حلوا و بسراغ و زمستان

سلام 

امروز حلوا پزون هلن و دختراست 

چی حلوایی شده ، شیرین و خوشمزه 

از دست این دختر ا و شیرینی خوردنی هاشون 

و یک سری دخترای دیگر رو هم از اون محله دعوت کرده و حسابی بهشون خوش بگذره 

البته قراره همگی با هم مافیا بازی کنیم 

دیگه اینکه پژوهشیار رو به روز رسانی کردم کلی کلی کتاب و منبع 

چی همه وقت داشتن این بشریت که این همه کتاب نوشته است و ما هنوز در خم یک کوچه ایم 

البته یه جایی قراردادی و قرار گذاشته ایم که مقالات هزار کلمه ای و 1400 کلمه ای در موضوعات اقتصادی و قرآنی بنویسیم

که بعدش می تونیم با اجازه ی اونها کتابش بکنیم. این قشنگ می تونه باشه . البته بعد از ارزیابی هاشون 

الان مشغولیم و منتظر استاد راهنما که نظر رساله ای اش را هم بدهند که نداده هنوز 

دیگه هر وقت مغزم داشت سوت می کشید میام یک حرفایی با خودم می زنم و گزارشی خدمت شما و آینده گان 

هوا کمی آفتابی شده بود که قرار شد با دخترا تو حیاط بازی کنیم که کلا یادمون رفت 

و مهمانهای محترم مادر و پدر عزیزم و ..... خواهند آمد 

هلن لباساش براش تنگ داره میشه  . البته قسم شکم مبارک . می دونید برای چی دیگه

بسراغ خانه ی ما را هم پخته است، همون مدلی خوشمزه شده است 

اما من باید کم میل کنم 

دیگه فعلا همین ها 

ممنون نگاهتون یاعلی