خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها
خدا   عشق    آرامش

خدا عشق آرامش

تک نگاشته ها و احساس های یک مرد از : زندگی و بندگی : خانواده سیاست آینده و خدا و زیبایی ها و دوستی ها

یک فنجان طراوت

یک فنجان طراوت

 

سلام

 

به صرف عشق  و طراوت بهار

 

سلام به بوی محبت و عطر های دوستی و هم آغوشی

 

سلامی به روی مهدی فاطمه که جشن میلادش نزدیک ترین هست

 

سلام به معنویت و نگاههای قشنگ به قشنگی های زمان و مکان

 

زلال باران را جمع می کنیم برای باغچه ی ریحان و سبزه های ناز خوردنی

 

حضور و لمس و عشق ورزی و یاد خاطرات قشنگ ، بخشی از آرامش ناب و امنیت و

 

سعادتمندی زندگی هست که گرچه مشحون از تلاش و صبر و سختی و سخت کوشی هست،

 

اما مهم تدبیر و طهارت و طیب  و پاکیزه گی جان  و دل و جسم و روح مان هست

 

از جنس دنیایی که جسمانی و محدود هست خیلی دوست ندارم بنویسم

 

می خواهم از سنخ مجردات و معنویات و نامحدود ی و بی نهایت و بی نظیری همه ی لحظه ها بنویسم

 

برنامه های مهم و قشنگی در پیش دارم، در میان خوف و رجا، بیم و امید ، تلاش و استراحت

 

روز و شب و البته سختی و آسایش، یُسر و عُسر

 

همه چیز را قشنگ دیدن وظیفه برای چشم و دلم هست، غیر از این باشد اسراف نگاه و لحظه نموده ام

 

عشق ورزیدن را وظیفه ی قلب و جانم قرار می دهم ،غیر از آن اتلاق عمر و عمل است

 

هر چه بیشتر مطالعه و می خوانم و تجربه می کنم، بر وجود  و قوت جان و دلیل و برهانم

 

احساس می کنم که افزوده میشود، در عمل قوی تر می گردم. ( البته اگر ویروس تنبلی و وسوسه های اونجوری بگذارد)

 

می خوانیم  و می خواهیم و می نویسیم از قشنگترینها و از خوبیها و خوبان

 

و عقل که چیز جز آنچه با آن خدا را به بهترین وجه بندگی کنی، نیست، به کار می گیریم در حد آخرش.

 

آمدم که بگویم

 

چی؟

 

صدای سخن عشق خوشتر ندیدم؟

 

اها

 

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

 

یادگاری که در این گنبد دوار بماند

 

ممنون نگاهتون

 

پ.ن:

 

به قول استاد یکم روی این شعر و مفهومش تامل بفرمایید ( البته ایشون چیز دیگه ای می فرمود)

 

دیگه لب و دل و جانتان پر از خوبترین ها و لبخندها و لذت ها

 

یاعلی

 

انتخاب قشنگترین ها

سلام 

دقایقی شاید تا اذان ظهر چهارشنبه ی عشق و عاشقی مانده باشه 

آمدم که بگویم که خدای بیهمتا و مهربانم، بینهایت به توان بی نهایت دوستت دارم 

آمدم که بگویم از عشق و طراوت لبریزم 

آمدم که بگویم اصول زندگی ساز و نگاههای قشنگ زندگی فوق العاده آرام بخشن 

آمدم که بگویم وصالها و دوست داشتن ها شیرین  و گرما بخشن و آرام بخش 

وقتی دوست بداریم خیلی خیلی قشنگتره تا کدورتی به دل بگیریم 

نمیگم با بدان هم باشین و تحملش کنید، نه اصلا 

بلکه همون حرف قران آنها را به سان جاهلی که از خوبی و دوستی طرفه ای نبرده اند 

در نظر بگیرید و بهشون سلاما بگویید( یعنی با سلامتی و مدارا از کنارشان که بهتون آسیب نزنن) 

بگذرید و نزدیکشان نشوید که نازیبایی   روح و اخلاق و طبیعت می آورد. 

به گلستان معرفت و دوستی ها و اندیشه ها و لبخند ها بروید 

جایی که بهشت هست و همه به هم سر سلامتی و سپاس و تحیت و لطف  و لبخند هدیه می کنند 

وه چه قشنگ است که مدیریت کنیم همه چیز را 

از انتخاب یار و همنشینی که آرامش می آورد مثل قرآن  و کتاب خوب و فرشته و حوری های اسمانی 

تا مکان و محافل معنویت و اخلاق و زیبایی و رقص و سماع و سرود 

امروز را هم به نیمه رساندیم 

خدا که دلمان را شاد و در پناه لبخند خدا شاد و سعادتمند نگه داشته باشیم و توانسته باشیم 

دلی و دلبری و عزیزی را شادترین و شادتر داشته باشیم 

ممنون نگاهتون 

شادی و آرامش مقیم همیشگی قلبهای عاشقتان 

و این صدای دوست هست که به گفتگوی عاشقانه اش می خواند 

اذان ظهر به افق قم از حرم مطهر 

نور و سرور در چشمان  چهره های نورانی تان 

یاعلی 

ذات و تکثیر خیرات

سلام 

مهربانان و خوبان و لبخند دوستان خدا 

خووووووبین؟ 

تازه از بیرون آمدیم کارهای بانکی و ... 

خلوت بود و مهربان و مودب 

ممنون بودنتان که گاهی عجیب آدم هوای یک هم حرف را داره 

اگر اون فضا فضای قشنگ نوشتن و یک طرفه گفتن و ببخشید خالی شدن باشد که چی عالی 

دیشب با داداش کوچیکه تو آلمان با فرسنگ ها فاصله واتساپی و چشم تو چشم بعد چند سال دوری 

صحبت برادارنه و با پدر پدرانه داشتند و داشتیم، قشنگ بود 

مخصوصا اینکه خیلی چیزها باید کمی زمان بگذره تا موقع رسیدن و گفتن و خوردن و ثمرش برسه 

بر اساس اصل فلسفی، مقوله های ممکن و زمان مند، ابعاد خاص خودشون را دارن 

زمان مندی جزء ذات اتفاقات و واقعیات دنیایی هست، ولو اینکه از سنخ مادی صرف نباشه 

رسیدن به بعضی افکار و برداشت ها هم به عنوان یک واقعیت ذهنی ، زمان مند است باید صبر کرد 

تا به آن نتیجه و گفتار و ایده و سخن رسید. 

البته جنسیت و شرایط صوری هر کسی هم در برداشت از خیلی مسائل تاثیر داره 

که البته جای خودش قشنگ هست و بر اساس حکمت خدا سرنوشت ساز و زندگی ساز 

و چرخاننده ی چرخ زندگی طبیعی و دنیایی ما. 

مثل تفاوتهای صوری و صورتی زن و مرد و دختر و پسر، که در ذات و انسانیت و شرافت و 

کرامت با هم مشترکند، اما صورت جسمانی و جسمی و فیزیولوژیکی شون برای اینکه برای 

اهداف و نقش های خاصی ساخته شده اند و هر یک می بایست مظهر جمال( زن) و جنس دیگر 

مظهر جلال ( مرد) باشه، متفاوت هست. 

این ها را در این هوای بهاری با هوای قشنگ تامل بفرماییم خیلی قشنگن 

اما وای به حال روزی که نقش ها قاطی بشوند و هر کس همان توقعی از جنس مقابلش 

داشته باشه که خودش در آن قرار داره. ( اهل دلا و درکهای خاص می فهمن من چی میگم) 

بذار مثال نزنم به دلایلی خاص و شرایطی خاص تر 

خب یکی از دوستان نکته ای اشاره کردن و توضیح آن در نظرات جا نشد، اینجا ادامه شو 

که خلاصه هست عرض کنم اینکه: 

از یکی از خوبان شنیدم که می گفت: هر کار خیر ثوابی مثل زیارت، دعا و ... که 

ثوابش همیشه قابل تکثیر هست، از طرف همه خوبان، اولیاء شهداء، انبیاء 

و ملتمسین دعا  و ... همه را مد نظر قرار بدید و از طرفشون نیت کنید، 

 چون اصل قشنگی داریم که کار خیر مثل پیامی که توی تلگرام و شبکه های اجتماعی 

برای جمع زیادی می فرستیم، با رفتن تعداد بالا، چیزی از کیفیت و مقدار پیام کم نمی شود. 

ضمن اینکه فایده و ثمرش برای ما این است که با این همه خوب و عالی دوست شده ایم 

و هدیه براشون فرستاده ایم و خوشحالشون کرده ایم. این فوق العاده است... پس بشتابیم 

و تا دلتون بخواد اصلهای این طوری قشنگ و قوانین محبت افزایی و راههای خوب و قشنگ 

لبخند افزایی اونم با برگشت آن لبخند و خوشحالی به خودمون ، در قاموس خدایی و خوبان داشته 

و داریم کیست که سبد عاطفه و ثوابش در دستش باشه و در مسابقه ی خیر شرکت کند. 

ممنون نگاهتون 

خدای خوبم پناهتون 

یا علی ای شاه مردان ، کاری کن که کمی مثل خودت مردانگی و فتوت و جوانمردی 

 و چشم بصیرت و روح و جان خدایی داشته باشیم 

با سپاس و احترام 

لبخند قشنگ خداییتون مستدام 

ممنون و امتنان 


شکرانه ی عنایت ها

سلام 

روز یکشنبه قشنگم را به نیمه رساندیم 

ممنون خدای خوبم حکیم و مدیر و توانا و بخشنده و مهربانم 

این همه نعمت و پیش آمدها و هدیه ها و سورپرایزهای عالی 

وقتی قشنگ نگاه می کنم همه چیز را قشنگترین می بینم 

از پیاده روی های قشنگ با هندزفری به گوش و همصحبتی با عزیزانم 

و دیدن گل و باغ و درختان و هوای بهاری و درس و معرفت و زیبایی های معنوی و معرفتی 

دیدن آدمهای خوب و چشم پوشی از ..... ناخوبان بیچاره و  عمل به اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما 

واقعا این خیلی اصل مهمی در آرامش هست 

البته اتفاق خاصی نبوده کلی میگم 

چرا خودمون و آرامشمون را همسنگ آن بیچاره ی ناخوب پایین بیاریم ( البته وقتی امید صلاحی در او نیست) 

امروز یک قرارداد کاری و علمی و معرفتی قشنگ با موسسه ای امضاء کردیم 

که هفت اردیبهشت، شروع به کار قشنگمون با همکاران اهل دل و علوم قرآنی 

ممنون خدایم 

حرم حضرت معصومه از بلوار پیامبر اعظم که نمودار میشه، نورانیت و نور طلایی اش 

دل و جان را روشن می کنه، ممنون امام رضایم که حواله ام به خواهر کریمه و مهربانش 

داده است و چقدر خواهر و دختر پیامبرم برایم آرامش می آورد. 

کنار ضریحش که معمولا اجازه می دهم زوارش بیشتر درد و دل کنند و ببوسن و ... متبرک بشن 

اگر جایی از ضریح خالی بود و ممانعت برای کسی نبود، به جای شما هم می بوسم و ذکر 

قشنگ: یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه را زمزمه می کنم 

بعد در مسجد پایین پای همون جایی که آقای بهجت عارفان را می دیدم، دو رکعت نماز تحیت و ارادت 

قربه الی الله ... به عنوان هدیه و سپاس  و شکرانه ی زیارت و معرفت افزایی 

استادی میگفت: دیگه از شما بعیده زیارت نامه از رو بخوانید، .. از حفظ و با ارادت 

ممنون اساتید بلند نظرم برم که از خرمن معرفتش خوشه های قشنگی نصیبمون کرده است 

خوشیم به این دنیایی که سعی می کنیم پر از یاد خدا و پر از معرفت و معنویت و علم و نورانیت باشه 

مادیاتش به موقع و همان طوریکه وعده داده شده ، حالا کم یا زیاد و به موقع می رسد. 

فصل ملون های شیرین هست، چندتایی با خوبان  و عزیزان عزیزم صرف کردیم، هنوز شیرینی اش 

جای شما خالی روی به کاممان هست. 

ممنون نکته های قشنگ عزیزی که در مورد همسر و دختر و ازدواج و اعتماد به دامادی داده بود، 

واقعا قشنگ و ناب و ناز بود سپاس و امتنان 

خب 

فعلا همین ها با اینکه از نوشتن رساله هی فرار می کنم. خخخخ و به شما و خدا و عشق و آرامشم 

پناه می آورم و با نوشتنی کمی سبک از احساس می شوم 

ممنون حضور و نظر و گلواژه های قشنگتون که واقعا چشم روشنی هست وقتی نظری ارائه می گردد 

در پناه خدا و هم آغوش و هم صحبت با خوبانی که عجیب بو و رنگ خدایی دارن. 


یاعلی مددی و عنایتی بیش از پیش بر دل و آینده و شفاعتی برای فردا روزی 

سپاس یاحق  

فن اوری از بهشت

سلام 

بعضی ها طفلکی ها با شوق و نمی دانم کارهای عجیب و غریب دنبال آرامشن

به پرواز و رفتن و ... فک می کنند 

به نظرم  لازم نیست 

جایی بریم و این همه شکلک و ادا بازی لازم نیست. 

خدا همین جاست در جان و دل ما 

به شرطی حضورش را باور کنیم 

باهاش ارتباط برقرار کنیم 

و همیشه به فکرش باشیم 

و پیشش و در محضرش باشیم 

درسته؟ 

مگه نمیگن تو بهشت لازم نیست جایی بروند 

کافیه دستشون را دراز کنند هر چی بخوان 

میان دستشون و براشون آماده و حاضر میشن

اینجا هم اگر قرار باشه در مورد حضور خدا که آرامش بخش مطلق است

کافیه اراده کنید و بخواهید و چیزی که از همه چیز به ما نزدیکتره خداست. 

نحن اقرب امن حبل الورید 

خب از این فول آپشن بهشت استفاده کنیم و خدا رو بیاریم تو قلبامون 

این میشه نوآوری و مونتاژ و فن آوری بهشتی به قطعه ای از آن در دنیا 

روز قشنگ دیگری برای خلق معجزات قشنگ در زندگی برای بندگی 

چشم ها رابا ندیدن ناپاکی ها  باید تقویت کرد تا  قشنگی ها را بتونیم ببینم، 

آخه گناه که دود هست و زشتی، وقتی به چشم ها سرایت کنه

خب طبیعیه بر اساس نظام علت و معلوم و تاثیر و موثر ، توقع نداشته باشیم 

که سو و دیدش کم نشود. 

شما وقتی گرد و غبار و دود و ناپاکی هست، برای محافظت چیزهای ظریف و قشنگت 

مثل چشم  و دهان و زبان و ... ات را می بندی، که الوده نشوند 

خب اگر آلوده نشود کارایی خاص خودشون را خواهند داشت. 

چشمی که گناه نکرده می تواند رنگ قشنگ خدا و زیبایی ها و نور های قشنگ 

خدایی را ببینند 

گوشی که گناه نکرده و پرده اش جرم گناه نگرفته باشه، می تونه صدای عشق و طراوت 

و ظرافت حق و فرشتگان حق و صدای بال زدن و پروازشان را در حرمهای عاشقانه ی  

اهلبیت و عبادتگاهها بشنوند 

و زبانی که چشایی اش را با نخوردن سم گناه و حرام، حفظ کرده است می تواند 

بهترین مزه های حلال و مزه های شکر گذاری ها را حس کند و مزه ی عبادت را حس کند 

مزه ی ایثار و احسان را حس کند. 

آره همه چیز به همه چیز ربط داره. 

جهان امثال و مثل افلاطونی و مدینه فاضله و ... همه حقیقت دارند گرچه تعبیر عقلانی هست 

یک الگوی برای فهم بهتر ما برای کشف و فهم رازهای هستی و کائنات هست 

کاش بیشتر بفهمیم و بیشتر با رازهای هستی و یکتا و بیتا و بی همتا ی عالم آشنا بشیم 

گورای وجودتان بهترین تصویرها و بهترین ترانه ها و شیرین و لذیذترین مزه ها 

و نصیبتان عشق ورزی با تنها معشوق عالم و هم آغوشی و همدلی و همنفسی 

و وصل و وصال همیشگی با آن سرچشمه ی همه ی طراوت ها ، حلاوت ها و لذتهای ناب 

و خاطرات قشنگ و حض و بهره ی عاشقانه ی عشق 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 

برد برد برای خدا

سلام 

صبح است و باز هم طراوت بارانی و عشق 

باز هم عاشقانه ها و دوستی ها 

صبح همگی تون عالی 

فعلا که صحبت خاصی نیست جز اینکه بهترین ها را براتون میخواهم 

امروز صله رحم های قشنگی برقرار شد، و احوال دل کسانی پرسیده شد 

که شاید انتظار نداشتند من بهشون زنگ بزنم و کلی خوشحالی و غافلگیری 

خودش یک لذت ناب هست که لبخندی و احساس قشنگی در دل کسانی بکاری و بنشانی 

که منتظر زنگ و تو قع تماست را نداشته باشند ولی بهشون با جان و دل و لبخند و مزاح 

حال و احوال و جویای حال شوی و دین قشنگمون برای آن ثواب و حسنه قرار داده است. 

دیشب تا پاسی از شب مشغول رساله بودم ، الان خوشحالم که کمی کارم پیش رفته 

یه چیزهایی می خواهیم بخریم، برای خودمون و خانه انشاء الله که خوب و عالی و با کیفیت 

و مناسب و شادمانه نصیبمون بشود... سرگرم جستجویشان هستیم 

خرید کردن هم لذت دارد و هم اگر خوب و باب میلت و از دلت نباشد، کمی حسرت آور است. 

دنیا قاعده اش همینه، یه طرفش لذت و بعدش کمی حسرت. 

فقط کار برای خداست که همش لذت و آرامش و ثبات هست و همش شعف است و شادی 

خدایا موفق مون کن که همیشه برای تو و برای رضا و لبخند قشنگ تو کار کنیم 

خرید و معامله و جهاد و تلاش و معاشقه کنیم 

که حتی سختی دیدنش هم در راه رضایت ، عشق و لذت هست 

مثل روزه ی دیروز و اطاعت و گوش به فرمان قشنگ تو بودن 

ممنون نگاهتون 

ممنون نظرات قشنگتون 

یاعلی مددی 

شعر و عشق

سلام 

امروز بالاخره روزه ایم 

خدا قبول کند قضای رزه ی مسافرتی است که رفتیم 

باز هم هوای بهاری 

بازهم خیال خماری 

و باز هم سرود و ترانه ای 

در کنار یار و هم آغوش یار 

چه پادشهی بهتر از این آغوش و نوازش و حوری خصالی  یار 

در میان وبلاگ های بروز شده، که معمولا صفحه ی اول بلاگ اسکای 

آدم رو گاهی عنوان و قلم رسایش می کشاند به خواندنش 

یکی دو قطعه ناب هدیه آوردم براتون 

همش که نمیشه دست نویس سر  و پاکنده ی من باشه، 

گاهی صرف ترانه های ذهن عاشق دیگرانی مثل حافظ و فاضل 

حالمان را خوبتر می کند. 

تقدیم نگاهتون : 

شعری از حافظ

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند

من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند


عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردانند


جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست

ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند


عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا

ما همه بنده و این قوم خداوندانند


مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم

آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند


وصل خورشید به شب پر  اعمی نرسد

که در آن آینه صاحب نظران حیرانند


لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ

عشقبازان چنین،  مستحق هجرانند


مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار

ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند


گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد

عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند


زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد

دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند


گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان

بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند


یه دست به افتخار حافظ شیطون بلای عارف 

که جانا سخن از زبان ما می گویی. 

خب 

شعری از فاضل نظری که دقیق 

نمی شناسمش، ولی بعضی تیکه های عاشقانه را خوب آمده. 
اینجا گرچه در ردیف حافظ شیرین سخن نیست ،ولی خب 
گاهی نکته های قشنگی می پراند و می سراید. 
ببینید: 

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

هم دعا کن گره تازه نیفزاید عشق

( کاش میگفت: 

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق

هم دعا کن  شَرر  تازه بیفزاید عشق ،  

که هم مثبت نگری و هم عاشقانه میشد) 


قایقی در طلب موج به دریا زد و رفت

باید از مرگ نترسید، اگر باید عشق

( آخه موج رو می خواد چیکار؟؟ که قایق براش به دریا زد؟ 

کاش می گفت: 

قایقی در طلب وصل به دریا زد و رفت 

باید از درد نترسید، اگر باید عشق )


عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم

شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق

( من فکر می کنم بوسه ها همیشه عشق آوره، نفرت برا چی بیاره؟؟  مگر داریم؟ ) 


شمع روشن شد و پروانه به آتش پیوست

می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق


پیله رنج من ابریشم پیراهن شد

شمع حق داشت، به پروانه نمی آید عشق

فاضل_نظری، عشق

در مورد مصرع اخر فک می کنم خوب تموم نشده، 
چون وقتی پروانه به آتش پیوست و طفلکی سوخته 
خب چرا به پروانه نمی آید عشق؟؟ 
پروانه ی عاشق خودشو به آتش شمع می زنه 
حالا یا ازش نور بگیره یا خاموشش کنه که دیگه شمع نسوزه و نجاتش بده 
این هر دو فرض نور گرفتن و خاموش کردن سوز و گداز شمع هر دوش که 
کار خوبیه. پس چرا به پروانه عشق نمی آید. 
به نظرم شعر باید بهتر تموم میشد. ضمن اینکه در مصرع قبل میگه: 
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق 
خب پروانه به امر عشق سوخته ..... دیگه تکلیفش را انجام داده 
خب چرا تو بیت بعدی کار پروانه را نقض می کند و بد شو می گه؟ 
نمی دانم چی می خواسته بگه تو بیت آخر. 
از دست این شعرا که معنای شعرشون در بطن چمبه شون هست... 
کاش به پروانه احترام می گذاشت و مثلا این طور میگفت: 

پیله رنج کس ابریشم پیراهن شد

شمع حق داشت، به هر کس نمی آید عشق


خب اگر از تحلیل و هدیه ام خوشتون آمد 

می تونید اگر دوست داشتید به افتخارم  یک دست مرتب و منظم بزنید. 

ممنون نگاه و دستان و احساس قشنگتون 

یاعلی مددی 

هر چیز خدایی مساوی با آرامش

سلام 

وقتی همه چیزتون با نگاه قشنگ خداوند هماهنگ باشی، خدا خودش همه ی 

پازلهای زندگی ات را قشنگ با قشنگترین شکل ممکن که احسن الخالقین هست، 

مرتب می کند، که خودت هم قشنگترین باشی و آرام و راحت و عاشقانه 

از هیچ چیزی واهمه و هراسی نداشته باشی و سرشار از آرامش و عزت نفس باشی 

امروز قشنگ را هم گذراندیم  در حالیکه همه چیز اسمانی بود و عاشقانه 

و می دانم که فرداها و لحظه های قشنگ دیگری هم پیش روی خواهی داشت 

وقتی که دلت واقعا به خدا قرص  و محکم است. 

آمدم که بگم اگر مواظب گفتار و زبان  و اندیشه و نگاهمون به هر چیز زندگی مون 

باشیم، دیگر دلیلی نداره که واهمه ای داشته باشیم . 

ان تنصرو ا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم 

خیلی قشنگ و قرص و محکم است برایمون 

وقتی جزء سپاه حق باشی، و کارهایت خدایی ناب باشه 

دسیسه های شیطانی ابر جنایت ها هیچ خللی در اراده و نگاه شهادتی و عاشقانه ات 

وارد نمی کند. 

ممنون نگاهتون 

یاعلی مددی 

گرانی و جانشینی

سلام 

ممنونم 

سپاس از دوستان لطف مزید و نظراتشون 

یکی از نظرات در مورد گرانی و روحیه شکر پذیری و مردای ایرانی اشاره کرده بودند 

می خواستم بگم که : 

گرانی را اگر چه باید با مدیریت و سیاست گذاری و تدبیرات اقتصادی و سیاسی و حاکمیتی 

باید مهار کرد و حل  این مشکل  جز با عمل به مفاهیم و آموزه های اقتصاد اسلامی که مبتنی بر اقتصاد کوثری 

و خیر و حسنه و انصاف و عدالت اقتصادی و اجتماعی ، صورت نمی گیرد. 

اما با همه این ها اگر من شهروند و بنده ی خدا  روزی چاره ای جز تحمل این کمبود و امتحان پس دادن 

من به عنوان یک بنده نباشد، البته بعد از تمام تلاش خودم که درآمد مکفی داشته باشم

همه ای اینها وقتی نشد و همچنان سختی گرانی به خودم و خانواده ام خواست فشار بیاورد 

اولا گنجی داریم به نام قناعت که بالاترین گنج هست و خیلی از چیزهای بالاتر از نیاز واقعی را 

خریداری نمی کنم، و بعد از آن که خیلی قشنگتر هست، واگذاری رزق و روزی ام به خدایی هست 

که متکفل روزی من و خانواده ام شده است، اینجا دیگه سختی گرونی می افته به عهده ی خدایی که 

قراره حتی در سخت ترین دوران گرانی هم ، بی نیاز رزق و روزی در حد کفافمان بنماید. 

با این فرایند فکر نکنم جای غر و .... ناشکری باقی باشد. 

البته انتقادات سازنده و دادن رهنمود به مردم و مسئولین با زبان و کلام محترمانه همواره 

و در همه حال باز هست، که این جا هم : بر اساس حدیث شریف: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. 

یعنی: همه مون مسئول هستیم و باید اقدامات مقتضی در حد توان صورت گیرد. 

ببخشید از این روان تر و خلاصه تر نمی تونم خخخخخخخخ بحرفم 

در مورد مردای ایرانی، عرضم این است که در مواجهه با مشکلات ، مرد و زن شاید خیلی موضوعیت نداشته باشه 

همه به عنوان انسان مطرح هستیم البته یه نیمچه فرهنگ حاکم در هر جامعه ای به خلقیات ما و نحوه ی 

رفتار اجتماعی ما بر می گردد که اونم بی تاثیر نیست در نحوه ی رفتارمون . 

مهم این است که هر ملیت و هر جنسیتی داشته باشیم، اول از همه انسان و جانشین خدا باشیم 

و وظایف جانشینی را به نحو احسن رعایت کنیم و سعی کنیم اوصاف و رنگ خدایی را همواره داشته باشیم 

تا لایق جانان شویم. 

بیا تا جمله جان شویم تا لایق جانان شویم. 

فعلا همینا 

ممنون نگاهتون 

یاعلی مددی 


اصل دوستی

سلام 


وقتی دو نفر به هم می رسند 

آنکسی پیش خدا محبوب تر است 

که طرف مقابل را بیشتر دوست داشته باشد 


باور کنید این اصل را اگر غربیها می داشتند با طلا 

می نوشتند و بخشنامه می کردند و مو به مو بهش عمل می کردند

ما داریم ولی ازش غافلیم. 

کاش مسلمان و مومن باشیم 

یاعلی 

از این دست به اون دست

سلام 

تازه از خرید و پیاده روی شبانه با حدیثم آمدیم 

هوای دلپذیری که می شود به همه چیز فکر کرد و عشق را به تماشا گذاشت 

امروز هم مثل روزهای قشنگ دیگه سالم و سلامت و پر از نعمت های قشنگ 

و زمان مند خدای خوبم بودم 

مادرمهربانم از مسافرت آمد و هنوز به دیدنش نرفته ام 

ولی صدای قشنگ و مهربانش را تلفنی به گوش جان شنیدم 

که سراغ آمدنم را می گرفت می بوسمت مامان مهربانم 

خدا روشکر که دارمت 

یه چند قلم میوه و ... سیب و سیر و گوجه و کاهو و خیار و بادمجان البته هر کدوم متوسط دو کیلو به بالا 

گرفتیم شد پنجاه و هفت و خورده ای ..... و چی جالب و چی عالی که با توکل به خدا پرداخت می شود 

از این دست می آید و از شیاف کارت خوان کشیده می شود و منتقل می شود. 

خیلی قشنگه پول رو نمی بینمی، پیامکی که این قدر واریز شد و بعدش هر چیز خوشمزه ای که 

بخری، با کارتخوان از فلان کارتت کم می شود و روزگار قشنگ می گذرد و ماه جدید و حقوق جدید 

و واریزی جدید و ایفای وظیفه ی عاشقی و بندگی و ساختن و نوشتن و ... و شکر خدا به همه چیز 

فعلا همینا 

این زندگی با مهربانی و صمیمیت و عاشقی پیش می رود و خمیر مایه ی اصلی آن بر اساس کرامت و رضایت 

و احترام و محبت و ایفای وظیفه ی الهی نسبت به خود، خدا، خوبان و طبیعت و انسانیت هست. 

این ها همه قشنگ هست و الهی وفقنا لما تحب و ترضاه . 

ممنون نگاهتون که هم می خوانید و هم در گلواژه های مهربانی تان میهمان مان می کنید. 

تا درودی دیگر بدرود و چشم انتظار قشنگترین عاشقانه ها برایتان و برایمان 

یاعلی مددی 

سلام و سلامتی و شادکامی همراه با هوای معطر و جان و روح افزای بهاری 

اول صبح و ترانه ها و سرودها و قشنگی ها 

قبل از کسب معرفت از محضر قرآن 

یک مطلب خیلی قشنگ از عزیزی به کام جان نیوش کردیم 

که تقدیمتون می کنم با این امید که ما هم آدمهای قشنگ رفتار و سالم ترین و کاملترین باشیم. 

می گویند: 

آدم سالم کیست؟ روان شناسی در جواب این سوال میگوید:

 

آدم سالم، آدمیه که با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستیز نیست، نتیجتاً حضورش به آدم انرژى میده!

بیشتر از اینکه انتقادگر باشه، مشوقه!

بیشتر از اینکه منفى باشه، مثبته!

بیشتر از اینکه متکبر باشه، متواضعه!

بیشتر از اینکه بخواد خودنمایى کنه، دوست داره در یک فضاى اشتراکى، دیگرانو ببینه و همینطور خودش دیده بشه!

 

با آدم سالم، شما بهترین بخش وجودتون دیده میشه

آدم سالم زیبایی‌هارو میبینه و به زبون میاره!

آدم سالم خوش خلق هست، مزاح و طنز خوبى داره!

آدم سالم همونى هست که می بینى، فی‌البداهه است!

خلاقیت داره، برخوردش محترمانه است، میتونید به او اعتماد کنید، احساس امنیت کنید!

آدم سالم کنترل نیاز نداره، تحسین نیاز نداره،  هر روز به یک رنگ در نمیاد.

 

آدم سالم با مجموعه رفتارهاش به شما احساسى رو میده که در حقیقت شما خودت رو مثبت تر و بهتر از آنچه که هستی ببینی .

 

این آدمها را در گوشه ای از زندگی حفظ کنید

::: 

من میگم اینطور آدما مثل هلو خوردنی هست و باید در به در به دنبالشون بود 

و چقدر قشنگ هست که با این طور آدما دمخور و هم آغوش بود.

خدا رزق و روزی مان داشتن همچنین فرشته هایی در زندگی مون باشه 

فعلا همین باز هم خواهم نوشت 

و تقدیم نگاهتون خواهم کرد. 

فعلا یاعلی مددی 

اینجا بهشت بسازیم

سلام 

خوبین؟ 

عید مبعث که قبل دیروز بود را نمی دانم تبریک گفتم یانه؟ 

اگر نگفتم تبریک باشه 

اینجا همه چیز قشنگه و آرام بخش 

اینجا همه چیز بهاری و نورانی و مهربانی هست 

صدای مداحی با قشنگترین لحن در مدح اهلبیت 

بوی اسپند و نگاه پر از حجب و حیا 

و صورتهای معصومانه و ناز  

اینجا بهشت من است 

اینجا گرچه در دنیا است و قوانین خاص خودشو داره 

اما قطعه ای از بهشت است 

چون مهربانی هست و عشق هست و تپیدنهای دل هست 

اینجا کاشانه ی من است 

کاشانه ای پر از متانت و قناعت و آرامش بخش 

گرچه گاهی پایی از پله ی کوچولوی کنار ریل در گردشی شبانه پیچ کوچولو می خوره 

و کمی لنگ می زند و لنگ زدنش هم قشنگ هست چون یک پیام خیلی قشنگتر داره 

که این دنیا و خیلی چیزاش ثبات نداره، در عرض چند ثانیه وقتی داری لبخند می زنی 

وقتی داری از پیاده روی عاشقانه لذت می بری، اما اگر مواظب نباشی، و حساب کار 

دستت نباشه که پاتو کجا بذاری یا اصلا تو ذهنت پله را تصور نکنی که بعدش پای توپولت را 

بذاری، ممکنه نقش زمین بشی و بخندی به زمین خوردنت و لنگ لنگان قدمی برداری 

و هر قدم دانه شکری بکاری

اینجا گرچه در دنیاست اما می توان با رعایت قوانین قشنگ خدایی برایت بهشت باشه 

اینجا میکده ی عشقم هست و لبخند و بوسه و نوازش و می رضایت حق خیرات می کنند 

اینجا را دوست دارم چون میدان عاشقانه ی عاشقی کردن من است برای خدایی که 

در اینجا قرارم داده است و یه سری از نعمت ها و زینت هاشو بهم داده و سریال واقعی 

انسان شو      را  اعلام کرده که ببنیم و نشان دهیم چقدر انسان می شویم. 

اگر گاهی سالم جسمی هم نباشیم اما باید کامل روحی بشیم. 

اینجا باید اول بینش و تئوری الگوریتمی ذهنی و عقلی و جان و دلم را با نور حق و 

قوانین قشنگش آشنا بشیم 

بعدش با انگیزه و نیت هم آغوشی با خودش ، شوق پرواز و عاشقی برایش پیدا کنیم 

و در نهایت با شرط سعی و توان در رفتار عاشقی کنیم به مهر و مهربانی 

این است راز خوشبختی و آرامش . 

اول خدا را بشناسیم ، از جیک و پیک برنامه ها و قشنگی ها و امکانات و شخصیت و ... 

در سوره اخلاصش با خبر شویم 

بعد با اخلاص به مقامش قشنگترین رفتار را داشته باشیم و دست از پا خطا نکنیم 

اگرم هم اشتباه شد چون ممکن الخطاییم، سحر برگردیم پیشش و عذر خواهی و العفو 

سر دهیم که حتما خواهد بخشیدمان . چون بر خودش رحمت را واجب کرده است 

ممنون نگاهتون 

چون صبحانه ی صبحگاهی آمد می سپارمتون به بهترین معبود و معشوق 

تا باشد که بعد این تعطیلات زودتر صرف کنیم صبحانه ها را .... 

شکوهمند و کامل و آسمانی باشیم با دعای اللهم وفقنا لما تحب و ترضی 

یاعلی مددی 

یاد باد آن روزگاران یاد باد

سلام 

داشتم رو نامه ی امام به گورباچوف فکر می کردم 

که آدمی زاد مثل درخت نیست که بعد از مدتی زندگی بپوسد و خاکستر شود 

آدمی مثل مرغی در قفس است که با مرگ تازه آزادتر می شود و به دنیای بزرگتری منتقل می شود 

داشتم فکر می کردم که گورباچوف بیچاره چطور این همه بار معنویت و مطلب جدید رو 

طی آن دو ساعتی که گوش می داد و بعدش که فکر کرده، این معارف معنوی را چطور 

با جهان بینی که همش حس و مادی پرستی می دیده است، بفهمد و چقدر فطرتش 

بیدار شد که در آخر عمری چطوری می توانست به پنجره های جدیدی که امام مقابلش 

باز کند، بنگرد و البته ..... طفلکی نتونست کاملا. 

داشتم فکر می کردم که دنیایی که داریم هی پشت سرش می گذاریم و عزیزانی داریم 

که از ما دورن، و در احساس و احوالشان گاهی مشترکیم و می دانیم که در چی حالی هستند 

و البته در این فاصله ها دوری و دلتنگی و خواستن در کنار هم بودن، همه و همه را چطور باید 

توجیه کرد و تفسیر و تبیین و هدفمند کرد؟ 

منظور از تفسیر و هدفمند کردن یعنی  پایانش چقدر قشنگ خواهد بود؟ 

و این هم در سرنوشت بعضی از ما و عزیزانمان هست که در دوری و دلتنگی و ... 

به سر بریم. 

خب این هست شرایط و شرایط و سرنوشت هر یک از ما 

و باز خدا روشکر که برگشتی هست و طفلک آن عزیزان از دست داده ای که 

یارای برگشت ندارند و دیگر تا زمانی نامعلوم رفتن ما، پیششان نمی توانیم ببینم شان 

مگر اینکه خوابشون ببینیم....... 

خب خدا رحمت شان کند 

و چی دنیایی داشته باشند و چی انتظاری و احساسهایی 

کاش اون دنیامون خوب و عاقبت بخیر باشیم 

این دنیا رو می شه با اما و اگر و راست و توریه یک کاریش کرد 

اما اون دنیا همش حق و راستی  و بدون دوز و کلک است 

و متاسفانه رفتنش هم آسان هست... 

بچه ها بیاییم از امروز همیشه به یاد اون دنیا باشیم تا بیشتر دیر نشده 

تا کارنامه عملمون را خرابتر نکنیم..... 

هر سال تحصیلی اگر کم کاری کردیم به خودمون قول می دیم که خب ترم و سال بعد 

بیشتر تلاش و جبران می کنیم و فرصت شروع از سر را داریم 

اما کارنامه ی نهایی عملمون ، متاسفانه یک زندگی هست و یک کارنامه 

اما جی جی جینگ، قربون توبه و استغفار برم که همیشه هست. 

حتی فرشته ها تا یک مدت معینی صبر می کنند و خطایمان را گزارش نمی دهند. 

ولی خب پر رو نشیم، زودتر جبران کنیم و ادای حق الناس .. و استمالت و دلجویی و ... 

راستی یک حدیث قشنگ هدیه این روز عید مبعثتون که: 

اگر چه توبه را به عنوان یک آپشن اعمال دنیایی داریم ، اما 

در حدیث شریف داریم که خطا نکردن و گناه نکردن ، آآآآآآآآسسسسسسسسسان تر 

از توبه کردن است. 

چیییییییی جالب. 

کاش برای همه مون این طور باشه که از اول گناه نکنیم 

یا اصلا یه هماهنگی و قرار با خدا و فرشته هاش بذاریم که : 

اصلا نذاره ما گناه کنیم. یعنی قشنگ موفقمون کنه که گناه نکنیم.. 

هر چی از مانع و کارشکنی و ... کوفته برنجی هست سر راهمون قرار بده که 

نتونیم گناه کنیم. 

آره این طوری خیلی عالی میشه 

شاید باورتون نشه . ولی خیلی وقتا دلم خنک شده وقتی نتونستم شیطونی که 

خلاف رضای خداست ، انجام ندهم. 

خدا شکرت به خاطر همه ی کمکهات که نتونم گناهت را بکنم. 

ممممممنونم 

چون آرامش حالم را مدیون اون کمکت هستم که نتونستم 

و در عوض خیلی وقتا تونستم اون کاری را بکنم که رضایت توست 

و برایند این بردارها و ماتریس های مثبت و منفی می شود، ماتریس اصلی من 

در معادله ی زندگی قشنگم. 

یادش بخیر چی معادله هایی را سر زنگ ریاضی جدید و جبر و ... حل می کردیم 

و تا مدتها خوشحال که چی شاهکاری کردیم. 

ممنون نگاهتون 

یادی شد از نوجوانی و چرخ راجای قشنگم که چقدرش باهاش خوش و سواری می کردم 

و چقدر درگوشش نجوا و گپ می زدم که ممنونم راجای قشنگم که بهم سواری می دهی. 

و زنگی داشت که سر کوچه های شادمانی  و عشق به صدا در می آوردیم. 

و دوستانی که در عالم نوجوانی آرزوهای قشنگ هنرمندی بازیگری و نویسندگی و شاعری 

داشتیم و دوره های قرآن و صدای منشاوی و .... 

و دهه ی فجر گروه نمایش و تاتر تشکیل می دادیم و روی صحنه ... و کف حضار و بچه ها 

ممنون خدای خوبم که همیشه مواظبمون بوده و هست 

یاعلی مددی 

سال گشت

سلام 

خب اینم از تعطیلات و اینم از  آغاز سال جدید... 

به قول استاد زمین یکسال دور خودش می چرخد ، این چی دخلی به ما داره؟ 

ضمن اینکه یک سال از عمرمان و فرصت خوب بودنمان و خوبی کردنمان گذشته است. 

مهم اینه که ما دور خوبیها گشته باشیم و  خوب کردن ها داشته باشیم. 

این مهم تره 

من امسال بیشتر آرزوی سال پر خیر و برکت کردم و سعی کردم تبریک نگم 

چون روزی که گناه نکنیم جای تبریک داره و باید جشن بگیریم برا خودمون 

دیگه همینا 

دوست دارم بنویسم 

امروز هم در دامن طبیعت و بازی و شادی کودکانه و هوای دلپذیر چسپید 

امروز هم مثل روزهای قشنگ خدا برایم قشنگ و پر از امید و ارامش بود 

فوتبال و وسطی و ... همه و همه به صرف و میل خوردنی های لذیذ با تنی سالم و 

خاطری جمع و ضمیری آرام و قشنگ 

در جمع عزیزان و عزیزترین هایی که هر کدام در دوستی و عشق و محبت 

جای خودشان را دارند.

زنگ هم زدیم و چقدر صله رحم ولو تلفنی ارامش می آورد و دین اسلام 

قشنگیش به همین هست که با مکانیسم هایی مثل صله رحم ، سلامتی و عمر 

و ارامش و طول عمر و خوب داشتن ها را مدیریت می کند. چون صله رحم 

عمر را زیاد می کند ( به خاطر همان فرح و شادمانی هست که حاصل می شود) 

امروز در کنار و همراه و همبازی خانواده و در اختیار  هم قشنگ بود و هم کمی 

.... غریبانه که بماند...... که همه چیزش قشنگ هست. 

الان یه جوریم، پر از احساس، انتظار برای بهترین ها، مرور خاطره ها و گذشته ها 

و آینده ها و داشتن ها و حتی نداشتن بعضی چیزها که با داشتنش شرایطش هم 

فرق می کرد... و مسلما این احساسهای الان و آرزوها و شرایط الان را نداشتم 

و مسلما نوعش و سبک ارزوها و دغدغه هایش فرق داشت 

امروز در قسمتی که ما بودیم مسیر پیاده روی و دوچرخه سواری و ... هست، 

چقدر خانما و آقایونی که پیاده روی را انتخاب کرده بودند که مجدانه و مصرانه 

پیاده روی می کردند آنهم شانه به شانه و قشنگ و پر تلاش .... 

و این قانون برایم مسلم شد که  هر سختی آسانی دارد، سختی تلاش پیاده روی 

با داشتن انواع اقسام وسایل حمل و نقل، باز هم باید برای سلامتی ات، پیاده روی کرد 

و به قول استاد بعد هر تکلیف ( سختی ) ، تشریف و شادمانی هست. 

فعلا همینا 

تا گپ و گفتی دیگر 

راستی نامه ی امام به گورباچوف را هم مطالعه کردم با دقت بیشتر که چه نکات 

ناب و قشنگ خدایی در ش نهفته بود. و روحت شاد ای روح خدا 

فیلم به وقت شام را از افق دیدیم وای از جهالت و وای از دسیسه های شیطان

و جنود شیطان که بدبخت های فلک زده چقدر در جاهلیت مدرن غوطه ورند. 

هنوز صحنه های وحشت و رذالتشان پیش چشمم هست 

و مدافعان حرم و جان برکفان شهادت چقدر به گردن ما از همه لحاظ مخصوصا 

از لحاظ تامین امنیت به گردن ما حق دارند. 

روحشان شاد و کاش ما هم شهادت در راه حق رزق و روزی مان گردد. 

و البته صدای خوبان و فاملین زندگی ام که نوازش صمیمیت و محبت را در گوشم 

زمزمه می کند.. 

تا باشد که صبح دولتمان در پیش دوست و حق و حقیقت محض به زیباترین 

چهره و سیما بدمد.. 

ممنون نگاهتان  

سعی می کنم اینجا کلی و اصولی و آنچه اغلب قبول دارم بگویم و بنویسم 

که هم  احساس و افکارم را به اشتراک بگذارم و هم نکته ی مفیدی که 

خودم قبولش دارم به گوش جان دوستان و خوبان عزیزم برسانم 

تا باشد که قبول دوست و معشوق عالم واقع گردد. 

یاعلی مددی 

شناختن و دوست داشتن

سلام 

یکی از عواملی که آدم بیشتر احساس آرامش می کند این است 

که کسی رو داشته باشه که آدم رو بشناسه از احساسات ، خواسته ها 

علاقه ها و مبانی فکری و هر چی به شخص و شخصیت آدم مربوط میشه را 

دقیق داشته باشه و بداند که این منم که در او پیدایم 

اینجا هست که هم اون عزیز در دلمون جا می گیره و احساس هم ذات پنداری قشنگی 

به آدم دست می دهد و هم اینکه او را از خودش و برای آرام بخشی خودش و از همه 

نزدیکتر به خودش می داند. اینجاست که هم بیشتر دوستش دارد و هم اینکه 

دوست دارد که روز به او نزدیک و نزدیک تر بشه . ...... چون خودی هست که 

در وجود دیگر تکثیر شده است 

دوست دارم گریز بزنم از این واقعیت به خدا و دوستی با اون اقرب من حبل الورید 

و هم اینکه دلیل آرام بخشی با آن معبود و معشوق را این طور علت یابی کنم 

هم اینکه می تونیم با تقویت این مسئله در روابط عاشقانه و همسرانه و دوستانه مون 

بیش از بیش دوستی و آرامش بخشی و قشنگی رفتارمون را تقویت و عالی تر بنماییم..... 

( این اصطلاح بنمایم و بنما  را از این شکر آباد ژیگول یاد گرفته ام. خخخ ) 

خلاصه جونم براتون بگه که وقتی بدانیم و بدانیم که می دانیم داریم 

تو روابط و ضوابط و عشق و دوستی مون قضیه از چی قرار هست، و کارهامون 

هم علت یابی بشه و هم ثبات سازی با رنگ خدایی بشه، می تونیم بهتر و بیشتر 

عمل کنیم. 

راستی اون چیه هر چی بیشتر بکشیمش بلندتر میشه؟ 

نگید کش یا ..... که اونا رو  هر چی بیشتر بکشیم ضمن اینکه ممکنه بلند بشه ، اما بالاخره پاره میشه خخخ 

جوابشو اگه می دونستید بفرمایید که یه جایزه خیلی خوب پیشم دارید....... خخخخخ 

دیگه همینا 

عاقبت بخیری  نعمت گرانی هست که به هر کس ندهد... 

وام گرفته از معرفت در گرانی هست که به هر کس ندهد... 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 



اصل خدا و باقی همه فرع

سلام 

در جواب فرمایش یکی از دوستان که فرمودن::: نگاه ابزاری داشتن افراد برای رسیدن به ارامش, به نظر من نوعی خودخواهیست....  

عرض می شود که: 

نکته دقیقی هست فرمایشتون 

اما عرض کنم 

اولا: در مقابل نگاه ابزاری یا قسیم آن نگاه استقلالی و اصلی هست، 

در حالیکه در مقابل خدا همه چیز میشه فرعی و غیر استقلالی ، 

و مجبوریم که اسمش را نگاه ابزاری ( اگر چه در عرف و اصطلاح ما، اصطلاح قشنگی نیست) داشته باشیم.... 

ثانیا: 

از آن طرف در قرآن هم داریم  وابتغوا الیه الوسیله، که در رسیدن به خدا دنبال وسیله باشید و 

 با ابزار و وسیله که ما آن را اسمش شفاعت، یا استمداد از ائمه و خوبان می ذاریم، ابزاراً کمک می گیریم. 

درسته ائمه خودشان اصل هست، ولی وقتی پای خدا بیاد وسط، همه چیز ماسوی الله می شوند ؛ کمک گار و فرع و ابزار . 

این اصطلاح را از این جهت عرض کردم. 

چون اگر بقیه خوبان و ... همه و همه غیر خدا را ما ابزارا و وسیله و راه و طریق و کمک گار و عون و ... در نظر نگیریم ، 

میشن اصل . که در مقایسه با خدا درست نیست. 

من منظورم در راه رسیدن به خدا ، بقیه ی وسیله و ابزار و کمک گار باشن. 

ثالثا: 

پشتوانه این نگاه را از کلام مولا وام بگیرم که 

همان طوریکه در فرمایش حضرت مولا هم هست: که حضرت فاطمه سلام الله علیها را ، 

نعم العون علی طاعت الله خطاب کرده و ایشان کمک گار مولا در اطاعت خدا که 

وجه دیگر اطاعت خدا رسیدن به آرامش هست، دانسته شده است و حقیقتا این طور بوده است.

 این یعنی کمک گار و یا به تعبیری وسیله که اسم ناجالبش میشه ابزار. 

رابعا: 

در سایر روایات داریم که با کسانی مجالست و دوستی کنید که شما را به خدا نزدیک کند، 

همسری برگزین که مومن و با خدا باشه که برای سعادتمندی و خدایی شدنت کمکت کنه، 

همه این دلایل باعث شد که این نگاه را داشته باشم که نگاه به غیر خدا برای رسیدن به خدا 

ابزاری و وسیله ای و مقدمه ای و غیر استقلالی هست.

 لذا این را از این جهت عرض کردم ، والا به زن و خوبانی که کمک گار زندگی ام هستن، جسارت نمی کنم. 

بله نگاه ابزاری آنجایی مذموم یا خودخواهانه است که: آدم به یک نفری یا یک دختری با نگاه ابزاری بهش بگه: 

دوستت دارم اما چشم به ثروت پدرش داشته باشه، وقتی به ثروت پدر رسید این رو دور بندازه و دیگه 

دوستش نداشته باشه، این میشه سوء استفاده ابزاری که قطعا قشنگ نیست. 

اما در مورد خدا قضیه فرق می کنه چون اصل همه چیز خداست، حتی هر کس را هم به خاطر 

خدا دوست داشته باشیم، به نفع هر دو شون هست که این دوست داشتن وجود داشته باشه. 

به تعبیر دیگه وقتی کسی را به خاطر خدا دوست داشته باشیم ،نگاه ابزاری دیگه نیست، چون 

هر دو سود و نفع و ارزشمند حقیقی می شوند، هم دوست دارنده، هم دوست داشته شده. 

توضیحش اگر رسا نیست، بماند ... خود حدیث مفصل دان از این مجمل. 

اما 

جان مطلب و عرضم این هست که نگاه ابزاری ( یا تعبیر لطیف ترش : کمک گار، عون و یاور و شفیع و ... ) 

همه در مقابل خدا میشوند وسیله و ابزاری و غیر استقلالی ..... 

وقتی این چنین شد، می شود نگاه وسیله ای و ابزاری و غیر استقلالی ... غیر خدا یی 

خب این نگاه در غیر خدا، و برای همه و در همه جا با شدت و ضعفش و در تطبیق مساوی، جاری و ساری هست: 

گل سرسبدشان از غیر خدایی ها، ائمه و بعد سایر عزیزانی که رنگ بوی خدایی و اهلبیتی دارند، می تونه 

تطبیق سازی و مثال زد: 

ببیند الان دقیقا چرا ائمه رو دوست داریم و بهشون ارادت داریم 

یک: چون توقع داریم پیش خدا از  مون حمایت و شفاعت کنه ( نگاه تاجر مئابانه ) 

دو: مگر اینکه بگیم چون واقعا خوبن و عادلن و قشنگ رفتارن ، 

خب این هم  دوست داشتن عدالت و خوبی هاست ( نگاه ارزش مدارانه) 

سه: مگر اینکه بگویم، چون آنها را خدا فرمودن و  ... گفتن که دوست بداریم ( نگاه متعبدانه ) 

چهار: مگر اینکه بگویم : چون آنها بدون هیچ چشم داشتی یا ارزش مداری چون عشقم می کشه دوستشون داشته باشم ( نگاه دوست دارانه) 

همه و همه ی این  نگاه ها برای دوست داشتنشون را اگر داشته باشیم 

بالاخره غیر از نگاه اخیر دوست دارانه که اونم پشت پرده اش دلایل خاص خودش را دارد، 

نگاه وسیله ای و نمادی هست، استقلال در دوستی کمتر دیده میشود..... همه ش به خاطر فلان دلیل هست. 

حالا در مورد سایر خوبان هم به نظر من چنین هست، اونها را بنا به دلایلی دوستشون داریم

و مرام این هست که هر کسی را به خاطر نزدیکی اش و رنگ و بوی خدایی داشتنشون 

باید یا عاقلانه و قشنگ و منطقی هست که دوستشون داشته باشیم و حقیقتا هم چنین هست. 

اگر خدا را سر منشاء همه ارزشها در نظر بگیریم، که هست، هر کس از ارزشها بیشتر بهره مند بود: 

بر اساس این نگاه، لایق دوست داشته شدن و عشق بیشتری هست. 

البته این دوست داشته شدن به دو دلیل می تونه باشه: 

یک: به خاطر خدا که ثابت و اصیل و پایدار هست ، که دوستش دارم ، و هم خودش فرموده که 

این چنین افراد را دوستش بداریم ، تعبدا 

دو: و هم اینکه رنگ و بوی خدایی و دوست داشتنی دارن و از عمق جانمان وقتی دوستشون داریم آرامش داریم(  فطرتا )  

خلاصه اینا توضیحات من 

در این مورد بر این مرام و اعتقادم و فعلا همین قدر بلدم 

ممنون تذکر و نظرتان که این پست را شکل دادید. 

یاعلی مدد ی 

حد توان

سلام 

همیشه ی خدا وقتی سر نماز می ایستم شاید اوایل یا اواسطش 

به خود و دلم می افتد و می گم که اگر این نماز آخر باشه 

چطوری می خونیش 

و کاش این نماز حداقل حداقل با حضور قلب و در خور نام یک نماز باشه 

و کاش می تونستم که قشنگترین نمازم باشه 

و سعی می کنم و سعی می کنم و سعی می کنم 

و خوشحالم که خدای خوبم همین سعی رو می خواد 

اسلام دین قشنگی هست چون سعی و تلاش و نهایت سعی را 

می خواهد و هر کسی را در حد توان و سعیش می خواهد 

به این دلم در خیلی کارها خوشه که سعی در حد توان یک انسان 

دارم و البته دل را باید پاک و پاک و نیت را مخلصانه کرد 

از بنده های بی خودش دل برید و البته نگاه ابزاری به آنها می تونیم 

داشته باشیم که خدا اونا رو بفرسته برای آرامشت و آرام بخشی دلت 

برای اینکه بتونه دستت را بدهد دست دوست و نزدیکتر به دوست 

داشتم می گفتم که برای دنیا و غم دنیا چون ناپایداره ، ارزش چندانی نداره 

اگر غم آخرت و دوری از خدا باشد ، بودنش غنیمت و باید جدی گرفتش 

و برای رسیدن و دوست داشتن آن قشنگترین معبود، یار خدایی و قشنگ رفتار 

می خواهد و فرشته هایی از همه جنس، از پدر و مادر و همسر و دختر و ... دوست و استاد و 

خوبانی آسمانی که کمکت کنه تا خوب ترین باشی 

خوب بدانی، خوب اندیشه کنی و خوب رفتار کنی 

ممنون نگاهتون 

وقتی از رساله و تحقیق فکرم خسته میشه 

یه سر میام برای خودم که از خودم و مرامم 

و احساس خاصم به همه چیز بگم 

و عشق و محبت و مسئولیت و باقی چیزهای قشنگ 

سر جای خودش 

ممنونم که می فهمید و می خوانید 

فدای نام علی که همیشه دوست دارم 

با نامش تمام کنم 

همان طور که با نام خدای علی 

یعنی سلام آغاز می کنم. 

یاعلی 



مرد که باشی

سلام 

مرد بودن خیلی قشنگه 

چون وقتی تکیه گاه میشی بهت می چسپه که داری سری را نوازش می کنی 

مرد وقتی باشی قشنگ گوش میدی هر دردی را که در دل عزیزت هست 

مرد که باشی فقط باید گوش بدی 

که عزیزت بهت تکیه کنه و خودش و دل و درداشو آروم تخلیه کنه 

زن چیز زیادی نمی خواد 

حتی ته ته خواسته اش انجام اون خواسته گاهی نیست، فقط می خواد که بگه 

البته خواسته اش برات مهم هست که بهش برسونی 

اما زن و دختر فقط می خواد که درکش کنی و بهش گوش بدی 

مرد که باشی قشنگ صبر می کنی و این صبرت با ابهت و با غروره 

مرد که باشی به سبک خودت عشق ورزی می کنی 

می ذاری که قشنگ جلو بیاد و بیاد و خودشو بریزه رو سینه هات 

مرد که باشی صدای نفسهای عزیزت بدون اینکه چیزی بگه 

و بدون اینکه لب باز کند با نگاه و عمق نگاهش باید ته ته قلبش رو بخونی 

مرد که باشی خیلی چیزها را می فهمی ولی بازم می ذاری که عزیزت برات به سبک 

زنانه گی اش بر اساس غریزه و احساس سرشارش و نگاه دخترانه اش برایت بگوید 

سخن آغاز کند و حتی قشنگترین غرهایی را بنوازد که سر و ته آن وصال و داشتن و توجه توست 

مرد که باشی باید ستونی باشی که شاخه ها و میوه های زندگی ات را از جان و استواریت بپروارنی 

و سرپا نگه داری 

مرد که باشی باید مرد باشی 

و گاهی باید زبان خیلی از سکوت ها را ترجمه و گویندگی کنی.... 

مرد که باشی باید دست نوازشت و سینه ی ستبرت برای سرهایی که بهت اعتماد دارند

باز و باز و فراخ باشد که این قاعده ی دنیاست 

ولو اینکه درون سینه ات سوزهای نهانی نهفته باشد 

مرد که باشی باید قشنگ به همه چیز تسلط و توجه و لحاظ داشته باشی 

مرد که باشی استواری ات پرچم پیروزی و شادمانی دل عزیزانت هست 

مرد که باشی لبخندت روایت گر و امواج مثبت تبسم های عزیزانت باید باشد 

مرد که باشی باید آغاز گر خیلی چیزها باشی، مثل روشن کردن زندگی و 

دمیدن نور امید و آینده در دلهایی که قبولت دارد و بهت اعتماد دارد 

مرد که باشی بین خدا و خوبانش باید عاشقی را مشق کنی 

مرد که باشی گاهی در خلوت دلت می نویسی که بگویی 

زنده باد زندگی و زنده باد شادی و امید و لبخند و 

آینده را پرشکوه ترسیم کنی و زیباترین خاطره ها را به تصویر بکشی 

مرد که باشی 

واقعا باید مرد باشی 

کاش همیشه مرد باشم و مرد بمانم و مردانگی کنم 

ممنون توجه و غمزه ی نگاهتون 

یاعلی 


قلب و توجه

سلام 

صبح و قشنگی رفتار ما 

صبح و طراوت و زندگی و صرف آرامش 

صبح و امید و جاودانگی و آینده 

صبح و داشتن و داشتن و دوستی ها 

صبح و قلب و توجه و خاطره ها 

صبح و این همه آرام بودن و رام و آرامممممممممممممممممممممم 

صبح و گلهای لاله و روییده در دامن کوه 

صبح و صدای شرشر آب 

صبح و طراوت شبنم 

صبح و من یار خدایی و نگاه خدا 

صبح و من و عاشقی و عشق ناب و بهار 

صبح و من و شدن و بودن و کردن و نمودن و آفریدن 

صبح و من و مظهر جلال  و جمال خدا 

صبحتون پر از اندیشه های قشنگ 

و صبحتون سرشار از حال خوش مستی 

صبحتون پر از لبخند و طراوت یار 

می خواستم نثر بنویسم 

چون شما بودید شعر شد و سرور 

می بوسم پیشانی سجده گاهت که یار  باهاش عبادت شده است 

می بوسم لبانت را حرفها و لبخند های قشنگی بهم بخشیده است 

می بوسم دستانت را که نوازش گر مرام و پشت و گونه ام بوده است 

می بوسم گونه هایت را که همیشه برایم سرخ و اناری هلویی بوده است 

می بوسم چشمانت را که همیشه به قشنگی هایم نگاه کرده ای 

می بوسم تمام قامتت را تمام توجه و آرامشم بوده است 

می بوسم تمام توجهت که تمام توجهم بوده ای 

می بوسم بوسه هایت را که همیشه نثارم کرده ای 

می بوسمت با عشق ای تمام عشق و محبت نابم 

صبح و هر صبح و ثانیه هامون پر از گلواژه های توجه 

شکوهمند و آرام با خدا تا همیشه 

یاعلی 

نگاه و عشق و عشق و نگاه

سلام در یکی از روزهای قشنگ و قشنگ روزهای یکی و سلام 

با هوای بهاری بازم هوای قشنگ و قشنگ و هوای بهاری 

با هوای قشنگ و حال با حال و حال با حال و هوای قشنگ 

شهرزاد دیدن و عاشقانه ها و سرودن ها و سرودن ها و عاشقانه ها 

و زندگی با سختیاش قشنگ بودن و قشنگ بودن و سختیاش 

و نگاه با عشق و به عشق و عاشقانه نگاه و نگاه و نگاه و تمرکز به عشق و عاشقانه ها 

و یاد عاشقانه ها و عاشقانه ها و یادها 

و خاطره های عاشقانه و عاشقانه ترین خاطره ها 

و دوستی و اشتیاق ها و انتظارها و انتظارها و اشتیاق ها  و دوستی ها 

ممنون نگاهتون و نگاهتون پر از زیبایی ها و عشق دیدن ها 

باز هم اذان هست و اذان و یاد خدا باز هم 

ممنون و سپاس و سپاس و ممنونم 

یاعلی و علی ای همای رحمت 


سیلان سرور و سرود

سلام 

و سرزندگی و سال پر از سیلان سرمستی و سرور و سرود 

تسلیت به خانواده هایی که عزیزانشان را در این سیلاب اخیر از دست داده اند 

چند روزی به زیارت و صله رحم و اوایلش به میهمانی خدا گذشت از سال جدید 

و چی زود گذشت که به هفتمین روزش رسیدیم 

اما خوش گذشته است 

قشنگ و مامانی گذشته است 

زیبا و پر از احساس گذشته است 

با امید و توکل و تلاش گذشته است 

با لبخند و مسرت و شادمانی گذشته است 

با عبادت و صمیمیت گذشته است 

از همه مهمتر با خدای خوبی گذشته است 

که همیشه یاور و پناه من بوده است 

و نماز اول وقت عشقم بوده است 

لبخندعزیزانم و دل آرامی آنها 

و آرامش بخشی و آرامش طلبی از آنها 

و زندگی پر از عشق و محبت و دوستی و مهرورزی 

و مهرخواهی و مهربانی و صمیمیت و همدلی 

همه و همه خواسته و التماسم بوده است

بهاران خجسته باد 

راستی یه رفیق دوران نوجوانی داشتم 

به نام فامیلی خجسته فکنم اسمش رضا بود 

خیلی فوتبالش عالی بود.. 

اون زمان نوجوانان ابومسلم مشهد بازی می کرد 

عالی بود ولی خب استعدادی بود برای خودش 

از زندگی  و تلاشم راضیم 

بیشتر از این از مال و منال ( بیش از حد کفاف) برای خودم 

نمی خواهم، اما برای عزیزانم و خوشبختی و خوشحالی شون 

باز هم می خواهم که بعد از تلاششون در زندگی به کار گیرند. 

خب هنگامه اذان هست 

تا درودی دیگر بدرود 

ممنون که بعدش نظر می گذارید 

یاعلی 

زیبا و زیبا اندیشی

سلام 

در حال و هوای تعطیلات و بهاران و هوای سرمست کننده بهاری 

با صله رحم های قشنگ 

هنوز هوای اعتکاف و گفته های زن در آیینه جلال و جمال الهی از آقای جوادی آملی 

یادم و خاطرم هست 

عالی بود مطالعه اش.. توصیه می کنم نگاهی بیندازین. 

برام خیلی نکاتش عالی 

بود 

داریم میریم برای دست بوسی و صله رحم که مستحب و موجبات طولانی شدن عمر هست 

دیشب خوش گذشت 

و امروز را با طراوت بهاری آغاز کردیم 

چقدر به آرامش و نگاه و گفتگوی های قشنگ عادت کرده ام 

آرام و قشنگ با منطق و استدلال صحبت می کنیم 

و دوست داریم که همه گان در همه جای عالم حال خوب و خوش 

ما رو داشته باشد. 

نکته ی خاصی برای تذکر به خودم و تقدیم به شما فعلا ندارم 

هر چی هست قشنگی و طراوت و نعمت و زیبایی هست 

به شرطی که نگاهمون زیبا و نیت مان خالص و خدایی 

و قلب و وجودمان از باور های قشنگ و آرزوهای قشنگتر 

مملو باشد ، آنوقت به همه سلام خواهید داد که 

فرهنگ بهشتیان هست. 

صورت پدر و مادر ، همسر، صورت زیبای مومن ، صورت کودکان 

و صورت عالمان و گلها و آب روان و ..... همه و همه قشنگ و عالی هستن 

ممنون این همه قشنگی و برویم که خدایمان احسن الخالقین 

و ما هم احسن المخلوقین و جانشین خوبیهایش و رحمانیت و مهربانی اش 

در جهان و جهانیانیم.... 

زیبا باشید و زیبا بیندیشیم و زیبایی تقدیم نگاهتون 

یاعلی 

سال نو هم مبارک

سلام و صبح سوم سال سرور و سرمستی  بخیر و سلامتی 

دیشب از خلوت گه عشق آمدیم 

و جای شما خالی چقدر خوش گذشت 

ولی بر سنگ فرش خیابان قدم می زدم 

سبکی و طراوت و پاکی خاصی را احساس می کردم. 

کاش نصیب همه تون بشود. 

در این عشق بازی هم قرآن و کلامش را تلاوت کردیم و هم 

درد دل و دعای مون را به گوش حضرتش زمزمه کردیم 

هم دل دادیم و هم قلوه گرفتیم و همه چیزش قشنگ بود 

دفتری سبز برده بودم که به رسم نوجوانی باز هم احساس و طراوت گفتارم 

را ثبت کنم و فریاد عاشقانه هایم را از زبان قلم بر قلب دفتر جاری نمایم. 

گفتم که چقدر قشنگ هست قوانین طلایی اعتکاف را در زندگی و بندگی مون به کار 

بگیریم، مثل همین مجادله نکردن به هدف برتری طلبی 

و اصل دوم که حرف دنیایی نزدن و در هر صحبتی رضای خدا و بیان ارزشها را داشته باشیم

و چیزهای قشنگ دیگری که در آن گلستان عشق و آرامش همین جور فیضان می کرد. 

به هر حال دعا و خواستن بهترین ها را برای خوبان و عزیزان و ملتمسین دعا را خواستیم 

تا باشد که چی قبول افتد. 

و در روز آخر هم 

اعمال ام داود را برای رهایی وجودم از زندان غفلت و  نادانی خواندیم 

با مداحی میرزا محمدی عزیز برگزار شد که عالی بود 

بفرمایید صبحانه با نان کنجدی و ..... 

راستی سال نو هم مبارک 

و انشاء الله که هر روزمان بیگناه باشیم و برایمان عید باشد. 

پس عیدتان هم مبارک 

ممنون و یاعلی 


آرامش و فرمولش

سلام و ممنون از نگاه گرمتون و قلبهای مهربونتون 

روز سه شنبه را در حالی آغاز می کنم که سحرش خدا بازم توفیقم داد 

که در نجوای عاشقانه ای سیصد بار العفو و هفتاد بار استغفار و چهل بار اللهم اغفر للمومنین و المومنات 

و هفت بار هذا مقام عائذ من النار و کمی هم دعا مخصوصا دعا برای سلامتی مولایم بنمایم. 

اره گفتم که هم یادگار بمانه و گاهی بعضی گفتن ها ریا نیست، حدیث و نقل کردن نعمتی هست 

که در سحر ناب بندگی اش با عشق و خلوتمون برده ایم. 

شما هم غبطه میل بفرمایید و بزنید زیر ......... خواب  و بیایی که چی کیفی دارد 

وقتی همه ی چشمهای حریص دنیا پرستان و غافلان خوابیده و بسته است 

تو داری با معشوق اونم بهترین و قشنگترین و عالی ترین معشوق راز و نیاز 

و عشق بازی می کنی. 

خدایا شکرت و از صمیم دل و جان و ضمیرم و با تمام وجودم 

می گویم خدایا دوستت دارم و ممنونم که سلامتی و توفیق دادی که بیام پیشت 

در آغوشت نصف شب آرام گیرم 

خدا ممنونم که مرا با خودت همنشین و همدم می کنی و به خلق بی خودت 

واگذار نمی کنی، که اونا را خودت اونایی که قابل هدایت هست 

از می ناب مستی حضورت بنوشانی 

امشب ساعت هشت و نیم می خوام برم با پدر گرامی به مسجد امام حسن عسکری علیه السلام 

برای اعتکاف و همنشینی و میهمانی که آرزومندم قسمت همه تون بشه 

یکی از عزیزان گفته بود تو قسمت نظرات که آرامش گوهر نایابی هست  و خوش به حالتون که دارید. 

هم تشکر می کنم که گمان خوب و قشنگی دارید و هم یه توضیح کوچولو بدم که این 

آرامش بدست آوردنیه به شرطی که فرمولش و قانونش را رعایت کنیم. 

ببین عزیز دل برادر  

همین نماز شبی که میگیم چهل مومن مخصوصا از اطرافیان را هر شب در دل شب 

با اخلاص و آرزوی خوب براش دعا کن و طلب بخشایش از درگاه حق براش داشته باشیم 

این یک اصل برتر روانشناسی و مثبت بینی را در ذهن و جانمان تزریق می کنه که در 

برخورد با آنان بدون هیچ توقعی از برآورده شدن خوبی تون ، ( چون به خاطر اطاعت خدا و تقرب به خدا ) 

آنها را داوطلبانه دعا کرده اید، یک حس مثبت و خوش آیندی بهمون میده که 

هم صلاحشون را بخواهیم و هم حس خوبی از بودن باهاشون داشته باشیم 

و این مقدمه میشه و یک عامل خیلی قوی میشه که رفتار مثبت و نیک ما 

بازخورد مثبتش به خودمون برگرده و با اراده ی خدا و تدبیر الهی و عمل به دستور و یاد خدا، 

قلبمون آرام بگیرد. 

یا همین حدیثی که بارها براتون عرض کرده ام که: وقتی دو نفر به هم می رسند 

آن کسی پیش خدا محبوب تر است ( جایزه و انگیزش برای خوب بودن) که طرف مقابل را بیشتر دوست 

داشته باشه، این فرمول اگر عمل بشه ، خیلی آرامش آوره. 

وقتی طرف مقابل را بیشتر دوست داشتی از آن مقداری که شما رو دوست داره، 

طبعا کاری می کنید که خوش آیندش باشه، چون دوستش دارید، بی ادبی و بی احترامی 

نمی کنی و بهش انرژی مثبتی تزریق می کنی که باز به خودت بر می گردد. 

بر اساس قانون بقای ثبات ماده و انرژی فیزیک که یادش بخیر ، این انرژی خوب از بین نمی رود،

 از قلبی به قلب دیگر منتقل میشه. 

بر اساس قانون فیزیک انیشتین که ای ام سی دو بود، این انرژی قابل تبیین و اثبات هست 

که ما تولیدش کرده ایم ، چون خودمان از برکت روح خدایی که در وجودمون هست، 

جنبه ی آفریدن و خالق بودن پروردگار در آفرینش محدود خوبیها و انرژی مثبت ها را داریم 

و این است که از لحاظ انرژی بخشی و تولید انرژی مثبت با قلب پر از محبت مون 

یک مولد و ثروتمند آرامشی هستیم. که ارامش را برای خودمون و 

عزیزانمون تولید می کنیم. 

این مگر جز این است که کل دنیای اقتصاد سرمایه داری و زورمندان ظالم عالم 

به دنبال آن آرامشه هست، که ما با فرمول الهی و عمل به بهترین نسخه ی 

شفا بخش و آرامش بخش، به دستش آورده ایم. 

و اینجاست که باید بگویم 

یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم 

آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم. 


تا باشد که با یار و یار و یار قشنگ و در خانه مان که خدای قلبها 


همیشه آرامش و سیراب عشق و معنویت و لذت و شور و شرار 

و باز هم آرامش باشیم...... و باشید . 

تا سه روز فرصت دارید که نظرات قشنگتون را داشته باشم 

عاشق و آرام بخش و دوست دارنده و پر از شو ر و انرژی مثبت و خدایی 

باشیم و باشید..... همه ی شما و خوبان و عزیزان عزیزم 

یاعلی 




التماس اطمینان و آرامش

سلام 

این روزها طراوت بهاری است با اینکه کمی سوز زمستان قلقلکمان می دهد 

اما خب سخت به دل تکانی محتاجیم 

خواب دیدنهایمان هم عالمی دارد 

جور و واجور 

انگار برای خودش یک زندگی جداگانه است 

صبح که بر می خیزیم به بعضی هاش می اندیشیم که کاش میشد 

و بعضی هاشو هم میگیم خوب شد که خواب بود 

خواب ، برادر مرگ 

خواب و دلیل اسایش 

خواب و دنیا و قانون هایش 

دوست دارم این توکلم و این ایمانم به منبع آرامش آنقدر قوی شود 

که وقتی هر ناخوشایندی حتی چند برابری قیمت ها را می شنوم 

مثل حالت شوخیم و پاسخ های معکوسم ، بگویم فدای سرت ، خوب شد که بدتر نشد. 

یا اگر هلنم گزارش می دهد که فلان جنس چندین برابر شده، با لبخند روبنایی می گم 

اا إ إ چی ارزون ، خیلی خوبه . خوبه که ده برابر نشده و این طوری به قول هلن شدت ضربه را 

می توان گرفت و البته هنوز واژه هایی اختراع نشده که بیان اون حالت تزلزلک توکل و تسرسر 

استرسک های کوچک و .... مون را توصیف کند. 

اما خب چیزهای قشنگتری برای خوشحالی داریم، مثل سلامتی، امنیت، ایمان ، خداوند بزرگ که همیشه 

یار و یاورمان، دقیق در دقیقه ی نود و قشنگ سورپرایزمون کرده است. 

از جان و دل برایتتون بگویم : 

ما اگر بنده های خوبی باشیم اون جل و علا   خدایی اش را بلد است. 

فقط کافیه موج دلمون را با نوایش تنظیم کنیم. 

یکی از دوستان والا مقام سخت به استخاره ایمان آورده، علتش را ازش پرسیدم 

که بالاخره دلیل قانع کننده ات چیه برای این همه اعتماد به استخاره: گفت: 

دلیل خاصی ندارد این طوری نتیجه گرفته ام و تکیه دلم شده است. 

باحال بود برام 

با اینکه به خیلی کارهای خانوادگیش اما و اشکال دارم، ولی خیلی 

چیزاشو هم قبول دارم، مثل ریشه یابی های خدایی در اسباب و علل 

بعضی کارهای روزمره و اتفاقات خاص زندگی. 

دیگه که بگویم 

دیروز کارت اعتکاف را با پدر گرامی گرفتم یعنی کارت هر دومون را گرفتم 

ذوق خلوت دارم 

گاهی پر از فریادم 

و قشنگ می نالم و البته جان و دلم نفرین می کند 

کسانی رو که خواسته یا ناخواسته دلم را می شکنند 

مثل همین الدنگی که هفت ماه هست با دروغهایش 

حرمت قول و مردانگی را به فنا داده است. 

نمی دانم شاید شاید شاید حق داشته باشد 

باز هم به خاطر خدا صبر می کنم. 

شکوهمند باشید 

و عاقبت بخیر 

دوست دارم در این سه روز اعتکاف فقط بگم خدا 

و التماسش کنم که بگذرد و بگذارد قشنگترین یادش را در دل و جانم 

التماسش می کنم که خودش برایم آنچه خوبترین هست رقم بزند 

اللهم وفقنا لما تحب و ترضاه ... 

وای  چقدر ممنون خدایی اش هستم 

راستی میگم: حضرت ابراهیم با اون مقام اولی العظمی اش ، زنده شدن مرده گان  

را می خواست برا روز قیامت ببینمت، ( یعنی ایمانش کامل نبودی؟؟ آیا ) 

اونوقت ما با این ایمان نصف و نیمه مون، خداییش زیاد نیست که 

قلبمون به غیب هایش مالامال باشد؟؟؟ ( ببخشید تشکیک می کنم) 

و خدا وقتی پرسید برا چی می خوای ببینی، 

ابراهیم جواب داد: لیطمئن قلبی. 

و خدا هم ازمایشگاه چشمی براش مهیا کرد و 

پرنده های بیچاره را خورد و خمیر و سرکوه و .. . آموزش و پرورش 

و اطمینان حاصل شد به سلامتی 

حالا ما هم خب دل داریم می خواهیم این اطمینان را که خیلی خیلی 

به مراتب کم داریم نسبت به آن پیامبر والا مقام . 


حالا مام می خواهیم 

این اطمینان و آرامش بالاترین  جایزه و بالاترین و ارزشمندترین 

خواسته ی ما می تونه باشه . 

البته بعضی خوش ذوقا می گفتن: از خدا خودشو بخواهین. 

چیییییی جاااااااااالب ( با آهنگ خاص حدیث) 

دیگه همیانا 

ممنون نگاهتون 

اگر چه سرتون مشغول خانه تکانی هست و شلوغه 

خب وقتی اعتکافم ونیستم برام نظر بذارید 

یا علی مدد 

شربت شهادت گوارایتان باد



آه دم

سلام 

و چقدر  مرگ و رفتن به ما نزدیک هست و  ما مشغول بر سر عروسکهای اسباب بازی روزگار 

امروز روز دفن یکی از سادات بزرگوار که جوان و میان سال بود، هست. چهار روز پیش با وانتی تصادف کرده 

وانتی فرار کرده و بعد از چهار روز در کما، دیروز صبح جان به جان آفرین و تمام . به همین راحتی 

سیدی باهوش و باحال و خانم بیچاره اش و چند فرزند یتیم. 

می خواستم بگیم که همه مون آه دمیم 

آه مان بالا بیاید و پایین نرود ، خلاصیم 

به همین راحتی و با کلی ناراحتی و برای بعضی ها با کلی خوشحالی و سعادتمندی 

ببخشید صبح را با خبر ناخوشایند آغاز کردم 

می خوام بگم که ان الانسان فی کبد 

انسان در سختی و همراه مرگ افریده شده است 

توقع همه چیز گل و بلبل همان لیوان دنیا را سرچپه و سرو ته  گرفتن است 

که نه در دارد و تهش هم سوراخ می شود. 

دیشب زیارت چشمان مادر بودیم 

و دو دختر داداش  خیر سرش آلمان رفته و بازی و دنبال بازی تو خونه ی بزرگ آقا بزرگ 

و چت تصویری با کربلایی داداش و دنیاهای ما و  اون طرفیها و تنهایی ها و آزادی ها و بی خدایی ها 

و بالاخره ساختن روح و آدم شدن و انسان زندگی کردن و رفتن 

سر راهی آمدن به اینجا ، عنوان به ضرب 13 گلوله در کربلا را خواندم 

که نویسنده ی شهیر عراقی را دو موتور سوار شهیدش کردن

اینم از جنایات جلادان صهیونیزم و بدترین موجودات 


خدایشان رحمت کناد 

عاقبت بخیر و رو سفید همیشگی باشیم 

یاعلی 

می بوسم و با ارادت و عشق 

و سپاس از حضور گرم و نگاه قشنگتون

بدرود 

آرزو به دل

سلام 

شام آدینه و این سال هم خیلی زود گذشت مثل سالهای قبل 

و این جمعه هم گذشت و منتظر جمعه ای دیگر، روزی دیگر و انگار فکر می کنیم و مطمئنیم که تا ابد زنده ایم........ 

در حالیکه ناگهان از راه می رسد و یک بار هم بیشتر نیست مگر اینکه بریم کما و یکم فرصت داشته باشیم 

مثل استاد کاراته مون که 25 روز تو کما بود و کلی برای خودش گشت و گذار و عشق و زیارت و بالاخره رفت ... 

فقط گاهی عکسهای دو نفره و کیوکوشینی که چقدر 180 درجه می خواستم باز کنیم و سن سی ری کردیم. 

و کمر بندهای رنگ و ارنگ ... و چقدر عرق می ریختیم در مبارزه و مشتهای آهنین به گمان خودمان 

و این روزها چقدر آرزو به دل خواندن نمازی هستم که در آن حداکثر حضور قلب باشد 

تا شاید مشمول حدیثی باشم که اگر حتی یک نماز با حضور قلب و اینکه بداند چی می گوید و در مقابل 

کی سخن می گوید، بعد از نماز انگار تازه از مادر متولد شده ای و گناهی نداری.. 

چقدر دلم می خواهد که این نماز را بتونم بخوانم 

باز هم امسال اعتکاف طلبیده شدم به بارگاه عشقم و سرای دوست 

ببینم امسال چی می کند این بازیکن ، آیا گل به خودی می زند یا دروازه های 

رقبا و هزار خوانهای دنیا را می تواند یه چند تایی فتح کند. 

می روم که کمی التماس اشک داشته باشم از این چشمانی که 

گاهی خیلی بهش خوش می گذرد ( البته انشائ الله حلالش ) 

مسجد امام حسن عسکری ، سه راه بازار قم، کنار مضجع شریف خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها 

که بارها قسمش داده ام که اگر چه همسایه ی بدی هستیم، اما تو کریمه ی اهلبیتی 

تا باشد که چی قبول افتد 

این روزها پر از تفکر و صبر و انتظارم ... برای همه چیز 

این روزها بوی بهار و عطر رجب سال جدید را معطر کرده است. 

خدایا شکرت که این همه نعمت و شوکت و آبرو و سلامتی و عزیزان عزیزی بخشیده ای 

خدا یا شکرت که در اوج نیازمندی به عنایتت ، با گنج قناعت به مادیات، عطشان معنویت 

و به دنبال لقاء و وصال و جوار حضرت دوستیم.... 

و چقدر دل شکسته در بازار کویت خریدار دارد 

و چقدر نگاه قشنگ و لبخند زیبا بر خوبی و خوبان درگاهت، قشنگ و قیمتی است. 

آرزومند آروزهایتان 

و ممنون و سپاس گذار آرامشی که به این دل با خواندنتان می بخشید. 

دیگه  خوبتر می دانم که درخواست نظر ننمایم که می دانم وقتتان گرانبهاست 

لبخند قشنگتون وصل به چشمان نگار و مرام و خوبترین روزگاران 

یا حق و یاعلی 


آرامش و ستایش

سلام 

صبح آدینه تون آسمانی و پر از آرامش 

یه عکس نوشته تو پروفایلم تو تل هست که خیلی قشنگ بوده و هست 

اونم اینه که: 

هر کس که برایت آرامش بیاورد مستحق ستایش است. 

عمق این جمله خیلی زیباست 

کاش بتونیم تو عمقش بریم  

این طوری بر اساس نظریه تشکیکی و مراتبی بودن وجود ملاصدرا ، هر کسی هر قدر آرامش بیاورد ، همان قدر مستحق آرامش هست. 

و مسلما خدا از همه بیشتر آرامش می آورد 

بعد از حضرت دوست هر یک از بندگان خوبش که دوستت داره، قطعا بیشتر به مراتب و درجه ای برایت آرامش بیاورد ، 

ستایش و احترام  و سپاس تقدیمش باد 

می ستایمتان خوبان روزگار 

و ستایش ناب تقدیم محضرتان به آن مراتبی که آرامشی از جنس ارامش خداوندی ارزانی مون دارید. 

ممنون نگاهتون و ممنون دعاهای خوبتون که همه ش آرامش بخش هستن. 

در اوان سال جدید هم پیشاپیش تبریک تقدیم به قول هندیها، کرداهه 

هم اینکه آرامش ناب برایتان و عاقبتی تاپ برای همه مون آرزومندیم 

سال فرج مولایمان و آرام بخش دلهایمان باشد انشاء الله 

ممنون و سپاس 

یاعلی 

پست جدید مقوول ( قول داده شده)

سلام 

صبح است و صدای جیک جیک گنجشک های سرمست از هوا و ترنم بهاری به گوش می رسد 

در اتاق قشنگ و رویایی و پر از خاطراتم نشسته ام 

این جا مامن خاطرات قشنگ و بهترین لحظات عمرم هست در بهترین محله ی قم و در بهترین نما و فضای هم کف مشرف به حیاط 

مثل همیشه آمدم با خدا با عشق و برای آرامش و با آرامش 

دوستان و عزیزان نکات قشنگی در مورد پست قبلی اشاره فرمودن، قول دادم که در مورد نکاتشون که فوق العاده ارزنده 

و متین هستن، توضیحاتی عرض کنم که دیالوگی باشه بر مشارکت افکار و احساس 

گفتم بازی یا بودن آنچه واقعا نیست هنر هست، این را از حدیثی گرفته ام که فرموده: شادی مومن در چهره اش و غمش در درونش هست 

یا حدیث دیگر که فرموده: مرد وقتی به منزل می آید غمها و مشکلاتش را پشت درب خانه می گذارد و با روی باز و گشاده وارد خانه و کاشانه می شود. 

این دو رو مبنا قرار میدم که همیشه شادی نما باشم برای عزیزانی که یک لحظه هم دوست ندارم غمی و نگرانی و استرسی در چهره و قلبشان ببینم 

حالا بعضی دوستان اگر این را یک جور ، ناجور می دانند می تونن دلایلشون را بفرماین. 

و البته می دانم که خانمها از حقیقت و واقعیت و هر کسی از واقعی بودن خوششون می آید، مخصوصا خانم و همسر که واقعا می خواهند 

احساس و لذت و اقعی بودن از همدیگر را درک کنند 

و این خیلی مهم هست که واقعا و منطقا از هر چیز واقعیش خوش آمدم می آید و مطلوبمان هست........ 

و خانماها روی این مسئله هم بسیار حساس هستن که این لبخند واقعا از ته دل هست یا این رفتار واقعا واقعی هست، و حق هم دارن 

چون اونها بر اساس احساس و عاطفه ی خدادادی که در وجودشان نهفته است ، احساس وظیفه و آرامش واقعی و لذت واقعی را وقتی می برند که احساس کنند که طرف مقابل مخصوصا همسر و همدم و محرمشون، احساس واقعی لذت و دوستی را داشته باشن. 

این خیلی قشنگ هست و البته در این زمینه منظورم نبوده و نیست، چون همسر و همدم به عنوان یک فرشته و حوری باهوش و منطقی و با دوستی واقعی و ناب ، همیشه در جستجوی نشاندن حس واقعی لذت و شادابی و خوش آیندی واقعی بر لبان همسر و محبوب و معشوقش هست. 

اما یک نکته ی ظریف رو که باید ضمن اقرار به داشتن احساس و لبخند و ابراز واقعی احساس و خوشایندی، بدون هیچ بازیگری و بازی سازی، اشاره کنم اینکه: همسر یا خانم های فرشته خوی،  ضمن اینکه احساس واقعی می خواهند، همزمان هم مشتاق هستن که نقص و کمبود کارشان را برای بهتر شدن رابطه و رضایت مندی های بعدی و استمرار این رضایت مندی، صمیمانه و محرمانه و در حضور فقط خودشان و با صداقت باهاشان در میان بگذاری. 

چون این طوری من فکر می کنم که بیشتر قانع می شوند که کارشان برای لذت رسانی و خوش آیندی و محبوب بودن و محبوب ماندن، دوام دار تر و ارزنده و ماندگار تر و شیرین تر می شوند. 

چون آنها همواره دوست دارن که بی نظیر و آخرین و بهترین فرشته ی لذت رسان و آرام بخش دوران باشن. و این خیلی مهم هست که همیشه جایگاه اصلی و واقعی خودشان را در قلب همسر و محبوب و معشوقشان از دست ندهند. 

نمی دانم چقدر تونستم منظورم را توضیح بدم و تفکیک کنم بین بازی و دلبری  برای بعضی عزیزانمان مثل کودکان و بزرگسالانمان و بین عزیزان باهوش همسرانی که همه چیز را واقعی می خواهند و حق دارن که همه چیز برایشان واقعی باشن. 

و چقدر این رابطه ی واقعی و بدون هیچ تأتر و بیان بعضی کمی ناخوشایندی ها برای آنها شیرین هست، چون می دانند که با رفع آن ناخوشایندی در رفتار و گفتار، روابط عاشقانه قوی تر و پایدارتر و عمیق تر می گردد. 

موقع اذان هست و ممنون نگاه تون 

زهی روزگار و غفلت و تنبلی های بر کارهای نیک مان 

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 

یاعلی 

گاهی بازی و باختن ، هنر و بردن است

سلام 

و صبح بخیر 

خدا رو شکر و ممنون خداوند نازنینم که چقدر مهربان و بزرگ و زیباست 

و چه نعمت های پر از عشق و محبت و لطافت بهمون بخشیده 

دیروز با حسنای 5 ساله که خودش میگه 6 سالمه و بزرگ شده ام ، تو حیات فوتبال بازی می کردیم. 

چقدر باختن به دخترا و بعضی ها قشنگ و شیرینه 

توپ را جلوی شوتش با مهارتی که نفهمد از قصدی بوده، قرار می دادم که گل بزند 

و گاهی که گل نمی شد  خیلی هم صادق و راستگو و با انصاف هست ، توپی که از روی تیرک 

دروازه رد می شد را گل قبول نمی کرد. 

دوست داشت خودش و قشنگ از وسط گل رد بشه 

و چقدر ذوق می کرد که وقتی با بازی من گلش به ثمر می رسید. 

دو تا کلمه یا جمله ی کلیدی برای خودم و شما بگم: 

برای بعضی ها باختن ، عین برد و لذت و لطافت ناب هست 

بعضی وقتا باید بازی گر خوبی باشی که لذت را به قلب و جان آن مهربان و عزیزت منتقل کنی. 

و دنیامون چقدر قشنگتر می شود که برای بعضی ها قشنگ بازی کنیم گرچه آن حالمان واقعی نباشد. 

مثل بازی برای حسنای نازنین شیرین زبونم و بازی برای پدر و مادر که چقدر .... برامون عزیزن. 

شاید این نگاه مخصوصا بازی برای آدم بزرگا مثل پدر و مادر جالب نباشه ، یا اخلاقی نباشه 

ولی من مطمئنم که آنها قشنگ ما را از خودمون بهتر می شناسند اما دوست دارن که خوشحالی و شادی مان را ببنید و این جاست 

که هنرمندی ما را می رساند که قشنگ بازی کنیم که چقدر شاد و شادمان هستیم. 

فرض مثال میگم عزیزم برام حرف درنیارین که شاد نیستم. در مثال هم مناقشه نیست. 

و اینکه همیشه شادی بخششون باشیم قشنگه 

اصلا حدیث داریم که شادی مومن در چهره اش و غمش در دلش هست... 

کاش همیشه شادی بخش باشیم 

و این توصیه من به خودم هست 

که وقتی می شود : شادی بخش باشیم و شاد باشیم ...... چرا لحظه هامون را برای غیر آن 

صرف و سرمایه گذاری مسرفانه کنیم. 

در وقتمون اسرافه وقتی که این سرمایه ارزشمند را در راه غیر شادی و شادی بخشی 

و خدایی نگاه کردن و قشنگ و ناز و ناب نگاه کردن صرف نکنیم.. 

ممممممممممنون 

نگاهتون 

گاهی باختن و بازی خودش برد و هنر است...... خوشکلای شیرین گفتار 

دعا کنید برای بعضی ها و گاهی ببازیم و بازی کنیم که عزیزمون باور کند که خودش گل زده است 

و خودش بهترین هست.... و البته واقعی و صادقانه بگویم که عزیزان من واقعا بهترین و ناز و نابترین 

و بینظیرترین و هر چی خوبی و طراوت و لطف و محبت و مرام هست، هستند....... و 

ممنون و سپاس ابدی بر وجودشان و جودشان و سرود و طراوتشان 

یاعلی 

پارک کودک

سلام 

امروز و دیشب با دخترا رفتیم پارک کودک 

پارکی جالب و منحصر به فرد که زمین ماسه ای خاکی برای بچه ها و امکانات جور و واجور داره 

و البته چون در منطقه مرفه نشین هست هم خلوت هست و هم امنیت جالبی داره و از نابهنجاری ها خبری نیست..... البته ما خوشبختانه 

ندیده ایم. 

به دخترای نازنین من  و داداش حسابی خوش گذشت 

و یک لحظه آرام و قرار نداشتند 

دختران حسابی نازن و از دیدن یک گل کوچولوی ریزه میزه هم کلی ذوق و احساس در می کنن 

خیلی باهاشون خوش می گذره و پسرها ریتم و اخلاق خاص خودشون رو دارن 

پیش مادر نازنینم نرفتم 

و دعای ندبه را  به دلیل بعضی مسائل توفیق برگزاری نداشتیم 

از جمله به دلیل اینکه ساعت سه سحر دعای پر فیض کمیل خواندیم

در مسجد المصطفی در خیابان بقیه الله و کلی حال و معنویت با جوانان ناب و ناز که آن لحظه

 البته با شور و ذوق آنجا در آن تاریکی و نورانیت ماه و قشنگ سحری حاضر بودند. 

شکوه قامت جان می شود غبار تنم 

دیگه اینکه خوشحالم و خوشبخت و انشاء الله که بتوانیم خوبترین و قشنگ ترین پیش محبوب و خدای خوبان باشیم 

سیرتی زیبا  و قلبی مهربان و آنچه زیبایی هست را داشته باشیم 

ممنون نگاهتون 

دلم  نمیاد این پست رو هم رمز بزارم اگر چه نظری از عزیزان عزیزم نداشته ام. 

راستی دیشب یه رستوانک مشتی با دخملا داشتیم که حسابی خاطره آفرین و ماندگار بود ... با پیتزای آقاجون 

جان و جانان و نگاه قشنگ شما را می بوسم 

و لبخند زیباست و عشق پر از قشنگی و زیبایی هست 

آرزو مند بهترین ها برایتان 

یاعلی 

:: آدمی مرکب از       آآه  و دمی هست... اگر آه باشد و دمی نباشد... فقط  آه می ماند و گذر از پل به جهان آخرت 


کاش باز هم  مثل کودکان ، دنیای پر از صفا و صداقت و صمیمت داشته باشیم 

و کودکی دوران قشنگ بازی و شادی و طراوت است 

با کودکان کودک باشیم و تحسین شان را بر انگیزیم... 

به پارک کودک باز هم برویم... 

دیشب آخرای شب پارک خلوت بود و حسابی کودکی کردیم با دخملا .... البته یک دختر بزرگ جمع مون کمی یخ کرده بود.. 

تا طولانی نشده بدرود و خدانگهدارمان 


شادی در کشتزار قلب دیگران

سلام بر خودم که تنهایم و برای خودم می نویسم 

و اگر چه تنهایی سخت است ولی خب خوبان و عزیزان کارهای مهمتر دارن و خدا یاور جانشان 

امروز را با آرزوهای قشنگ شروع می کنم 

و می خوام از پست بعدی برای نوشته های ناقابل خود رمز بذارم این طوری سنگین تره ، چون کسی حتی یه نفر ناقابل هم 

زحمت نظر و گلواژه های مهربانی نداره. 

پس برای خودم هست و تنها کسی که رمز خواست بهش تقدیم می کنم 

شکوه آرامش نابم 

چی بگویم که شاکر نعمت های خوبش هستم 

و نکات ارزنده و صحنه های بی نظیری از معرفت  و آرزو و آینده و خوبی و آرامش دارم 

این روزها برنامه عصر جدید را گاهی نگاه می کنم، جالب است 

استعدادهای نوآورانه ای که از هر کوی و برزن اعلام حضور می کند. 

یکی اش قشنگ بود که اگر زاویه ی دیدمان را از زندگی و مشکلات و شادی ها تغییر دهیم 

قاب زندگی مان تغییر نخواهد کرد. که البته به گفته ی حامدم از برنامه ی خارجی تقلید و کوپی برداری شده بود. 

به هر حال برایم جالب بود. 

و اینکه هر کسی دنبال استعدادش باش و گاهی نیاز مادر ابتکار هست.. مادر خلاقیت و نوآوری و اختراع است. 

از قشنگی های هر چیزی که بگویم اینکه ، قشنگ دیدن آرامش بخش است 

و بذر شادی در کشتزار قلب دیگران کاشتن، خودش یک تکثیر شادی دو طرفه هست 

و این خیلی زیباست که شادی بکاریم و شادابی و شادمانه ی بیشتر درو کنیم. 

ممنون نگاهتون . گرچه ...... 

بعد از این برای خودم هست.... و رمز دار خواهد شد. به فضل الهی 

یاحق و یاعلی 

فقط بدرود 

سنت های اجتماعی

 سلام

یکی از  مقوله هایی که قرآن و اسلام روی آن بسیار تاکید کرده است، بحث سنت های اجتماعی هست. سنت یعنی اصل تغییر ناپذیر الهی که قانون رفتارها و عکس العملهای خدایی  و طبیعت تکوینی خدا در قبال رفتار  و سرنوشت ما وضع کرده است و اصول فراگیر و همه گیر خدایی می باشد.

دیده ام که می گویم و شنیده ام که می گویم در بسیار از احادیث بهترین آدما که خدا با سنت هایش با ما رفتار می کند.

یکی از سنت های الهی سنت با صابران بودن خداوند است. و یکی از سنت های الهی و سفارش های معنوی خداوند خوب بودن و محسن بودن ادماست که خدا با نیکوکاران هست.

دوست دارم این دو اصل و توصیه و نما را در زندگی ام همواره داشته باشم. چون خوشبختانه ذاتم و خوی و رفتار و شاکله ی وجودی ام تا جایی که خودم را امتحان کرده ام، بر این اساس شکل گرفته است، چون اول انتخابم این بوده است که صبر کنم و خوبی و نفع یک کار  و احسان یک کار را بسنجم و به سمت عملی کردنش گام بردارم.

و خدا را شاکرم که بر اساس نعمت پاک فطری ام از ظلم و حق خوردن و از اینکه بخواهم دلی را برنجانم، گریزانم و عمیقا متاسف می شوم که دلی ازم رنجیده شود و عمیقا متاسف می شوم که حقی ولو اندک ( البته اول اون حق برام ثابت بشه ) از کسی ضایع کنم.

خدای را شاکرم که تا الان غریق نعمت های مادی و معنوی و سلامتی و اخلاقی که سعی کرده ام به اخلاق انبیاء و ائمه نزدیک باشه و سعی کرده ام که رضایت حق را داشته باشم.

امروز هم که دارم برای دلم و برای بعضی از عزیزان خواننده ام می نویسم ، این نوشته و وبلاگ را تقدیم می کنم به گلهای زندگی ام، که شاید یک روزی بیاید و بخواند به دختر و دخمل و پسران نازم که امید باقیات صالحاتم هستند.

این نوشته را با یاد خدایی می نویسم که به خدایی اش عمیقا اعتقاد دارم و همیشه و در همه حال هوادارم بوده است و بر عهد و سنت خودش که : من یتق الله یجعل له مخرجا ( هر کس تقوای الهی پیشه کند ، برای او راه گریز از مشکلات اندیشده می شود، اعتقاد داشته و دارم می دانم معجزات قشنگش در حد خدایی خودش در راه است و امید است که در لحظه لحظه ی زندگی ام نصیبم گردد.

پناه می برم از گمان بد و خطوات شیطانی که گام به گام ما را به بدی و پستی و قضاوت های نا به جا نزدیک می کند، و کار شیطان و سلاح او چیزی غیر از وسوسه و قضاوت های بد نیست، اما در دلهای مخلَصین و خواص و ابرار قطعا راهی ندارد.

کاش به مقام مخلَصین و پاک ترین درگاهش نزدیک و نزدیک تر گردیم.

در دنیای قشنگ خودم ، همه چیز را زیبا می بینم ، اما از عزیزانی که دوستشون دارم ، بدی و ناجالبی می بینم ، صبر می کنم و متاسفانه از چند بار توضیح دادن خوشم نمی آید.

از اینکه یک مسئله را چند بار توضیح دهم، ولی باز آن عزیز خنگولی به خرج بدهد و حرفهایم را نشنیده بگیرد و چند ین بار برایش استدلال و تحلیل و تشریح و قول و ... بدهم ، ولی باز .... خدای توبه.

وقتی کسی حرفم را نفهمد و با دنیای احساساتم تک بعدی ....... ولش کن.

که خدایی قشنگی دارم که کارها و احساسهای قشنگمون پیشش گم نمی شود . چون او می بیند و از رگ گردن نزدیک تر و از احوال همه ی دلها آگاه هست، شما ناب و نازان را چه زحمت .

که قرار است از خوبی و زیبایی بگوییم و غیر آن قیل و قال بیهوده است که ارزش هیچ دارد.

تسلیم و طرفدار و خواستار سنت هایش هستم و من این جوری با خدا و دنیا و هوای دلم حال می کنم.

دوست دارم اگر افتخار دادید کلام شما را هم بشنوم.

وگر نه که خدا شما را هم در کلبه ی قشنگ افکارتان حفظ کند.

ممنون نگاه و توجهتون

اجازه ی بدرودی

یاحق و یاعلی 

عطر و زن و نماز

سلام 

روز قشنگ و پاک و پر از محبت مادر بر مادران بهشتی و همسران حوری تهنیت و مبارک باشه 

از صمیم جان و دلم می ستایم محبت ناب و بی همتا و بی نظیرت مادر و همسری که آرام بخش وجودم بوده و هستن. 

از صمیم جان و دلم سپاس می گویم به این همه محبت و مهربانی و ایثار و اوج مودت و عشق مادرانه و همسرانه و خانمانه 


حقا که این حوری فرشته های به زمین آمده از بهشت، برای گرما و محبت بخشی به وجود ما مردانی هست که با هیکلی درشت 

کودکانی با احساس در آغوش محبتشان هستیم 

و عشق مادرانه و همسرانه و دخترانه و خانمانه قشنگترین ، عشق و کشش و محبت و جذب و پذیرش و آرام بخشترین های عالم 

زمینی ماست. 

 و چقدر محتاج این لطف و لطافت و محبت ناب و بی نظیر و همیشه گی هستیم. 

پیشانی عبادتتان و سجده گاه قشنگ سیمای ملکوتی تان را همیشه میبوسم 

که افتخار بودن و داشتن تان را به این جانهای خواهنده ی مان ، ارزانی داشته اید. 


از این همه  لطف و لطافت و مهر و مهربانی و اوج ایثار چیزی نمی توانیم بگوییم 

جز اینکه بگووووویم و اقرار کنیم که مدیون و ممنون عشق مادرانه و همسرانه تان تا ابد هستیم 

روزتان مبارک و بهشتی 

عشق جانم، مادر و همسرم 

و ممنون لطف پروردگارم که عشق ، عطر و زن و نماز را آفرید. 

پ. ن: پیامبر خوبیها فرمود: از دنیای شما به عطر و زن و نماز علاقه دارم. یا محبوبم هست .  چقدر با پیامبرم هم عقیده ام... جز اینکه 

حسرت به دلم مانده است که نمازی عاشقانه و مخلصانه و آنچه دلم از خوبی و حضور قلب می خواهد ، تقدیم پروردگار خوبیهایم بنمایم. 


خدا و اسلام و پیامبر و خوبان هدایتم و عزیزان زندگی ام ، دوستتون دارم تا ابد و بینهایت 

ممنون و مدیون و سرفراز داشتن تان هستم به شرط و بدون شرط 

یاعلی 

یاعلی 

لبخند و صداقت قرین راه تان

سلام 

لبخند خدا تقدیم دلهای آسمانی و دریایی و نورانی تون 

لبخند خدا یعنی آن نسیم ارامشی که ته ته قلبت می دانی با این کارت خدا ازت راضی هست ، و وقتی لبخند خدا را داشته باشی ، مملو از آرامشی و نشانه اش همین آرامش هست، چون خودش فرموده: آلا بذکر الله تطمئن القلوب. 

وقتی کاری داری می کنی که با انجامش وبا تصمیم به انجامش ، ارامش نصیبت می شود، یعنی لبخندخدا نصیبت هست، پس بعدش آرامش هست ، و این کار نوعی ذکر و رضایت خداست. 

و وقتی به خدا وصل می شویم و همه چیزمان رنگ و نور خدایی میگیره، آرامش هم در پی اش می آید. 

مثل صداقت، که وقتی راست بگی، و صداقت چون خود حق است، چون راستگویان محبوب خداست، و ان الله مع الصادقین 

این راستگویی و راست گفتن، رنگ خدایی دارد ، پس آرامش دارد ، پس یاد خداست ، پس لبخند خدا در پی  و همراه و عجین آن کار و 

صداقت ما در زندگی و دوستی و روابط اجتماعی مان هست. 

البته جایی که بدانیم با توریه و گاهی با واجب نبودن راست گفتن، و حرام بودن ناراست گفتن، بتوان جانی و آرامشی را نجات داد 

و قشنگی را افزود، آنجا می توان توریه کرد، یا ناراست نباید گفت، گرچه راست گفتن آنجا واجب نیست. 

جالبه نه؟؟؟ 

این از قشنگی های اسلام است. 

روزی امام علی علیه السلام دید که مردی سراسیمه فرار میکند و بعد یک نفر آدم خنگول ناجالب، به دنبالش هست، از ظاهرش فهمید که اگر به اون فراری دست پیدا کند، جانش را می گیرد. 

مرد خنگول آمد پیش حضرت و پرسید یک همچنین ادمی را ندیدی که از اینجا بگذرد؟ 

حضرت یک قدم برداشت و جای ایستادنش را عوض کرد، و فرمود: از وقتی که من اینجا ( جای قدم دوم ) ایستاده ام، همچنین کسی را ندیده ام . 

ببنیند اینجا حضرت هم دروغ نگفت، هم جان نفری را نجات داد و راست گفتن هم بر حضرت واجب نبود. 

دیگه از این طوریا پیش میاد. 

ممنون نگاه و مرام تون 

لبخند و صداقت قرین راه تان 

نعمت هدایت اهلبیت گوارای وجودتان 

یاعلی 


امروز خودم نبودم

سلام 

روز جمعه ای دیگر و گذشت ایام و لحظه ها و ثبت اعمال و رفتار و کردار و گفتار ما 

صبح جمعه را با ندبه خانوادگی در خانه آقا بزرگ و مادر شروع کردیم 

با اینکه روزه قضایی داشتیم اما نخواستیم خلاف وعده کنیم 

رفتیم و با شور و حال خودمون و اخلاص مون متی ترانا و نراک با امام زمان مان را زمزمه کردیم 

و  بعد حرفها و درد دلها و بیان توقعات از زندگی و آینده و به قول مادر شوخی ها خاصی که حتی شوخی اش هم 

به قول خودم قشنگ نیست . اما چه کنیم که سرشار از حرف و توقعیم 

و چون انسانهای کوچکی هستیم دوست داریم چیزهایی بگوییم که فقط خودمان راحت می شویم 

و شاید کاری به احساس و حال و توقع طرف نداشته باشیم 

ما شاید حرفهایی که دوست داریم با هر توجیهی بزنیم ، اما ممکن است که دیگران توقع شنیدنش 

و حال و احوال و شرایط درک آن را نداشته باشند و احساس ظریف شان تحمل شنیدن آن را  ندارند. 

و دنیا مادرانه و همسرانه و زنانه و دخترانه فوق العاده ظریف و حساس هست 

و البته دنیا مردانه هم شرایط و دغدغه های خاص خودش را دارد 

و البته مرامهای پدرانه با تفاوت نسلی و شرایط خاص سنی همه و همه در درک و تصمیم و نگاه به مقوله های مختلف زندگی 

تفاوت و تمایز و خصوصیت خاص ایجاد می کند. 

امروز یکی از روزهایی بود که به بعضی کمبودها و شکوه های روزگار ، شکوه کردیم که نباید می کردیم 

و روز و لحظه هایی که می توانستیم قشنگترین و عاشقانه ترین ش را داشته باشیم ، به گمان خودمان 

خواستیم که ........ حرف دل بگوییم و آنچه نباید بگوییم، گر چه حرف حق و بیان دیدگاه هست، اما 

خب ...... بماند که پای لبخند خدا و معامله و نگاهش را کم داشتیم 

وقتی لبخندش را نداشتیم و توکل و عنایت و مرام ش را نداشتیم 

هم خودمان ضعیف می شویم هم به انسانهای ضعیف تر از خودمان شاید، و ضعیف تر از خودمان را شریک 

سرنوشتمان می کنیم. 

امروز شکوه کم داشتیم و امروز دلم برای خودم تنگ شده بود. 

امروز خوابیدیم و بی احساس و نمی خواهم دیگر از امروز بنویسم 

امروز را دوست دارم که دیگر تکرار نشود. 

امروز خودم نبودم 

و بدرود تا قشنگی دیگر 

یاعلی 

توضیحات من

سلام 

ممنون نگاهتون 

یکی از عزیزان راجع به پست قبلی فرمایشات و البته سوالات قشنگی داشتن که ضمن تشکر و افتخار از اینکه پست ها رو مطالعه می فرمایند: 

اول فرمایشات ایشون را می آورم بعد به اندازه ی سواد اندکم ، توضیحاتی را تقدیم می کنم: 


تو این پست فرمودید تصور قبل تصدیق...یعنی قبل اینکه باور کنیم واعتقاد پیداکنیم بشناسیم وتصورشون کنیم 
برام سوالی پیش اومد البته باتوجه به درک خودم از مطالب شما 
اگر شناخت همان فهم ودریافت ودرک باشهکه ب قول شما همان محرک برا انجام و رفتار برای رسیدن به باور واعتقاد باشه واعتقاد هم همان ایمان وباور ویقین باشه آیافقط مختص مردان است؟؟؟؟؟؟ 


:::: 

البته که مختص مردان نیست. چون مرد و زن هر دو مخاطب خدا است که آنها را به حیات طیبه و پاک بشارت داده است. آیه اش هم  خیلی قشنگ عمل صالح را از مرد و زن می خواهد که آیه اش این است: 


  مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یعْمَلُونَ(النحل/97)

هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند، خواهیم داد.  

 


واگر نه مربوط به انسانها است چرا شریعت اسلام وفقه سن شرعی برای دختر وپسر رو متفاوت تشخیص داده؟؟دختران نه سال و پسران پانزده سال؟؟؟ 
این یعنی قدرت درک واستدلال و فهم دختران وبانوان از آقایان بیشتره؟؟؟؟اگه این صحیح باشه چرا ما مرجع تقلید خانم نداریم؟؟؟مگر شناخت و درک وفهم خانمها کمتر از آقایان است؟؟؟باتوجه به اینکه شناخت یه جور احساس هم هست 
::: در مورد سن شرعی و دختر و پسر که متفاوت است، اول اینکه این یک دستور شرعی و تعبدی هست که هر چه فرموده اند باید اطاعت کنیم ، در مورد اینکه چرا این جوری هست ما نسبت هر حکمی، یک فلسفه ی حکمت، و یک حکمت حکم شرعی و یک هم علت حکم داریم، که بعضی از محققان نسبت به بعضی از احکام بعضی فلسفه ها و حکمت ها و علتهایی را ذکر کرده است. اما خب اینها به عنوان کمک کننده برای فهم و انگیزه ی عمل است، و آنچه مراد اصلی خدا از این حکم که در نفس الامر و لوح محفوظ پیش خودش هست، بر خیلی ها معلوم نیست. یا حداقل برای غیر معصوم به طور یقین مشخص نیست. 

راستش منم در این زمینه و علت یا فلسفه  یا حکمت این تفاوت حکم ، مطالعه ای نداشته ام که جواب قانع کننده تقدیم کنم. طلب وصول نشده ی شما انشاء الله به فکرش هستم و چیزی یاد گرفتم تقدیم می کنم . 


اگه سوالاتمو متوجه نشدید مث خودم گیج شدید یه گاهی دوباره به سه پست اخیر داشته باشید...روانتر وساده تر بنویسید ک متوجه شیم(من) 


::: سوالاتت قشنگ و دقیق هست، متوجه شدم . ببخشید من بیانم دقیق نیست و هنوز اول راهیم. 

خب بابت اون شی سرقت شده و نوع نگاهتون که حلال کردید فکر میکنید شاید بیشتر احتیاج داشتهاگه شعار نباشه(ببخشی صریح ورک میگم) نشون دهنده قلب رئوف و روح بلند وارزندتون هست وقطعا خدا به نیت خوب ونابتون پاسخ مثبت خواهد داد


::: ممنون این توصیه تون 

ببخشید نهار میل کنیم 

بفرمایید 

ممنون نگاه و توجه تون 

یاعلی 

اول شناخت بعد ایمان و اعتقادو عاشقی

سلام 

پیرو سوالی که در پست قبل شد، که  واقعا برام مشخص نبود که اگر باور هدف عمل و اخلاق آدمی هست، 

پس انگیزه ما یا قبل عمل و رفتار چی کارا لازمه بنماییم که به سمت رفتار و انجام بریم؟ وقتی باوره قراره بعدش بیاد. 

امروز نکته ی جالبی از کلام استاد اصطیاد کردم. ( همون صید خودمون هست فک کنم) 

 

فک کنم  جوابش این باشه که ما  بین شناخت به معنی آشنایی  و باور به معنی اعتقاد باید تفکیک کنیم. 

شناخت یعنی آشنایی و با رویکرد پدیده شناسی یا تاریخی  یا واقعیت شناسی یا هستی شناسی به متعلقات باور نگاه کنیم. 

که در اصطلاح منطقی  مرحله ی تصور  قبل از تصدیق بشود مطابق سازی کرد. 

یعنی قبل از اینکه باور کنیم و اعتقاد پیدا کنیم ، بشناسیم و تصورشون کنیم 

 مثل بسیاری از دانشمندان غربی که با طبیعت و اسرار خلقت با ابزار و روش علمی آشنا می شوند

 بعد آزمایش و رفتار و عملا تجربه می کند بعد وقتی قشنگ راستی و درستی اش را درک کرد، بعد باورش می کند . 

و دیگه تا اطلاع ثانوی هیچ چیز جای آن باورش را نمی گیرد. 


به قول ائمه علیهم السلام می شوند: زبر الحدید می شوند. یعنی اعتقاداتشون از فولاد هم محکمتر می شود. 

تقوا شون دیگه به آسانی با یه  تق   وا  نمی شود

ممنون نگاهتون 

و امتحانهای خدا قشنگه 

مثلا من دیشب یه چیزی رو گم کرده ام 

یا بهتر بگم که یه چیزی یه سارق بیچاره که شاید بیشتر از من بهش احتیاج داشته برداشته . ( انشاءالله که این تعبیر من  سارق پروری نباشه) 

با خودم گفتم که بذار حلالش کنم که اگر قراره اون نون بشه و سر سفره اش برده بشه، بچه هاش نون حلال بخوره. 

و انشاءالله که خدا قشنگترشو برام تهیه دیده باشد. 

الخیر فی ما وقع . خیر در آنچه پیش میاد. 

ولی به تعبیر اقتصاد دانها ، ضرر اندک مالی حسرتش بیشتر از لذت سود انبوه  هست 

یعنی اگر میلیونها سود کنی، آنقدر لذت نداره که یک میلیون یا کمتر از آن ، ناجوانمردانه ازت بدزدن و ضرر کنی. 

دیگه 

دعا کنید عاقبت بخیر شیم 

دنیا و مالش به کسی وفا نداره...

خوبه که سالمیم و شاکر نعمت ها ی داده و نداده اش. 

ممنونتم خدای خوبم 

که آرام بخش دل عاشقانی 

هر کسی بر اساس دنیا و نگاه خودشون نسبت به تصمیمات خدایی و حلالشون حق دارن. 

ممنون منتظر نقطه نظرات قشنگتون هستم اگر قابل بدونید. 

سعی می کنم روان تر و عامیانه تر بنویسم ولی بعضی کلمات خودشون همین طوری میاد و میگم خب همین قشنگه . 

البته دوست دارم که شیک و از اصطلاحات اصیل استفاده کنم . 

دیگه همینا 

برای آخرین بار ممنون نگاهتون 

یاعلی 

 

باور، اخلاق و عمل

سلام 

وقتتون قشنگ و پر از لبخند خدا 

اگر نقالی کنیم و حرف قشنگ استاد معرفت را به دوستان هدیه کنیم 

از ره آورد خوشه چینی من امروز نکته ی قشنگی نصیب جان و دلم شد 

اونم اینکه استاد فرمودند: ( البته اگر من درست متوجه شده باشم و درست بتونم بیان کنیم ) اینکه: 

اصل در انسانیت معرفت و باور و یقینش هست، اخلاق و عمل و رفتار چون با بدن آدمی و نشئه ی دنیای آدم سرو کار دارد، به عنوان فرع بر معرفت و باور انسان است که معرفت و باور با جان و روح آدمی در ارتباط است و تا ابد همراه آدم هست. و با رفتن از دنیا قطع نمی شود و همراه آدم هست. 

یعنی : 

اگر اصالت در حقیقت انسان، از آنِ جان انسان است، اگر عمرِ عمل محدود است، اگر مرز عمل مشخّص است و آنچه مرز‌بردار نیست جان انسان است و اوصاف قلبی انسان، معلوم می‌شود اصالت ازآنِ معرفت است و هر خُلق و عملی که بر انسان واجب است [که] انجام بدهد، برای آن است که آن معرفت شکوفا بشود؛ یعنی برای آن است که ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ جامهٴ عمل بپوشد.

 پس این یقین نهایت و اصیل برای جان پایدار آدمی هست، و چقدر قشنگ و اصیل برای ما باشد که با هر عمل و اخلاق و ترفندی سراغ محکم کردن و ساختن این یقین به خوبیها در جان و قلب و دلمان باشیم. 

یعنی گفتار، رفتار ، اعمال عبادی و رفتاری همه و همه برای این است که بهت یقین بدهد. 

و جانمی جان چی شود که اهل یقین باشیم 

جهان  و جهانیان دگرگون و کن فیکون بشود، از یقین ما  به حق و حقانیت و خوبیها ی ناب الهی و به خود خود خدایی اش  ذره ای کاسته نشود. 

پ. ن: بر اسا س این تعبیر استاد ، عمل و رفتار و گفتار  مقدمه ی ازدیاد یقین باید باشه. چون اصل ماندگار داشتن و استحکام یقین هست. 

حالا سوال: 

عامل محرک و انگیزش برای انجام اعمال و رفتار ، وقتی یقین قراره بعد از عمل و رفتار بیاید ، چی می تونه باشه؟ 

چون ما تاحالا فکر می کردیم ، باید یه سری باورها و اعتقاداتی داشته باشیم بر اساس آنها  رفتارمون و انجام اعمالمون را داشته باشیم. 


خب این سلسله سر دراز دارد... 

اگر نظر قشنگی در این زمینه بود، با گوش جان پذیراییم 

یاحق و یاعلی 


اندر حکایت و نقد آن

سلام 

این حکایت نکته اش جالب بود. 

ضمن اینکه اسلام یک هدیه و یک نعمت است اگر عمل شود و واقعا مومن و مسلمان باشیم، برنده ایم. 

نه اسما مسلمان باشیم ولی در اعمالمان از آموزه های اسلامی خبری نباشد. 

و اسلام تنها دین نجات بخش برای بشر امروز است. 

اما با یک نگاه حداقلی انسانیت مهم است و باید آن را داشته باشیم. 

حکایت این است و از راست و درستی آن مطمئن نیستم ولی خب نکته پایانش جالب بود اونم اینکه: 

روزی صلاح الدین ایوبی فرمانده مسلمانان در جنگهای صلیبی به خاطر کمبود بودجه نظامی نزد شخص ثروتمندی رفت تا شاید بتواند پولی برای ادامه جنگهایش بگیرد ان تاجر مبلغ مورد نیاز فرمانده مسلمانان را به او پرداخت کرد صلاح الدین موقعی که خواست از خانه بیرون برود رو به ان مرد نمود و پرسید به نظر شما بین سه دین یهود و مسیح و اسلام که با هم در جنگ هستند حق با کدامیک است ان تاجر بزرگ گفت بشین تا یک داستان برایت بگویم بعد خودت نتیجه گیری کن

 

او گفت در روزگاران قدیم مرد کشاورزی بود که صاحب یک انگشتر بود و همه میگفتند این انگشتر نزد هر کس باشد به کمال انسانیت میرسد خداوند به مرد کشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر انها از روی ان انگشتر دو تای دیگر دقیقا شبیه اولی درست کرد و به هر کدام از پسرانش یکی از انگشترها را داد از این به بعد هر کدام از پسرها میگفتند که انگشتر اصلی پیش اوست و همیشه با هم دعوا داشتند بر سر اینکه انگشتر اصلی که باعث کمال انسانیت میشود پیش کدامیک از انهاست تا بالاخره تصمیم گرفتن برای مشخص شدن انگشتر اصلی پیش قاضی بروند

 

وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند قاضی گفت احتمالا انگشتر اصلی گم شده است چون قرار بر این بوده که ان انگشتر پیش هر کس باشد دارای کمالات انسانی باشد اما شما سه نفر که هیچ فرقی با هم ندارید و مدام مشغول ناسزا گویی به یکدیگر هستید...

 

 

 

حالا چه فرقی داره پیرو کدام دین وایین باشی, وقتی دین ازتو انسان بهتری نسازد,؟


و البته اسلام واقعی و قربونش برم اسلام اهلبیتی ، انسان برتر و بهتر و انسان کامل می سازد . 

کاش چنین باشیم و عاقبت بخیر 

خدایا چنان کن سرانجام کار 

تو خشنود باشی و ما رستگار 

یاعلی 

هر چی شما بفرمایید

سلام 

تازه از تهران آمدم 

حرف خاصی ندارم جز اینکه صله رحم و دیده بوسی دوستان و فامیل چقدر قشنگ و انرژی بخش هست 

کوچولو هایی که بزرگ شده اند و عزیزانی که مشتاق بودن و حضور و صحبتت هستن 

و نوجوانانی که جوان شده است و جوانانی که به دنبال ازدواج و آینده و تکوین شخصیت و افتخار خود و خانواده هستن. 

و فدای اسلام بشم که چقدر زیبا صله رحم و دید و بازدید را باعث طول عمر می داند که همین انرژی زایی اش از دیدارها 

موجب فرح روحی و جسمی می شود. 

هر کسی در زندگی اش فکر و اندیشه و دلیل و برنامه و ارزو و هدف های قشنگ و ناقشنگ و بسته به ظرفیت فکری و 

اعتقاد و باورش دارد. 

چقدر خوب است که هدفمان بی نهایت و جاودانگی در بهشت و باورمان به خدایی باشد 

که خود بی نهایت در خوبی و جمال و جلال و مهربانی و محبت و عشق و آرامش بخشی هست. 

و دنیا چقدر با دوستی و عشق و محبت و صلح و صفا و گفتار قشنگ و رفتار زیبا و عاشقانه قشنگ تر می شود. 

و بخشیدن و بخشیدن از هر چیز، از خطای کوچک و بزرگ طرف و بخشیدن یک لبخند 

بخشیدن یک حرف خوب و خوش آیند 

و بخشیدن یک نگاه و لبخند بر لب نشاندن ، چقدر قشنگ است . 

خب دیگه این نگاه و دیدگاه و دنیا و مرام و فکر و اندیشه ی فعلی ماست 

تا ببینیم چه قبول افتد 

ممنون نگاهتون 

یاحق و یاعلی 


بهکام باشیم

سلام 

اشک رمیده بر سر مژگان نشست و گفت 

قدرم به روی دیده کشاند از جفای دوست 


البته اشک مردا کمتر می رمد  و اگر مژگانی داشته باشد بر سرش کمتر می نشیند. 

میگم گاهی آدمی به یک کرختی احساس می رسد که قشنگترین ترانه ها  و ظرافت ها بیدارش نمی کند 

گاهی قشنگ ملس و بی احساس مثل یه تیکه گوشت میشه که پر از خالی خالی . 

و اطرافیان طفلکی را نمی تواند لبخند هدیه دهد و قشنگ پر از استرس و یه یاس خاصی میاد وسط 

یه جور نا امیدی و یه جور ........ وای خدایایی که چقدر سخته بیانش 

این جا نمی شه چیزی گفت فقط باید منتظر بود که بگذرد و اسلاید قشنگ بعدی لطفا 

و چقدر افکار ما ادما متفاوت است 

من از شرق میگم اون از قطب جنوب میده جوابم 

و چقدر گاهی زود برای همدیگر دور می شویم و حرفهایمان تمام می شود... چون چراغ شور و امید و عشق سوسو نمی زند 

به قول علی اسفندیاری باید گفت: 

تا شقایق هست زندگی باید کرد 

و خدایی در همین نزدیکی هست 

و قایقی باید ساخت و 

پرواز کنیم تا بر دوست 

بر سر کویش پر و بالی بزنیم 


و بعضیا چقدر اونجوریند، وقتی میگم رام ،آ رام و آرامش ، میگن چی؟؟؟؟؟؟؟ 

میگم: رام ، ارام ، ارامش چقدر هم خانواده های ناب و نازی هستن که به آدم آرامش می دهد. آرامشی که چقدر 

غنودن و لمس و نوازشش و درک و حسش و نیوشیدنش شادی بخش و آخرش هست. 

تا بیشتر طولانی نشده 

زبان در کام گیرم و کام گیرم 

تا کامی دیگر بهکام باشیم 

یاعلی 

آرام و رام و آرامش و زندگی با محبت

سلام 

آرام و رام و آرامش و زندگی با محبت و مودت و مهربانی عجب می چسپد 

وقتی به یاد کسی می افتی و همراه کسی هستی که وجودش آرام بخش و امنیت و خوشی و لذت و بخشش و شادابی هست 

عجب می چسپد که باهاش و با یادش باشی و همراه و همسفر تا بهشت و در بهشت 


میگن بهشتیان همش به هم سلام و سلامتی و خوشی و محبت و مهربانی می بخشند :

 لَا یسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیا(مریم/62)

در آن جا هرگز گفتار لغو و بیهوده‌ای نمی‌شنوند؛ و جز سلام در آن جا سخنی نیست؛ و هر صبح و شام، روزی آنان در بهشت مقرر است.


و ایه دیگه می فرماید: 

 إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا(الواقعة/26)

تنها چیزی که می‌شنوند «سلام» است «سلام»!

و حتی اگر جاهلان به آدم خوبا چیزی می گویند: در جوابشان هم سلام می گویند. چون از کوزه همان تراود که در اوست 

 وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا(الفرقان/63)

بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند)؛

 قالوا سلاما خیلی راهکار قشنگی هست که مثل اونا بد نمی شن 

همیشه با سلام و آرامش برخورد می کنن 


و چقدر قشنگ میشه زندگی هامون که همیشه برای همدیگر خوب بخواهیم و برای هم سلامتی و سلام و امنیت بخواهیم 


و چقدر خوب و قشنگه که به همه سلام کنیم حتی و از جمله بچه ها: مگه از پیامبر بالاتریم که به بچه ها هم سلام می کرد. 

وای چقدر عقب مانده در انجام کارهای خیریم 

خدایا خودت توفیقمان ده که ذره ای و دریایی از اخلاق کریمانه پیامبر را به ما عنایت فرمایید. 

آرامش می خواهیم با صلح و سلام و خوب خواستن برای هم محقق می شود. 

بدی ، موج و استرس ایجاد می کند اما با صلح طلبی و سلام و امنیت بخشی ، جلوی استرس و اضطراب را باید گرفت 

اگر نمی توانیم و ما بیشتر آتیشی میشم، بدانیم که مشکل داریم و هنوز ظرفیت کافی ایجاد نکرده ایم که جواب بدی را 

با خوبی بدهیم 

مگر مالک اشتر در جواب آن مرد نادان در بازار چی کار کرد؟ رفت مسجد که برای هدایتش دعا کند. 

واقعا اینها الگو و اسطوره ی مردانگی و اخلاق در همه زمان هاست.. که بر هوای نفس و غرورش غلبه کنه 


و البته در میدان عمل باید ثابت کنیم 

ممنون نگاهتون 

یاعلی 


مشهد و صفای حرمش

سلام و شب جمعه و در آستانه ی شام شهادت بهترین یار و یاور علی علیه السلام قرار داریم 

دلم این روزها این ور و این ور است و کمی تا قسمتی آرامش ندارم از چند نقطه ها 

آرام و رام و آرامش به حرکت های سینوسی کشیده شده است و صفر و صدی فکر می کند و نمی توانم درک کنم 

دنیای قشنگ جنس مخالفم را 

این روزها صبر و نماز یاورم هست و البته مطالعه و تفسیر و گاهی هم به فکر و تامل و در عاقبت 

کسانی تامل می کنم که با سکته ای صبگاهی از این دنیا رخت بربستند و یک اطلاعیه در گروه های تلگرامی 

کاغذ وداعشان و خبر رفتنشان شده است 

دو تا از دوستانی که می شناختم و احوال پرسی و آشنایی دور و نزدیک داشتم، در این چند روز پرواز کرده اند 

و از پل گذشتند و به دیار باقی شتافتند و ما چقدر مغرور که گویا هرگز نمی میریم 


و مرگ بهترین واعظ و حق است  و چه زیباست که پند گیریم 

و خاطری را مکدر نکنیم 

دلی را نیازاریم و امیدی را نا امید نکنیم و دعایی را با بهترین خواسته و تضرع به پایان و اجابت ببریم 


داداش کوچولویم 12 بهمن تولدش بود و غربت و دوری باز هم مجال نداد که از نزدیک تولدش را جشن بگیریم 

و دنیا چقدر بی رحم و بی وفا شده است که عزیزان از هم دورند و مگه دو روز دنیا چقدر ارزش دارد؟ 

دوستان یاری کنید که همدیگر را بیشتر دوست بداریم و هدیه های ماندگار محبت به هم تقدیم کنیم 

می خوام کوتاه تر و خلاصه تر بنویسم 

و صبح که از خواب بر می خیزیم بهترین لبخند ها و رضایت خدا و خوبانش را داشته باشیم 

جهانی آرام و به دور از  گیر و توهین و غرور و با فراوانی و برکت و وصال و خوشحالی و لبخند خوبان خدا 


مشهد و صفای حرمش و راز و نیاز و حاجت و هوا و دوستان با صفایش و مشهدی های با مرامش و 

مراسم و معرفت ش و دارالمرحمه و گوهر شاد و بست ها و کتاب خانه ی آستانه اش و 

کوچه های خاطرات نوجوانی من و اطراف حرم و سیاوون و 17 شهریور و نسترن و نخریسی و ... 

و لهجه ی مشهدی و عمری که چقدر زود 20 گذشت از آمدنم 

و ممنون امام هشتمم که طلبید و مشمول عطایایش گردیدم 

تا باشد که ذخیره قبر و قیامتمان باشد. 

ممنون نگاهتان 

یاعلی 


وقتی گناه نکرده باشیم و لبخند خوب خدا پشت سرمان

سلام 

امروز روزی پر از هیاهو و اخبار ناخوشایند که حق هست 

روز جمعه از مشهد الرضای عزیزم آمدم 

مشهدی که کنار ضریح آقایم چی با صفا و ناب و غریبانه گریه ها کردم که آقا جان قبولم کن 

اگر اقایم باشی خیلی که چی عرض کنم همه ی کار دنیا  و آخرتم درست می شود. 

امروز هم خبر ناگوار درگذشت یکی از دوستان و آشنایی که تقریبا هم سنم بود را شنیدم 

از مدتها قبل می دیدمش که جوان ورزشگار کاراته باز و  شلوغ کار و پر انرژی بود 

پر حرف و پر از جنب و جوش و برای خودش طلبه ی کار و کمی درس بود 

امشب احتمالا شب اول قبرش باشد و این ندا به گوشمان می رساند که چقدر مرگ نزدیک است 

اونوقت بعضی خنگولا سر چی چیزای بی خودی هم به خودش و هم به اطرافیان طفلکی اش ، خون به دل می کند 

چقدر بعضی یا با کوچکترین کوچک به هم می ریزد و ندای قشنگ خدا و خطاب قرآنم که هنگام مشکلات و هیاهو 

و اضطراب و استرش و خنگول بازی، استعینوا بالصبر و الصلوه 

و چقدر قشنگ و آرم بخش این تعالیم 

دلم به این قرص همیشه ی همیشه باشد که وقتی گناه نکرده باشیم  و لبخند خوب خدا پشت سرمان باشد 

هر خنگولی ، خنگولی کند خب بکند به خودش ضرر می زند و چقدر دلمان به حال خنگولیش می سوزد 


امروز سوز باد بود، چند کتاب از ببخشید یک پایان نامه ارشد خودم و یک کتاب که مجموعه مقالات همایش ملی و یک مجموعه مجله 

علمی پژوهشی که مقالاتم در آن چاپ شده بود، را آوردم 

خیر سرمان می خواهیم بعد از این کمی پیاده روی و ورزشی داشته باشیم، که در نوع خودش استقامت زاست 


زیارت مادر قشنگ و مهربونم نرفتم چون وسیله ی حمل و نقلمان کمی مریض شده بود، انگار قهر بود که چند روزی سوارش 

نشده ام و هر چی التماسش کردم روشن نشد. 

و این شد که عصری زمین گیر خانه شدیم و چقدر قشنگ می شود که به این حدیث عمل کنیم که: هیچ انتقامی از کسی که به آدم بدی کرده باشد، بالاتر نیست که بر خوبیهای خود بیفزاییم. 

واقعا چقدر قشنگ و روح افزا و انسان ساز و آینده ساز و شرمنده کننده است ، آدم بد را که با خوبی کردن و خوب بودن و بر زیباییهای خود افزودن، طرف رسواتر می شود و آن ذات ناخالصش ، ناخالصی اش وعیبش نمایان می شود. چون اگر در مقابل این خوبی طرف مظلوم، واکنش بد نشان دهد ، هم باخته است که بدی اش را به نمایش گذاشته است . اگر خوبی کند که باز هم مظلوم برد کرده است که باعث هدایت 

یک انسان شده است و هم از این جهت برنده است که با خوبی کردن ثواب کسب کرده است. 

یک کار دو سر برد کرده است و اگر طرف ذاتش ناخالص باشد ، با خوب بودن آن طرف خوب، بیشتر اونجاش می سوزد خخخخخخ که ای دل غافل ما می خواستیم این رو منکوب کنیم و از چشم بندازیم، ولی با خوب کردن و بخشیدن و خوب رفتار کردنش، درخشندگی اش و اجرش 

و ارزشش بیشتر شد. 


این است تحلیل من ، حالا شما نظری غیر از این یا تکمیل فرمایش معصوم ، نکته ای دارید، لازم نکرده چیزی بگید چون بی خود تلاش می فرمایید ، همین کلام معصوم اوج راهکار  و قشنگی و طراوت و دوستی و محبت است 


قربون ائمه ی هدایت و نورانیت و آرامش برم که توفیق مان بدهد که به کلامشان بیشتر عمل کنیم 

از این تشویش ها و مشکلات اخلاقی و رفتاری و وسوسه های شیطانی نجات پیدا کنیم. 


ممنون نگاهتون 

یادی کنیم از غم غربت مولا امیر المومنین که نعم العون علی طاعت الله اش که این روزها شام شهادت و تشییع شبانه و عزای 

مادر دو جهان و شفیعه ی ما در سراشیبی قبر و شب اول قبر و قیامت انشاء الله باشد. 


السلام علیکِ یا فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین 


بیشتر از بیش شکوهمند و عاقبت بخیری نصیب شیرینمان 

بی بی جان خودت دستمان را بگیر که سخت چشم انتظار حضورتان در همه ی خطرات دنیا و آخرت مان هستیم 


ممنون و سپاس که خوبید و مثل خودم آرزوها و برنامه های قشنگ برای خودسازی و هدایت بخشی دارید 


یاعلی 

عشق و عاشقانه ترین های عشق

سلام

صبح قشنگ جمعه و یک کار تمام شده از دیشب ، منظورم کاری بود خخخخ

الانم دوست دارم برم دعای ندبه در مجلسی خیلی کوچیک همسایه اون ورا ، کنار خانه آقا بزرگ

البته ساعت هشت شروع میشه

یه حس خیلی قشنگ به زندگی و دوست داشتن عزیزانم

عزیزانی که میدونم خیلی دوستم دارن

عزیزانی که از درون گرمم می کنن

عزیزانی که با اینکه ممکنه ازم دور باشن مسافتا، اما دلم به داشتنشون خوشن

عزیزانی که هر کدومشون یک جور برام عزیز و شیطون و دوست داشتنی ان


یادمه در نوجوانی ها که تنها می شدم قرآن و امام رضای عزیزم به فریادم می رسید

الان از درونم بینشم و باور به خدا و فلسفه ی آفرینش و گرمی و دلبستگی به خدا و همه کاره بودنش ، به فریادم می رسد


اگر از نداشتن خیلی چیزایی که بعضی ها خیلی ازش دارن، مثل پول زیاد ( اما به قدر کافی و دقیق کفایت کفایت بدون هیچ سر ریز، گاهی شایدم کمبود بی قناعت ) که داریم ، این فلسفه ی تفکر از امتحان ، و هدف و تعالی و فرصت خوب و خوش رفتار بودن و ... به درون مبانی اندیشه سازم، ظهور می کند

و آراممم می کند ، البته یار و یاوران هم فکر و خدا خواه و خدا قبول در این آرامش و برگشت به این فلسفه قطعا بی تاثیر نیست.


شاید این ها باعث شده و می شود که خیلی ها بگن اصلن بهت نمیاد این قدر ساله باشی..

و خدا رو شکر که از درون شادم و بیرون هم شادمان و منشاء شادی برای قشنگترین های زندگیم


خیلی کارهای قشنگ مثل تالیف و پژوهش و تدریس و کسب معرفت و  شاید انجام کارهای اقتصادی و ... مسافرت های کوتاه و با برنامه ریزی شده

 و از همه مهمتر بودن با عزیزانی که می دانم حضورشان اندک در زندگی ام خواهد بود، بیشترین دغدغه و برنامه ی زندگی ام

انشاءالله که باشد و بعد نبودنشون خدای نخواسته افسوس نگاه عمیق  و گپ صمیمانه و خوبی  و گذشت در حقشون را نخورم

که صله رحم عمر را زیاد می کند

و عشق نیرویی است برای بهترین و خوب ترین بودن

عشق نیرویی است که کل لحظات زندگی را مدیریت می کند

و عشق اکسیری است که در تار و پور و اتم اتم جان و جانانمان ، شادمانی و شور و شرار و شکوه و شعف و لذت می آفریند و خلق می کند.


و بیا تا جمله جان شویم تا همراه و هم آغوش جانان شویم ( اهل جان و جانان می دونن چی می گم )

وهر لحظه و هر ثانیه گفته ام و می گویم بارها که :

من با عشق و عشقم ، دوست دارم همیشه عاشقانه ترین وصالها را داشته باشم و چیزی غیر از محبت  و شور و دوست داشتن ، سرمایه ای گران بهاتر و

زندگی ساز تر و آسایش و آرامش ساز ترین نیست و تا  همیشه ی همیشه ی وجودم  عاشقانه ترین با عشق ، عشق می کنم.


صبح آدینه تو قشنگترین  و عاشقانه ترین

یا عشق و یا عاشقانه ترین های عشقم


تا عاشقانه نوشتن دیگر

سپارم به خدا ی عشق


سوزنی به خودمان

سلام

در دنیای قشنگ باورها و اعتقادات و اخلاق و مرام و بعد عمل های نصف و نیمه مان از جهت کمی و کم کیفیتی آنها،

هستیم و روزی شب می شود و عمری به فنا می رود و خسرانی ( بدون ایمان و عمل صالح اگه باشه) انشاء الله که نصیب نشه

سرما و سوز جالبش به اینجا هم رسیده است

و این باعث میشه که سوراخ سمبه ها رو بیشتر رصد کنیم و ببندیم و بعد همدیگر رو سفارش به مواظبت کنیم و

البته محرمانه بیشتر همدیگر رو در آغوش بگیریم و بفشاریم که ..... آرامش و گرمایش بیشتری نصیب و روزی مون بشه


این روزها کارها را باز هم می خواهیم زودتر تمام شود و چقدر حرص انجام کارهای بزرگتر را داریم و البته نیت ش را داریم

که برای خدا و پیشرفت و معرفت و بندگی بیشتر باشه و این خیلی قشنگه که توانش را از خدا بخواهیم و در حد توان از حداکثر زمان استفاده کنیم

و البته گاهی هم بر اساس تقسیم اوقات که به تفریح و استراحت هم اختصاص داده شود، از آنها هم غافل نمی شویم که هیچ ، شاید نمی گذاریم که قضا شود

و جا بماند

این روزها خبرهای خوبی از اطراف و اکناف و فاملین محترم می شنویم که چقدر قشنگ است و به حالشان غبطه می خوریم و از نیم چه باورمان  و ادعایمان

گاهی خجالت می کشیم ( البته ما نه  که حتی در این زمینه ها ادعایی هم نداریم فعلا )

قضیه این قرار هست که یک دختر دانشجوی هنرمند نقاش و طراح و اهل مطالعه و خوش صحبت و نازنین و کمی روشنفکر و متواضع و تقریبا 25 ساله ی فامیل

همین شب چله عروسی اش بود ، شاید جریانش را گفته باشم که بر اساس باور و اعتقادش به مهریه پایین و اقتداء به حضرت زهرا سلام الله علیها

و قبول داشتن همسرش، بر خلاف عرف موجود که اغلب از 14 سکه شروع می شود، تنها یک سکه مهریه اش را گذاشته است و شب عروسی اش هم دعای کمیل و بعد زیارت قبور شهدا و به دور از گناه که خیلی برام قشنگ بود

در حالیکه کسانی هستند که در این مورد ادعا دارند ولی وقتی بزنگاهش می رسد از بار کردن داماد طفلک و توجیهات فلان و بهمان کم نمی آورند.

این است که البته خیلی از کارها توفیق و سلیقه و باور و اعتماد می خواهد

من نمی گویم که مهریه را کم بگوییم، سوز دلم این است که با توکل بر خدا به مرد باید اعتماد داشت و اعتماد پیدا کند

و این مرد اگر واقعا مرد است، و مرد باشد و اثبات مردانگی کرده باشه، دیگر در فردای زندگی هرگز به خاطر مهریه کم، دختر مردم را تنها نمی گذارد،

بلکه چه بسا به خاطر آن لطف و اعتماد دختر ، بیشتر پای بند و دوستدار و عاشقش می شود. مثل خودم و هلن نازنینم

میگم ، مرد اگر مرد باشه و عزیز و همسرش را دوست داشته باشه، حاضر را مهریه های میلیونی هم بپردازه ،

اما وقتی اعتماد و نظر لطف همسرش را بداند و بفهمد و باور داشته باشه، بیشتر دوستش خواهد داشت. و

البته اگر نامرد باشه چه بسا اگر میلیونها و همه چیز هم به اسم مهریه و شیربها و .... در روی کاغذ و مهر و امضاء هم به مالکیت همسر و دختر درآورده باشه، هیچ ضمانتی ندارد که زندگی را تلخترین کنه براش که خودش بگوید مهرم حلالت و جونم آزاد.

مهم تشخیص مردانگی طرف و توکل و قبول توصیه دین و سفارش پیامبر است که فرموده: بهترین زنان امت من کسانی هست که مهریه ی کمی داشته باشه.

و دیشب منزل حاجی عزیز و مادر مهربون و نازم بودیم که این فرمایش مولا را همچنان ورد کلامش بود: که همسر باید نعم العون علی طاعت الله باشه.

بهترین کمک گار برای زمینه سازی و اصل اطاعت خدا در مسیر زندگی باشه.

و چقدر این کلام قشنگ هست.

نمی دانم وقت امتحان ما به تعیین مهریه و قبول داماد، ما چطور رفتار خواهیم کرد؟

اما فرشته ی زندگی ام بر اساس عرف و قبول خودش و اصرار خودش که مهریه کم را پیشنهاد داده بود، ( بعضی ها آن زمان بهش توصیه کرده که مهریه ات را بالاتر بگو ( به قول خودش مادرش)) اما خودش کمتر را انتخاب کرده است، این خیلی برام قشنگ بوده و هست

دنبال گرو کشی مثل بعضی هایی که مدعی هستند، نبوده .

خب وقتی شما پسر را قبول دارید دیگه چرا گرو  کشی می کنید که فردا اون پسر در اون زندگی خودش را تحت مالکیت و صاحب بیشتر زندگی بودن، بداند و زندگی شان به طلاق و جدایی که این روزها دقیقا شاهدش هستیم، باشیم .

این است روزگار که داریم دیگران را نقد می کنیم و خودمان سر بزنگاه چه کار خواهیم کرد خدا کمکمان کند.


این روزهای خوب خدا را دوست دارم چون فرصت بندگی و پیشرفت را نصیب مان کرده و بتوانیم کوله بار عملمان را خوب ببندیم که هیچ پایداری و تضمین عمر

طولانی برای کسی نیست.

همین چند روز پیش فلان حاجی از فاملین سکته را زد ، در حالیکه همین یک ماه پیش همین جمکران آمده بود و گویاا آخرین جمکران امدنش شد.


و چقدر این دنیا بی وفاست و چقدر به مرگ نزدیکیم

یکی از قاریان قرآن و خوشتیپ و سرحال، قبلنا جمکران رفته بود در عنفوان جوانی گویا در مسیر تعقیب و گریز یک سارق و تیر اندازی، در مسیر گلوله قرار میگیره

و جان به جان آفرین تسلیم می کنه به همین راحتی .


وای وای چکنیم که به فرمایش استاد خودمان صراط مستقیم باشیم و خدای نخواسته قلب و جانمان ، آتش جهنم و هیزم آتش نباشیم...

و باور کنیم به حقایق قرآنی که از زبان بشیر و نذیر عالم به ما رسیده است.

طولانی نشود کلام

که ای برادر تو همه اندیشه ای

ما بقی خود استخوان و ریشه ای


اندیشه و معرفت باشیم و خود حقیقت خیر و صراط مستقیم و هدایت و نیت هایمان را واقعی کنیم


خدای توبه

یاحق و یاعلی

ارتباط و انتقال حس قشنگ

سلام

روز قشنگ آدینه و پر از حس و راز و رمز و حرفهای قشنگ

روز جمعه و تعطیلی و شلوغ کاری و استراحت


برای آرامش و خوشبختی ، لازم ست که  مهربان و آرام و منطقی و عاشق باشی

بقیه خودش میاد

برای خوشبخت بودن باید عواملش را که مهر و آرامش و مهربانی و صبر و عقلانیت و معنویت هست را باید فراهم کنی

که خوشبختی بیاد.


امروز هم پر از احساس قشنگ زندگی هستیم که سرشار از خاطره و مهربانی و امید و آرزوهای قشنگ هست و اعتماد  و  توکل به خدای

خوبیها


می خواستم بگم اگر شما هم  عزیزی و مهربان و لطیف نظری هم نظری نگذارد ، فدا سر شلوغش ..... سر خم سلامت


ما فرض می کنیم که ما را و احساس و حال و شعف و شور ما را خوانده و پسندیده و این انرژی و این نگاه و احساس

منتقل شده است.

مثل همین دکلمه هایی که در صدا و سیما و برنامه ها می گویند و در حالیکه 80 درصدشان را قبلا تقدیم

عزیزانمان از عشق و شور کرده ایم


ممنون خدایم که امید و خدایی را همیشه مستدام می دارد

و در میان و از میان  باید خواست و به خودش که اوج زیبایی و لذت و صداقت و آرامش هست

باید رسید..

دوستتون دارم ای هر چی خوبی هست و از خدایم هست..... و بوی عشق و خدایی می دهد و پایدار و ارام بخش است


ممنون نگاهتون یاعلی ای اقای خوبیها و عشق ومعرفت ها



تقدیم مهر دلان


سلام به خداوند      رئوف                و مهربان

سلام بر آنکه هستی همه از اوست و چقدر قشنگ حکیمانه می چیند

  و نگاههای قشنگ را به انتظار نوشتنشان بر تار پود طبیعت و مهربانی می آویزند

امروز روز قشنگی از پاییز مهربانی و عشق و لذت است

مثل همیشه خوشحالم که در بهشت زندگی پر از طراوت و مهربانی و دوستی

در خاطر و جوار و   حوار معرفت و دانایی و لذت و جمال و جلال و زیبایی و دوستی و مهربانی

پر از     بنعمت ربک فحدث    هستیم.


پرتقال های این روزها شیرینتر شده است و نگاه به سیمای مهربان خوبان زندگی ام پر از عشق و مسرت است

این روزها روزهای امتحان گلهای زندگی و خیلی از آینده سازان و با مرامان هست

این روزها دلم هوای امام رضا علیه السلام و خواهرش را دارد که در جوار ضریحش دوران نوجوانی ام را

دوباره با اشک و تمنا و توکل و توسل ، ساعاتی را به عشق و شور و معنویت بگذرانم


این روزها بوسه ها و مکیدن ها شیرین تر شده است و البته امید به آینده و توکل بر خدای خوبی که

قول داده که : من یتق الله یجعل له مخرجا ... اگه آدم خوبی باشیم خودش راه حل مشکلات و نوید پیروزی را داده است


این روزها را به خاطر پرستش و یادش و داشتنش دوست دارم

این روزها حوری ، فرشته ها و باقیات الصالحات زندگی ام را بیشتر دوست دارم ، بیشترین و بیشترین

و آغوش و عشق و دوستی و شیطونی های خاص خودمون را تقدیم هم می کنیم........ خخخخخخ ( ببخشید )


این روزها از زلال تفسیر و زلال وحی و هندسه ی عقل و عقلانیت و معرفت لبریزم

با اینکه خیلی چیزها از جمله گوشت سر دست و ... سیب و انار ..... کمی یا بیشتر از دوبرابر گران شده است

اما خب ما مصرف کنیم به حد خودش ، خود خدای مان که متولی رزق و روزی هست ، قراره جبران کنه و برسونه......


این روزها گلهای آبی و لبان سرخ آبی که برایم مناظره می شود ، را تقدیر می کنم

و چقدر رواق منظر چشمم شکوه و شرار و شعف می آفریند

و لذت داشتن و بودن و مکیدن را نیوش می کند


این روزها را تقدیم می کنم به شما خوبان

که میهمان اشتیاق و احساس م بوده و هستید  با نظرات و گلهای آبی تان و حتی نبودنتان و نظر ندادنتان خخخخ مشوقم بوده و هستید.


بیشتر از بیش برایتان لذت و سرمستی و شور و شرار و خوشبختی آرزومندم

در کام و همراه و جانانه و برای جانان باشید با مهر و دوستی جاویدان


با اجازه به رساله برسم که دارم ازش گاهی فرار می کنم...البته هنوز اولشه .... و جای فرار فعلا نیست.


تا خدای خوبم چی بخواهد و با حکمتش برایم مقدر فرماید .

یاعلی