خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

از ماست که بر ماست

سلام 

تازه از خانه مادر امدم 

طفلکی صورتی اسمانی و امیدی که به بچه هاش داره 

و مادر نازنینم دوستت دارم 

خانه آمدم و هلن هی می پرسه و توی حال خودم هستم 

در حالیکه کلی از این ور  و اون ور 

و نقشه های پلید آمریکا گفتیم که فعلا عقب نشینی کرده ممکنه با اذنابش بشینه و طرح حمله ای را بچینه

دیگ بعضی از دوستان مهاجرین تو پیشوا ورامین بیش از 2 میلیون خرج پلاکارد و بنر عکس سردار رو تو سطح شهر 

نصب کردن و کلی برنامه ریزی و حتی سخنران هم دعوت کردن، ولی در آخرین لحظات نیروی انتظامی از برگزاری مراسمشون 

برای تجلیل از مقام شهادت سردار سلیمانی ممانعت کردن. بدون هیچ توضیح و پاسخی. 

اینو کجای دلم بذارم . آخه چی بگم . 

اول اینکه شما رو چیکار به برگزاری مراسم و این طور چیزها برای یک فرد نظامی که حساسیت زا هست 

دوم اینکه آخه نیروی محترم انتظامی ، خب این طفلکی ها برای رعایت حسن همجواری در این وانفسایی که همه دارن 

این کار ها را می کنند چرا ممانعت و چرا این طور تو ذوق زدن؟ 

نمی دانم چی بگم از ماست که برماست 

یک مقاله برای گام دوم دارم می نویسم حال ندارم 

چون یک انتظار گنگ برای نظرات استاد راهنمای رساله می کشم که کمی کسل کننده است 

البته دیشب دلم از تایید مقاله در هندبوک ناشر خارجی و اینکه دکتر مسئول اسم بنده و دو سه نفر را در میان 

اساتید و معاونت های پژوهشی گردن کلفت برده بود، خنک شد که گفته بود : یاد بگیرید که چرا مقاله تان را اعلام و اصلاحات 

را ننوشته اید؟ ببیند فلانی و فلانی نوشته است و گفته کاش ناشر خارجی نباشه. 

بعدش از باب توبیخ محترمانه پرسیده: آیا تعهد جزء اخلاق نیست؟؟ 

جالب بود برام که اساتید گردن کلفت ننوشته است هنوز. و من روسفید شده بودم 

البته دلم از سیلی سپاه به صورت کریه آمریکا ی زور گوی دروغ گو خنک شده است 

دمتون گرم 

راستی تو برنامه ی خانه ی ما که از شبکه افق پخش میشه، یک خانواده مهاجر هراتی هم حضور داره 

برام جالب بود که خدا روشکر ظرفیت های هم پذیری ارتقاء پیدا کرده است 

و ایران اسلامی در سطح صدا و سیما این قدر توجه به ملت های دیگر از جمله مهاجرین مظلوم و غریب افغانستان هم دارد. 

گرچه اذربایجانی های شوروی از ایران  و رفتارش دلگیر بودن که چرا به ارمنستان توجه دارند ولی به ما که شیعه هستیم 

توجه ندارند . دیگه ان اکرمکم عندالله اتقاکم 

و عدالت و برادری خیلی شیرین هست 

راستی می خوام داستان و رمان بنویسم ، کاش بتونم 

فعلا همینا 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

نظرات 1 + ارسال نظر
راحله جمعه 19 اردیبهشت 1399 ساعت 22:46 http://khaneylimooie.blogsky.com

سلام با بوی اشنایی
رمان/داستان؟
دارم اروم اروم وبلاگو از اون روزایی که نبودم، میخونم میام جلو. خدا کنه داستان نوشته باشید....خدا کنه( ایموجی چشم قلبی نداره)

سلام
وای ممنونم که این همه لطف و محبت و پی گیری نوشته هام هستین.
تازه امروز به پیام های مهربانی شما سر زدم .
باشه داستانی اش می کنیم.
امروز پنج شنبه 25 اردیبهشت
این کوتاهی مرا ببخشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.