سلام
این روزها عصر گاهی یه جایی و یه کاری را فقط به خاطر او انجام میدم
اویی که همه چیز است و غیر از او چیزی نیست
این روزها می بینمش چون دیدنش و نگاه به سیمای ملکوتی ای اش عبادت است
این روزها که وارد چهارمین روز می شود به گفتارش و بیانش و سیمایش محض رضایت دوست گوش می کنم
پ ن:
دوستان حساس نشوند.
منظور از او خدای خوبم هست
و منظور از کسی که می بینمش و نگاهش می کنم ، پدر بزرگوارم هست که این روزها با رفتن بردارم به آلمان تنها شده است
و عشقش درس و معرفت است. می خواهم پای درس و معرفتش باشم که دنیای دنی خیلی زود دیر می شود
این نعمت وجود و حضورش را در این وانفسای چند روزه درک کنم که خودش فرمود: وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا
و فرمود:
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیانِی صَغِیرًا(الإسراء/24)
و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همانگونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!»
این تعبیر خیلی قشنگه
بالهای تواضع را در مقابل پدر و مادر فرود آور.....
می خوام ببینم چقدر می تونم با این آیه رفیق باشم و بهش عمل کنم....
التماس هدایت و مهربانی با خودم و آینده ام و عزیزانمان
ممنون نگاهتون یاعلی