لبخند قشنگ خدا

 سلام 

بعد از  مراسم و نگاه ها و تاملات و تسلیت ها و خاطر غمین مادر که همه ی هستی ام هست،

و  ...... به خانه و کاشانه ی خاطراتم آمدم

راستش الان خیلی دلتنگم

از همه چیز،  از چیزهایی که ذکرش برای مان خوشایند نیست و ....... هیاهوی و .... توقعات و ...

ولی خب چون مومن شادی اش در چهره و غمش در درونش هست

می خواهم مثل مومن که خوبترین های خدا در میان ماست، منم بخندم  و با توکل و تلاش برای خوشحالی شما و خودم

به خودمون بشارت بدهم

که ما بهترین و قشنگ ترین موجود عالم و جانشین خدای مهربان در زمینیم

و همه پر پرواز و توان و ظرفیت خدایی شدن را داریم

و این می طلبد که با تلاش و توکل به پیش برویم و لبخند را تقدیم همدیگر کنیم

و در لحظه لحظه ی زندگی  و بندگی هامون،  لذت ببریم  چون خوشبختی در مسیر است نه در مقصد.

خوشحال باشیم که خدا خیلی چیزا بهمون داده است

خوشحال باشیم که عشق هست زندگی هست مهر هست مهربانی هست

یکی دو مطلب از وبلاگهای به روز شده صبح گاهی با اندکی ویرایش تقدیمتون کنم که برای خودم جالب بود:

1- وقتی در جستجوی محبوبی باشی کافی است خبری از او بیابی.

بخصوص وقتی مطلع شوی که او هم عنایتی بتو داشته و علاقه مند بتوست. و چون جان شیرینت دوستت دارد.

بمجرد اینکه از این امر باخبر میشوی  گویا نوعی آرامش عمیق بر وجودت حاکم می شود و از آن پس اشتیاق دیدار در تو افزون می شود و هر آنچه ربطی به این دیدار نداشته باشد در نظرت بی اهمیت جلوه می کند و اینچنین است که خودبخود از بسیاری کنشها و واکنشهای  دردسرساز دنیا نجات پیدا میکنی.

این همان "غنی"و بی نیازی است که در شادابی آدمی بسیار موثراست.

وقتی در خود نیاز و احتیاجی نمیبینی  دغدغه های بسیاری رخت از میان برمی دارند..البته همه اینها محتاج معرفت است.

هرچه قدر و ارزش هم صحبتی با یار  در نگاه مابیشتر باشد آن جستجوی "غیر" کمتر می شود و در نتیجه بیشتر "وحدت"احساس  می کنید

و کسی که امکان هم صحبتی یار برایش میسر شده است ،  همان کسی که مدتها بدنبال این یارخودش در جستجو بوده و هم اینک او را یافته است، برای او بالاترین مطلوب تحقق یافته و دیگر چیزی نمی خواهد.

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان ما را بس!

2- مطلب دوم در مورد عشق حقیقی و مجازی این دنیا بود که قبلا خوانده بودم و الان پیداش نکردم وطلبتون باشه . چون قشنگ بود.

ولی عوضش یه خبر خیلی خوب شنیدم که یکی از جوونای فامیل که طفلکی به خاطر مشکلی ازدواجش متوقف شده بود،

تازه گیا نیمه ی گمشده شو پیدا کرده و کلی هم خودش و خانواده خوشحال است

و طرف که پدرش متاسفانه سرطان خون دارد آروز داره هر چی زودتر عروس شدن و خوشبختی دخترش را ببیند،

هیچ گونه شرط و شروطی نه تنها نگذاشته بلکه قرار هست مساعدت هایی هم بنماید

تا باشد از این طور پیوندهای مبارک و دختر هم تحصیل کرده و حافظ 12  جزء قرآن و با کمالات هست که خدایشان خوشبخت بنماید.

از دیشب به تقدیر و سرنوشت سازی خدای خوبان فکر می کنم که چه آسان و گاهی رزق های بی حساب به بعضی ها عنایت می کند.

از شنیدنش خوشحال شدم و به فضل و عنایتش امیدوار به شرطی ما بنده های خوبش باشیم و خاطرش را هیچ وقت مکدر نکنیم.

محض یادمان خودم باشد که :

چند روزی هست که دعای عهد رو بعد از نماز صبح می خونم تا باشد که 40 صبح شود که تا لیاقت شهادت در رکاب آن آقای خوبان نصیبمان شود.

و اگر هم موقع ظهورش در دنیا نبودم ، از قبر برخیزیم و در رکابش قرار گیریم. و این چه زیبا عاقبتی خواهد بود.

ممنون لطف پروردگارم

و عاشق آن دلدارم

که عشقش بی منت و رخش در تجلی است

از در و دیوار و آسمان و زمین

و آرام بخش است یادش

زیبا و پر از طراوت است هدیه هایش

او خالق زیبایی ها و مهربانی هاست 

و خودش را از خودش درخواست می کنم.

که چون خودش بی نهایت و همه چیز است

بخشنده گی اش هم به اندازه ی خودش بی نهایت است

ممنون نگاهتون

لبخند خدا و معشوق تقدیم تون

یاعلی