خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

نوید و تشویق دوستان

سلام و ارادت و احترام

شب جمعه شد و صدای قرآن و اذان از ماذنه مسجد محلمان به گوش می رسد،کاش دردیدن و صحبت با یار مهربانمان در این لحظات کمی بی قرار می بودیم.

البته تشکر می کنم از دوستان دیگری که شاید وبلاگم را خوانده باشد، ولی شاید اینترنتشان قطع شده یا حوصله پیغام گذاشتن رو نداشته است، امید که در ادامه  همراهی ام کنند.

فعلا برای این دو عزیز نوشته ای که قبلا نوشته ام، تقدیم می کنم.که هم خاطره است و هم احساس.

نامه ای است خطاب به همسرم در تولد فرزندم، که مثل خانم بیضاء خطاب به فرزندش است> 

نامه را حمل بر خودستایی نفرمایید، فقط می خواهم شما را شریک در احساسی کنم که نسبت به یک فرشته زمینی دارم. و خوشحال می شوم از نظرات ارزنده و دقیق شما استفاده کنم، که این نظرات مشوق من خواهد بود.

پس با تمام اشتیاق تقدیم می کنم:


به  نام نامی خداوند گار عشق و ولادت و طراوت 

سلام بر تک بانوی مهربانم ، نگین انگشتر سعادتمندی نابم.

سلام بر تکیه گاه خاطرات با طراوت جوانی ام، و رامش گر لحظات ناب بزرگسالی ام.

سلام ای شکوه باران

سلام از سر شوق و اشتیاق به تنها مونس زندگی ام

سلام به مهربون زندگی ام که پا روی احساس هایش می گذارد تا خوشی برایم فراهم کند.

سلام به تک بانوی مهربون و فداکارم

سلام به مومنه ی زندگی ام که چه زیبا یاد خدا و بندگی و توکل و صبر در راهش را به من یاد آوری می کند

سلام به هدیه پروردگارم که در این دنیای پر غوغا و پر مدعا و پر از هیاهو و تجمل و کشش های ناسازگار با دل، یار و یاورم هست، با چهره زیبا و نورانی اش و با غنچه زندگی مان در بغل،  پشتیبانم هست.

سلام به نگین زندگی ام که برای لحظه لحظه های زندگی،  دلم تنگ حضورش هست، و هر لحظه که حتی برای آشپزی ازم دور می شود، دلتنگش میشم .

سلام بر شیرین و پر لذت زندگی ام که از جوانی و میان سالی در کنارم هست.

سلام بر پرتلاش زندگی ام و سلام بر بانوی بی نظیر زندگی ام که از صمیم جان دوستش دارم

سلام بر چشمان ناز و چهره محجوب و بر قد رعنا و کشیده اش.

سلام بر لبان خواهنده اش، سلام بر قلب پرتپشش،  برایم .

ای عشق ای خلوص شکفته در تالار اشتیاقهای پر شرار شکوهمندم، دوستت دارم، به قدر بی نهایت جاودانگی.

ای زیبا صورت و نازنین سیرت و خوش کردار  و بهترینم، می ستایمت آن سان که علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها) نگین مدینه  اش را می ستود.

ای شکوه منتظر در گلستان لذتهای ناب دنیایی من، اشک شوق بر پیشگاه خلوص و مودّت مهربانانه ات، چون باران بهاری می فشانم، و دستان گرم و با طراوت از اشتیاق و عاطفه مندی ات، را در کالبد جان پر شررم می فشارم، و تنگ آغوشم برای شوکت و ضیافت تو چون آشیانه ای مزیّن به مهربانی،  در سیر قدسیانه ی ات به تعالی و کمال، مهیای همیشگی است.

شرر انگیز ترین ترانه ی خیالم، شاهدخت قصه های پرنیانی من!

افسانه جاودانه  ی انس و الفت مان، اسطوره  ی زمانه ای است که در آن نفس های عاشقانه  ی مان را به تلأ لو    گذارده ایم، و در شمیم خاطرمان، محبت و لطف، متراوش  ابدی  وجودمان  شده است.

به سان  بهاران گذشته از دیدگانمان و مانده در خاطرمان، تولد اولین نوگلمان را با مهربانی و درایت نابت جشن می گیریم، و با اولین شکفتن وجودت، شاخساری مردانه بر  قامت استوار زندگی مان و در  باغ دل انگیز شادی مان، جوانه زده است، و اینک جشن،  بر شادمانی شکفتن و شکوفایی توست!

 مبارک باد اولین جوانه ی وجودت که ز وجودم به وجود آمده است، و مهد آغوش مهربان  پر عاطفه ات، گهواره ی ناب زیستن برگ و بارهای این بی نهایت جوانه های پر بارست.

شامگاهی که برای اولین غروب و طلوع ، تنهایی را به انتظار شکوفایی ات، ثانیه شماری می کردم، زمزمه  ی شهامت بخش،  پدر شدن را به باورم الصاق کردم، و لحظه لحظه ی  بی تو بودن را با جام خیال  وصل دیدار تو به صبح رساندم،  و چه زیبا بود، شکوفه ی شکفتن وجود   در گهواره  ی فیروزه ای و پاک،  و شکوفایی لبان متبسّم تو  بر تخت زایش و زیستن، و زندگی بخشیدن  مهربانانه ی تو بر  نی نی  خفته در  کنار آغوشت.

اینک که بهارانی را با هزاران امید و آرزو  در کنار قدوم استوار یکدیگر به سرانجام رسانده ایم، چه زیبا ثانیه هایی داشته ایم که محو تماشای خویشتن خویش و آلاله های زندگی پرطرواتمان بوده است. و خداوند را به خاطر هر لحظه و هر نعمت نابش شاکریم، که لیاقت داشتن همه ی  چیز های خوب و  ناب   را به ما  عنایت کرده است، و  تا ج بندگی و شناختن خویشتن خویش و خداوند گاریش را به ما  ارزانی داشته است.

زهی سعادت و شادکامی که ذره ذره  ی وجودمان از عشق مالامال و از شور پر تلألو    و   از شرار لبریز است، و در پناه عنایت حق و اولیاء برحقش ، عاشقانه و همسرانه ، معشوق بوده و مانده  و خواهیم ماند. ( انشاء الله)

در این مجال؛

 این تک مصراع های عاشقانه از اخلاصم، بهانه ای است، بر امتنان از وجودت، اخلاصت، طروات و بزرگواری و مهربانی منحصر به فردت که منصفان روزگار و  دوستان با طراوت و مشفقان پر احساسمان، زبان به ستایش این همه کردار  مشفقانه ات، می گشایند، و تحسین این مودّت و مهِر، مهر تایید بر  کرامت  بی مثال وجود نازنین  و با شفقت توست.  

نگینم، بر بلندای انگشتر عزت و لذت و شادمانی ام، نور افشانی کن، و عقیق خوشتراش مناجات  شبانه ام و فیروزه ی ضیافت عاشقانه  ام با خداوند گار جان و  جانانه ام، در  دنیا و آخرت جاودانه ام باش.

انشاءالله ؛ نور علی نور  گونه، با نورانیت نور   رفتارمان  ، مشکات نور  را  صاحب  و مصاحب  جاودانه  در  جهان و دهر   و زمانه باشیم.


شامگاه  دوشنبه          

یا حق 

نظرات 2 + ارسال نظر
miss_love جمعه 15 بهمن 1395 ساعت 00:26 http://grave4.honor.es

برایتان موفقیت توام با سر بلندی آرزومندم
شما هم به من سر بزنید واقعا دست گلتون درد نکنه،تشکرررررررررر
65165

ممنون ولی لطفا دیگه کامنت نگذارید با تبلیغات میونه ای ندارم
دوستان این یک سایت تبلغاتی هست بازش نکنید

بیضا دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 14:16

سلام، خیلی زیبا و قشنګ بود واقعا از خوندنش لذت بردم، ایشالا همیشه شاد کام و موفق باشید و با خانواده و خانم عزیزتان یک عمر پر از سعادت و آرامش زنده ګی کنید.

ممنون از لطف شما .
متقابلا شما هم در کنار عزیزانتان موفق و شادکام باشید.
سپاس از حس توجه شما

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.