خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

آب ، امنیت، آرامش و عشق

سلام 

می خواستم از آب ، امنیت، آرامش و عشق بنویسم 

که این همه هست و همه چیز قشنگ و به جای خودش و با راحتی و استواری و احسن الخالقین بودن آن زیبا آفرین 

می خواستم و می خواهم از آب بنویسم که وقتی دوش می گیری و می نوشی و حتی می پاشی چقدر آرامش و لذت می آورد 

می خواستم از عشق بنویسم که آغاز هر طراوت و طپش هست 

می خواستم و می خواهم از خدایی بنویسم که این همه مخلوقات رقم رقم و پر از رمز و راز و سلیقه و استعداد  و احساس آفرید 

می خواستم از قدرتش و از صفاتش بنویسم که هر چه به سمت صفاتش و مثل او شدن نزدیک می شویم ، توانا تر و قشنگتر و پر از زیبایی بیشتر می شویم 


می خواهم از لحظاتی بنویسم که در بحبوحه ها تصمیم های قشنگ و خدایی و ارام و منطقی بگیریم 

می خواهم از محبت و ایثار و نرمش و صبوری ها بنویسم و البته حرف زدن های پر از محبت و مهربانی و درک و شناخت متقابل 

می خواهم از معصومیت و نورانیت و بی گناهی نوزادانی بنویسم که برایشان خدایشان از همین یک ماهگی و چند روزگی شیر و مهر و محبت 

در جان و دلهای هر صاحب نفسی می اندازد تا معجزه ی خلقت و محبت و رحمانیت خودش را به تصویر بکشد 


پری شب خطری رد شد و به خیر گذشت و چقدر تشویش داشتیم که بماند و ختم به خیر شدنش چقدر آرامش می اورد 

و جان عزیزان عزیزم و دوستان و فاملین مهربانم چقدر شیرین و خواستنی هست


آمدم که بگویم 

آب ، امنیت و ارامش را همیشه دوست دارم چون خدای خوبیها بهمون هدیه داده است و باید قدرش را بدانیم. 


یک بحثی با عزیزی در مورد شرایط جوامع انسانی و مدرنیته و انفجار اطلاعات داشتم که بیشترش را فکر می کنم ثمره ی علمی 

دقیقی ندارد سعی می کنم به تسالم و .... برسم و برایش آرزوی موفقیت و شادمانی بکنم    چون از خوشحال شدنش 

خوشم می آید 


این روزها دو بحث قشنگ قرآنی و درسی را بیشتر پیش ببرم و توفیق گوش دادنش را داشته باشم 

و البته نظرات اساتید داور را جمع کرده ام اما به اصلاحات به طور جدی شروع نکرده ام. چقدر من به اصلاحات محتاجم 


آمدم که بعد از دوش ورزش عصرگاهی با حسنا مربی کوچک من با روحیه بزرگ و شادی و جست و خیز دخترانه اش که این روزها 

برای کلاس اولش سر از پا نمی شناسد، گپ و سخنی با خودم و دنیای خودم داشته باشم. 


گرچه مجال نوشتن در جای و جویبارهای دیگری خدا روشکر فراهم است. اما اینجا از قید و حدود ضابطه و روش ها آزادترم 

ولی خب سعی می کنم اینجا دیگر کمتر بیایم 

چونکه زیرا چون خخخخخ 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

نظرات 1 + ارسال نظر
راحله جمعه 18 مهر 1399 ساعت 22:23 https://khaneylimooie.blogsky.com/

خدارو شکر که خطر رفع شد . حیف که کنتر میایید....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.