خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

ارتباط و رابطه ها

سلام

امروز چی زیبا عارفی گفت که بین اعمال ما و حوادث جهان ارتباط قشنگ و وثیقی هست

از بارش باران گرفته به تعبیر بوعلی تا نماز استسقاء و طلب باران ارتباط قشنگی هست که می دانیم و باید هست

یاد آن کودکی افتادم که جمعی برای خواندن نماز باران رفتند

ولی تنها کودکی با خودش چتر برده بود.

کاش اون کودک همیشه من باشم که این قدر به خدا و دادن هایش ایمان و اعتماد داشته باشیم


دیشب بزرگی خیلی آرمانی و خدایی بحث می کرد که خلاصه اش این بود که ما خوب باشیم

خدا خودش می دهد ومن گفتم ما بنده ی خوبی باشیم خدا خدای بزرگی است و بنده پروری داند.

و قطعا خدا خودش می دهد اونم چیزای خوب خوب و خوب ترین شو

اصلا هر چی به خیر صلاحمون و صلاحتون باشه بهمون و بهتون میده

جالب است

ایمان بیاوریم به غیب

وای چقدر باورمان کمه و چقدر ضعیفیم در باور و اعتماد به بزرگترین و بخشنده ترین موجود عالم


ممنون خدایی که بی حساب و قشنگ می بخشد ولی ما قدر نعمت کم می دانیم


راستی یک بحث دیگه هم شد که اگر شکر کنید ظرفیت خودتان اضافه می شود البته شاید اینو قبلا هم گفتم

تذکر دوباره به خودم که تذکر فایده داره

چون فرموده : لئن شکرتم لازیدنکم .... که شما رو اضافه می کنه

که ما دیشب بحث کردیم که شکر هر نعمتی که در وجود ماست ، خود همون نعمت هم می تونه اضافه بشه

مثلا با چشم خدایی ببینیم و به گناه آلوده اش نکنیم میشه این چشم بصیر و خدایی بین که غیر از آن براش

بی معنی می شه و ناجالب

خب چشم نعمت، استفاده از آن در راه درست میشه ، شکر نعمت . اضافه شدن آن نعمت میشه،

که این چشم همیشه درست ببینه و خدایی بین باشه و بصیرت داشته باشه.

برای من که جالب بود.

راستی یه چیز دیگه هم گفته شد که از گفته های آن بزرگ عزیز بود که :

گاهی باید ابراز دوستی ها و محبت ها را باید  گفت و منظور را رسوند

   ولو کنایی و غیر مستقیم ( اشاره اش برای ازدواج و وصلت با  خانواده های خوب و اصیل بود)


خب در پایان چند شعر و نکته تقدیم مرام و نگاهتون :

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به هوش اول هر جمله را بنوشت :


آ سمان بار امانت نتوانست کشید    قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند

راز هجران تو گفتم با شمع    آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد.

هوای هوایت به سر افتاده   و چه خوش هوایی است هوایی تو شدن

بیا و بنشین کنار گل  ببین نگارین عذار گل

رو راست و صادق باشیم که نجات در صدق و راستی است

امانت دار خوبی باشیم که خدا امانت دار ماست

یگانه و جاودانه در خوبی و نشاط باشیم

تسلیم رضایش و مقدرات حتمی اش باشیم

و صال را در لبخندش جستجو کنیم.

بوسه از لطف و صفایش بر چینیم.

و جود خوبان و عزیزانمان را قدر بدانیم.

دوستی و محبت را به همدیگر هدیه دهیم.


ممنون نگاهتون

یاعلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.