سلام
بعد از مدتها نیامدن و این همه نبودن اینجا
در این روز قشنگ سه شنبه چند کلامی اگر ..... بشود نوشت
که نمی شود و کلا الان با حضورش برنامه عوض شد. الهی که چی
برنامه های قشنگتری
خب بعد از نیم ساعت
آری از جان و جانان می گفتم که به هیچ این دنیا باور و بقاء و اعتماد نیست
و هر چی آن خالق زیبا بپسندد و اراده کند فقط همون هست و گر درد و گر درمان
هر دو از اوست
و چون این جهان جهان ماندن نیست، به هیچ خوشی و خوشگویی و خوشخویی اش نباید اعتبار کرد
فقط رضایت او را در هر حال باید طلب کرد.
فقط کلام او و فقط راه راست او با همه ی سختی ها و وسوسه های و اغواهای دیگرش را باید رفت
این روزها اوضاع زمانی و جسمی چندان براه نیست ، چون سرم برای رساله و بعضی کارهای دیگر
کمی یا خیلی شلوغ هست و ورزش هم عقب افتاده و .... بماند باقی که بین خودم و خدایم هست
امسال محرمش خیلی خیلی پر از فیض و عاشقی و عشق بود
و کمی گریه و از عمق جان برای غربتش اندوختیم که چقدر سبکبالی می آورد ، اوردگاه حضورش
و آدمهای مختلفی که دیدیم و خود را با بزرگی آنها سنجیدیم و چی آدمهای حقیری را شنیدیم
که خود را شکر کردیم که خدا روشکر کمی معرفت داریم و اینقدر کوچک و بی باور و بی عمل نیستیم
که فقط خود را ببینیم و خود را و بالاتر از خودخواهی خود چیز دیگری طلب نداشته باشیم
و گاهی چقدر کوچک می شویم که رضای خالق را به خوب گفت مخلوق می فروشیم
و خدا عاقبت همه مون را ختم به خیر کند.
ممنون نگاهتون
یاعلی