نگاه جانب دارانه بر اساس جهان بینی

سلام 

و صبح بخیر 

حسنا و حدیث با دفترهای نقاشی قشنگشون روبرویم صمیمانه و خواهرانه در حال نقاشی کشیدن هستن

و چقدر چشمهایشان را زیبا می کشند و چقدر این منظره ی بودن و نقاشی کشیدنشون قشنگ و عالی هست 

و چقدر خواهری و صمیمیت ناب و ناز و ارزنده است 

و چقدر ملاحظات و عشق ورزی و دوستی قشنگ و ناب و ناز هست و 

چقدر محبت و مهربانی زیباست وقتی نثار هم می کنیم. 

صبح پنج شنبه و کمی مکث و تو خودم بودن نیاز دارم. خلوتی که هیچ کس نباشد

و کمی فکر و تامل و خواب سنگین و هیچ رفت و آمدی 

گور بابای زندگی و ............

یکی از عزیزان در مورد قضاوت جانب دارانه نکاتی فرمودند 

و معتقد بودن و هستن که گزارش از دو گروه فکری دوستان ، جانب دارانه نبوده ست

فقط چند جمله منظورم را توضیح بدهم اینکه: 

شما بر اساس انتخاب خودت سراغ مقایسه مولفه هایی رفتی که متمایز از بقیه است، همین 

بر اساس گرایشات فکری و جهان بینی و تمایلات خاص حضرت عالی هست که سراغ آنها رفتید 

این انتخاب ها خودش به نظر می رسد که در مقایسه ی دو طیف تاثیر می گذارد و بعضی را بر بعضی 

دیگر برتری یا نقص تری می دهد( اصطلاح نقص تری متضاد برتری ، از خودم هست) 

مثلا: در مقایسه ی رفاه دو انسان یکی در بر اساس مکتب ماتریالیسم و دیگری بر اساس مکتب اسلامی، 

اگر محقق ماتریالیسم باشد و بخواهد شاخص رفاه را تعریف کند، مثلا داشتن سن بالای امید به زندگی را معیار 

رفاه یک جامعه یا یک فرد بداند. یعنی هر کس تعداد سالهای زنده بودنش بالاتر باشد رفاهش بیشتر است. 

خب این یک معیار رفاه بر اساس مکتب ماتریالیسم . 

اما اگر محقق بر اساس معیارهای اسلامی، که رفاه در خدمت سعادتمندی این جهان و آن جهانی را با هم مد نظر دارد، 

دیگر سن بالای امید به زندگی معیار رفاه در سایه ی سعادتمندی نیست، بلکه سالهایی که پاک زندگی کرده است

و حرام خواری نکرده است، ملاک رفاه به تعبیر ماتریالیست و سعادتمند به تعبیر اسلامی اش، ملاک برتری هست. یا همان 

سالهایی که حداکثر شاخص های تقوا و پرهیزگاری را رعایت کرده باشد. 

لذا نتیجه نهایی از هر دو نگاه ، متفاوت خواهد بود. 

اینجا ماتریالیست چون بر اساس معیارها و جهان بینی خودش سراغ سنجش  و مقایسه و تعیین معیار رفاه رفته است، 

یک عدد و یک معیار به دست می آورد و محقق مسلمان هم یک عدد و یک معیار دیگر به دست می آورد. لذا می توان 

گفت که مقایسه ی جانب دارانه صورت گرفته است. 

حالا در مثال حضرت عالی هم چون حضرت عالی بر اساس دیدگاه آزاد منشانه و غیر مقید به معیارهای الهی ، 

مقایسه اعمال و رفتارهای دو گروه را انجام داده اید، می توان گفت جانب دارانه بر اساس مبنای خاص خودتان هست. 

مثلا بر اساس دیدگاه  مقید به ارزشهای اسلامی، متابعت از شوهر یک ارزش هست، حالا به هر دلیل که بهش رسیده باشد 

خواه از منظر وحی ، خواه ازمنظر قول و قرار داد اولیه. 

اما همین ویژگی و از دیدگاه  غیر مقید به ارزشهای اسلامی، نه تنها یک ارزش تلقی نمی شود بلکه ممکن است نقص به حساب آید

حالا اگر این معیار را ملاک مقایسه دو گروه قرار دهیم، بستگی دارد که محقق چه دیدگاهی نسبت به اون داشته باشه، نمی تواند 

جانب دارانه نباشه. چون بر اساس دیدگاه خود سراغ آن معیارهایی می رود که می تواند ارزش یا ضد ارزش در آن دیدگاه باشد. 

نمی دانم تونستم منظورم را خوب توضیح دهیم یا نه؟ 

به هر حال نکته دقیق هست ، و نیاز به تامل بیشتر 

ممنون نگاهتون 

یاعلی