خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

روز دختر و وصالهای انسانی

سلام 

روز دخترهای گل روزگار این ریحانه های روزگار این غنچه های لطافت و مهربانی مبارک 

دیشب که عروسی ناز و نابی بود خوش و خوب گذشت 

البته خیلی خلوت بود و نهایتش از طرفین عروس و داماد فقط در حد چند خانواده نزدیک 

و این خیلی هم قشنگ بود که هم صمیمیت بود و هم کم زحمتی و هم کم هزینه و هم آسان برای بقیه جوانان 

دیگه وقتی وصال  و دوستی بین دو ملت اتفاق بیفتد و دو ملیت با فرهنگ های مختلف ازدواج کنند البته در کمال صمیمیت 

و ادب و محبت و احترام واقعا می چسپد مخصوصا وقتی انسانهای با محبت و با فرهنگی خویش شوند 

وقتی ارزشهای مشترک اسلامی بین شون باشه  و البته وقتی هر دو اهل صداقت و مهربانی و راه انداختن کار جوانان 

و رفتن و سرو سامان گرفتن دو تا جوان زیر یک سقف مد نظرشون باشه همه چیز درست می شود 

و وای از فرهنگ های غلط و جاهلی که مخصوصا نگاه ناقشنگی که به دختر و زندگی اش دارند مخصوصا 

که در بین بعضی ملل جاهل و غافلی که سروسامان بخشیدن دختر را به مثابه ی یک فرصت غارت گری و فروش یک متاع در 

نظر می گیرند و خانواده ی داماد یا خود داماد را یک جوان و کسی در نظر می گیرند که باید ازش کند و باید عقده های ارضا نشده ی 

بریز بپاش و تجمل این بدبخت های مثلا خویش را تحمل کند و اجرا کند. 

و یادم نمی رود که حتی در بعضی دامادی ها به بهانه های مختلف از داماد کندن را فرصتی می دانند و می دانستند که دیگر گیرشان نمی آیند. 

و یک رسم های بی خودی که ربطی به پیوند و همکاری و همیاری برای سروسامان بخشیدن به زندگی دو جوان نوخانه نداشته و ندارد. 


دیشب دو انسان با هم تصمیم گرفتن و دو انسان شریف با هم خانه ی نوخانه ی پسر  و دختر را آباد کردند 

اگرچه جهیزیه در این فرهنگ بر عهده ی خانواده ی عروس هست اما در عوض پشت قباله ی خانه یا زمین و ... باید 

از طرف داماد تقدیم عروس شود اما اینجا یک جهاز مختصر و ضروری را پسر بر عهده گرفته بود یا شاید هم با هم گرفته بود 

و حرفی از قباله و ... نشده بود تا جایی که رصد شده بود چون پسر عملا از این خبرها ندارد 

و این شروع زندگی شد در حد ضروریات اولیه 

خب مبارک باشه و خوشبخت باشند همه ی وصالها و پیوندها و عشق ها 

و جوانان و عاشقان دیگر را هم به وصالشان برسانند با نیت و استعانت و تلاشهایی که صورت می گیرند 

و آنچه پایدار است کار نیک خالصانه و مشفقانه و محبت آنه برای خداست 


در سریال جموونگ ، زن تسو یک جاهل خشنی هست که دنبال جنگ و خشونت هست و با همه سنگر می گیرند 

مثل تسو خیال می کند همه چیز یا خیلی چیزها را می توان با جنگ و فشار و کشتن و ... به دست آورد 

در حالیکه روحیه ی جومونگ هم پذیری و محبت و ساختن و به هم کمک کردن هست 

این است تقابل خوبیها و بدی ها و این است که ما کدام را انتخاب می کنیم 


خب اذان قشنگ عاشقی شد 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.