عاقبت بخیر ما و نوشتن ما

سلام 

عصر یک روز سه شنبه شایدم چهار شنبه ، آره چهار شنبه 

نمی دانم مگه ما ادمای پاک ناقل ویروس کروناییم که با تعطیلی سالن و جاهای خوبی که میریم

چرخه ی ویروس بخوابه ؟ 

ما که آهسته آهسته از دوشه دوشه میاییم و میریم و با کسی دست و حتی روبوسی هم نمی کنیم

فقط البته مادرم را می بوسم اونم دستان و پیشانی اش را که اون برای ما خدا روشکر تعطیل بردار نیست 

حداقل برای من نیست 

اگر چه مادر قشنگم در مورد رفت و آمدم یه حرفی زد که اوج محبت مادرانه اش بود و فدای این محبت و مظلومیت برم من 

بین دو نماز مغرب و عشاء اوقات قشنگی هست بین من و هلن ، هی حرف و هی صحبت و هی خاطره و آرامش بخشی به هم 

یادی شد از مادر مرحومش که وقتی می آمد خانه ی مان، از بازی و شادی های کودکانه ی من با بچه ها و حتی سواری دادن به بچه ها

هم خوشش می آمد و هم برایش تازگی داشت ، چون مرا و کلن مردای این خطه را یا شایدم مردان اطراف خودش را در این حالت کمتر دیده بود 

و خدا رحمتش کند وقتی می آمد نماز شبش ترک نمی شد و چقدر برای منم مادر بود و هوشیار و با محبت و هودار 

و او هم رفت که نوبت رفتن ما هم از سر صف برسد 

راستی راستگو هم رفت همان روحانی کوچولوی قصه گو ، چند سال قبل یا بهتر بگم چندین سال قبل با هم همسایه یک کوچه فاصله بودیم 

و خدایش رحمت کند که همراه و همزاد و هم خو و هم دم بچه ها بود و چقدر بچه ها را به ذوق و شوق با بیان داستان و مطلب علمی و دینی آورده است 

امروز یک کار از یک عزیزی را تمام کردم و چقدر هم او خوشحال شد و هم خودم که توانستم مفید تر باشم و خلق کنم و بیافرینم و تقدیم کنم 

و امروز باز هم انتحار و انسان کشی اما اینبار نه در کابل، بلکه در بامیان شهر تاریخی و باستانی شیعیان افغانستان 

نمی دانم این موجودات داعشی و جهالت و بطالت و جنود شیطان کی آرام خواهند گرفت 

اما خوشحالم که آخرتی هست و عذاب الیمی که با انتقال تمام گناهان کشته شده ها و شهید شده ها به گردن ناپاک این قاتلان 

دلهای خانواده ها و خود این شهیدان انشاء الله تشفی خواهند یافت 

و شهادتشان مبارک و چی مرگی قشنگتر از شهادتی که بیگناه و بدون جرم و البته به جرم شیعه و پیرو اهلبیت بودن نصیبشان می شود 

و هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که شیعه امیر المومنین باشی و در راه مظلومیت و اثبات حقانیت و مظلومیت خود و مولای غریبت شهید نشوی. 

از داداش کوچولویم خبر خاصی ندارم جز اینکه با گل کوچولویش مشغول است 

پری روز فرصت نشد که صحبتی کنیم 

اون طفلکی هم حیران و البته غرق در دنیا و انتخاب ها و شرایط خاص خودش هست و خوشحالم که سالم و صادق و با مرام هست 

البته دلم برای دخترهای کوچولویش که از پدر دو ر هست خیلی می سوزد و خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند یا کناد. 

یادش بخیر کلاس سوم راهنمایی یا دوم راهنمایی، می گفتیم که الف قبل از دال در کلمه ی کند، علامت دعایی بودن است. 

و جناب خانلر معلم ادبیات چی هیبت و سیاستی برای خودش داشت و البته دوست و پر از تنوع رفتاری بود هم جدیت هم شوخی و صمیمیت 

می خوام یک سر پیاده برم یک دوری اطراف بزنم که حالا که سالن فوتسال تعطیل هست، هم پیاده روی شود و هم این مسیر

خیابان فاطمی به ساحلی را قشنگتر رصد کنم که از کدوم قسمت پل مصلی به هم وصل می شود. و البته پارکی که در حاشیه زیبا 

و دلنواز هست و یک بار با گلها و بانو رفته ایم و ساندویچ و آب بازی حامدی کرده ایم. 

اصلاحات رساله را دارم می کشم زیرش و می خوام زودتر تحویل دهم و خدایی هست و قشنگی هایی هست 

و آینده ای هست  و مهربانی و لطافت و محبت و دوستی و صفا و عشق و شیرین زبانی و رزق من لایحتسب هست 

و خدایی هست و همیشه خواهد بود و روح جاودانه ی ما هم خواهد بود چون روح ما از امر پروردگار خالق هست 

و باوضو که باشی همه چیز برایت خوشایند هست 

مستحبات و مکروهات را رعایت کنی احساس شخصیت و آرامش می کنی 

و با فرشته ها دوست باشی خالق فرشته هام هم بیشتر بهت آرامش می دهد و نواز ش می کند دل و قرار و روح مجرد و آسمانی ات را 

و غذای روحم ، دانش و معرفت هست و محبت زمزم تشنگی قلب محبت خواه و محبت بخشمان 

به روح و جان و قلب غذایش نرسد پژمرده می شود و نگذاریم که هیچکدامشان پژمرده شود 

و زندگی در بندگی و اطاعت و محبت و مهربانی و عشق ورزیدن هاست 

به همه کس و همه چیزی که مخلوق خالق زیبایی ها و قشنگی ها ست 

البته از جنود شیطان شر و شرور و صفاتی که یاد آور گرایش و نزدیک شدن به آنهاست باید به عنوان دافعه 

و برائت و دوری از رذایل ، همیشه ی همیشه با هر سختی و استقامتی هست ، دوری کرد که بد جور روح را می آزارد 

و بد جور پژمردگی و ملولی و کسالت و بطالت می آورد 

و این است اخلاقی که پیامبر برای اتمام و نشر و هدیه ی آن مبعوث شده است، گرایش و عمل به فضائل و دوری از رذایل و ناپاکی ها 

ممنون نگاهتون 

مخصوصا نگاه عزیزانی که محبت و مهر شان گرما بخش نوشتن و رقص انگشت بر کیبورد هست. 

یاعلی