 

بخوانم و بنویسم و جمع و نظم دهم. این می شود روزانه های این روزهایم که چه خواهد عشق و معشوق 

و خدایی که مقدر می کند بهترین ها و قشنگترین ها را 

هر چیزی پایانی دارد جز انتظار، عصر جدید هم به پایان رسیده و زمان مند شده است. تا 27 مرداد فک کنم .

بیا بازی کنم اونم هر چی تو بخواهی و چقدر خنده هایت و خنگول بازی ها و خنداندن هایمان قشنگ هست 

وقتی بازی تیز بین می کنیم و چقدر دخملا تیز بین ان. 

جمعه شاید برویم کرمجگان، اگر شرایط جور شود. 

ممنون که خواندید 

ممنون که هستید و ممنون که ........ می خواستم بنویسم ممنون که نظر می دهید که دیدم نگم بهتره 

چون هم هوا گرم شده و هم کارهای مهمتری دارید البته، فقط  ممنون که خوب و عالی و مهربونید

یاعلی 

قافله عمر

سلام 

عصری و شور  و دیداری و صحبت ها و شرایطی و زندگی هایی که هستند 

در زیر پوست شهر 

و ما از آنها خبر خاصی نداریم 

هستند زندگی هایی که طفلکی ها مشکلات خاص خودشون را دارن 

و هستند هر کسی که حس  و حال و شرایط خاص خودشون را دارند 

و هستند این قافله عمر که عجب می گذرد

و چی زیباست که خوب و خوش با همدلی و صمیمیت  خاص و ناب بگذرد 

و چی زیباست که کارهای علمی و قشنگش و کارهای تولیدی و همه و همه قشنگترین بگذرد 

و چی زیباست که شور و احساسها با هم درهم آمیخته گردند و بسازند زندگی و سرنوشت دنیا و آخرتش را 

و چی قشنگ است سلامتی و داشتن های قشنگ 

ممنون نگاهتون 


کمی صبر و تامل

سلام 

روز جمعه ی قشنگی را شروع کردم 

با دعای ندبه و البته یک کم دیر رسیدم چون کوچه های پیچ در پیچ و اشتباه موقعیتی شد 

اما به هر حال به فیضش رسیدم 

بعد خانه مادر رفتم و چای و توت خوشمزه  و صحبت و بعد هم دعوتی آنها خانه ی ما 

و الان خانه ی ماست، اما پدر یک مراسم ترحیم رفته است و هنوز برنگشته است 

رساله هم که در این بلبشو پیش نمیره 

خلاصه افکار پریشانه کمی ، اما همه چی آرومه 

گاهی حوصله ها سر می رود از خیلی چیزا 

گاهی گرما و شلوغ بازیها و شیطونی ها 

و البته می گذرد و گاهی صبر و تامل و انتظار و زمان بعضی چیزها را حل می کند. 

بعدا نوشت: 

و به مادر قشنگم میگم: به آنچه ماندنی است باید عمل کرد و از آن چه فانی است 

باید دل کند یا همچین تعبیری 

خلاصه کاش به آموزه های قرآن و خدا و ماندنی ها بیشتر و بیشتر توفیق داشته باشیم 

چرا نماز شب زیاد نمی تونیم بخونیم چون روز دلمون زنگار میگیره و شب نمی تونه 

نور و شفافیت خداوند و جلا و صلای خدا را منعکس کنه 

کاش ظرفیت و شفافیت و نورانیت جان و وجودمان بیشتر بشه 

کاش بتونیم قشنگترین رفتار را در لحظات عاشقی با خدا داشته باشیم 

و این چنین است که دل آرام می گیرد 

و ارامش ابدی می آید که دیگه از بالا پایین رفتن قیمت ها نگران و اضطراب نداریم 

کاری نداریم که این اعتباریات هی بالا و پایین بروند مهم این است که خدا می بینید 

و هست و روزی رسان و مهم این است که ما قبولش داشته باشیم و صداش بزنیم 

و او خود خدایی قشنگ بلد است به شرطی ما بندگی کنیم. 

آره بندگی شرط است که قشنگ ترین باشه 

ممنون نگاه و توجه تون ممنون نظرات تون که خواهی گذاشت 

یاعلی 


یاد همیشه یاد

سلام 

وقتی بعضی کارات پیش میره و اجر و اوکی تکمیلش را می گیری خیلی حس قشنگی پیدا می کنی 

اما گاهی کارات مخصوصا تحقیقی و پژوهشی پیش نمیره و کلی باید غرق خیلی چیزا بشی و نمی تونی 

جمعش کنی، و هی کنکاش و رو به بهتر شدن آن هستی ، ولی نمیشه .... 

میای اینجا و قشنگترین و روان ترین جملات دلی را می نویسی و حس آرامش اما با یک برگشت دوباره را 

تجربه می کنی. 

جام خوبه و همه چیز آرامه  .خدا روشکر که خدای بزرگی داریم 

جور طاووس و هندوستان زیبا و سرسبز و آرام ، البته هیچ جایی ، جایی نمیشه که در آن بزرگ شده ای 

باهاش انس گرفته ای و خاطرات داری 

امروز یکی از برنامه هام عقب افتاد باید فردا با سماجت دنبالش کنم 

هلن و بچه های ناز مشغول کارهای همکاری و همیاری و بین خودی و صمیمانه ی خودشان هستند 

وقتی حرف درآمد و مشغولیت و کار قشنگ و کمی راحت ولی حوصله بر ، باشند، همه چیز قشنگ و با 

آرامش می گذرند. 

تابستان و کولر و عصر و غروب و شب هایی پر از آرامش و توکل و امید بر خدای بزرگ 

خدایا خودت چنان کن سرانجام کار 

تو خشنود باشی و ما رستگار 

دارم کم کم از دست خالی و چشم انتظار بودن تو اون دنیا می ترسم

از اینکه همه چیزهای قشنگ مایه وابستگی و دلبستگی را اینجا بگذاری و بری

در سرزمین ناشناخته ها با قوانین و آدما و شرایط خاص خودش 

و تلخی جان کندن و فشار قبر و سوال نکیر و منکر و البته حق الناس ها 

وای چی سفری در راه هست . 

کاش براش آماده تر باشیم 

کاش ائمه همراه و شفیع و یاورمان باشد. و کارهامون را برامون کمک کنه 

وای وای وای از فرصت نداشتن و محکوم شدن و فریاد رس و جبران نشدن اون دنیا 

ببخشید یهو رفتیم یادی که باید همیشه یادمان باشد. 

یادی که انسان ساز هست 

یادی که از هر دوست و رفیق باید یادمان بیاید. 

کودکی و برای اسباب بازی دنیا و برای امانت دنیایی بس است ، دلی را بشکنیم 

و بار گناهمون را سنگین تر کنیم. فک می کنید بس نیست. 

کاش مثل فضیل عیاض یک آیه ای بشنویم که دیگر بس است این قدر از دیوار آبروی مردم 

 و احساس و حدود مردم و ظلم در حق خود و خدا و ... کوتاه بیاییم و برسیم به آنچه باید برسیم. 

آنچه نزد خداست باقی است 

آنچه می ماند عمل صالح هست 

همه در خسران هست مگر آنهایی که ایمان و عمل صالح انجام دهد. 

آری چنین است برادر 

ممنون نگاهتون 

نماز و دیگر همه چیز

سلام 

صبح بخیر 

همیشه دوست دارم نمازی که می خونم به یک نماز قبول و عالی نزدیک باشه 

حداقل بفهمم که چی میگم و باور داشته باشم که برای سعادت و خوشبختی و نورانیت 

قلب و جانمان هست . پس بهترین و آرام ترین و با حضور قلب بیشتری بخوانیم 

این را چند باری خواستم که اینجا به شما بگم که این یکی از آرزوهای بزرگم هست 

چون فقط همین نماز می مونه که همراهمون میشه و اعتباری هست که قابل انتقال به 

اون دنیا و آخرتی که راه گریز و دست ستیزی ازش نیست 

و ممنون این همه لطف خدا که لیاقت بندگی و شناختش را به ما داده است. 

و تشکر کنم از خودم که تونسته ام در این مدت اخیر زندگی ام، اکثر اوقات دایم الوضو 

باشم. نورانیت و عنایتیه برا خودش 

خواستم بگم و بعضی چیزا ریایش هم خوب هست که هم شکر نعمت باشه و هم اعلام کنیم 

که عاشقی و نورانیت و پاکیزگی جسمی و روحی زیباست ، با هم زیباترین باشیم 

چند روزی هست پیاده روی و حتی سالن نرفته ام، احساس می کنم که شدیدا به تحرک 

و کسب چستی و چابکی بیشتری نیازمندم. 

ممنون نگاهتون و دارم وارد فصل سوم رساله میشم ، یعنی شده ام به گمان خودم 

از وقتی رساله ی یکی از دوستان را که در همین حوالی زمانی دفاع کرده و اشتباهات فاحش 

و به نظر من اشکالات اساسی اش را مرور کردم، و نمره ی 18 و نیم ش را شنیده ام، کمی بیشتر 

به خودم باور پیدا کردم که بنویسم هر چی بادابادا  و خیلی مته به خشخاش نذارم که 

اصل رفتن و نوشتن و اتمام پروژه است با بضاعت علمی که داری، دیگر نگران عالی ترین شدن نباش. 

قولنامه خانه هنوز تمدید نشده است، توافق شده است ولی خب تمدیدش را به آخر هفته قبل موکول شد 

که هنوز فرصت نشده است. 

ممنون شما و صاحب خانه و ممنون خدای خوبم که تنی سالم به خودم و عزیزانم داده است 

و جسارت و عزت نفس و عقلانیت و نگاه قشنگ و ادب و متانت و گاهی تواضع و اخلاق که همه و همه 

نعمت های ارزشمندی هستند که به هر کس ندهد. 

این روزها این شعر را زیاد می خونم: خدای من همان کسی هست که 

شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد.

و معرفت دُرّ  گرانی ست به هر کس ندهد. 

و عاشقتم خدا و شکرت ای پروردگار قشنگ 

و صبح جمعه دعای ندبه رفتم ، صدای آقای امیری قهرمان و ورزشکار و مداح، قشنگ بود

و قابلیت ارتقاء با سوز و تحریر بیشتر را دارد. 

ممنون یاعلی 

همه جوره هوامو دارین؟ داره

سلام و صبح قشنگتون عالی 

این روزها مشغول کارهای تولیدی و خودکفایی و تابستان گذرانی هستیم 

این روزها خیلی چیزها قشنگ و لذیذ و چشیدنی هست 

این روزها هم مثل همیشه هم قشنگی و امید و اطمینان و ارامش و هم گاهی دلهره ی ریز و شیرین 

برای انجام و اتفاق بعضی چیزا . ولی وقتی توش می پری دیگه ارومتر و ریلکس و راحت میشه و روتین. 

این روزها با چرخ آخرین مدل دینام سرخود جک، حسابی حال می کنیم، و سایر تجهیزات که قشنگ و باحالن 

این روزها می خوام کمی بیشتر به رساله برسم که داره خیلی زود دیر می شود. 

این روزها داداش کوچیکه خبر داده که قراره خانواده را بعد از بعضی اقدامات پیش خودش ببره 

و مادر نگران و دلتنگ دختر کوچولوی داداش هست که کلی شیرین زبون و خیلی شیرین زبونه ماشالله 

دیشب سر یه مسئله کوچولو جیغ می  زد ، گفتم عمویی جیغ نزن حرف بزن. 

میگه ما دخترا قدرتمون جیغه  . مثل پسرا که زور نداریم . باید جیغ بزنیم چون زورمون جیغه. 

خیلی قانع شدم و آقا بزرگ هم حسابی خنده اش گرفته بود. 

این روزها هم مثل روزهای قبل خیلی زود می گذرد. 

کارهای موسسه هم روتین می گذره . 

ممنون نگاهتون برم سر برنامه که کمی خیلی زیاد عجله باید کرد. 

یاعلی . نظرم که کم می گذارید ممنونم . چون خیلی وادار نمیشم بنویسم. و به سایر کارام می رسم 

ممنونم که همه جوره هوامو دارین 

خخخخخخ 

یاعلی 

یک رنگکاری خدایی

سلام 

صبحتون عالی و پر از باران لطف خدا 

هر لحظه ای که در آن یاد  خدا نباشد آن لحظه  ی افسوس خوردن تو قیامته 

لحظه هاتون پر از یاد خدا و ذکر خدا و نیت های قشنگ خدایی 

یاد مادرم افتادم که چند روزی هست ازش سر نزده ام 

عینکش را قرار بود تعویض کنیم که تا هنوز نشده امروز و فردا شده 

پدر را هم ندیده ام ، پریروز تهران رفته بود و بسلامتی برگشته 

از داداش کوچولو سراغی ندارم جز اینکه دست یکی از دوستاش سوغاتی فرستاده 

که یه آدرسی هم داده که بریم بگیریم که اونم فعلا میسور نشده 

کلی یا کمی کارهای عقب افتاده دارم که زودتر باید بجنبم و زندگی جاریست 

در معرض امتحان های قشنگ خدا و رنگ کاری خدایی بر عمل و نیت و مرام و اهداف مون 

راستی فصل مبانی  و اصول و اهداف رساله را تموم کردم تا ببینم اساتید چی می پسندن. 

امروز هم بعضی کارا رو تصمیم دارم مثل چرخ صنعتی خیاطی از اون اتوماتا برای هلن خریدن 

البته پیشنهاد منه که یک چیزی می خریم آخرین فن آوری و تکنولوژیشو بخریم که از دستاورد صنعت هم 

استفاده کنیم، این قابلیتش اینه که بهش برنامه میدی مثلا تنظیم می کنی که فلان سانت سرقائمی 

یا به قول مشهدیا سرکورسی بزنه ، بدوزه دوباره سرکورسی بزنه. و خودش نخ رو قطع کنه و از این جور 

قابلیت ها که به راحتی چرخکار کمک می کنه 

اما هلن میگه: شاید نتونیم از این قابلیت همیشه استفاده کنیم و هزینه اضافی باشه. میگم خب سعی کنیم 

استفاده کنیم و سرمایه گذاری و استفاده و استفاده بهتر ، مثل همون اره تیز کردن و کار کردن. 

دیروز کف پای راست حسنا رو زنبور زرد نیش آلود کرده . 

الان در قرنطینه و ناز و نوازش به سر می بره و کلی روضه ی سوزناک دخترانه می خوانه و الهی که 

دخترا و هیچ کسی درد و رنج نبینه 

کلی براش نمونه میاریم که فلانی لبش و فلانی دماغش و ... زنبور نیش زده، اما بعدش خوب شده 

میگه کاش از منو هم دماغم بود، چون با پا آدم راه میره. خیلی سخته 

و چشمانش چقدر قشنگه . 

نشستن و ادا اصول و صحبت و احساساتش محشره . 

خب می خواهیم الان بریم با هلن پیاده روی صبحگاهی 

امر ی فرمایشی . 

ممنون نگاهتون یاعلی 


معشوق مشترک

سلام 

چی خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن 
به رخت نظــــــــــــــاره کردن سخن خدا شنیدن
صبحتون عالی 
از یه عزیزی شنیدم که می گفت: برای دوست داشتن و عشق ورزیدن به هم باید یک محبوب مشترک عالی 
داشته باشیم که با عشق ورزیدن به خوبی های اون محبت بینمون بیشتر بشه . یک همچنین تعبیری فک کنم. 
این خیلی قشنگ هست که البته همیشه در مورد دوستی مشترک خدا و زیبایی هایش هست. ایشون هم منظورش همین بود 
وقتی به خاطر عشق به خدا و نیل به وصال خدایی همدیگر را دوست داشته باشیم این خیلی قشنگتر می شود 
چون صفات خوب خدا و زیبایی های خدا بی نهایت هست. با دوست داشتن آنها ما هم بی نهایت می شویم. 
نعم العون علی طاعت الله مولا علی علیه السلام هم قشنگ تطبیق می شود. 
راستی در مورد دوست داشتن تحت لیسانس رضایت خدا و عدم انحصار در دوستی به خاطر خدا هم می تونه به این قضیه 
ربط داشته باشه 
وقتی خدا و رضایتش هست و مرام و حق و قانونهاش هست، همه چیز در آرامش هست. اگر هم بی تابی هست مشکل از 
سیستم نیست ، مشکل از دستگاه خراب ماست. که باید آپدیت بشه. 
ممنون نگاهتون 
برم یکم پیاده روی 
یاعلی 

قشنگی همه چیز

سلام 

عشق زیباست و دوستی و صفا و قشنگی و مثبت بینی از همه قشنگتر 

وقتی عشق هست و قشنگی و لبخند و صلح و صفا هست ، چرا نداشته باشیم ؟ 

اما این ظریف  و قشنگی فوق العاده حساسه، باید خیلی مواظبش باشیم که ترک بر نداره 

خیلی باید مراقبش باشیم که کوچکترین گرد و کدورت آور کلمه ای به روش بذاریم و توش همه اش 

صفا و صلح و ظرافت و قشنگی و دوستی بکاریم 

روز جمعه ی قشنگی داشتیم ، دعای ندبه خانوادگی پشت بلند گوی کوچیک خانوادگی  

اما بعدش سالن می خواستم برم، اما کفشای سالنم کنارش پنچر بود، قابل دوخت هم شاید نباشه 

نشد که برم ... ( الان میگم نووشو بگیرم یا همونو بدوزم و چند روزی با هم مهربون باشیم؟ ) 

قرارداد تمدید خانه را هم قرار بود دیروز امضاء کنیم، عزیز دلم صابخانه ی مهربونم، قرار شد زنگ بزنه 

شاید کاری براش پیش امده اس. البته گفت که ماشینمو فروختم والا زودتر می آمدم 

گفتم خب من میام 

امروزم پیام گذاشتم که زمان و مکان بده که خودم بیام 

تا خدا چی بخواهد 

امروز با دخملا شاید رفتیم پارک و آخر هفته رو پیاده روی و صفا و ددر داشته باشیم البته تو شعاع چند کیلومتر اون ور تر 

خبر خاصی ندارم جز اینکه قدر لحظه های به این قشنگی را بیشتر بدانیم. اوقاتی به خوشی می تواند بگذرد 

چرااا دود آلود می کنیم و هی باعث طلب کاری و توقع و خرده گیری از طرف مقابلمان باشیم. 

گاهی وقتا خیلی حرفا جواب نداره، و قشنگ می توان از کنارش بگذریم و وقتی بگذریم به باغ شادی می رسیم. 

بالاخره در هر مسیری دود و باغ و راغ هست، از دود بگذریم به باغ  و راغ زودتر رد شیم بریم. این خیلی قشنگه 

اگر تو دود وایستیم و هی بخواهیم زور الکی بزنیم از مناظر قشنگ باغ می مانیم. 

پیامبر قشنگمون فرمود: بعد از نفی شرک به خدا از مجادله با مردم بیشتر منع شده ایم. 

دنبال مجادله نباشیم، دنبال اشکال گیری از طرف مقابل نباشیم دنبال مچ گیری ، دنبال هر چیزی که 

روابط قشنگمون را دودی می کنه، چرا بگردیم. 

ممنون نگاهتون که نگاهم می کنید با نوشته های از هر دری سخنی  ام. 

ممنون نظرات و نوشته های خاطره نویسی هاتون 

ممنون همه چیز و خدا رو شکر که همه چیز را می توان ساخت و می توان قشنگترش کرد. 

ممنون سلامتی و آزادی و انتخاب و نیرو و انرژی و نگاه قشنگ و قلب مهربون 

خب فعلا با اجازه 

یاعلی 

اعتدال و احساس

سلام 

صبح و هوا هوای سکون و آرامش و چهچه و به به و اوووووووووووم هر چی شما بگین. 

دیروز پیشنهادهای صاحبخانه کمی تمرکز و سکون ما را به ریخت و به فکر فرو رفتیم 

و نقشه ها مرور کردیم و مشورت ها صورت گرفت. 

آخرش استخاره بر ماندن و تسلیم امر سرور بزرگوارم صاحب خانه ی نازم، توتی اکلها کل حین باذن ربها آمد 

این آیه خیلی قشنگه ، میگه همیشه از ثمره و خوردنی هایش به اذن پروردگارت میل بفرما. 

منم میگم چشم و ممنون پروردگار خوبم بشم 

یه وسیله نقلیه ی تیز رو گرفته ایم که داریم باهاش حال جاده ها می کنیم، هلن که حسابی بهش می سازه 

تا خدا چی بخواهد و خدا نجات بدهد از حوادث و بر فنای دنیا شدن.

ثبت نام بچه ها و نقل و انتقالات مدرسه ها و ... از جمله دغدغه های دیگرمان هست که قشنگ آرام و صبور 

می خواهیم حلش کنیم. 

راستی خانه چقدر گران شده، واقعا چی اقتصاد و چی مسئولینی، که میگن کار نیست، خب این همه زمین و 

مصالح و ... خب بسازین و ملت بی خانه نمانه. 

وقتی پهباد جاسوسی شیطان بزرگ رو لنگ و لاشش می کنه و میارتش پایین، خب یکم به اقتصاد هم توجه بشه 

درسته تامین امنیت اولویت داره، ولی خب معیشت بعد از امنیت هست، اینجا هم توجه بشه. 

به هر حال شاکر نعمت های قشنگش ، حتی سختی هایی که قطعا بعدش آسانی هست، هستیم 

اصلا این دنیا قشنگی اش به همینه که حتی سختی اش هم بی حکمت نیست، مثلا همین پیاده روی های من 

خب کلی سلامتی قراره بهم تقدیم بشه، پاداش گز کردن پیاده روها. اما وقتی پیاده روی نباشه و همش سواری 

خب بعدش اینطور میگن، که تنظیمات داخلی و وزن و ... به هم می خوره، و بعدش پول به دکتر و سختی های درمان 

به هر حال باید مراعات کرد و اعتدال را در همه چیز رعایت کرد. 

حتی در گفتن و نوشتن ها 

ممنون نگاهتون 

معمولا سر می زنم، خب اینم نعمتی هست که برای خودت و بعضی خوبان بنویسی و در مقابل 

نظرات مثبت  و اندیشه های قشنگی را به اشتراک بگذاریم 

چون انسان اجتماعی آفریده شده و روابط اجتماعی و انسانی و گفتگوی دوستانه و رد و بدل کردن تجربیات 

و تحت لیسانس رضایت خدا رد و بدل کردن احساسات و عواطف هم بخشی از قشنگی های زندگی هست. 

( قابل توجه حساسها به احساسها و قائل به انحصار احساسها) البته این موضوع قابل بحث هست، 

اول مبانی اش باید بیشتر روشن بشه. بعد صغری و کبری، به خدیجه ( نتیجه) خواهیم رسید. 

تا باشد که قشنگترین معبود و معشوق عالم برایمان چی مقدر فرماید. 

یاعلی 

ما درون را بنگریم و حال را

سلام 

خوبین؟ 

با گرمای تاب ستان چطورین؟ 

میگم ان الانسان فی کبد ( انسان در سختی آفریده شده است) جالبه 

چون در این دنیا کسی بی غم نباشه ، اگر باشه بنی آدم نباشه

نه اینکه خدا نخواستی این مقدمه باشه که غمی در زندگی به وجود آمده ، نه، اصلا

ممکنه امتحان و پیچ تاریخی به قول سیاستمداران و یا بماکسبت ایدی الناس باشه، که 

از ماست که بر ماست، داشته باشیم . ولی انسان عاقل غم هم اگر داشته باشه، 

غم برای دستخالی بودن در آخرت 

و دوری از معشوق و به خاطر نداشتن  کمالات و زیبایی های معنوی را باید میل بفرماید. 

و البته تلاش کنه تا می تواند این غموم رو برطرف کنه یا کمش کنه 

و البته این برنامه ی قشنگ معیارهای خوشبختی را همیشه مد نظر داشته باشیم 

که تنی سالم ، زبان شاکر و درآمدی به حد کفاف و همسری صالح و شایسته را داشته باشیم 

خوشبخت از نظر پیامبریم 


و حسن ختام مطلبم که طولانی تر نشه، شعری از مولانا 

ما درون را بنگریم و حال را 

نی برون را بنگریم و قال را 


اصل زیبایی سیرت و حال معنوی و دلی پر از مهر و محبت است 

و سر بزنگاهها این زیبایی سیرت خودش را نشان می دهد 

اگر نشان نداد بدانیم که فقط گفتن و قال بوده است 

بماند که همه اش توفیق عمل می خواهد اینکه به 

دانسته هامون عمل کنیم، نادانسته ها خودشان معلوم و مکشوف می شود

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

عنوان با شما

سلام 

عصر جمعه ی قشنگی پر از بودنها و دیدن ها و گفتن ها 

از مجلس ختم یک مادر خانم فلان دکتر آمدیم 

جالب بود در نوع خود و خاطراتی که از نوآوری ها به تعبیر دوستان در این مراسم دیدیم. 

خانوادگی شرکت کرده بودیم مادر و هلن نازنین چی شیک و عالی و صمیمانه و مادر دخترانه 

شرکت کردندیم 

امشب هم همراه پدر قرار است بریم دعوت یک ولیمه ی خانه خریداری شده 

و روز جمعه ی قشنگ سرآغاز تابستان را با کمی گرمی آغاز کردیم 

خیلی حس ها و آرزوها و امیدها به خدا و تصمیم های بعضی افراد در این لحظات داریم 

که خب قشنگی های خودشو داره 

مثلا همین بحث شیرین خانه و تمدید آن 

یا سرگذشت خانه خریدن این دوست عزیزمون و جریانها و پس اندازها و به قول خودش خطر از بیخ گوش 

گذشتن هایش و تغییر و تحولات اقتصادی و تحریم و دلار و خانه و سر بزنگاه تصمیم گرفتن هایش 

به قول ضرب المثل ها : فایده های نخورده زیاد است. 

مهم این هست که هر چه بوده خوب گذشته و افسوس نخوریم و آینده هم در راه هست 

حال را بهترین و قشنگترین و با خدا ترین و مرضی خاطرش رقم زدن مهم هست. 

دیروز ظهر میهمان مادر بودم ، دختران کوچک داداش آلمان رفته ، طفلکی ها خیلی دلتنگ پدر بودن 

خیلی دلم گرفت که این دنیا و فاصله ها گاهی با تصمیم های ما بی رحم می شوند 

و شبش هم که مجلس فاتحه مادر یکی دیگر از دوستان اصفهان نشین رفتیم که همه و همه باعث شد 

هلنم این نازنین وجود را بیش از 16 ساعت پیاپی نبینم و کلی دلتنگش باشم 

مخصوصا وقتی به عظمت حوری بودنش و این همه قشنگی و طراوت و لطافت رفتارش در لحظه لحظه ی زندگی ام 

فکر کرده و می کنم، بیشتر و بیشتر دوستش می دارم و این آرامش و این زندگی قشنگ و خدایی را مدیون 

روح بزرگ و خدایی و بینظیری های هلنی اش بوده و هستم 

وقتی مشکلات زندگی دیگران و برخوردهای خنگولانه ی بعضی ها را با همسرانشان و حتی وقتی بی عشق و بی احساسی 

خیلی از زندگی های اطراف  و اکنافم را می بینم، بیشتر و بیشتر وجودش و بودنش و عطوفت و مهربانی و خانمی هایش 

بیشتر و بیشتر که از روح بزرگ و خدایی و البته حوری صفتی اش ، نشئت می گیرد را درک می کنم و سعی می کنم قدر بدانم


دیروز با مادرم رازها و گپ و سخن ها گفتیم و عمیق نگاهش کردم و البته سعی کردم کمتر سربه سرش بذارم 

فدای صفا و صداقت و مهربانی مادرم بشم که با اون سواد اندکش ، روح بلند و معنویتی بزرگ و قلبی به بزرگی آسمان دارد 

و پدرم که در نوع خودش و سبک و سیاق خودش تدبیر و اخلاق مردانه و مغرورانه به معنی گلیم خودش را از آب کشیدن 

و به زحمت نینداختن دیگران را دارد. فدای هر دوشون که وجودم و سرودم و شادی و بودنم و موقعیتم و نگاه و هر 

برکت و نعمت و جایگاه و شخصیت ( البته زیاد نداشته ام ) را مدیون مهر و عطوفت و تدبیر آنان دارم. 

منظور از شخصیت بیشتر آن نقش کاریزماتیک در تغییر و تحولات اجتماعی کلانتر از سطح خانواده هست فعلا. 

با باشد که رستگار شویم 

صحبت با مردم و درک نظرات و نگاه و رویکردشان به زندگی از جهت الگو گیری یا عبرت گیری قشنگ و مفید فایده هست 

سعی کنیم با خوبان دوست و در پی کسب معرفت و نکته و سرمشق و ... باشیم که این رسم روزگار هست 

سعی کنیم اندوخته ها و کسب فضایل را بیشتر کنیم 

( دیشب پدر بهترین شغل را کسب معرفت و مطالعه و افزودن بر قدرت  و معنویت وجودی بیان کردن. ( البته اینا به تعبیر و برداشت 

من اینجا تقدیم شد.) ) 

کاش و انشائ الله که قدر لحظه ها و موقعیت و نعمت های بی شمار پروردگار را بیشتر و بیشتر بدانیم 

و لحظه ای از محاسبه ی نفس و مراقبت اعمال و رفتار و گفتارمان غافل نباشیم. 

به قول بهجت عارفان: عیوب خودم آنقدر زیاد بدانیم که فرصت پرداختن و گیر دادن به عیوب دیگران را نداشته باشیم. 

خودم را عرض می کنم کاش همیشه عیب های خودم را برطرف کنم وقتی مطمئن شدم که عیبی خاصی ندارم ، 

به دیگران هم در آن زمینه که بی عیبم ، تذکر و هدیه ی رفع عیب بدهم 

غروب عصر جمعه و دلتنگی دل امام زمانمان از تاخیر در ظهورش 

اللهم عجل لولیک الفرج و اجعلنا من المستشهدین بین یدیک 

کاش لایق دیدار شویم و کاش فدای نگاه قشنگش و آن سیمای ملکوتی و انسان کاملش 

اللهم صل علی محمد و آل محمد 

ممنون نگاهتون و حضور پر از صفا و عاشقانه تون 

یاعلی 

مرا عهدیست با جانان که هر جان جان جانانست

سلام 

حس و حال قشنگ این شعر قیصر رو دوست دارم: 

به طوریکه بعدش خودمان هم شعری به رسم ادب 

و تقدیم احساس و نگاه و دیدگاه 

بر صفحه ی سپید وبلاگ آمد . 


مشهورترین اشعار قیصر امین پور

حرفهــــا دارم اما … بزنم یا نزنم؟

با توام، با تو ،خدا را! بزنم یا نزنم؟

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست

چــــه کنــم؟ حـرف دلــــــم را بزنــــم یا نزنــم؟

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زیــــر قول دلــــــم آیا بزنــم یا نزنــم؟

گفته بودم کـه به دریا نزنم دل اما

کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟

از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:

دست بر میــــوه‌ی حوا بزنم یا نزنم ؟

به گناهی که تماشای گل روی تو بود

خار در چشـــم تمنا بزنــــم یا نزنــــم؟

دست بر دست همه عمر در این تردیدم:

بزنـــم یا نزنـــم؟ هـــا؟! بزنـــم یا نزنـــم؟



و من میگم: 

بگذر از تردید ای دل 

پیش چشم عشق و جانان 

تو نشان صد غنچه ی گپ 

آنچه می خواهی بزن 

چی شک و تردیدی؟ چرا؟

حرف گل پروردن عشق

وصف آن دلبر شکوه 

عکس آن لبخند ناز 

نزنی پس چی کنی؟ 

حرف در دل مانده را 

سان خر گِل مانده است

منکه اهل گفتنم 

گفتن و لبخندها 

بوسیدن و دیدنها


تو بمان در تردید 

اگرش می خواهی 


منکه می گویم فاش 

عشق و مستی ها را 

خوشی و شادی ها را 

میشنوم از جانان 

جان و جانان ها را 

زندگی جز لبخند 

گفتن و شنفتن ها 

نیست در دل ما

جز ، الف قامت یار 

وصف این عیش و طرب را 

 به جهانی ندهیم 

حسن ختام شعر من 

هر لحظه می گویم 

بدان  :

مرا وصلی است با جانان 

که هر جان جان جانان را 

که از جان دوست دارم 

وصال روی جانان را 


ممممممممممممممممممنونم 

ببخشید تند تند شد و بی وقفه 

مهم محتواشه آره؟ 

و بعضی بی وقفه دوست دارن 

تازه و تنوری 


اما این شعر قیصر قشنگ بود تقدیم نگاهتون: 

لبخند تو خلاصه خوبی‌هاست

لختی بخند، خنده گل زیباست

پیشانی‌ات تنفس یک صبح است

صبحی که انتهای شب یلداست

در چشمت از حضور کبوترها

هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست

رنگین کمان عشق اهورایی

از پشت شیشه دل تو پیداست

فریاد تو تلاطم یک طوفان

آرامشت تلاوت یک دریاست

با ما بدون فاصله صحبت کن

ای آنکه ارتفاع تو دور از ماست


و اینم شعر دیگر: 

برای دخترش

ای بوی هر چه گل
بوی بهار می شنوم از صدای تو
نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو
ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو
ای صورت تو آیه و آیینه خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو
صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آورده ام که فرش کنم زیر پای تو
رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
همبازیان خواب تو خیل فرشتگان
آواز آسمانیشان لای لای تو
بگذار با تو عالم خود را عوض کنم:
یک لحظه تو به جای من و من به جای تو
این حال و عالمی که تو داری، برای من
دار و ندار و جان و دل من برای تو


مستدام باشید 

یاعلی 





برای دلم اندر گذر و تحولات

سلام 

بعد از مدتی کوتاه آمدم که بنویسم که عشق و زندگی و لحظات زیباست گرچه پیچ و خم هایی هم دارد 

مثل مسیری که همواری و پیچ هم دارد و این زندگی هست که از مناظر و اقامت گاهها و لحظه های آن 

باید لذت برد و با اطرافیان و مسیرداران خوب و کمی خوب و هر جور و هر شخصیت و هر مرامی خوب باشیم 

و قشنگترین لحظه ها را بسازیم 

هوای قم گرم و سوزش داره کم کم شروع میشه 

پدر آمد با حرفا و خاطرات و اخبار قشنگ و سوغاتی های رنگا رنگ و خوشمزه 

و بچه ها که هر کدوم مشغول به کارکی و گاهی در سه راهی تصمیم گیری 

وای این داداش کوچیکه چی تعبیری داره این روزها که در این ملک غربت سعی می کنم 

با شما عزیزان کمتر صحبت و رد و بدل احساس کنم که بعد از قطع تماس دلم نگیرد و بغض نترکد 

که چون شما را ندارم 

و از صدای قرآن خواندنش پشت گوشی، پدر گریه اش گرفت که تفسیرش برای خود پدرش هست. 

برای مادر اینترنت خریدم که راحت باشد و این طرف تماس و صحبت و چقدر آرزو دارد که 

حالا که داداش کوچیکه نیست ما نزدیکتر باشیم و بهش زود به زود سر بزنیم 

دیروز توت سفید خوشمزه میل شد که وقتی وقت رفتن بالای درخت نیست حداقل از این بی نصیب نمانیم 

هلن نازنین امتحاناتش جمعه تمام می شود و چقدر قشنگ است درس و امتحان و پیشرفت و آموختن 

برای دلم که بیشتر بنویسم اینکه 

دلم به داشتن عزیزانی خوش است که در پناه توکل و تلاش شون و توفیق و سلامتی شون، بزرگترین سرمایه 

و بزرگترین باعث آرامش و شادی و شادمانی هستند و خدا حفظشون کنند و آینده ای قشنگترین داشته باشن  و باشیم 

در کنار هم و در کنار احوال و حال خوبمون و رضایت خدایی که دیر یا زود باید از پل مرگش گذر خواهیم کرد . 

امروز صاحب خانه عزیزم پیام واتساپی گذاشته است که امسال را می مانید؟ این پیامش تا کنون که ده سال در این خانه هستیم 

سابقه نداشته است، چون ما معمولا خودمان خبر تمدید قرار داد را پیشش می بردیم. نکنه محترمانه می خواهد که برنامه ی 

خاص خودش را داشته باشد و از حجب و حیایش مستقیم مطرح نمی تواند. آخه خیلی نازنین و بهترین هست ، ازاده ای هست 

از آزادگان سرافراز و از شیرازی های متمدن و چقدر روحش لطیف و زیباست 

خدا حفظش کند. 

نمی دانم نکند که دلش نباشد و ما بگوییم که می مانیم و تو محذوریت گیر کند . 

دیگر این خبر جدیدی بود که امروز کمی تازه تر بود. 

مشغول تحقیقات و اندیشه در تکمیل و تدوین و تولید و کشف معارفی از قرآن و اسباب نزول آن هستیم 

و چقدر زیباست پژوهش و اندیشه و تامل و سرگذشت و عبرت تاریخ ها را خواندن و آموختن و یاد دادن 

دوستان که مرا یاد می کنید، ممنون نگاهتون 

اینم کمی برای دلم و عوض شدن هوای این روز سخت تلاش و مشغولیتم. 

پ. ن: تحولات آرام و قشنگ صورت می گیرند این ما هستیم که باید قشنگترین موضع و خاطره و نقش را عرضه کنیم. 

یاعلی 

کمی نوشتن

سلام 

زندگی می گذرد با تمام خوشیها و آرزوها و امید ها و قشنگی ها و تپش هایش 

امروز روز کاری و روز تلاش و حسابی گرم و جیلق گرمی و گرما و سوزندگی 

به کولر پناه آوردم و چقدر دلم به حال کارگران بیچاره ای که مجبورن کار کنند و نان 

حلالی را آنهم با این همه گرانی و سختی سر سفره ی عیالاتشان ببرن 

می خواستم سالن برم ولی به دلیل گرمی و کمی پیاده روی های این ور و اون ور 

منصرف شده ام 

از کارهای موسسه کلی عقب هستم البته قرار شده در ساعت کاری شان برایشان ارزیابی کنم 

پدر هنوز تشریف نیاورده است و مادر قشنگم کلی دیشب صحبت و صحبت کردیم 

دوست دارم بنویسم ولی دوست دارم یک قیلوله ی کوتاه بزنم کمی شارژ بشم 

هلن هم این روزها امتحان داره   و مشغول علم و معرفت و نورانیت 

ممنون نگاهتان 

و متاسف از این که نظری نیست که حداقل دلگرم باشم که بنویسم 

دیگر اینکه کارهای انجام نشده ی زیادی دارم و آینده ای که قشنگی ها و نگرانی های 

خودشو داره، خدا عاقبت همه مون را ختم به خیر کند 

یاعلی و مستدام باشید 


هدیه ی اخلاقی ناب

سلام 

بعد از یک عید مبارکی 

تو یکی از وبلاگها مطلب قشنگی هدیه آوردم تقدیم نگاهتون 

خیلی نکاتش برام جالب و آموزنده بود. 


ممنون که کمکم می کنید که خوب باشیم:


با کرامت به دیگران مراقب روابطمان باشیم و موجب آرامش خود و دیگران شویم

کرامت به دیگران را بیاموزیم:

 

1-حساسیتهای افراد برایمان مهم باشد و کاری نکنیم و حرفی نزنیم که ناراحت یا شرمنده شان کنیم............

 

آخ آخ بابام روی جبل و باغ و خونه اش حساسه حالا تو هی به فکر اون باش و اون رو ناراحت و شرمنده کن.

 

جلوی زنت از زنای دیگه نگی......

 

2-هیچگاه دیگران را قضاوت نکنیم اینکار موجب از بین رفتن آرامش ما میشود بجای آن با دیگران همدل و مهربان باشیم .

 

3-دیگران را زیبا ببینیم و دنبال پیدا کردن زشتی در دیگران نباشیم و اگر زشتی وجود داشت و آن زشتی خداداد بود هرگز بیان نکنیم و اگر رفتاری بود هرگز در جمع مطرح نکنیم تا قبح آن از بین نرود و فرد نیز شرمنده نشود.

 

4-شوخی، شوخی که به دیگران خندیدن باشد مسخره کردن و ضد آرامش است نه شوخی، هرگز تکرار نکنم.....

 

5-به غیر از خود به دیگران هم توجه کنیم، اولین مرحله رشد یک انسان بزرگ کردن خودخواهی و رسیدن به خودخواهی و دیگرخواهی است. مثل یک کودک فقط برای خود نخواهیم.........

 

3-رفتار مودبانه با همه افراد موجب ایجاد آرامش در ما می گردد حتی با افرادی که ممکن است از آنها خوشمان نیاید.

 

4-جذاب باشیم و دوست یاب نه دافع و دشمن ساز:

 

معنی جذبه یا کاریزما این نیست که خودتان را باحال‌تر از بقیه جلوه دهید. راز تناقض گونه‌ی جذبه این است که افراد نباید به اثبات بهتر بودن خودشان از بقیه بپردازند، در عوض باید کاری کنند که سایرین در مورد خودشان حس بهتری داشته باشند. جذبه‌ی واقعی آن است که وقتی اشخاص از پیش شما می‌روند احساس کنند فرد مهم‌تری هستند.

 

یک آدم معمولی اول از همه خودش را دوست دارد و علاقه دارد که درباره خودش صحبت کند. اما یک آدم دوست داشتنی و کاریزماتیک به افراد اجازه می‌دهد که درباره خودشان صحبت کنند. شق القمری که افراد دوست داشتنی انجام می‌دهند این است که روحیه‌ی مثبت گرایانه‌ای دارند، منیت را کنار می‌گذارند و با سکوت‌شان به طرف مقابل توجه می‌کنند!

 

پس همواره کاری کن تا دیگران با ارزش به نظر برسند و در کنار تو بهترین حس را تجربه کنند و هرگز اجازه نده دیگران شرمنده شوند.

 

5-روی خوش و با انرژی ما و سلام درود ما نشانه اهمیت ما به دیگران است.

 

6-همدلی با دیگران و اهمیت به نیازهای آنها نشانه اهمیت ما به دیگران است.

 

برای اینکه آرامش داشته باشی به دیگران مانند خودت اهمیت بده و دغدغه ها و نیازهای آنها را مانند خودت محترم بشمار. مثال می زنم چند روز پیش   دو تا کارگر در مورد 65 درصد از من سوال کردند و من خندیدم و گفتم انشاله می دهند......

 

آنها هم کلی لیچار بار من کردند که تو پولداری و برات مهم نیست و غیره و ذلک.....

 

در این مواقع باید به نیازها و احساسات و نظرات دیگران اهمیت بدهی و با آنها همدل باشی یعنی نیازهای آنها را نیازهای خودت بدانی (در این مثال تو هم باید بنالی ، اشکالی ندارد مگر تو کی هستی؟)نه اینکه دایم فکر کنی بقیه احمقند و من  از آنها بهترم و با آنها فرق دارم و من فقط می فهمم........

 

این رفتار خودخواهانه و غلط است و باعث دور شدن دیگران از ما و دافعه در ما می شود و اگر ما طالب آرامش و جاذبه هستیم باید به دیگران اهمیت بدهیم و با دیگران همدل باشیم.

 

متاسفانه من اصلا منعطف نیستم و به دیدگاهها و نظرات و حرفهای دیگران اهمیت نمی دهم و فقط روی حرف خودم پافشاری می کنم و مانند یک جسم صلب می مانم و لذا تمام فشارها را به خودم وارد می کنم و  آرامشم را از دست می دهم که اصلا برای سلامتیم خوب نیست.

 

مانند امضا نکردن صورتجلسه یا هامش گذاشتن روی آن و دافعه  بجای جاذبه و طرد شدنم و از دست رفتن آرامشم.

 

مانند اینکه تا پدرم  یا مادرم نظری می دهد من ناراحت می شوم و می خواهم حرف خودم را بزنم..........

 

مانند اینکه تا همکارم حرفی می زند می زنم تو ذوقش که تو هیچی بارت نیست............بابا خوب ما که قبلا نامه زده بودیم

 

مانند اینکه تا همسرم نظر می دهد از نظرش ناراحت می شوم و اخم و تخم می کنم...........

 

مانند اینکه در سرویس تا می گویند مجون بخر باهاشون بحث و جدل می کنم.......

 

مانند اینکه تا کس دیگری را انتخاب می کنند من ناراحت می شوم...........

 

مانند اینکه تا کسی در سرویس پشت سرم است و یا خرخر می کند من ناراحت می شوم......

 

همه اینها نشان می دهد که من هنوز رشد نکرده ام و بچه هستم.

 

7-پریدن وسط حرف دیگران یعنی من   بیشتر می فهمم و دیگران نمی فهمند....

 

8-زدن حرفهای غیرمهم و غیرضروری یا پرحرفی و زیادی حرف زدن نشانه این است که من به برای دیگران و وقت آنها ارزش قایل نیستم.

 

9-بی ادبی کردن و مسخره بازی کردن  و بی حرمتی نشانه عدم اهمیت ما به دیگران است.

 

10-گوش دادن به حرف دیگران نشانه اهمیت دادن ما به آنهاست.

 

11-توجه ما به دیگران نشانه اهمیت دادن ما به آنهاست.

 

یادته  بهت گفت زمانیکه فلانی  اینجا بوده بچه های خانواده  چقدر آرامش کاری داشتند؟؟؟؟؟؟؟

 

12-وقتی برای دیگران ارزش قایلیم هرگز با زبان زور و تهدید با کسی صحبت نمی کنیم  مثلا:

 

ببین من چقدر فلانی را عصبی کردم که بهم قندون پرت کرد یا اینکه چقدر بقیه رو عصبی کردم که برام نامه زدند......

 

اگر برای دیگران ارزش قایل باشیم هرگز از انتقادهای آنها ناراحت نمیشویم بلکه اتفاقا از آنها تشکر میکنیم و خوشحال می شویم.

 

13-تشکر کردن در قبال لطف دیگران موجب جاذبه می شود.

 

14-غر غر نکردن در حضور دیگران باعث جاذبه میشود .

 

15-مسولیت پذیر بودن و خوش قول بودن و الاف نگه نداشتن دیگران موجب جاذبه می شود  

 

یا اینکه مسولیت اشتباه خود را بپذیریم و آنرا گردن کسی نیاندازیم چون با اینکار به خود توهین میکنیم که من گوسفندم و از خود اختیار ندارم و چون تو اشتباه کردی منم اشتباه کردم.

 

16-زیبا حرف زدن نه رک حرف زدن:

 

حرف هم مانند انسان نیاز به لباس دارد لذا ما باید برای ابراز خواسته هایمان آنها را زیبا کنیم یعنی حتما اول آنها را  با لباس زیبا بپوشانیم یا کادو پیچ کنیم بعد بزنیم و هیچگاه رک و پوست کنده و لخت و عریان حرف نزنیم.

 

مثال:

 

بابا خیلی بو می دهی....................غلط

 

پدر عزیزم اگر خواستی حمام بروید دکتر گفت شما میتونید پایین تنه را بشویید.

 

یا مثلا اگر بخواهیم از دیگران  انتقاد کنیم اولا در خفا و دوما کادوپیچ.

 

درست سوال کردن از افراد موجب ایجاد جذبه و آرامش می شود.(جذبه عادل فردوستی پور و علی ضیا)

 

در رابطه با دیگران متوقع توجه، محبت و .. دیگران نباشیم و مانند طلبکارها رفتار نکنیم و  برای  بدست آوردن اینها کار نکنیم و رابطه برقرار نکنیم بلکه  برعکس بایستی خود توجه و محبت به دیگران عرضه کنیم و موجب شادی  آنها شویم تا آنها در حضور ما احساس بهتری داشته باشند و لذا جاذبه و آرامش بدست آوریم.

 

 

 

17-هنر خوب گوش کردن موجب ایجاد آرامش در ما و دیگران می شود:

 

اول اینکه ما دچار عذاب وجدان اینکه مطلب را از دست دادیم نمی شویم و مجبور به پرسیدن از او نیستیم و در ثانی دیگری از توجه ما لذت می برد.

 

 

18-هرگز با دیگران بحث جدل نکنیم ما باید روش حل مساله را جایگزین اینها کنیم:

 

چه تقابل: چه منافع ما جور در نمی آید.

 

تعارض منافع : وقتی طرف با فکر و اندیشه ما 180 درجه مخالف است و پررنگ تر از تقابل است.

 

جدل: دهان به دهان و پررنگ تر از تعارض.

 

 

 

19-صبر در رابطه و دیگران و آرامش:

 

اگر بتوانیم در رابطه با دیگران صبر داشته باشیم آرامش بیشتری را تجربه می کنیم بطور مثال دیروز وقتی منتظر بودم ماشین جلوییم برود و نمی رفت متوسل به بوق و چراغ شدم که باعث شد چراغم روشن بماند و اعصابم خورد شود....

 

 

20-وقتی عزیز کسی فوت می شود:

 

اطلاعیه فوت را می بینیم که اگر طرف به ما نزدیک است  و امکان رفتن برای ما باشد(کاری در آن زمان نداشته باشیم) در مراسم شرکت نماییم و اگر امکان رفتن وجود ندارد که تلفنی تسلیت می گوییم.


به امید قشنگترین رفتارها در زندگی چند روزه ی دنیا قشنگمون 

یاعلی 

عید سعید فطر مبارک


علی

التماس تفکر و تذکر

سلام 

صبح قشنگتون نورانی 

آمدم که بگم حس قشنگ دوست داشتن و داشتن عزیزانی در زندگی که دوستت دارد 

آدم رو گرم و امیدوار نگه می دارد و اسلام دین خانواده محور است  و خانواده اساس 

سعادت و آرامش و همسر خوب و شایسته و سازگار و فداکار و عاشق و دوستدار همه چیز 

زندگی هست، و اگر چه انسان در کبد و سختی آفریده شده و قرار هست همیشه امتحان بدهد 

و ساخته بشود برای تعالی و پاکی و عبادت خدایی که عبادتش عین تعالی و تجلی هست. 

آمدم که بگم، اگر خوبی کنیم خودمان بیشتر فیض و لذت می بریم و اگر ذره ای بدی 

و بدجنسی یا هر چیزی که رضایت خدا درش نیست، به همان اندازه بی تاب و ارامش را 

از خودمون سلب کرده ایم. 

این روزها سرم حسابی شلوغ هست البته با روزه داری که خودش یک کار عظیم هست 

این روزها چشمان مادرم را زیارت نکرده ام 

این روزها قران زیاد بخوانیم که داره سفره ی  برکت ماه قرآن جمع می شود 

و دیگر یک آیه خواندنش یک ختم قرآن حساب نمی شود 

این روزها سلامتی سر آقامون و رهبرمون که سایه اش بر سر ایران اسلامی 

و شیعیان جهان مستدام باشه 

این روزها سعی کرده ام اول به امام زمانم بگم، اقا جان روزه ات قبول بعد خانواده 

این روزها را روزهای بیداری بیشتر و قشنگ شدن و بهتر شدن مان قرار بدهد 

این روزها همیشه امتحان و عاشقی و بندگی هست، فقط ثانیه هایش فرق می کند 

و به قول مولا با هر نفسی به مرگ و رفتن از این دنیا نزدیکتر می شویم 

این روزها داداش کوچکم دلش در سرزمین غربت گرفته است، سعی کردم باهاش حرف 

بزنم ولی فعلا مقدور نشده است 

این روزها ..... مثل روزهای قبل عاشقی ها برقرار هست اما دیگه اون جوان سابق نیستیم 

این روزهای خوب تقدیم خاطراتم برای سالهای بعدی که اگر عمری باقی بود بخوانمش 

ممنون نگاهتون 

التماس تفکر و تذکر و تدبر و توصیه های قشنگ برای آدم شدن و لایق جانان شدن 

یاعلی 

یک داستان قشنگ

سلام 

عصر پنج شنبه ی زیبای رمضانی 

عطر معطر افطاری و هلن بانوی آرامشم ، حوری بینظیرم و انتظاری شیرین 

برای یک دورهمی با مادر و بچه ها در پارک کودک زیبا 

آمدم که بنویسم از هر چیز قشنگی که درس می دهد و نکته می آموزاند

مرور یک وبلاگ رو داشتم که نویسنده به مطالعه کتاب و دیدن فیلم در کنار کار روزانه اش 

علاقمند بود و چقدر کتاب خوانده و نام بعضی هاشو نوشته بود، بعضی هاشو مرور کردم 

خلاصه ای خواندم، چنگی به دلم نزد

بیشتر بر اساس فرهنگ متعارف غربی و ادبیات فیلسوفان ممکن الخطای غربی که بارها 

پنبه شان را در رشته ی خودم اقتصاد زده ایم و می دانم که در روان شناسی و علوم اجتماعی 

هم چنین است، همان روش های ازمایشگاهی و ادبیات پژوهشی مبتنی بر تجربه و آزمایشگاه 

برای انسان و رفتارهای خاص او . 

با فرضیاتی که جای تامل و درنگ جدی دارند و  استفاده از روش بررسی جزئیات و فقط سفت کردن پیچ یک سیستم 

بدون اینکه به کلیت یک سیستم از بالا نگاه کنیم که اصلا این کل به کجا می رود و بر چی اساس و مبانی 

استوار هست. متاسفانه مبنای اصلی اومانیسم و انسان پرستی هست. 

داشتم فکر می کردم که جوان مملکت و اهل مطالعه ی ما با چی ادبیاتی رشد می کند  و چی تفکراتی 

به آنها در قالب فیلم و نوشته و رمان دیکته می شود 

اما از معارف قرآن و اهلبیت که اساس دانش و سعادت هست، به دلیل نبود روش و ابزار ارائه ی جذاب 

محروم می مانند و این قشنگ نیست 

خب بماند این قصه سر دراز دارد 

بذارین یک جریان رو براتون نقل کنم : برام جالب بود ، ضمن اینکه استفاده از تمثیلش قشنگه: 


مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌برد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر»
ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود، ولی چون راننده قبلاً این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود، اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند.
پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت می‌شوند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و .... اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم
یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: «برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو
پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتان باشد که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی می‌آورد
مرد از حاضرجوابی کودک تعجب کرد و راه حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاه معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم
مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟»


خب تا اینجا ی قصه توقف 

به نظر شما این چی ربطی دارد؟ 

یک کم فکر بنمایید .... 

 اگر گفتین؟ 

حدسهاتونو بنویسن اگر زحمتی نیست که چی حدس زدین؟ 


خب حالا ادامه اش 

ادامه مطلب ...

سلام 

چند روز پیش یه سری رفتم توی بعضی وبلاگهای خوب 

چند تا سوغاتی پستی برای مون آوردم که جالب بودن 

آوردم که هم یادگار بمونه و هم نکته ی قشنگی اضافه گردد 

اولینش تقدیم نگاهتون: 

 

میگویند قانون است...

 

که زن بنشیند تا مرد نازش را بکشد..!

زن کم باشد تا مرد بماند....

میگویند مرد ها پررو میشوند از شنیدن دوستت دارم ...

من اما میگویم ....این قانون ها مفت هم نمی ارزد...

این ها یک مشت غرورهای ظریف است...

که بعضی ها چاشنی بی مهری اشان میکنند!

انقدر درگیر این این خزعبلات شده ایم

که هر چیزی غیر از این ها را رویا می پنداریم!

نه جانم صاف و ساده و صمیمی بودن رویا نیست !

حقیقتیست که ما قایم اش کرده ایم...

برای خاطر خیالات باطل خودمان ....

مرد و زن ندارد ... به نقطه ی ما که رسیدی

شور انگیز ترین باش...برای عاشقانه هایت

میان جمع رویش را ببوس...

میان مردم فریاد بزن دوستت دارم...

چه چیزی از این قشنگ تر؟....

و اگر کسی چشم غره ای رفت...

دعایش کن تا عاشق شود....

همین...


پ.ن: دوستی و دوست داشتن و ابراز دوست داشتن به طور مطلق برای مرد و زن در احادیث ما 

اشاره شده است 

این خیلی قشنگ هست که همیشه بینمون دوستی و صمیمت و فرزانگی حکم فرما باشه

همیشه آن سخنی به مردم بگوییم که انتظار داریم از دیگران بشنویم 

اگردیگران از این نکته یا غافلن یا جاهلن یا عمل نمی کنند ما با رفتار و عملمون 

قشنگی و لذت این کار را بهشون یاد بدهیم و یاد آوری کنیم. 

ممنون نگاه قشنگتون 

یاعلی 

شب قدر پر از تقدیر و لطافت ها

سلام 

عصر یک روز پر از باد و هواهای رنگارنگ و پروانه های عاشق 

پروانه هایی در حیاط 

پروانه هایی در باد 

پروانه هایی در کوچه 

و پروانه هایی در کنار درختان یک خانه 

و پروانه هایی که روی گل یار پروانگی می کنند 

بوی آبگوشت 

گوشت سردستی گرمی که سخت به خوردن و صرفش محتاجیم 

عطر یک آرامش و بچه هایی و نوجوان  و جوانهای نورانی روزه دار 

عطر یک سکوت و صدای احساس 

و سوسوی یک نگاه بر نقش بند یک خاطره 

گرمی یک یاد و تصویر یک چهره 

چهره ای تکیده در گذشت زمان و دوست داشتن ها 

انگشتانی بر کی بورد برای ثبت و گفتگوی همه ی چشم دیده ها

و دل دیده ها و دیده شنیده ها 

دخترکان هم با هم خوشند و هم حس حضور پدر  و مادر در کنار و آغوش هم 

دخترکانی یکی پر حرف و بی تعارف و برون گرا و پر از سوال 

و البته چند بار در روز افطار کننده و هر وقت گرسنه بود 

دستش برای افطار باز هست و این روزه چقدر قشنگ هست 

او در کنار بقیه روزه داران ، سحری هم نخورد روزه هست، 

صبح و ظهر و عصر افطار می کند. 

داشتم می گفتم که علی مولای عالمیان امشب شب رستگاری از شهادتش هست

چقدر قشنگ و عاشقانه و به موقع علی از میان آن همه بد و تعدادی خوب، به آسمان رفت

امشب از عظمت علی باید گفت و از عدل علی و از علم و سیاست و درایت و اقتصاد و حکومتش 

امشب از  تقدیر باید پر شد و در راه دوست پر پر 

امشب شب بیدار شدن حقیقی مان باشد و شب کنار رفتن پرده های نادانی و بی خبری 

امشب کاش مهدی این امت را زیارت کنم و سرسلامتی بدهم 

امشب کنار حرم یک معصومه، عصمت از گناه و ناپاکی نصیب مان گردد 

امشب پر از قدر لحظات گردیم و تقدیر بنشانیم که سال بعد شاگرد ممتاز و بهترین باشیم 

امشب سعادت و آرامش مسئلت کنیم که سخت بی قرار از پریشانی بادهای غرور و خودخواهی 

و غیر خدا دوستی اییم. 

امشب رزق ذکر طلب کنیم که الا بذکر الله تطمئن القلوب 

امشب شاهکاری بهترین آفریده شده را به اثبات برسانیم و خودی نشان دهیم 

که لایق و جمله جان و آن شویم که برایش آفریده شده ایم 

خواستن توانستن و رفتن و وصل و یکی شدن با معشوق و معبود را به تقدیر 

و به تصویر بکشیم 

امشب شاید تکرارمان نشود پس آخرین و قشنگ ترین نمازهایمان را در پرونده ثبت کنیم

امشب را دوست دارم و شاکرم با اعمالم که یکی از زیر سایه ی قرآن به سر گیران 

کویش و هزار صدا کننده ی نامهای بعضی اعظمش هستم. 

شاید نگفته باشم 

خوبست که بگویم 

امشب کاش همراه مولایم شهادت پر ثمر در راهش نصیبم شود یا در این چنین 

شبی مثل علی مولایم منم از درب شهادت به دیدار جانان بشتابم 

با رویی سپید و پرونده ای سفید تر و قلبی مالامال از عشق به محبوب و معبود 

و جان و تنی پاک و آسمانی 

اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی ( خطبه 215) 

خدایا جانم اول کرامتی باشد که از من می گیری. 

وقتی قرار است از این دنیا برویم و همه چیزمان گرفته شوند، 

جان اول چیزی باشد که گرفته می شود، قبل از آنکه سایر کرامتهایم 

مثل شرافت، عدالت، انسانیت، عطوفت، محبت، عزت، ابرو و شخصیت 

از من گرفته بشه. 

ممنون نگاه قشنگتون 

دعایتون می کنم در حد 

دعایم کنید که می دانم خوب و ناز و مهربونید 

ممنونم یاعلی 

برگی از رمضان

سلام 

عصر چهار شنبه و یک روز روزه داری و خبرها  و تفکرات و دیدگاههای قشنگ

از موسسه  و برنامه هاش راضیم هم علم افزایی هست و هم حس راهنما و استادی که 

می توانی نظری ارائه دهی و ثمره ی آن مقاله ای شسته رفته تر و عالی تر هست 

یکسری تغییر و تحولاتی از فرایند ارزیابی و سرگروهی و تعداد محققین اضافه شده است

که مشغولیت بیشتری را می طلبد 

به مادرم زنگ زد در حرم حضرت معصومه و حسابی مسرور از برنامه های قرآنی 

و شبستان نرجس خاتون و صدای ناز و مهربانش و التماس دعا از قلب مهربونش 

با هلن دکتر متخصص رسمی و نظام پزشکی دار و همزمان طبیب سنتی و اسلامی رفتیم 

خدا شفایش بدهد حرف از سودا و مراقبت غذایی و ورزش و پیاده روی و .. . بود 

تا باشد که با مصرف این گونه داروها چی شود؟ 

اسمشو زدیم اینترنت، کلی تحقیقات و طبابت داشت، البته به هر پزشکی نمی شود 

اعتماد کرد. 

کاش همه ی پزشکان کارنامه عملی و نظرات مراجعان و بیماران و ... را در سایت خودش داشته 

باشند که بتوانیم با آگاهی و انتخاب تصمیم بگیریم که جان و تن و سلامتی مان را به دستش بدهیم 

هر دارویی را مصرف نکنیم که بعد از مدتی عوارض دیگر داشته باشد و راه چاره ای نباشد. 

یک مستند بود که چرا در ایران پرونده ی پزشکی و تعداد عمل های انجام داده و درصد 

موفق بودن های آن در دست نیست، که شایسته ها تشویق شوند و بیشتر محل مراجعه باشند 

و سلامتی و جان مردم آزمایشگاه طبابت های اشتباه یا ناقص بعضی مثلا پزشکان قرار نگیرد. 

امروز به خواندن طب اسلامی و سنتی علاقه مند شدم، که اتفاقا خیلی هم مئونه ی خاصی نمی خواهد 

چرا یک حکیم ابن سینا نباشیم که نسبت به سلامتی مان بیشتر مراقب باشیم 

اما بحث شیرین روزه داری و پیاده روی  و بیان احساس ها و نظرات 

و عزیزانی که در زندگی قشنگم آرام بخش و عزیز   و مهربان تر شده اند از برکت ماه رمضان 

پدر جان عزیزم گزارش رسیده که در سفر تبلیغی اش حسابی مشغول و اتفاقا خانه باغ ی میزبان 

پر از میوه های متنوع زردآلو و انجیر و هلو و ... هست که حتما بی نصیب نیست از رزق مادی و معنوی اش

این روزها دم افطاری عجب انتظار برای افطاری می چسپد 

مخصوصا اینکه استاد راهنما گفت خیلی نمی خواهد که مباحث را طول بدهی 

کل رساله اگر در حد دویست صفحه باشد کفایت می کند، و انشاء الله بتوانم 

تا برج نه همه اش را جمع کنم. البته قبولی تافل هم باید بگیرم که انشائ الله می گیرم 

از اخوی خبر خاصی ندارم فقط می دانم که روزه داری در آلمان ساعاتش بیشتر است 

و چقدر ما از هم دوریم و هی دنیا که ارزش دوری هیچ نداری. 

تا چندین دقیقه قبل که پیاده روی با هلن نازنینم داشتم، می گفت: که استادش 

توصیه می کند، که خوب بخورید خوب بپوشید و خوب درس بخوانید و در حال زندگی کنید 

آینده خدا بزرگ است و چقدر این توصیه اش به دلم نشست 

اما باز گاهی دلمان رضا نمی دهد 

که یک کم به اینده فکر نکنیم 

البته بر اساس تعالیم اسلامی ، پس انداز برای آینده و مبادا را داشتن هم توصیه شده است 

اینکه سرمایه گذاری برای آینده داشته باشیم و اما حال هم نگذاریم سخت بگذرد 

اعتدال و قشنگی کارها و اهسته و پیوسته رفتن رهرو شرط باشد 

خب ممنون نگاهتون 

تا باشد که حضرت حق چی بخواهد بعد از تلاشهای انسانی ما 

هوای قشنگ چند نفره و عاشقانه در کوی و بزرن حکم فرماست 

و پروانه ها زیاد شده اند که قشنگ و رویایی هستند 

خب افطار  و التماس دعا 

امام زمان روزه ات قبول 

یاعلی 

برگی از رمضان

سلام 

عصر چهار شنبه و یک روز روزه داری و خبرها  و تفکرات و دیدگاههای قشنگ

از موسسه  و برنامه هاش راضیم هم علم افزایی هست و هم حس راهنما و استادی که 

می توانی نظری ارائه دهی و ثمره ی آن مقاله ای شسته رفته تر و عالی تر هست 

یکسری تغییر و تحولاتی از فرایند ارزیابی و سرگروهی و تعداد محققین اضافه شده است

که مشغولیت بیشتری را می طلبد 

به مادرم زنگ زد در حرم حضرت معصومه و حسابی مسرور از برنامه های قرآنی 

و شبستان نرجس خاتون و صدای ناز و مهربانش و التماس دعا از قلب مهربونش 

با هلن دکتر متخصص رسمی و نظام پزشکی دار و همزمان طبیب سنتی و اسلامی رفتیم 

خدا شفایش بدهد حرف از سودا و مراقبت غذایی و ورزش و پیاده روی و .. . بود 

تا باشد که با مصرف این گونه داروها چی شود؟ 

اسمشو زدیم اینترنت، کلی تحقیقات و طبابت داشت، البته به هر پزشکی نمی شود 

اعتماد کرد. 

کاش همه ی پزشکان کارنامه عملی و نظرات مراجعان و بیماران و ... را در سایت خودش داشته 

باشند که بتوانیم با آگاهی و انتخاب تصمیم بگیریم که جان و تن و سلامتی مان را به دستش بدهیم 

هر دارویی را مصرف نکنیم که بعد از مدتی عوارض دیگر داشته باشد و راه چاره ای نباشد. 

یک مستند بود که چرا در ایران پرونده ی پزشکی و تعداد عمل های انجام داده و درصد 

موفق بودن های آن در دست نیست، که شایسته ها تشویق شوند و بیشتر محل مراجعه باشند 

و سلامتی و جان مردم آزمایشگاه طبابت های اشتباه یا ناقص بعضی مثلا پزشکان قرار نگیرد. 

امروز به خواندن طب اسلامی و سنتی علاقه مند شدم، که اتفاقا خیلی هم مئونه ی خاصی نمی خواهد 

چرا یک حکیم ابن سینا نباشیم که نسبت به سلامتی مان بیشتر مراقب باشیم 

اما بحث شیرین روزه داری و پیاده روی  و بیان احساس ها و نظرات 

و عزیزانی که در زندگی قشنگم آرام بخش و عزیز   و مهربان تر شده اند از برکت ماه رمضان 

پدر جان عزیزم گزارش رسیده که در سفر تبلیغی اش حسابی مشغول و اتفاقا خانه باغ ی میزبان 

پر از میوه های متنوع زردآلو و انجیر و هلو و ... هست که حتما بی نصیب نیست از رزق مادی و معنوی اش

این روزها دم افطاری عجب انتظار برای افطاری می چسپد 

مخصوصا اینکه استاد راهنما گفت خیلی نمی خواهد که مباحث را طول بدهی 

کل رساله اگر در حد دویست صفحه باشد کفایت می کند، و انشاء الله بتوانم 

تا برج نه همه اش را جمع کنم. البته قبولی تافل هم باید بگیرم که انشائ الله می گیرم 

از اخوی خبر خاصی ندارم فقط می دانم که روزه داری در آلمان ساعاتش بیشتر است 

و چقدر ما از هم دوریم و هی دنیا که ارزش دوری هیچ نداری. 

تا چندین دقیقه قبل که پیاده روی با هلن نازنینم داشتم، می گفت: که استادش 

توصیه می کند، که خوب بخورید خوب بپوشید و خوب درس بخوانید و در حال زندگی کنید 

آینده خدا بزرگ است و چقدر این توصیه اش به دلم نشست 

اما باز گاهی دلمان رضا نمی دهد 

که یک کم به اینده فکر نکنیم 

البته بر اساس تعالیم اسلامی ، پس انداز برای آینده و مبادا را داشتن هم توصیه شده است 

اینکه سرمایه گذاری برای آینده داشته باشیم و اما حال هم نگذاریم سخت بگذرد 

اعتدال و قشنگی کارها و اهسته و پیوسته رفتن رهرو شرط باشد 

خب ممنون نگاهتون 

تا باشد که حضرت حق چی بخواهد بعد از تلاشهای انسانی ما 

هوای قشنگ چند نفره و عاشقانه در کوی و بزرن حکم فرماست 

و پروانه ها زیاد شده اند که قشنگ و رویایی هستند 

خب افطار  و التماس دعا 

امام زمان روزه ات قبول 

یاعلی 

جانان صدایت می کند

سلام 

دیشب جایی افطاری دعوت بودیم، جمع خوبی بود 

اما بعضی ها عجیب برای سلب مسئولیت، منفی می بینند 

و قشنگ صورت مسئله را پاک می کنند، نمی دانم با این ترفند 

چقدر وجدانشون را راحت می کنند؟ 

صحبت از روابط اجتماعی با همسایگان و بحث مقابله ی غربیان با اسلام و مسلمانان 

اسلام هراسی ها و البته دنیا اهل سنت و دنیای همزیستی شیعیان با آنان بود. 

عجیب نفی ابد می کنند که نمی شود با اهل سنت کنار آمد، حتی یهود و نصاری را 

بهتر می دانند. 

خب عزیز من شما رفتار اسلامی خود و روشنگری های خود را داشته باشید 

خیلی از اهل سنت اهل انصاف و حق هستند، اگر کسی را هدایت کنی، انگار 

همه انسانها را هدایت کرده ای. 

من که مثبت می بینم، اهل سنت را با مشترکات اساسی دینی، همیشه بهتر از غیر آن 

می دانم، چون هم برادران دینی ما و هم در میانشان مستضعفین فکری و منصفان و به دنبال حق 

وجود دارد این وظیفه ی ماست و تلاش و برد ماست که در حد توان با ابتکار و تبلیغات 

مکتب اهلبیت را به آنها معرفی کنیم . البته اول خودمون عامل و نمونه به آن باشیم 

اول عملا جامعه مون را با مکتب اهلبیت به موفقیت دنیا  و آخرت برسانیم 

مثل امام راحل رحمت الله علیه که عملا سیره و سنت نبوی و اهلبیت را در جامعه 

پیاده سازی و به سهم خودش تلاش کرد. 

این ما سربازان داخل گهواره اش که در سال 58 فرموده بود، یاران من در گهواره است، 

پیرو راهش باشیم در وحدت اسلامی و در ساختن جامعه اسلامی و در زمینه سازی ظهور 

به سهم خود تلاش کنیم. البته باز م بگم اول خودسازی و کسب معارف و شناخت حق را 

داشته باشیم 

تازه در این عصر گاهی یک دوش زدیم بر بدن، عجب چسپید و خنک و سرحال بریم به 

سمت افطار و اخبار خاصی نیست. 

دیشب حرم حضرت معصومه سلام الله علیها و فضای معنوی و روحانی اش. 

جایتان خالی حسابی اونم چسپید

در آن مهمانی یک نفر از استرالیا آمده بود، روحیه اش عالی و با دلارهای استرالیایی 

که کلی ارزشمندی و پرقدرتی پولی در اینجا دارد. نوش جانشان 

زهی تاسف که چرا ارزش پول یک کشور اسلامی این قدر پایین باشد که معادل 10 ساعت کار 

در یک کشوری مثل عمان، مساوی با هزینه سفر یک هفته ای با بهترین امکانات در ایران باشد. 

باید ساخت و باید تلاش کرد 

ممنون نگاهتون 

آمدم که سلامی عرض کنم و بگویم که دنیای قشنگی داریم 

همه چیز با مدیریت و آرامش و صلح و صفا و صمیمیت بهترین و عالی ترین هست 

امدم که بگویم دو روز دنیا ارزش هیچ بدی کردن و بد بودن ندارد، باید خوب و 

عاقلانه با خود و خانواده و خواهران و برادران و هم کیشان خود رفتار و گفتار باید کرد

هر چیز جای خودش و در وظیفه و قامت خویش نیکوست، 

زن و دخترمان در جای و نقش خود و مرد و پسران مان تلاش و نقش قشنگی که 

اسلام عزیز برایشان تعریف کرده است و نظام حقوق و پاداش و تکلیف و حق را 

برایشان و برایمان تعریف کرده است. 

ممنون که جان سپردید و جانان صدایت می کند تا جمله گی جان شویم 

شکوهمند باشید 

یاعلی 

صدای افتاب

سلام 

در وانفسای عصری دیگر بر کیبورد لبتاب اچی پی ام می لغزم تا خلق کنم کلماتی را قشنگتر از زیبایی 

خوبین شما؟ 

امروز هم یکی از قشنگترین روزها بود 

صبح و استراحت و صحبت یار و همنشینی و همدمی و البته قشنگترین رفتار همسرانه خخخ نگاه در نگاه و ... 

موسسه رفتم و باز هم مسیری پر از سبزه و گل و شاه توت هایی که در پیاده رو می ریزد 

ولی دلمان نمی آید که به رویش پا بگذاریم 

پیاده رو قشنگ هست مخصوصا اینکه به طرح رساله و کارها و عاشقی هامون فکر کنیم 

پدر و مادر حالشون خوب هست 

مادر به حرم می رود و در فضای ملکوتی حرم حضرت معصومه، تا افطار می ماند 

و چون خانه اش نزدیک حرم هست، بعدش بر می گردد و پریروز زنگ زده که فقط 

می خواست صدایم را بشنود و حالی بپرسد و چقدر دلم برای چشمانش و نگاهش تنگ شده است 

ممنون خدای خوبم که همه چیز را با حکمت خودش اداره می کند و به نظرم پروانه در این روزها زیاد 

شده است، که حتی یک بدنش را آوردم خانه و حسنای قشنگم کلی باهاش مشغول بود 

باز هم عطرهای مطبوع غذاها و پزیدنی ها هلنم نازم و شیرینی و نانهای خانگی نمکی و شکری اش 

باز هم انتظار قشنگ برای افطار، و البته به مدت کوتاهی بعد افطار خاموشی گرسنگی و قشنگترین 

لحظه های سیر شدن از متاع دنیوی و اینکه چقدر برای این مقدار اندک سیر شدن، گاهی ادما ظلم می کنند. 

صدای خنده های حدیث و حسنا و بازیگوشی شان در حیاط به گوش می رسد

چقدر این دو آبجی با هم خوش و سرحال با هم مچند... خدا حفظشون کنند 

دیشب حسنا گفته که حتی اگر سحری نتونستم بیدار بشم، مامان بغلم کن و بیار سر سفره 

عطف به بیدار شدن پری شبش و نیامدن سر سفره، چون نور به چشماش می خورده. 

دیشب آمد و چقدر سحر با حضور کودکانه اش زیباتر شده بود

اما صبح بعد از بیدار شدن، میگم خب روزه کله گونجشگی می گیری ؟ 

با دست کوچولوش استدلال می کنه، آخه باباجون سحری غذا زیاد نتونستم بخورم، برا همین 

باید صبحانه بخورم. میگم باووووووشه 

دوست دارم زود در مقابلش تسلیم باشم که این میزان استحکام در استدلالش هدر نرود. 

به امید آینده و قشنگترین لحظاتش 

و طی شدن این عمر به بهترین و عاشقانه ترین وجه، و می دانم که آخرش رفتن هست 

آخرش انتقال هست به دنیایی غیر محدودتر و کوتاه شدن دستمان از دنیا  و تولید و غنی سازی ثوابی 

که سخت بهش محتاجیم. که از آن به ذخیره هم تعبیر می توان کرد. 

تو موسسه دوستان مودبی هستن، که چون ارزیاب مقالاتشون هستم، تعبیر استاد و کلی احترامهای قشنگ 

خدا حفظشون کنن، جوانان نورانی و خوش اخلاق و خوش سیما و منظمی هستند ، گرچه اون اوایل چون همدیگر را 

نمی شناختیم ، بعد از سلام کلام چندانی نبود. 

راستی تو یک هندبوک نویسی برای اونور آب، که انتشارات بین المللی فرانسوی هست، به طریقی 

وصل شدیم، مقاله ام اکسپت و ارزیابی و اصلاحاتش هم انجام شده، اما این روش شیکاگو در 

ارجاع دهی، کمی آشفته مون کرده، مقاله ی دو استاد رو دیدم یه جورایی در اعمال این روش با هم فرق داشتن

راهنمایش که فرستاده اند، مطالعه و ترجمه کرده ام، چیز زیادی دستگیرم نشد، تو انترنت هم 

جستجو کردم فایلهای قشنگی جهت راهنمایی مطالعه کردم، آخرش به این نتیجه رسیدم که ارجاعات 

درون متنی خاصی باشه، و منابع هم نویسنده و تاریخ باشه، اینطوری براشون می فرستم تا بلکه رستگار شوم. 

بی صبرانه منتظرم بعدش که مقاله ی چاپ شده رو با زبان بین المللی بعد از یک سال کش و قوس 

به سرانجام برسد و نتیجه ی کارم را مشاهده کنم. ( گرچه کار برای رضای خداست و پولی در کار نیست، 

اما اعتبار استاد بین الملل مربوطه و انتشارات بین الملل اون جوری  اشتهاری بشری خواهد بود.) 


از پدر احوال رسیده که حالش خوب هست، دوستش دارم چون واقعا بی کلک دوستمان دارد

گرچه به قول خودش می گذارد که خودمان از عهده ی خودمان برآییم و ... 

پدر اگر هیچ کاری هم نکند ، حضورش تکیه گاه و باعث گرمی جان و دل است 

ممنون بودنت پدر 

و برادر کوچولوی قشنگم، در دیار غربت مواظب خودت باش، گرچه گاهی بوی عرفان از حرفات میاد خخخخخخخ 

خدا کند که پیش خدایمان در حضور و خلوت و دور و نزدیک مان، سربلند و معزز باشیم. 

ممنون نگاهتون 

این پست تقدیم به امام زمانم که سعی می کنم، بعد از افطار بهش بگم: امام زمانم روزه ات قبول. 

و مسلما جواب و دعای حضرت آقایم رو خواهم داشت. 

دلی حواله می دهم به درگه دوست 

که ناز دعای سحرش خوشمزه ام بکند 

خخخخخخ فی البداهه بود. بی روتوش این بیت تقدیم تان باد 

تا درودی دیگر بدرود و التماس دعا 

یاعلی 

یک جرعه رمضان

سلام 

عصر روز یکشنبه ی قشنگ 

امروز هم روز خوبی بود روزی قشنگتر از همیشه 

با کوله باری از معنویت 

هلن و خانه داری های قشنگش و سلیقه های چیدمانش و تقسیم کارها و خریدها 

و البته کمک های خانوادگی 

هوای قم کمی گرمتر شده است، و زیر کولر گازی و آبی چی لذتی دارد، البته به یاد 

عزیزانی که سرکارهای سخت و شاقه مشغول کارند تا لقمه نان حلالی سر سفره ی خانواده شان ببرند، هستیم 

و به هر حال تداول ثروت اینکه ثروت ها و موقعیت های اجتماعی دست طبقات مختلف بچرخند، یک اصل اقتصادی اسلامی 

هست. که تو قرآن هم بهش اشاره کرده است، اما اینکه تو جوامع ما این اتفاق نه تنها نمی افتد یا کمتر می افتد، اما 

روز به روز ثروتمندان فربه تر و میلیاردرتر می شود ، نتیجه عمل نکردن به تعالیم اسلامی هست. 

مخصوصا این روزها که در اثر بی تدبیری مسئولین یا ضعف قوانین یا .... در یک دومینوی افزایش قیمت ها

مسابقه ای شده است که هر روز اجناسی اونم اجناس اساسی، اونم تو ماهی که می بایست همه جانبه 

به فکر سفره ی فقراء و افطار نیازمندان باشیم، کار بدتر از شمر و ترامپ می کنیم و تا دستمان برسد، در 

خیانت و در تکاثر و در خون مردم را به شیشه کردن، کوتاه نمی آییم. 

در دبی و آلمان، فروشگاهها بابت رمضان ارزانی و تخفیف مالیات راه می اندازند که روزه داران مسلمان 

مشقت و گرانی نداشته باشند، اما اینجا که متاسفانه منافقانی اسم اسلام و مسلمان را یدک می کشد، 

اما از یهود و نصاری رفتار بدتری نسبت به مسلمانان و مستضعفین دارند. 

از ماست که بر ماست 

در غرب اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم 

در جوامع مثلا مسلمان، مسلمان نمای منافق دیدیم ولی اثری از اسلام نمی بینیم. 

نمی دانم تا کی بما کسبت ایدی الناس، ظلم و اجحاف و احتکار و گران فروشی و کم فروشی 

در رفتار تک تک ماها باید مشاهده بشه؟ 

به قول حاجی: تا مال حرام قاطی رزق و روزی مان نکنیم، مثل اینکه مزه نداره. 

بعد فردا که بچه هایی خورده از این مال حرام، هیچ پایبندی به آموزه های اسلامی و انسانی و اخلاقی 

نداشته باشند، فقط از خودمان گله کنیم. 

همینه که میگویند: دین داری در دوره ی آخر الزمان، مثل نگه داشتن آتش گداخته در کف دست است. 

و در شهرها نمی شود زندگی کرد، باید برای پاک بودن و پاک زیستن و انسانی و اسلامی زیستن باید به 

کوه ها پناه برد. 

البته ما به عنوان انسانی که در دنیای پر از سختی و آزمایش آفریده شده ایم، گریزی از حل این مشکلات 

و عمل به نیکی ها و ارزشها و پاک زیستن و به سمت زندگی پاکیزه حرکت کردن، نداریم. 

قانون آزمایش و سربلندی در آزمایشهای مختلف زمانه ، برای همه ی انسان ها و پیامبران و خوبان 

بوده و هست . باید رفت و قشنگترین رفتار را داشت و زیباترین عمل را داشته باشیم. 

ممنون نگاهتون 

ماه مبارک ماه مهربانی و ماه قشنگ شدن و عاشق شدن دوباره بر نیکی هاست 

ماه قشنگ تمرین اعتماد به نفس و تقویت اراده هاست. 

دوستش دارم و پاسش می دارم، لحظات افطار یکی از قشنگترین لحظات عمرم هست

وقتی احساس میکنم پیش خدا کمی روسفید شده ام 

و به خدای خوبم اعتماد و توکل دارم، هم در توفیقات و هم در روزی رسانی و هم در اینکه 

شرمنده مان نمیکند، مگر اینکه ما خیلی بی چشم و رو باشیم و خیلی بد باشیم که از این همه 

خوان نعمت و راههای آمرزش آمرزیده نشیم. 

قشنگترین باشیم و قشنگترین ها نصیب مان 

ممنون 

یاعلی و علی علیه السلام ماه قشنگ فزت برب الکعبه گفتنش هست. 

کاش ما هم رستگار ابدی باشیم 

در راه به اکثر عابران که احساس می کنم حواسشان هست، سلام می کنم

تا هم اقتدا به پیامبرم باشد، و هم ثواب 69 ثواب و هم اینکه فضای رحمت و محبت را 

در جامعه به سهم خودمان حکمفرما کنیم. 

و البته جوابهای قشنگی هم می شنوی که دلت آرامتر و قشنگتر می شود. 

برای بار آخر ممنون نگاهتون 

یاعلی 

پست طولانی

سلام 

در عصری نزدیک به شب جمعه 

آرام و مطمئن و البته کمی گرسنه و پر از امید و خوشحالی درونی 

در اتاق خاطراتم آهنگ نوشتن دارم 

سرم کمی سنگین هست چون عصری کمی خوابم برد و دیگه نشد که ادامه بدم 

از اخبار و روز نامه و خبر نامه خبری نمی خواهم، فقط کانالهای تلگرامی که اونم 

به برکت فیلتر شکن باید بازش کرد 

یک خبر به نقل از عراقچی معاون وزارت خارجه، شنیدم که : اگر فشارهای اقتصادی آمریکا ادامه پیدا کند، مجبوریم 

که برادران افغانستانی را از ایران بیرون کنیم، و به هر کجا رفتن آنها به ما ربطی نداره> 

این خبر اونم از یک مقام بلند پایه در سطح وزارت خارجه خیلی برام هم جالب و هم تاثر آور بود 

مثل این می مونه که یک دشمن به خانه ات حمله کنه و راههای مختلف را برای به زانو آوردنت امتحان 

کنه و برای از بین بردنت از هر راهی تلاش کنه، بعد شما برای مثلا مقابله با او ، 

برادرت را که در جبهه های جنگ تحمیلی و جنگ مقاومت سوریه و 

 در سنگر تولید و سخت کوشی و اقتصاد مقاومتی و تولیدات داخلی با جان و دل و عرق و خون کمکت 

کرده باشه، شما اینو که بیشتر پشتت و مشتت خالی بشه، به دشمن قسم خورده ات آمریکای جهان خوار ، 

از باب تهدید بگی، که این برادران خونی و هم سنگرم  رو من از سنگری که در مقابلت هست، بیرون می کنم. 

و رفتن اونا به من ربطی ندارد. 

نمی دانم برای من این حرف اصلا قابل توجیه نبود. 

البته شاید برای مهاجرین افغانستانی بد نشود، چه به کشورهای اروپایی و استرالیایی و آمریکایی برود 

و چه حتی به ترکیه  و ... جاهای دیگه بروند، چون شرایط همه جوره ، غیر از معنویت و حجاب و فرهنگ و مذهب مشترک

برای زندگی شان بد نباشد. 

الان خیلی از برادرانی که به کشورهای اروپایی یا آمریکایی رفته اند، قشنگ  در رفاه و با حقوق ماهیانه 

و حق آموزش بهترین زندگی را دارد،

  یا خیلی از دوستانی که به آمریکا مهاجر شده اند، 

 الان صاحب خانه و درآمد و عزت و حقوق شهروندی شده اند ،اونم در عرض کمتر از 4 یا 5 سال. 

یا عزیزانی که به استرالیا رفته اند، حداقل دنیایشان تامین هست. و آخرت و معنویت و مذهب و مسلمانی را خودشان 

می توانند مراعات کنند. 

ولی متاسفانه مهاجرین افغانستانی که بیشتر از 40 سال در اینجا حتی متولد شده اند، از خیلی از حقوق شهروندی، محرومند. 

جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و حکومت شیعه و امام زمانی برای همه ی ما مهم هست، اما مسئولین بی درایت 

نمی دانم ، حتی الفبای یک گفتار ساده ی اعلامی سیاسی را هم بلد نیست. 

خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر کند 

کارم تو موسسه به عنوان استاد ارزیاب مقالات، تا الان عالی هست، فضایی صمیمی و معنوی و قرآنی 

گرچه ماه مبارک و روزه داری مجال فعالیت بیشتر و قشنگتر را محدود می کنه. 

هلنم امشب موسسه افطاری دعوت است خدا حافظ جانش، حوری نازنینم هست 

فدای مهربونیا و احساسهای قشنگ دخترانه اش، و ممنون خدای مهربونم به خاطر 

داشتن حوری فرشته های نازی که سهم آرامش را بهم می بخشند. 

دم افطار، حس قشنگ وصال به آدم دست می دهد، یک حس شیرین و شادابی و انتظار 

راستی تا دقایقی قبل باد شدیدی وزیدن گرفت، که صدای تق و توق در و پنجره ها را بلند کرد 

و نم نم باران  و بازم هم حس قشنگ بودن و عاشق شدن و عشق و رزیدن و خوب بودن 

و حس احساسهای قشنگ و خاطرات قشنگ و ماه قشنگ خدایی بودن بیشتر 

و ماه قدر دانستن ها و ماه قشنگ عاشقی کردن با خدا. 

ممنون نگاهتون 

یک کم خواستم به همسری و همسرانه ها اشاره کنم، در قبال قولی که داده شد که 

کمی از همسری و همسرانه بنویسم، 

فقط چند جمله بگویم که همسری و همسر بودن یک هدیه ی خدا یک نعمت و یک عطیه هست 

همسری مجال عاشق بودن  و عشق ورزیدن و آرام و ارامش داشتن است . 

همسری مجال کمک به خدایی شدن بیشتر و پوشاندن و سیراب کردن همدیگر از لذت و معنویت 

و مهر بانی و صمیمیت و اشتیاق هست. و وصالهای قشنگ و بوسه های شیرین و هم آغوشی ها بینظیر 

همسری بر اساس قول خود خدا، محبت و مودت در اوج و مجال خودش هست 

همسری لذیذترین لذت دنیا و پله و پلی برای پرواز و پروریدن و پروا کردن است. 

همسری و همسر بودن ، افتخار و شکفتن و بودن و عشق و صفا و طراوت ناب هست 

برای همین هست که در همسرانه ها و همسری، همه چیز شفاف و عاشقانه و به 

تعبیر روایات، بدون شرم و حیا و خجالت است. البته یک کوچولو حریم شخصی هم هست

که گاهی خلوت و با خود بودن و کمی خصوصیات مثالی( صوری و صورتی، در مقابل ذات) 

 زن و مردی را رعایت باید کرد. 

همچنان زندگی زیباست و همچنان خدا قشنگترین ها را برایمان می خواهد 

و همچنان جبر عقلی و شرعی هست که خوب باشیم و قشنگترین رفتار را داشته باشیم 

عزیزی ورزش کرده و کمی سرما خورده، میگم مگه نمی دونی که در حالت خسته نباید آب سرد 

خورد ، جوابی نداره . میگم کل زندگی هم همینه، وقتی میدونیم گناه همان اب سرد است که با 

مزاج ما جور نیست، و بد اخلاقی همان سمی هست که روح و خلقمان را مسموم می کند، آخه چرا؟؟؟؟؟ 

فک کنم طولانی شد این پست 

تا ببینم چی قبول افتد و موضوعات متنوع شد 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 




صدق و صمیمیت افزایی های ما

سلام 

پدر عزیزم رفت و خدا حافظ جانش که به سلامت برگردد 

مادرم هست و چهره مهربونش و عمق نگاهش و البته سرزندگی و سر به سر گذاشتن هایش 

برایم شیرین هست . خدا رو شکر که دارمشون 

دیشب دو تا مهمان کهن سال داشتیم، از اون کنهسالان فامیل که یه هوایی خواسته اند که تازه کنند 

و چندین شبی را برای اختلاط ( اگر املایش درست باشه) و گفتگو این ورا تشریف بیاورند 

به هر حال دیشب دعوتشان کرده بودیم ، خوب بودن طفل معصومی ها، در آخر عمر خیلی هوای همدیگر رو 

داشتند ضمن اینکه از دست هم زبانی گله می کردند ، اما به قول خودشان، در دل دوست دارن خخخخخخخخ 

این تفکر رو براشون نقد کردم قبلنا، که اسلام میگه: دوستی تون را اظهار بکنین، به همدیگر بگین که دوست دارین 

به بچه هاتون بگید که چقدر دوستشون دارید و چقدر خیر شون را می خواهید 

نمی دانم فک کنم در مورد دوستان هم شاید گفته باشند حضرات ائمه که ، چقدر همدیگر رو دوست دارند( در صورت وجود دوستی و 

دوست ) 

ولی اینو دیگه بارها گفته ام که دوست دارنده مقامش بالاتر از دوسته داشته شده ، پیش خداست 

راستی می دونید برای این که همدیگر رو بیشتر دوست بداریم و نسبت به هم عشق بورزیم 

یکی از راهکاراش اینه که قشنگ صادقانه احساس و شرایط و بعضی مشخصات و خصوصیاتی که 

اگر دشمن بهش اگاه بشه، ضربه ای بهت نمی تونه بزنه، به دوستان شفیق مون بگیم، که بهتر درکمون کنه. 

که صمیمی تر بشیم، مثلا من فلان مشکل جسمی ناخواسته را دارم، و دست خودم هم نبوده است، 

این در اخلاق و احساسم گاهی تاثیر می گذاره، پس شما که دوست صمیم من هستی و با هم صادقانه و 

دم خور و با هم رفت آمد و ... داریم، خب بدونه که بهتره، که سر بزنگاه سوءبرداشت و کدورتی پیش نیاد 

و این رویه و راهکار جلوی خیلی از سوء تفاهمات رو برطرف می کند و فک کنم فوق العاده صمیمت افزاست 

دیگه این نظر ما 

در این اوان ماه مبارک 

و چقدر با این کار جدید مشغولیت فکری ایجاد میشه و کلی تمرکز کاری و علمی پیش میاد 

همه چیز مون قشنگ است و البته خدایی و رضای خدا همیشه ضمیمه ی کارمون باشه 

به حق مولا و مظلومیتش و ماه شهادتش 

ممنون نگاهتون 

تا ببینم چی پیش آید و رضای خالقم در کدامین هنر و اشتیاق و کار و نیتم باشد. 

یاعلی 

ممنون که نظر می گذارید. این همه  خخخخخخخخخ 

خب بدرود تا درود دیگر 


همه چی عالی

سلام 

امروز هم پیشواز رمضان گرفته ام هم یک روز قضا داشتم 

تا اینجاش که بد نبوده موسسه بودم به نظر عالی میاد تا اینجای کار 

اما یک کم پیاده روی داره که اونم هم لازمه و هم چیزی نیست. 

میگن بنزین گرون شده؟ آره

اگر شده خب چی عالی مردم بیشتر به سمت پیاده روی روی میارن و سلامتی شون بیشتر میشه 

تو هلند می گویند حمل و نقل عمومی در دسترس و ارزانه ، در عوضش ماشین شخصی گرون 

و در عوضش پیاده رو ها قشنگ رسیده گی می شود و خالی و آماده برای عابرین این قشنگه 

مسیری که من میرم عالیه فقط یکی دو جا چون میکانیکی هست و یک جا هم کانکس نگهبانی ساختمان 

گذاشته ان فکر کنم حقوق عابرین را رعایت نمی کنن . نمی دانم جایی هست زنگ بزنم که رسیدگی کنن.؟؟ 

فک کنم به شهرداری مربوط میشه اونم بخش سد معبر که بیشتر دستفروشا رو جمع می کنن ، نمی دانم به این دو مورد 

هم رسیدگی می کنه یانه؟ 

دیگه اینکه یک کم گرسنه شده ام، می خواستم بخوابم ، خوابم نبرد، امدم که بنویسم شاید خوابم ببره و استراحتی بشه 

یکسری مقالات تربیتی قرآنی می خونم البته برا تحقیق خاصی، خیلی جالب و آموزنده و متنوعند 

و چقدر نویسندگان محترم نکات ریز و موضوعات مختلفی در مورد تربیت و تعلیم مطرح کرده اند که ما 

یه راست فقط میگیم تعلیم و تربیت و خلاص . در حالیکه کلی اندیشه و فروع و مطالب مطرح هست 

هزار نکته باریکتر از مو اینجاست 

ممنون نگاهتون 

بیشتر حسش نیست بنویسم 

راستی می خواستم یک حدیث بیارم براتون، دنگ و فنگش زیاده ، اول باید آپلود بشه و بعد یکی یکی 

بیاریش بعدش سایزش اندازه در نمی اومد اینکه فعلا از خیرش گذشتیم. تا خدا چی بخواهد و شما 

چقدر مشتاق باشید. 

سرسبزی و کمی هم نم نم گرمی قم داره خودشو نشون میده 

نمی دانم هر چی خدای خوبم بخواهد 

یاحق و یاعلی 

ایثار و انصاف

سلام 

سبزی و طراوت و جیک جیک گنجشکهای شیطون 

و نمای دل انگیز درختان انار و انجیر و سبزی هایی که تازه تو باغچه کاشته ایم 

و نهال شاه توتی که وسط این باغچه جابه جا کردیم همه و همه قشنگ و فرح بخشه 

می خوام هر روز را با یک حدیث آغاز کنم بعد از این 

حدیث امروز رو تقدیم می کنم با این عکس: 

این خیلی قشنگه که رفتارمون با نیت معامله با خدا باشه، توقع پیدا نکنیم که حالا که من این طوری 

رفتار کردم ، خب دور از جون خدا رو کار نداریم، طرف مقابل حالا بیا مزد کارمو بده . 

این میشه همون به قول یکی از عرفا، رفتار خر کاری. که چون من پشت تو رو می خوارونم تو هم پشت منو 

بخارون. 

و ثواب انصاف هم خیلی مهم هست که البته آرامش می آورد و چون خدا 

از کارت راضی هست، خشنودی اش به قلب ما هم منتقل میشه 

سعی میشه کمتر توضیح و حرف باشه، خود حدیث راهگشاست. 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

عشق بازی و خدا محوری

سلام 

به نام عشق 

به نام زندگی و به نام هم آغوشی و به نام مهر و مهربانی و محبت و مودت 

دوست داشتن زیباست چون خدا خالق آن است 

دوست داشتن ضرورت است چون سرزندگی و طراوت قلب و جانمان با دوست داشتن است 

هر کسی دوستی و عشق بازی نمی کند یا نمی تواند حتما جنگ می کند 

امروز آغاز یک همکاری جدید است 

و دیروز هم با اینکه خیلی چیزها دست خودمان نیست، ولی لحظه های قشنگ شکل گرفت 

حق هم دادنی و هم گرفتنی  و هم پی گیری شوندگی ست 

یکی از عزیزان مشکلات کرایه خانه و وصول نشدن طلب هایش بهش فشار آورده است 

دنبال خیری هست که بهش قرض بدهد

اول یه جوری قرض خواستنش را مطرح کرد که می خوام ، ولی بهش گفتم شما چرا؟ 

کمک خیرین برای کسانی هست  که حتی به نان شب محتاجن 

کسانی که صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارن 

کسانی که تکیه گاه درآمدی و ... ندارن. 

ولی وقتی دوباره تو تل پیام داد که یازده تومن از حقوقم را صاحب کارای بی وجدان 

نداده است، و پارسال بیکاری زیاد کشیده است، خیلی دلم گرفت. 

تا ببینم چی میشه کرد. براش 

و طفلکی سیلاب دیده ها و مصیبت دیده ها 

و البته کمک های مردمی و نهادی واقعا قابل تقدیر و سپاس و اجر خداوندی ست

اینا نمونه هایی از عشق بازی های خوبان با همدیگری هست که واقعا چشم به راهند 

و اینها قشنگ هست  اینها را باید دید و شکر گذار بود و تبلیغ و حدیث کنیم و 

قشنگی ها را زیباتر ببینیم 

هر جا که می رویم زیباتر ببینیم و زیباتر بخواهیم و زیباتر بیندیشیم، خودمان راحتیم 

اگر کسی به کسی توهین می کند و دل آزاری می کند به خودش قطعا سخت می گذرد 

چون ظلم  و توهین خلاف رضای خداست، و آنچه خلاف رضای خدا باشد قطعا آزار می آورد 

و آنچه رضای قشنگ خدا را و یاد خدا و مرام خدا را به همراه داشته باشد، قطعا آرامش بخش است 

و آلا بذکر الله تطمئن القلوب 

این مرام من در سال 1398 و در هشتم اردیبهشت هست، که معلوم نیست فردا و فرداهای دیگری 

بتوانیم بنویسیم چون هیچ کس از آینده اش خبر ندارد. 

مهم این است که این لحظه خوب و خدایی و شاکر و قشنگ رفتار باشیم 

به قول سیاسیون: ملاک حال فعلی افراد است. خخخخخخ 

حالا این حال فعلی بر اساس معیارهای کدام طرف تعیین شود، ( البته وقتی معیارهای خدایی نباشد) 

به پلورالیسمی همه جانبه کشیده می شود که یکی بیاد جمعش کند. 

و این قشنگ نیست چون تنازع بقا پیش می آید 

پس باید خدا باشد و حرفش اعتبار داشته باشد 

و حرفش را با معیارهای عقلانیت و شریعت بسنجیم 

و این مهم هست برایم که به توحید اعتقاد دارم، به اصول دین  و پیروی از آن 

خب به قول نون خ، فرما صبحانه 

ممنون نگاهتون 

شبهاتون قشنگترین و روزهاتون عالی ترین 

و لحظه هاتون سرشار از یاد خدا و همراه آرامش 

یاحق و یاعلی 


نازنین باشید و نازترین

سلام 

روز قشنگ شنبه و هزاران شکر و امید برای داشتن بهترین ها 

امروز سالن فوتسال و چند تا کار اداری دارم، تا ببینم خدا چی می خواد 

کیمیای سعادت را در زندگی و بندگی باید داشت و خواند و زمزمه کرد 

کیمیایی که همیشه بعد از راز و نیاز عاشقانه می خوانم تا بلکه هدیه ای باشه 

برای قبولی و هستی و اندوخته ای برای آینده ای بینهایت مان 

آمدم که نظر بخونم که خوشبختانه خخخخخخخخخخ نظری نیست که پاسخ بدم 

و خدا رو شکر خودم هستم و دلم و خاطراتم و عزیزانی که خاموش می خوانند 

و سپاس از لبخند سبز شان و احساس پر از عطوفتشان 

دارم رساله رو تیکه تیکه و فصل فصل می کنمش بی محابا و بدجور 

از بس آدم خوبی هستم خیلی مزاحم استاد راهنما نمیشم دلم نمیاد سید بزرگوار 

خوشکلم را مزاحمت ایجاد کنم . ولی خب در اصول کلی با هم موافقیم 

دیگه آش شله قلمکاری هست که باید خودم بپزم و چقدر شیرین است وقتی خلق می کنی 

می آفرینی و وصل می کنی و می نویسی و باز دوباره ویرایش و پس و پیش و هی پس و پیش ...... 

عزم را جزم که کمتر سراغ نت بیام گرچه آنلاینم 

ولی خب تا خوب خسته نشدم شاید نیام 

ممنون نگاهتون 

گرچه دغدغه های کوچیک و بزرگ و دلتنگی های از جنس مردانه و احساسهای پدرانه و همسرانه و 

فرزندانه و کودک درونانه و البته عاشقانه و عارفانه و خداوندانه و ظریف و اشتونانه دارم، 

ولی خب دلم به خدایی قرص و محکم است که سر بزنگاه کمکم کرده است و خواهد کرد 

شکوهمند باشید 

درس استاد هم تعطیل شده است تا فقط به رساله بچسپم و تا ببینم خدا چی می خواهد 

ممنون خدا و شمایی که می خوانید و عزیز و محترم و ناز و نابید با تمام شرایطی که در زندگی قشنگتون 

دارید و البته دوستی ها و محبت ها و دوست داشتن ها همیشه شیرین بوده و هست 

نازنین باشید و نازترین 

یاحق و یاعلی 

نور برای چراغ همسایه

سلام 

صبح دیگر و  روز قشنگ پر از سبزه های سبز زندگی و نگاه قشنگ 

امروز هم روزه ام، قضایی که ماه رمضان پارسال مسافر شدم با دعوت دوستان 

خدا قبول کند، شش روز بود سه روزش که تو اعتکاف گرفتم و یه روزش را قبلا 

فک کنم دو روز مانده است خدا قبول کنه که مدیون از دنیا نرویم 

بچه ها رفتن مسابقه ی دو 

منم می خواستم باهاشون بروم ولی خب یه جریانی شد که نشد برم 

هوا به شدت عاشقانه و آرام بخشه 

با اینکه دیشب سحری میل شده، ولی کمی دلم غنج می ره که یه چیزی میل شود 

مخصوصا اینکه حسنا سر سفره ی صبحانه بهش میگم، یواشکی از مامان و حدیث، لقمه برام بیار 

که منم هم روزه باشم و هم صبحانه خورده باشم، میگه : نههههههه باباجون. بعدش با دست کوچولوش 

اشاره با بالا میکنه ،

میگم چی؟

 میگه: خدا که می بینه.

یعنی چقدر این دخترا باهوش و فرزن 

دیگه همینا، می خوام یکم رساله رو پیش ببرم 

کلی مقاله و مطلب و فیش جمع آوری کرده ام، ولی برای خودشون دریایی شده اند

منم دلم نمیاد که از خیلی هاشون صرف نظر کنم، اینه که گاهی وقتا احساس غرق شدگی بین مطالب می کنم 

بعدش دست و پا و تقلا و ... و بعدش فرار می کنم یا میام وبلاگ یا میرم خخخخخ شلوغ کاری 

دیگه باید کم کم بیشتر  با توجه به موضوع ویرایش و تنظیم کنم، اما خب میگم این طوری بشه قشنگتره 

اصلا نوشتن و پژوهش یک هنر زیبای آراستن و پیراستن و آرایش آرایه ها و آموزه ها و جملاتن 

کارت که بین رشته ای و قرآنی و روانشناسی و تربیتی و اقتصادی باشه، میشه یه عالمه گرایش و رویکرد 

بعد هی به جاهای خاصی کشیده میشی که جمع کردنش تو یک راستا و با یک فرمون مستقیم به سمت مقصد 

رفتن کمی که خیلی سخت میشه 

مخصوصا اینکه وقتت هم کم باشه 

خلاصه 

آمدم که شکر خدا بر سلامتی و امنیت و درآمد حد کفاف ( البته با قناعت که بالاترین گنجه) و همسر صالح 

و زبانی شاکر به شکر خدا و عزیزانی پر از محبت و عشق و عاطفه که در کنارت و در کنارشی، و از همه مهتر 

نعمت معرفت و محبت خدا و اهلبیتش که زندگی پر از حیات طیبه و خدایی را برایت نوید می دهند

شکر خدا بی خدا و نهیلیست و داعش وحشی که یک تعفن محض از جهالت و گمراهی و مزدوری و از هر چی 

بدی و شیطانی پست تر، صدها صدها  و هزاران به دوری . 

ممنون خدایم که در جوار کریمه ی اهلبیت که هر وقت گنبد و بارگاهش را می بینی دلت پر از نور و زندگی 

و معنویت می شود، اینها همه و همه عشق و آرامش می آورد که خدای مان ارزانی داشته است 

ما خودمان تصمیم می گیریم که چطور فکر کنیم، چطور رفتار کنیم و چطور حرف بزنیم و چطور زندگی کنیم،

خنگولهای روزگار و موانع و شرایط روزگار از هر چی .... هر چی هست، اراده و تلاشمان را تقویت می کند، و بعدش 

البته نتیجه ای که با سختی و تلاش و مدیریت خودت به دست آید، به کام جانت شیرین ترین هست.

لقد خلقنا الانسان فی کبد، اصلی هست که ان مع العسر یسرا، به آدم بینش لیس للانسان الا ما سعی 

و ان الله مع الصادقین، ان الله مع المحسنین، و ان الله مع خیلی خوبانی که صفت خدایی می گیرند 

این ها اصول زندگی روانشناسانه ی من است که در سبک زندگی و آرامش بخشی و سعادت دهی، رد خور ندارد 

خدایا شکرت که غرق نعمتم قرار دادی و هر چی می بینم جمال و جلال و حکمت توست 

و ممنونم که نعمت وجود و نعمت خوب بودن و نعمت خودت را عنایتم کردی. 

البته و همشه تو برایم کافی هستی که چی زیبا سوال کرده ای: الیس الله بکاف عبدَه 

آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟ 

البته که کافی عزیز دلم خدای مهربونم 

نعمت مناجات و مغازله ی نیمه شب و سحر عاشقانه ات را از ما نگیر 

لذت عبادتت و لذت خوب بودن و لذت خوبی کردن و لذت عشق ورزی با خودت را همیشه 

همیشه ی همیشه ی ارزانی مان دار 

فدای این همه لطفت  و الطاف بی شمارت 

عزیزان زندگی ام، خوبان و مهربانانی که هر کدام برای خودشون دنیایی و افکاری و مرام 

و شرایط خاص خودشون را دارن، در پناه لطف خودت عاقبتی بخیر و زندگی پر از یاد خودت 

و لحظاتی سرشار از آرامشی که با یاد و اطاعت خودت نصیبشون میشن، همیشه عنایت فرما 

اگر برای چراغ همسایه نور بخواهی حوالی خودت هم نورانی تر می شود 

از شنیدن خوشبختی و آرامش و رفع مشکلات و دغدغه های عزیزانمان خوشحال میشویم 

و این خیلی قشنگ هست که هر شب برای چهل مومن دعا کنیم و وقتی به همدیگر می رسیم 

طرف را بیشتر دوست بداریم، و دوستی مون را ابراز کنیم، و باعث افتخار بدانیم که خدا این 

لیاقت و ظرفیت را بهمون داده که بنده های خوب خدا و کمی ناخوب خدا را دوست بداریم و بهترین ها 

را براشون بخواهیم 

و امید که همیشه چنین باشیم 

یکم فک کنم طولانی شد، عذر تقصیر پر حرفی 

ممنون نگاهتون 

بهترین ها نصیب لحظه هاتون 

اختیار با شما : خوبی یا ناخوبی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

.......

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

عید شکوه انتظار مبارک

سلام 

عید میلاد تون مبارک 

عید شکوه انتظار مبارک 

عید و جشن نیمه شعبان مون مبارک 

باز هم روز قشنگی پر از برکت و امنیت و آرامش و یاد خدا 

روز عید را در حالی آغاز می کنیم که دیشب، بنابه روایتی 

شب احیاء نیمه شعبان و شب پیاده روی جمکرانی ما با خانواده  و حسنا کوچولو 

و سایر دختران تر گل مرگل و کل خانواده از بابا بزرگ و مادر بزرگ و ... بود 

دیشب خیلی عالی بود 

از همه نظر از این همه شور و شوق زوار 

و تا قسمت هایی از راه را پالخت و با جورابی رفتیم که حسابی چسپید 

جدی میگم، گاهی آدم فکر می کنه وسایل یه چیز خوبیه، مثل کفش، ولی وقتی 

بذاریش کنار یه حس و احساس قشنگ و تازگی و تغییر و تنوع دیگری پیدا می کنی 

خلاصه از خادمان و ارائه خدمت رسانان مختلف از پایگاه سلامتی و خیاطی و پیرایش و واکسی و شستن لباس و ..

از  شیرینی و چای و ....... و نذورات خوبان 

خب به سلامتی 

ادامه اش طلب شما 

ممنون نگاهتون 

یاعلی