سلام
وقتتون قشنگ و پر از لبخند خدا
اگر نقالی کنیم و حرف قشنگ استاد معرفت را به دوستان هدیه کنیم
از ره آورد خوشه چینی من امروز نکته ی قشنگی نصیب جان و دلم شد
اونم اینکه استاد فرمودند: ( البته اگر من درست متوجه شده باشم و درست بتونم بیان کنیم ) اینکه:
اصل در انسانیت معرفت و باور و یقینش هست، اخلاق و عمل و رفتار چون با بدن آدمی و نشئه ی دنیای آدم سرو کار دارد، به عنوان فرع بر معرفت و باور انسان است که معرفت و باور با جان و روح آدمی در ارتباط است و تا ابد همراه آدم هست. و با رفتن از دنیا قطع نمی شود و همراه آدم هست.
یعنی :
اگر اصالت در حقیقت انسان، از آنِ جان انسان است، اگر عمرِ عمل محدود است، اگر مرز عمل مشخّص است و آنچه مرزبردار نیست جان انسان است و اوصاف قلبی انسان، معلوم میشود اصالت ازآنِ معرفت است و هر خُلق و عملی که بر انسان واجب است [که] انجام بدهد، برای آن است که آن معرفت شکوفا بشود؛ یعنی برای آن است که ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ﴾ جامهٴ عمل بپوشد.
پس این یقین نهایت و اصیل برای جان پایدار آدمی هست، و چقدر قشنگ و اصیل برای ما باشد که با هر عمل و اخلاق و ترفندی سراغ محکم کردن و ساختن این یقین به خوبیها در جان و قلب و دلمان باشیم.
یعنی گفتار، رفتار ، اعمال عبادی و رفتاری همه و همه برای این است که بهت یقین بدهد.
و جانمی جان چی شود که اهل یقین باشیم
جهان و جهانیان دگرگون و کن فیکون بشود، از یقین ما به حق و حقانیت و خوبیها ی ناب الهی و به خود خود خدایی اش ذره ای کاسته نشود.
پ. ن: بر اسا س این تعبیر استاد ، عمل و رفتار و گفتار مقدمه ی ازدیاد یقین باید باشه. چون اصل ماندگار داشتن و استحکام یقین هست.
حالا سوال:
عامل محرک و انگیزش برای انجام اعمال و رفتار ، وقتی یقین قراره بعد از عمل و رفتار بیاید ، چی می تونه باشه؟
چون ما تاحالا فکر می کردیم ، باید یه سری باورها و اعتقاداتی داشته باشیم بر اساس آنها رفتارمون و انجام اعمالمون را داشته باشیم.
خب این سلسله سر دراز دارد...
اگر نظر قشنگی در این زمینه بود، با گوش جان پذیراییم
یاحق و یاعلی
سلام
خسته نباشید
مطلب یکم زیاد تخصصی هست والبته عالی ومفید بشرطی ک خودتون پاسخ سوالتون رو بفرمایید
جواب سوالتون میتونه توکل ب خدا باشه؟
عامل محرک بر رفتار و اعمال برای رسیدن به یقین...شایدم جوابش مرگ است
نمیدونم
لطفا خودتون جواب بدید
سلام
ممنونم
فک کنم امروز جوابش را گرفتم
اینکه بین شناخت و باور تفکیک کنیم.
شناخت یعنی آشنایی در اصطلاح منطقی یعنی مرحله ی تصور
یعنی قبل از اینکه باور کنیم و اعتقاد پیدا کنیم ، بشناسیم و تصورشون کنیم
بذار ادامه شو تو پست بگم
ممنونم که بهانه ی پست نوشتنو می دی.