سلام
صبح پاییز و راضی و خشنود از فضل و لطف خدا
البته اجازه بدهید صبحانه ای میل شود حتما بر می گردم دیر یا زود
خب آمدیم . البته همراه حسنا و به اصرار و لحاظ دل کوچولوش که این روزا خیلی یا کمی سرما خورده
و سرماخوردگی رو از دخترای عموش گرفته، تو اون مراسم نذر ، نشستیم و هفت شگفت انگیز را نه ببخشید
شش ابرقهرمان خخخخخ چی زود اسمش یادم رفت، نگاه کردیم. جالب بود
چقدر ملت حوصله دارن و البته کارشون با صدا و تصویر قشنگ است ، کلی مفاهیم و آموزه را به ذهن کوچولوی
بچه ها و کودکان ما منتقل می کنند و ما هم بی خبر که چرا سبک زندگی ها عوض شد.
خلاصه تحت تربیت غیر مستقیم غرب هستیم از صدتا پیام یک کارتون اگر فقط چند تاش که با مبانی فکری آنها
سازگار هست، کلی پیام می شود که می تواند مسیر زندگی ها را عوض کند.
یه چیز دیگر هم بگم که باز هم یکی از فامیل های دور از دنیا رفت و چقدر برگ ریزان مردن است این روزها
همین که داشتم می آمدم دوباره براتون پر حرفی بنمایم، تو راه از وبلاگهای آپدیت شده، یه مطلب برام تازگی داشت،
جالب بود، بر خلاف نظر شهید مطهری بود که ایشون نظر اسلام را بر تک همسری می داند، اما اینجا نظر دیگری دارد:
خودتون ملاحظه کنید اگر نظری بود گپ بزنیم. با اینکه وقت تنگ است و فرصت ها اندک :
این مطلب کوپی شده: می دانم که ... خب بماند.
حتما تعجب خواهید کرد اگر بشنوید عقیده رایج روانشناسان و فیلسوفان اجتماعى غرب بر این است که مرد چند همسرى آفریده شده،تک همسرى بر خلاف طبیعت اوست. ویل دورانت در لذات فلسفه صفحه 91 پس از آن که شرحى درباره آشفتگیهاى اخلاقى امروز از نظر امور جنسى میدهد،مىگوید: «بى شک بسیارى از آن،نتیجه علاقه«اصلاح ناپذیرى»است که به تنوع داریم وطبیعتبه یک زن بسنده نمیکند.»
هم او میگوید: «مرد ذاتا طبیعت چند همسرى دارد و فقط نیرومندترین قیود اخلاقى،میزان مناسبى از فقر و کار سخت و نظارت دائمى زوجه مى تواند تک همسرى را به اوتحمیل کند.»
در شماره 112 مجله زن روز تحت عنوان«آیا مرد طبیعتا خیانتکار است؟» نوشتهاست:«پروفسور اشمید آلمانى گفته است:...در طول تاریخ،مرد همیشه خیانتکار بوده وزن دنبالهرو خیانت.حتى در قرون وسطى نیز برابر شواهد موجود 90 درصد ازجوانان به دفعات رفیقه عوض مىکردند و 50 درصد از مردان زندار به همسرانشانخیانت مىورزیدند.رابرت کینزى، محقق معروف امریکایى در گزارشش-که به کینزى راپورت مشهور شده-نوشته است:مردان و زنان امریکایى در بىوفایى و خیانت دست سایر ملل دنیا را از پشت بستهاند...
کینزى در قسمت دیگر گزارششآورده است:«زن بر خلاف مرد از تنوعجویى در عشق و لذت بیزار است.به همیندلیل بعضى اوقات از رفتار مرد سر در نمىآورد.ولى مرد تنوع جویى را نوعىماجراجویى تلقى مىکند،آسان از راه بدر مىرود و به نظر او آنچه مهم است لذتجسمى است نه لذت عاطفى و روحى.تظاهر به تماس عاطفى و روحى در مرد فقطتا وقتى است که فرصتى براى درک لذت جسمى پیش نیامده است.روزى پزشک مشهورى به من گفت:«پولیگام»بودن مرد(تنوع دوستى و تعدد خواهى)و«منوگام»بودن زن(انحصار خواهى و یکه شناسى)یک امر بدیهى است،زیرا در مردمیلیونها سلول«اسپرم»تولید میشود در حالى که زن در دوران آمادگى جز یک تخم از تخمدان تولید نمىکند.صرف نظر از فرضیه کینزى،بد نیست از خودمان بپرسیم:آیا وفادار بودن براى مرد مشکل است؟
هانرى دومنترلان فرانسوى در پاسخ این سؤال نوشته است:وفادار بودن براى مردمشکل نیست بلکه غیر ممکن است.یک زن براى یک مرد آفریده شده است و یکمرد براى زندگى و همه زنها.مرد اگر به تاریکى مىپرد و به زنش خیانت مىکندتقصیر خودش نیست،تقصیر خلقت و طبیعت است که همه عوامل خیانت را در اوبه وجود آورده است.»
در شماره 120 همین مجله تحت عنوان«عشق و ازدواج به سبک فرانسوى» چنین مینویسد: «زن و شوهر فرانسوى مساله بىوفایى را بین خودشان حل کرده و براى آن قاعدهو قانون و حد و حدودى قائل شدهاند.اگر مرد از مرز این قاعده و قانون تجاوز نکندپرش به تاریکی اش بی اهمیت است.آیا اصولا یک مرد بعد از دو سال زندگیزناشویى میتواند وفادار بماند؟به طور یقین نه،زیرا این خلاف طبیعتش است.امادر مورد زنان تا اندازهاى تفاوت مىکند و خوشبختانه آنها به این تفاوت واقفند.درفرانسه اگر شوهرى مرتکب خیانت شود زنش احساس نارضایى نمىکند یاعصبانى نمیشود،زیرا به خودش دلدارى مىدهد:او فقط جسمش را با خودش نزد دیگرى برده نه روح و احساساتش را،روح و احساساتش مال من است.»
در چند سال پیش نظریه یک پروفسور زیست شناس به نام دکتر راسل لى در همین زمینه در روزنامه کیهان منتشر شد و مدتى مورد بحث و گفتگوى نویسندگان ایرانی بود.به عقیده دکتر راسل لى قناعت مرد به یک زن خیانتبه نسل است،نه از نظر کمیت بلکه از نظر کیفیت ;زیرا بسنده کردن مرد به یک زن نسل او را ضعیف میکند.نسل درچند همسرى قوى و نیرومند میگردد.
به حق چیزای نشنیده.
باور کن خبر نداشتم که این جزء طبیعت است از نظر روانشناسان و جامعه شناسان به همین برکت.
خخخخ
خب تا چیزای نشنیده ی دیگر بدرود
یاعلی
تعجب کردم که اینهمه غلط تایپی داشتی
و البته در مورد کل متن،میگم که؛ این هم از اون موضوعاییه که سر دراز دارد
مرور کردم غلط تایپی ندیدم
شاید
حق با شماست