خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

نماز همه هستی من

صبح دل انگیز و مصیبت بارمان به تعزیت و بارانی

شهادت یکی از خوبان عالم، امام صادق علیه السلام، امام بزرگواری که برای هدایت ما و رساندن نعمت پیام پیامبر رحمت و هدایت به دست ما ، جام شهادت نوشید، و رنجهای فراوانی از طاغوت زمانش کشید.

امام بزرگواری که به گردن همه ی ما و شما حق دارد، و با پیروی و خوب بودنمون می توانیم ذره ای از زحمات و تلاشهایش رو جبران کنیم. ( می خواهم بعد از این روانتر بنویسم، خدا کند که بتوانم)

در جایی خواندم که عزیزی و جوان و نوجوانی از وضعیت خاص خودش صحبت کرده بود، و شرایطی رو بیان کرده بود، که در خانواده ای زندگی می کنم که به نماز و حجاب کمتر اهمیت می دهند، و در میهمانی های مختلط شرکت می کنم و اگر مقید باشم مسخره می شوم، و نمی دانم که دین رو داشته باشم یا اینکه از خیلی لذت ها و میهمانی ها بگذرم، و دیگر اینکه دوست دارم نماز بخوانم ولی نمی دانم با فشار محیط چکار کنم؟

به هر حال این کل مدعایی که از این صحبت نصیبم شد، در قدم اول یک جواب هایی براش دارم، ولی نظر شما خوانندگان فرهیخته و گرامیم هم مهم و انشاء الله راه گشا خواهد بود. جواب های شما را در صورت حوصله خواهم شنید.

اما آنچه که بر اساس مرام من و نوع نگاه من به مسائل می توان پاسخ داد، این است که:

خواهر عزیزم، که انشاء الله در شرایطی قرار دارید که می توانید خوب و بد را درک کنید، و توان و تصمیم بر ترک خیلی از چیزهایی دارید که ذاتا بد و با فطرت پاکتون در تعارض هست، چون آیه قرآن هست که می فرماید:

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ(الرعد/11)

برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (اما) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!

 

و جان کلام این آیه این است که تغییر و پیشرفت و رسیدن به تعالی و رضایت خداوند هنگامی هست که خودمان تصمیم بگیریم و اراده و نفس مان را بر آن استوار کنیم.

به بیان ساده تر تنها هنگامی می توانیم که پیشرفت کنیم و آدم خوب باشیم که اولا واقعا تصمیم بگیریم و خودمون رو تغییر بدهیم، و مرام و جهان بینی و اعتقادات مون رو تغییر بدهیم.

تغییر نگرش و اندیشه باعث تغییر در منش و رفتار می شود.

آنچه که عقل و علم و دین به ما می گوید این است که در قدم اول برای آدم خوب و مومن شدن، و برای ثبات قدم ما ، این است که اصول و ساختاری رو در مرام و عقیده و تفکر بپذیریم، یعنی اول انگیزش و اندیشه مون رو درست کنیم و به بعضی چیزها باور داشته باشیم، و بعد منش  و رفتار بر اساس آن شکل بگیرد.

شما اول باید به یکسری باورها و اعتقاداتی برسید که به شون اصول دین می گویند، و این دیگه به سطح اندیشه و تلاش شما در فهمیدن و ایمان آوردن و باور کردن بر می گردد، اول از همه اینها را بدون تقلید( با راهنمایی گرفتن و مطالعه) به دست آورید، و اصول دین رو می دانید ( خدا باوری، پیامبر پذیری و آخرت پذیری، و دو اصل مذهب شیعه که ایمان به عدالت خداوند و امامت چهارده معصوم می باشند)

این ها رو وقتی واقعا قبول کردید و ایمان آوردید که بله خدایی هست، با همه اوصافش و در این میان پیامبری هست، که احکام و برنامه ی هدایت ما انسانها رو آورده است، و بعد بر اساس عدالت خدا در این دنیا و آخرت رفتار می شود، و بعد از پیامبر آخر الزمان، امامان معصوم زمام داران هدایت نسل بشر تا قیامت هست، و اینکه بازگشتی هست به پیش خدا برای حساب و کتاب، وقتی با اندیشه عقلانی و مطالعاتی که در این زمینه لازم هست، انجام بشه، دیگه تازه می شوید یک آدم قوی و قدرتمند که می دانید کجا هستید و حساب و کتاب میهمانی در این دنیا به دستتون می آید.

بعد از اون می رسیم خب حالا که این طور است و خدایی هست و غیر از این نمی تواند باشد، و پیامبری و کتاب هدایتی دارد و آخرش هم به حساب همه حساب رسی خواهد شد، و ..... همه رو که فهمیدیم و باور کردیم، حالا تازه می رسیم که چه کار باید بکنیم؟ تا اینجا نگرش و انگیزش ما شکل می گیرد، یا نرم افزار رفتارمون آماده شده است.

و بعد از این  پای فروع دین به میان می آید، که توسط همون اصول دین هم اثبات می شود و هم بیان می شود، و یکی از فروع های دین که وقتی قبلیاشو قبول کردیم و ایمان آوردیم، کار قشنگ نماز خواندن و سایر فروعات دین هست.

و نماز هم عاشقی هست برای بهترین و زیباترین و مهربانترین و قوی ترین و پاور فول قدرت جهانیان، و هم وظیفه و تکلیف توست برای بقایت، و خوشی و لذت ابدی یت. و از اینجا وارد دنیای قشنگ نماز و هدف نماز و هستی نماز می شوید که در این زمینه هم می توان مطالعات و مباحث قشنگی رو پی بگیرید، که در این زمینه می تواند کمکتون کند.

اگر با این ادبیات جلو بیایید( اول باور چیزهای اساسی ، و واقعا باور کردید و به این نتیجه رسیدید که غیر از این نمی تواند درست باشد، دیگه خودتون یک پاور فول قدرتی می شوید که هیچ شبه و نگاه و نظر دیگران برایتان بی ارزش می شود، دیگه چیزی به نام مسخره و ....... برایت می شود کشک، و اصلا معنا پیدا نمی کند. ( از اینجا دلتون به حال اونها خواهد سوخت که شما به جایی رسیده اید که اون بیچاره هی نادان به اون نرسیده است، و شاید دلتون بخواد که اونا رو به راه خودتون بیاورید، نه اینکه تحت تاثیر آنها قرار بگیرید)

بگذار یک خاطره از خودم بگویم که بحث خیلی سنگین تر نشود، اونم اینکه شاید در سن شما یا بزرگتر از شما بودم به هر حال قبل از دیپلم بودم ، شاید سالهای اوایل دبیرستان بود، در اوج غرور نوجوانی و کنجکاوی و شلوغ کاری و ...... یادم هست به عنوان یک نوجوان در یکی از مراکز مدرن و شیک در یکی از شهرهای حسابی با کلاس و پولدار یکی از استانها خیاطی کار می کردم به اصطلاح خیاطا ، چرخ کار بودم، و با اعتماد به نفس عجیب، و اطرافیانی که حسابی باکلاس و پولدار بودند، و پسر صاحب کار مسئول حراست هواپیمایی بود، و تقریبا ده دوازده نفری با بعضی فامیل های صاحب کار خیاطی تولیدی کار می کردیم، ( البته من موقتا و برای تعطیلات تابستان فقط سه ماهی مشغول بودم) در این مدت یادم نمی آید که من یک وعده هم نمازهایم رو قضا کرده باشم. و با ابهت و صلابت خاصی ( البته این رو تعریف می کنم برای خودستایی نیست ، برای این است که ارزشمندی احترام به عقیده و نماز رو نشان بدهم، و بگویم که کار شدنی هست، و می شود در میان جمع هم با ابهت و قدرت در عین احترام به عقاید دیگران ، عقیده ی ناب خودمون رو داشته باشیم) وقت نماز یک گوشه ای با گوشه ی چشم مشتریان سوپر دولوکس و بعضی خواهران و همکاران که با دیده ی تحسین می نگریستند، نماز رو به جا می آوردم.

این نماز من هم باعث آرامش و خاطر جمعی برای خاطر خودم می شد، و هم احترام و تحسین و اعتماد همکاران و صاحب کار رو به طور خودکار به دنبال داشت. ( همان طوریکه دوست مومنتون باعث هدایت و دوستی شما شده است ،قطعا شما رو هم خوبان دوست خواهد داشت، و راضی کردن همه قطعا از محالات است، ولی خوبان و از همه مهمتر رضایت خدا از بهترین و عاقلانه ترین کارهاست.)

حالا هم در مورد شما هم انسان شریف و مقید بودن و مزین به آداب و احترام به خود و خدای به این بزرگی بودن، نشانه ی بزرگی و شخصیت و مهم تر از هم رضایت کسی می شود که یک لحظه رضایت او با هزاران مسخره و رنج ناشی از عبادت و بندگی  برابری نمی کند.

ارزش رضایت او از هزاران جور و سختی مسخره شده قطعا بالاتر است.

من توصیه ام به این عزیز گرامی این است که بزرگ و عمیق بیندیش و با تمام صلابت و استواری تصمیم بگیر و این را مطمئن باش که شما یک قدم به سوی خدا برداری و احترام و بندگی اش رو به جا آورید، خداوند ده ها قدم به سوی ما بر می دارد و کمکمون می کند. و همانا خدا از مادر هم مهربانتر است.

از پیامبر مهربانی مون چه کسی بالاتر و عزیزتر و ارزشمندتر است، اون حضرت در اوایل دوران پیامبریش مگر کم مسخره اش کردند، و کم بهش دیوانه و ساحر  و جادو گر و...... بهش گفتند، که حتی سر نمازش معذرت می خوام شکمبه ی گوسفند رو روی سرش خالی می کردند، و امروز و پیش خدا مگه از ارزش و مقامش کم شده است؟ مگه بالاترین و ارزشمندترین نیست، که هر وقت اسمش به میان می آید ، برای سعادت و خوشبختی خودمون باید صلوات و رحمت و درود بر او و خاندانش بفرستیم؟

و این را بدان که هر کس مسخره ای بکند، شخصیتش در همان حد پایین است ، و قطعا بیچاره و مستضعف فرهنگی است، که به عبادت و احترام به خوبیها و پاکی ها،  ارزش قائل نیست.

دیگه اینکه این حس دوستی بندگی و نماز و عبادت رو دست کم نگیر، به کمتر کسی این حس و این نعمت عطا می شود، و بگذار پدر و مادرت از داشتن دختری مومن و باعث افتخار ، به خودشون افتخار کنند و باعث خوشحالی شون بشوید.

که دعا و خوشحالی آنها برایتون بیشتر باعث موفقیت و آرامشتون می شود.

قدر مادران مومن و محترممون رو بیشتر بدونیم، و همه دغدغه های ناب و ناز    رو به مادر بگوییم و ازش چاره جویی کنیم، که مهربانتر از مادر و پدر برای فرزند کسی نیست. و از آنها برای مقابله با مشکلات احتمالی و .... راهنمایی و کمک بگیرید

تا آنها را دارید ازشون در راه پاکی و نماز و بندگی تون کمک بگیرید، چون بهترین سرمایه برای موفقیت ماست.

یا حق و یا علی        مستدام باشید

نظرات 4 + ارسال نظر
Juddya سه‌شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 17:02 http://juddya-abbot20.blogsky.com

:-)

سرت شلوغ بوده ، و همین هم فرستادی خودش نظریه .... سپاس

Maryam h شنبه 9 مرداد 1395 ساعت 23:45 http://Words-world.blogsky.com

Maryam h شنبه 9 مرداد 1395 ساعت 14:35 http://words-world.blogsky.com

واقعا از مطالب خوشم اومد ممنون
منم شما رو لینک میکنم

واقعا واقعا می فرمایید؟
خوشحالم ........ سپاس

Maryam h شنبه 9 مرداد 1395 ساعت 14:09 http://words-world.blogsky.com

سلام
چقدر این وب عااالیه...خیلی خوبه ممنون از وقتی که میگذازید
من درجواب همون ایه از قران رو حفظ بودم که خودتون بیان کردید
همه چیز رو عالی و واضح توضیح دادید...و اینکه اگر کسی عشق به دینش داشته باشه میتونه با تمام حرفهای اطرافیان مواجه شه کما اینکه این حرفها فقط در اوایل کار هستند و بعد از مدتی به شخصیت جدیدش عادت میکنند..پس نگرانی نداره
توکل به خدا و تمام

سلام و سپاس ،آره دقیقا این نکته ی پایانی رو زیبا فرمودید، شخصیت ادمی وقتی زیبا و با خدا شکل گرفت، خدا هم کمکش می کنه که به هر کم ارزشی تن ندهد....
سپاس از اندیشه ی سبزتان
لینک شدید با افتخار

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.