سلام این روزها خبر خاصی نیست
جز اینکه شوال است، و حسابی شل ولیم.
واقعا عربا الکی این ماه را شوّآل نگذاشته.
به هر حال وقتی می خواهیم قرآن بخوانیم یادمان می آید که ای دل غافل همین چند روز قبل هر آیه اش ثواب ختم قرآن را داشت، ولی الان همان یک آیه حساب می شود، دلمان می گیرد.
امروز حسنا سر ظهری مامانش خوابیده بود، آمد اتاق. به محضی که چشما و صورت ناز و گردالوشو دیدم، آرووم گفتم هیسسسس. و به مامانش اشاره کردم که مامان خوابیده.
شما رو به خدا می دونید چی میگه؟
میگه : ساکتم. فقط با مامان کار داروم. آرووووووم در گوشش میگم.
یک لحظه ماندم که چی بگم به این دختر شیرین زبون.
خلاصه حرفهای دیگری هم برا گفتن دارم. ولی همون شلی و بی حالی و این پست به احترام دوستا که یک لبخند کوچولو بر لبانشان بیان.
یا علی مستدام باشید.
با سلام و احترامات فراوان،
واقعا حسنا ها همیشه ناز و شیرین هستن خداوند همه شان را حفظ کنند. حسنای من هم خیلی خیلی ناز شده ماشاالله
سلام
آره واقعا
خوشحال ترینم از این خبرای خوب و سلامتی و سر زدنت
انگیزه ای می شود برای نوشتنم
مستدام باشی