سلام
داریم به آخرین روزهای سفره ی مهربانی و رحمت خدا نزدیک می شویم
چقدر حالمان خوش بود و البته من که متاسفانه در این روزهای اخیر توفیق روزه داری ندارم
دیشب باز هم با دخترا رفتیم خانه مادر و با پدر در خانه ی بزرگشان فوتبال شوت شوتکی بازی کردیم
چقدر پدر ناز و کودکانه توپ می زند و چقدر ذوق می کند و وقتی به من گل می زند و می گذارم که گل بزند
چون خوشحالی و شور و ذوقش بینهایت خوشحالم می کند
و مادر که گوشی لمسی بزرگش همدم مرور فیلمهایی است که پسر کوچکش از آلمان برایش می فرستد
و محمدی که بازیهای کودکانه اش را توسط پدرش برای مادر بزرگ به اشتراک می گذارد
این پسر در سرزمینی دارد بزرگ می شود که معنای مادر بزرگ و پدر بزرگ را درک نمی تواند
و البته عمو و پسر عموها را هم از نزدیک درک نکرده است
و در کابل وحشی های بدتر از حیوان، به بیمارستان ولادی ( همان زنان و زایمان) حمله می کند
و وحشیانه و بدتر از مسخ شده گان و زامبی ها به مادران و نوزادان قوم مظلوم و شیعه ی هزاره شلیک می کنند
این روزها با تمام استرسها و نگرانی های الکی، روزهای بهاری قشنگی هست که از خدا سلامتی و عزت و نیک نامی اش را می خواهیم
در واتساپ یک لیست ارسال ساخته ایم که بعضی پیامهای خوب را باز ارسال می کنیم پیامهای خوبی که از تقدیر و تشکر آنها
دریافت می کنیم ، مسرت و بخش و خوشحال کننده است که قلبها و چشم ها و فکرهایی به سمت خوبی و ارزش و یاد خدا بیشتر
هدایت می شوند و این حس قشنگی هست که توفیق بیشترش را از خدا خواهانیم
راههای رسیدن به خدا فراوان هست و البته صراط مستقیم یکی هست و آن هم خداباوری و پیروی از اهلبیت طاهرینش
ممنون نگاهتون
آمدم که بگویم ممنون خدایی که بازگشت ما و آمدن ما از اول از امر و خواست و خلقت او بوده و هست
و به آغوشش و لطف و رحمتش و حمایتش و هدایتش بینهایت محتاج و خواستاریم
محبتتان به خدا و خوبان مستدام
یاعلی