خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

عبرت از دوران ها و حادثه ها

 سلام

در کتابخانه دانشگاه نشسته ام و بعد از مطالعه مقاله ی یکی از دوستان هم دوره در مجله علمی پژوهشی غبطه می خورم که چه راحت از موضوعی دم دستی و اضافه کردن برخی نکات و روش کاربردی، مقاله ای را جمع کرده است، و انصافا خوب نوشته است، و حق مطلب را تا حدودی ادا کرده است، اگر چه می توان در این موضوع طور دیگر و هزاران طور دیگر   نوشت.

از صحبت حدیث ناز و محجوبم یادم می آید که می گفت باباجون امروز بابای یکی از دوستای همکلاسیم از دنیا رفته، و دوستم خیلی گریه کرده و ناراحت است، خانم همسایه که به مراسم ختم این بنده خدا که تقریبا در میان سالی به سر می برده است رفته و از شیون و گریه و ماتم خانم مرحوم سکته کرده می گفت، و برای حاج خانمم تعریف کرده بود که چه ماتمی و گریه ای می کرد.

و عکسش و بنرهای مختلف این مرحوم را در سطح شهر و میدان های اطراف محل زندگی مان هم دیدیم که جناب علیان مرحوم به همین راحتی سکته کرد، در حالیکه شب در خانه شیک و مجلل در بهترین محله شهرمان، آرمیده بود، و از فردایش خبر نداشت،  در حالیکه فک کنم باجناقش حسابی در این روزها مریض بود و بیم مرگش می رفت، ولی این باجناق سالم و سرحال ، نیمه شب سکته زد و صبح خبر مرگش همه جا پیچید.

خداوند جان و خداوند زندگی بخش و میراننده که تقدیر و قضاء و قدر را چه راحت می چینی و مرگ و زندگی به دست تو ، شکرت که تنی سالم داریم ولی اندوه و ترسی از حساب و دست های خالی مان.

دیشب در بستر، حاج خانم مهربونم آرزو می کرد که فردا صبح انشاء الله هر دومون سالم از بستر بلند شویم، و همیشه در کنار هم باشیم و چقدر به هم وابسته ایم، که الان که کتاب خانه ام، سفارش گرفته ام که زود برگردم، و برای جشن تولد حامد عزیزم به همراه آقابزرگ و مامان بزرگ دور هم جمع شویم.

و عمرها چه زود می گذرند و امنیت و صفای قلب و اخلاص در عمل و توفیق بندگی و اطاعت را از بی همتای دوران مسئلت دارم.

این را برای دوستانی نوشتم که این روزها حال و حوصله نوشتن ندارند، و در جهاد اکبر و اصغر به سر می برند.

برای خودم و خاطراتم نوشتم که قدر ایام و توفیقات و امکانات و سلامتی و نعمات خداوند متعالم را بیشتر بدانم و خدمتی و توفیقی و طاعتی کسب کنیم که سکته های آنی و مرگهای مفاجات در کمین هستند، و آرزوهای بلند و توقعات بی جا را قلم بگیریم که آنچه ماندنی است، خوبی و کسب رضایت معبود است، که خود همین سعادت و تعالی است، مثل بنده خدایی که رفته بود جنگل را ببیند ، می پرسند ازش خوب جنگل رو دیدی ، می گوید: نه بابا آنقدر درختان زیاد بود که نشد جنگل رو ببینم.

و این جک ما هم هست، که خود همین تلاش و تکاپو و صبر در مشکلات و به کارگرفتن عبرتها و آدم شدنها،  خودش زندگی این دنیا و قانون نوشته شده برای ما در این دنیاست، و در گمان باطلمان آنقدر دغدغه و افسوس و حسرت و جوش و تکاپوی بیهوده برای هدفهای پوچ و زود گذر  جلو چشمانمان رو می گیرد، که یادمان می رود برای چه آمده ایم و هدف خلقت ما چیست، و تحمل و صبر در کنار دیدن حقایق و عبرت گرفتن ها خودش زندگی این دنیاست، و غافل نباشیم.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند،           تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.

به غفلت نخوردن رو می توان هزاران تحلیل و تفسیر کرد، غفلت از یاد روزی دهنده و غفلت از حقوقی که بر عهده ات استوار است، و خود حدیث مفصل خوان از این مجمل.

یا حق مستدام باشید و متعالی........

با فضیلت و نور و شادمانی همراه باشید ........... بدرود.

نظرات 1 + ارسال نظر
بیضا یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 13:53 http://mydailydiar.blogsky.com

سلام، امیدورام که خوب باشید، اولا سالګرد تولد پسر عزیزتون مبارک باشه ایشالا سالیان سال با سلامتی و موفقیت های فراوان زنده باشند، اګر چه واقعا به ګفته شما حال و حوصله نوشتن نداشتم ولی با خوندن پست شما دستام به کار افتاد که پیامی هر چند کوتاه بنویسم که من هستم و میخونمتون البته خاموش و بی حوصله، بهر صورت درباره مرګ که ګفتید واقعا خیلی بجا ګفتین خدواند رفتګان را بیامرزند، براستی که مرګ چیزی است که در مقابل آن خیلی عاجز استیم و و همیشه در مقابل رضای خداوند باید تسلیم باشیم، من هم بعضی اوقات فکر میکنم که واقعا نمیتونیم کاری کنیم که نمیریم اګرچه زنده ګی خیلی پستی و بلندی دارد ولی باز هم میخواهیم زنده ګی کنیم ولی هر کسی یه روزی رفتنی است و چاره ای جز تسلیم شدن نداریم و تنها اینکه از خداوند بخواهیم که مارا هدایت کند و با اعمال خوب ازین دنیا برویم. موفق و شاد کام باشید

سلام . خوشحالم که باعث نوشتن شده ام وافتخار دادید.
آرزوی بهترین ها برایتان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.